پرش به محتوا

ناسخ التواریخ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


در ادامه تألیف ناسخ التواریخ، لسان الملک سپهر بر آن بوده که در شرح حال هر یک از [[ائمه اطهار]]، کتاب مستقلی تألیف کند و در ذیل شرح حال امامان وقایع تاریخ جهان را نیز بنگارد. با درگذشت سپهر (۱۲۹۷ ه. ق)، فرزندانش دنباله رو راه او شدند، چنان که عباسقلی خان سپهر ملقب به مشیرافخم (لسان الملک ثانی بعد)، شرح حال امام چهارم شیعیان، حضرت امام [[زین العابدین]] سجاد(ع) را نوشت و در ضمن نگارش شرح حال امام چهارم، اقدام به ترجمه کتاب «''وفیات الاعیان''» ابن خلکان نمود.{{سخ}}
در ادامه تألیف ناسخ التواریخ، لسان الملک سپهر بر آن بوده که در شرح حال هر یک از [[ائمه اطهار]]، کتاب مستقلی تألیف کند و در ذیل شرح حال امامان وقایع تاریخ جهان را نیز بنگارد. با درگذشت سپهر (۱۲۹۷ ه. ق)، فرزندانش دنباله رو راه او شدند، چنان که عباسقلی خان سپهر ملقب به مشیرافخم (لسان الملک ثانی بعد)، شرح حال امام چهارم شیعیان، حضرت امام [[زین العابدین]] سجاد(ع) را نوشت و در ضمن نگارش شرح حال امام چهارم، اقدام به ترجمه کتاب «''وفیات الاعیان''» ابن خلکان نمود.{{سخ}}
ناگفته نماند که میرزا محمد تقی خان سپهر در این میان اقدام به تألیف کتاب سوم از ناسخ التواریخ نمود، بدین معنی که تاریخ قاجاریه را در سه مجلد به دستور [[ناصرالدین شاه]] تألیف کرد.<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۲ و ۲۳.</ref>
ناگفته نماند که میرزا محمد تقی خان سپهر در این میان اقدام به تألیف کتاب سوم از ناسخ التواریخ نمود، بدین معنی که تاریخ قاجاریه را در سه مجلد به دستور [[ناصرالدین شاه]] تألیف کرد.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۲ و ۲۳.</ref>


== ویژگی‌های کتاب ==
== ویژگی‌های کتاب ==
میرزا محمدتقی خان لسان الملک سپهر از جمله مورخان [[شیعی]] است و در نگارش تاریخ پیامبر(ص) آرا و افکار علمای [[سنی|سنّی]] و [[شیعی]] را مد نظر گرفته و در تألیف، آنجا که آرا و عقاید علما یکی بوده، همان را نقل کرده و در صورت اختلاف آراء، نخست آرای علمای اهل سنّت و پس از آن آرای علمای شیعی، سپس به بیان اختلاف آرا و عقاید پرداخته است.{{سخ}}
میرزا محمدتقی خان لسان الملک سپهر از جمله مورخان [[شیعی]] است و در نگارش تاریخ پیامبر(ص) آرا و افکار علمای [[سنی|سنّی]] و [[شیعی]] را مد نظر گرفته و در تألیف، آنجا که آرا و عقاید علما یکی بوده، همان را نقل کرده و در صورت اختلاف آراء، نخست آرای علمای اهل سنّت و پس از آن آرای علمای شیعی، سپس به بیان اختلاف آرا و عقاید پرداخته است.{{سخ}}
نثر سپهر در نگارش ناسخ التواریخ، نثر مرسل ساده، در بعضی موارد نقل عین نوشته‌های پیشینیان و یا متأثر از آن است، هر چند سبک نگارش وی برای دانشآموختگان امروز خالی از تکلّف نیست، اما باید اذعان داشت که نثر او نسبت به همگنان عصر خود ساده‌تر و بی‌تکلّفتر است، با وجود این اثر او مملو از کلمات و تعبیرات و اصطلاحات عربی است.{{سخ}}
نثر سپهر در نگارش ناسخ التواریخ، نثر مرسل ساده، در بعضی موارد نقل عین نوشته‌های پیشینیان و یا متأثر از آن است، هر چند سبک نگارش وی برای دانشآموختگان امروز خالی از تکلّف نیست، اما باید اذعان داشت که نثر او نسبت به همگنان عصر خود ساده‌تر و بی‌تکلّفتر است، با وجود این اثر او مملو از کلمات و تعبیرات و اصطلاحات عربی است.{{سخ}}
سپهر بر خلاف مورخان دیگر که شرح حال و حوادث ایام ائمه اطهار را ذیل حوادث ایام خلفای [[اموی]] و [[عباسیان|عباسی]] نگاشته‌اند، او حوادث ایام خلفای اموی و عباسی را ذیل شرح حال ائمه اطهار آورده است و در نگارش ناسخ التواریخ اکثر قریب به اتفاق کتابهای اهل سنّت و شیعه را بررسی کرده و در ضبط اسامی اشخاص و امکنه دقت کافی مبذول داشته است.<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۸.</ref>
سپهر بر خلاف مورخان دیگر که شرح حال و حوادث ایام ائمه اطهار را ذیل حوادث ایام خلفای [[اموی]] و [[عباسیان|عباسی]] نگاشته‌اند، او حوادث ایام خلفای اموی و عباسی را ذیل شرح حال ائمه اطهار آورده است و در نگارش ناسخ التواریخ اکثر قریب به اتفاق کتابهای اهل سنّت و شیعه را بررسی کرده و در ضبط اسامی اشخاص و امکنه دقت کافی مبذول داشته است.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۸.</ref>


