حسین بن منصور حلاج: تفاوت میان نسخهها
نوشتن شناسه
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (←آثار) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (نوشتن شناسه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[ | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۷]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Hasanejraei }} | ||
'''حسین بن منصور'''، (۲۴۴-۳۰۹ق) مشهور به '''حلاج'''، از مشهورترین عارفان و صوفیان جهان اسلام که مذهب او مورد اختلاف است. برخی او را سنی دانستهاند، اما بر اساس برخی منابع شیعه، و همچنین بنابر نقل خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، حلاج منسوب به شیعیان بوده است.حلاج را معتقد به اتحاد و حلول، قرمطی، زندیق، اهل سحر و شعبده و همچنین کافر خواندهاند. همچنین او را مدعی امامت، نبوت، ربوبیت و الوهیت دانستهاند. مذهب او، گاه شیعه زیدی، گاه اسماعیلی و گاه شیعه اثناعشری دانسته شده و در محکمههایی خود را از اهل سنت و معتقد به اصول و فروع اسلام و مبانی قرآن قلمداد کرده است. | |||
برخی از حکما و فیلسوفان مسلمان و شیعه از قرن هفتم به بعد، حلاج را تحسین کرده و او را ستودهاند؛ از جمله خواجه نصیرالدین طوسی، قاضی نورالله شوشتری، ملاصدرای شیرازی، قاضی سعید قمی، و علامه طباطبایی.در همین حال بسیاری از فقها و محدثان شیعه، با اتکا به توقیع امام زمان (ع) خطاب به نائب سوم درباره شلمغانی، او را کافر دانستهاند. ابن بابویه، شیخ طوسی و علامه حلی، از جمله فقها و محدثانی هستند که به کفر حلاج حکم دادهاند. | |||
==زندگی== | ==زندگی== | ||
حسین بن منصور | حسین بن منصور مَحمِی یا مُحَمّیٰ، در حدود ۲۴۴ق بیضای فارس به دنیا آمد.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۶.</ref> درباره ملقب شدن او به حلاج، دلایلی ذکر شده است؛ از جمله از احمد بن حسین، پسر حلاج نقل شده که چون پدرم اسرار مردم را فاش میکرد و غیب خبر میداد، به حلاج الاسرار مشهور شد. برخی دیگر گفتهاند منصور، پدر حلاج، پنبهزن بوده و او هم به شغل پدرش شناخته شده است.<ref>امینینژاد، «حلاج از منظر توقیع امام عصر»، در فصلنامه حکمت عرفانی، ش ۳، ص ۴۰.</ref> پدر او در سال ۲۵۵ق به واسط کوچ کرد و حلاج، حفظ قرآن کریم و آموزشهای مقدماتی را در فضایی حنبلیمذهب آغاز کرد و پس از ۱۶ سالگی (در ۲۶۰ق) به شوشتر رفت و در مکتب سهل بن عبدالله تستری حاضر شد و به ریاضت پرداخت.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> حلاج در سال ۲۶۲ش که سهل بن عبدالله به بصره تبعید شد، به بصره رفت و به جمع مریدان عمرو بن عثمان مکی پیوست.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> | ||
حلاج در ۲۶۴ ق، در بیست سالگی با دختر ابویعقوب اقطع ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> او در همان بیست سالگی به بغداد رفت و از مریدان جنید بغدادی شد.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> | حلاج در ۲۶۴ ق، در بیست سالگی با دختر ابویعقوب اقطع ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> او در همان بیست سالگی به بغداد رفت و از مریدان جنید بغدادی شد.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۵۵.</ref> | ||
خط ۹: | خط ۱۳: | ||
==مذهب و دیدگاهها== | ==مذهب و دیدگاهها== | ||
درباره مذهب حلاج، گرچه اختلافاتی وجود دارد و برخی او را سنیمذهب دانستهاند، اما بنابر منابع شیعه و همچنین بر اساس نقل خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، حلاج منسوب به جامعه شیعیان بوده است.<ref>امینینژاد، «حلاج از منظر توقیع امام عصر»، در فصلنامه حکمت عرفانی، ش ۳، ص ۵۳.</ref> حلاج را معتقد اتحاد و حلول، قرمطی، زندیق و همچنین اهل سحر و شعبده و حتی کافر خواندهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> او را مدعی امامت، نبوت، ربوبیت و الوهیت دانستهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> همچنین حلاج را سنی حنفی، گاه شیعه زیدی، اسماعیلی و همچنین شیعه اثناعشری خواندهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> کامل مصطفی شیبی در کتاب «الصلة بین التصوف و التشیع»، اعتقاد حلاج به تشیع اثناعشری را با اتکا به محتوای کتاب «الإحاطة والفرقان» که یکی از آثار حلاج است، آشکار دانسته است.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۵.</ref> | درباره مذهب حلاج، گرچه اختلافاتی وجود دارد و برخی او را سنیمذهب دانستهاند، اما بنابر منابع شیعه و همچنین بر اساس نقل خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، حلاج منسوب به جامعه شیعیان بوده است.<ref>امینینژاد، «حلاج از منظر توقیع امام عصر»، در فصلنامه حکمت عرفانی، ش ۳، ص ۵۳.</ref> حلاج را معتقد به اتحاد و حلول، قرمطی، زندیق و همچنین اهل سحر و شعبده و حتی کافر خواندهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> او را مدعی امامت، نبوت، ربوبیت و الوهیت دانستهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> همچنین حلاج را سنی حنفی، گاه شیعه زیدی، اسماعیلی و همچنین شیعه اثناعشری خواندهاند.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۴.</ref> کامل مصطفی شیبی در کتاب «الصلة بین التصوف و التشیع»، اعتقاد حلاج به تشیع اثناعشری را با اتکا به محتوای کتاب «الإحاطة والفرقان» که یکی از آثار حلاج است، آشکار دانسته است.<ref>شمس، «حلاج»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص ۲۶۵.</ref> | ||
حلاج، دیدگاههای فقهی و کلامی ویژه و اختلافبرانگیزی داشته و نظرات او درباره تصوف، همواره مورد بحث بوده است.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۷.</ref> او معتقد بود که میتوان از انجام پارهای از واجبات فقهی امتناع کرد. بنابر نظرات کلامی حسین بن منصور حلاج، خداوند از داشتن طول و عرض منزه است، یک روح ناطق غیرمخلوق است و با روح مخلوق زاهد، اتحاد دارد.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۷.</ref> به باور حلاج، شوق به رنج و درد و تسلیم شدن در برابر آن، وسیله اتحاد کامل با اراده الهی است.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۸.</ref> | حلاج، دیدگاههای فقهی و کلامی ویژه و اختلافبرانگیزی داشته و نظرات او درباره تصوف، همواره مورد بحث بوده است.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۷.</ref> او معتقد بود که میتوان از انجام پارهای از واجبات فقهی امتناع کرد. بنابر نظرات کلامی حسین بن منصور حلاج، خداوند از داشتن طول و عرض منزه است، یک روح ناطق غیرمخلوق است و با روح مخلوق زاهد، اتحاد دارد.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۷.</ref> به باور حلاج، شوق به رنج و درد و تسلیم شدن در برابر آن، وسیله اتحاد کامل با اراده الهی است.<ref>محسنینیا، «حلاج در نگاه مخالفان»، در فصلنامه مطالعات ایرانی، پاییز ۱۳۸۳ش، ص ۱۴۸.</ref> |