پرش به محتوا

ذوالقرنین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۵۸: خط ۵۸:
افراد دیگری را نیز از مصادیق احتمالی ذوالقرنین مطرح کرده‌اند، ازجمله: اسکندروس مردی از اسکندریه <ref>ابن‌قتیبه، ص ۵۴</ref>؛ هرمس یا هردیس <ref>ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص ۳۹۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۴۶</ref>؛ مرزبان‌بن مدربه یونانی، مردی مصری از نسل یافث‌بن نوح <ref>ابن‌هشام، سیرة‌النبی، ج ۱، ص ۲۰۲؛ احمدبن محمد نحاس، معانی القرآن الکریم، ج ۴، ص ۲۸۴؛ مطهربن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، مقدمه، ترجمه و تعلیقات از محمدرضا شفیعی‌کدکنی، ج ۱، ص ۴۵۷، همگی به نقل از محمدبن اسحاق</ref>؛ عیاش و عبداللّه‌بن ضحاک <ref> عیاشی، کتاب التفسیر، ج ۲، ص ۳۴۰؛ ابن‌جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ۵، ص ۱۸۳</ref>. گذشته از کوروش، در پاره‌ای منابع، گاه احتمال ذوالقرنین بودن برخی دیگر از پادشاهان ایران نظیر فریدون <ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۴۶۴؛ محمودبن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ج ۱۶، ص ۲۸</ref>، خشایارشا <ref> عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ص ۲۸۰ـ۲۸۱؛ ابوریحان بیرونی، آثار الباقیـة عن القرون الخالیة، ص ۴۰</ref> و داریوش سوم <ref>بدره ای، کورش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق،  ص ۱۵۷ـ۱۵۹</ref> مطرح شده است <ref>همچنین برای اقوال و منابع بیشتر درباره مصادیق احتمالی ذوالقرنین ← رضوان مساح، «ذوالقرنین‌ها و بررسی واژه ذوالقرنین از دیدگاه زبانشناسی تاریخی»، آینه پژوهش، سال۲۰، ش ۵ ص ۶ـ۹</ref>.
افراد دیگری را نیز از مصادیق احتمالی ذوالقرنین مطرح کرده‌اند، ازجمله: اسکندروس مردی از اسکندریه <ref>ابن‌قتیبه، ص ۵۴</ref>؛ هرمس یا هردیس <ref>ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص ۳۹۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۴۶</ref>؛ مرزبان‌بن مدربه یونانی، مردی مصری از نسل یافث‌بن نوح <ref>ابن‌هشام، سیرة‌النبی، ج ۱، ص ۲۰۲؛ احمدبن محمد نحاس، معانی القرآن الکریم، ج ۴، ص ۲۸۴؛ مطهربن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، مقدمه، ترجمه و تعلیقات از محمدرضا شفیعی‌کدکنی، ج ۱، ص ۴۵۷، همگی به نقل از محمدبن اسحاق</ref>؛ عیاش و عبداللّه‌بن ضحاک <ref> عیاشی، کتاب التفسیر، ج ۲، ص ۳۴۰؛ ابن‌جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ۵، ص ۱۸۳</ref>. گذشته از کوروش، در پاره‌ای منابع، گاه احتمال ذوالقرنین بودن برخی دیگر از پادشاهان ایران نظیر فریدون <ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۴۶۴؛ محمودبن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، ج ۱۶، ص ۲۸</ref>، خشایارشا <ref> عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ص ۲۸۰ـ۲۸۱؛ ابوریحان بیرونی، آثار الباقیـة عن القرون الخالیة، ص ۴۰</ref> و داریوش سوم <ref>بدره ای، کورش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق،  ص ۱۵۷ـ۱۵۹</ref> مطرح شده است <ref>همچنین برای اقوال و منابع بیشتر درباره مصادیق احتمالی ذوالقرنین ← رضوان مساح، «ذوالقرنین‌ها و بررسی واژه ذوالقرنین از دیدگاه زبانشناسی تاریخی»، آینه پژوهش، سال۲۰، ش ۵ ص ۶ـ۹</ref>.


