منهج الصادقین فی الزام المخالفین (کتاب): تفاوت میان نسخهها
منهج الصادقین فی الزام المخالفین (کتاب) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۲
، ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲←ساختار تفسیر: افزایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←ساختار تفسیر: افزایش) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
* '''فصل دهم''': در یاد کرد روایاتی که در ترغیب بر خواندن و فراگرفتن قرآن وارد شده است.<ref>خادمپیر، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.</ref> | * '''فصل دهم''': در یاد کرد روایاتی که در ترغیب بر خواندن و فراگرفتن قرآن وارد شده است.<ref>خادمپیر، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
آغاز کتاب با مطالبی در باره تفسیر [[سوره فاتحه|سوره حمد]] است. کاشانی سوره حمد را مکی دانسته هم به دلیل نظر [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و قتاده و هم به سبب روایتی از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] که فرمود: (نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش)سوره فاتحة الكتاب از گنجهاى زير [[عرش]] به [[مکه|مكه]] نازل شده است. ونیز به این دلیل که ابن عباس روایت کرده که چون [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در مکه به تبلیغ رسالتش پرداخت نخستین سخنش سوره حمد بود و از یک سو ده سال در مکه [[مسلمانان]] مأمور به خواندن [[نماز]] بودند و از دیگر سو پیامبر(ص) در روایتی فرمود: (لا صلاة الا بفاتحة الكتاب) یعنی نماز جز با خواندن فاتحه درست نیست پس سوره حمد در مکه نازل شده است. <ref>کاشانی، منهج الصادقين فى الزام المخالفين، ۱۳۳۶ش، ج۱، ص۱۹.</ref> | |||
== منابع تفسیر == | == منابع تفسیر == | ||
ملا فتحالله کاشانی در تفسیر خود نظریات تفسیری بیضاوی و زوارهای و نیز مباحث زمخشری در [[تفسیر کشاف|کشاف]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان]] را آورده است و از [[التبیان فی تفسیر القرآن|تبیان]] [[شیخ طوسی]] و [[تفسیر ابوالفتوح رازی]] و همچنین از تفسیر [[حسین بن حسن ابوالمحاسن جرجانی|جرجانی]] معروف به [[تفسیر گازر|گازُر]] نیز استفاده کرده است. وی همچنین گاه سخنان [[عرفان|عرفانی]] مشاهیر [[تصوف|متصوفه]]، مانند قُشیری و سُلَمی، را در لا به لای تفسیر خود آورده است. وی هر جا که مناسب دیده روایات و اخباری را هم از کتب مختلف حدیثی اعم از شیعه و [[اهل سنت]] ذکر نموده است.<ref>خادمپیر، روششناسی تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.</ref> | ملا فتحالله کاشانی در تفسیر خود نظریات تفسیری بیضاوی و زوارهای و نیز مباحث زمخشری در [[تفسیر کشاف|کشاف]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان]] را آورده است و از [[التبیان فی تفسیر القرآن|تبیان]] [[شیخ طوسی]] و [[تفسیر ابوالفتوح رازی]] و همچنین از تفسیر [[حسین بن حسن ابوالمحاسن جرجانی|جرجانی]] معروف به [[تفسیر گازر|گازُر]] نیز استفاده کرده است. وی همچنین گاه سخنان [[عرفان|عرفانی]] مشاهیر [[تصوف|متصوفه]]، مانند قُشیری و سُلَمی، را در لا به لای تفسیر خود آورده است. وی هر جا که مناسب دیده روایات و اخباری را هم از کتب مختلف حدیثی اعم از شیعه و [[اهل سنت]] ذکر نموده است.<ref>خادمپیر، روششناسی تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.</ref> |