گذشته از همه این‌ها، از نظرگاهی متفاوت، ذوالقرنین فردی گمنام است که نه پیامبر و نه پادشاه بلکه تنها بنده‌ای از بندگان محبوب خدا بوده است. مبنای این دیدگاه حدیثی از امام‌علی علیه‌السلام است <ref>ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمة،ج ۲، ص ۳۹۳ـ ۳۹۴</ref> که بعدها به دیدگاهی شناخته‌شده در منابع تبدیل شد <ref> فخررازی، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۱۶۴</ref>. به نظر می‌رسد مفسران شیعه با نظر به این روایت بیشتر متمایل به این نظر بوده‌اند و کمتر درصدد کنجکاوی و در پی گمانه‌زنی درباره هویت ذوالقرنین برآمده‌اند <ref>برای نمونه ← طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات</ref>. از میان مفسران معاصر اهل‌سنّت، سید قطب <ref> سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج ۵، جزء۱۶، ص ۴۰۸</ref> در تفسیر آیات از ذوالقرنین تنها با همین نام قرآنی یاد کرده و چون معتقد است که هیچ منبع یقینی جز قرآن در اختیار نیست و اقوال تفاسیر آمیخته با افسانه‌ها و اسرائیلی‌ات است، به خلاف بسیاری از مفسران، هیچ تلاشی برای تعیین هویت ذوالقرنین نکرده‌است <ref>نیز ← جعفربن حسین موسوی خوانساری، مناهج المعارف، یا، فرهنگ عقائد شیعه، ص ۵۹، ۵۴۸ـ۵۵۰، پانویس</ref>.
گذشته از همه این‌ها، از نظرگاهی متفاوت، ذوالقرنین فردی گمنام است که نه پیامبر و نه پادشاه بلکه تنها بنده‌ای از بندگان محبوب خدا بوده است. مبنای این دیدگاه حدیثی از امام‌علی علیه‌السلام است <ref>ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمة،ج ۲، ص ۳۹۳ـ ۳۹۴</ref> که بعدها به دیدگاهی شناخته‌شده در منابع تبدیل شد <ref> فخررازی، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۱۶۴</ref>. به نظر می‌رسد مفسران شیعه با نظر به این روایت بیشتر متمایل به این نظر بوده‌اند و کمتر درصدد کنجکاوی و در پی گمانه‌زنی درباره هویت ذوالقرنین برآمده‌اند <ref>برای نمونه ← طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات</ref>. از میان مفسران معاصر اهل‌سنّت، سید قطب <ref> سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج ۵، جزء۱۶، ص ۴۰۸</ref> در تفسیر آیات از ذوالقرنین تنها با همین نام قرآنی یاد کرده و چون معتقد است که هیچ منبع یقینی جز قرآن در اختیار نیست و اقوال تفاسیر آمیخته با افسانه‌ها و اسرائیلیات است، به خلاف بسیاری از مفسران، هیچ تلاشی برای تعیین هویت ذوالقرنین نکرده‌است <ref>نیز ← جعفربن حسین موسوی خوانساری، مناهج المعارف، یا، فرهنگ عقائد شیعه، ص ۵۹، ۵۴۸ـ۵۵۰، پانویس</ref>.


در پژوهش‌های غربیان درباره ذوالقرنین تصور غالب آن است که ذوالقرنین اسکندر مقدونی است <ref> فتح‌اللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۳۲ـ۳۳</ref>، چنان‌که هم در د. اسلام <ref>دایرة المعارف اسلام، چاپ دوم، همانجا</ref> و هم در دایرة‌المعارف قرآن <ref>ذیل "Alexander"</ref> مطالب مربوط به ذوالقرنین ذیل مدخل اسکندر آمده و عبارات آغازین مدخل‌های این دو دایرة‌المعارف نیز حاکی از چنین تصوری است.<ref>دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «اسکندرنامه»</ref>.
در پژوهش‌های غربیان درباره ذوالقرنین تصور غالب آن است که ذوالقرنین اسکندر مقدونی است <ref> فتح‌اللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۳۲ـ۳۳</ref>، چنان‌که هم در د. اسلام <ref>دایرة المعارف اسلام، چاپ دوم، همانجا</ref> و هم در دایرة‌المعارف قرآن <ref>ذیل "Alexander"</ref> مطالب مربوط به ذوالقرنین ذیل مدخل اسکندر آمده و عبارات آغازین مدخل‌های این دو دایرة‌المعارف نیز حاکی از چنین تصوری است.<ref>دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «اسکندرنامه»</ref>.
کاربر ناشناس