== اهمیت کتاب ==
== اهمیت کتاب ==
خط ۳۲: خط ۳۲:
''درباره ارزش علمی و تاریخی مطالب ناسخ التواریخ و اهمیت کار مؤلف، نباید عجولانه قضاوت کرد و مطالب کتاب را دقیق ناخوانده بر له یا علیه آن حکم داد. از آن گذشته باید دید روش تاریخنویسی در شرق از آغاز تا زمان مؤلف چگونه بوده است و نیز باید دانست که در عصر مؤلف و سالها پس از وی، یعنی تا زمانی که رابطه علمی بین شرق و غرب گسترش یافت و نویسندگان و دانشمندان ایران با روش تحقیق مغرب زمین آشنا گشتند، عامه مردم بلکه خواص و تحصیلکردهها تاریخ را چگونه تلقّی میکردند. اگر این مطالب را بررسی کنیم و این علل و عوامل را بسنجیم، خواهیم دانست که سپهر به چه کار بزرگی دست زده است''.{{سخ}}
''درباره ارزش علمی و تاریخی مطالب ناسخ التواریخ و اهمیت کار مؤلف، نباید عجولانه قضاوت کرد و مطالب کتاب را دقیق ناخوانده بر له یا علیه آن حکم داد. از آن گذشته باید دید روش تاریخنویسی در شرق از آغاز تا زمان مؤلف چگونه بوده است و نیز باید دانست که در عصر مؤلف و سالها پس از وی، یعنی تا زمانی که رابطه علمی بین شرق و غرب گسترش یافت و نویسندگان و دانشمندان ایران با روش تحقیق مغرب زمین آشنا گشتند، عامه مردم بلکه خواص و تحصیلکردهها تاریخ را چگونه تلقّی میکردند. اگر این مطالب را بررسی کنیم و این علل و عوامل را بسنجیم، خواهیم دانست که سپهر به چه کار بزرگی دست زده است''.{{سخ}}
مورخان در ضبط وقایع، ملاک‌هایی را که در [[علم حدیث]] و نقد روایت معتبر است رعایت می‌کردند و سپهر در کتاب خود از چنین اصلی پیروی کرده است، خود او در دیباچه جلد اول اعتراف می‌کند که انجام چنین مأموریت از عهده یک تن خارج است، لیکن شاه بدو گفته:{{سخ}}
مورخان در ضبط وقایع، ملاک‌هایی را که در [[علم حدیث]] و نقد روایت معتبر است رعایت می‌کردند و سپهر در کتاب خود از چنین اصلی پیروی کرده است، خود او در دیباچه جلد اول اعتراف می‌کند که انجام چنین مأموریت از عهده یک تن خارج است، لیکن شاه بدو گفته:{{سخ}}
''سفیران همه کشورها در دربار هستند، هر گونه مطلبی که بخواهی و هر چند تن مترجم به کارت آید در اختیار تو گذاشته خواهد شد.''»<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۹ و ۳۰.</ref>
''سفیران همه کشورها در دربار هستند، هر گونه مطلبی که بخواهی و هر چند تن مترجم به کارت آید در اختیار تو گذاشته خواهد شد.''»<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۹ و ۳۰.</ref>


==گفتار محدث قمی ==
==گفتار محدث قمی ==
شیخ عباس قمی درباره سپهر و کتابش می‌نویسد: ''بدانکه، این بزرگوار غیر از میرزا محمد تقی کاشانی است که ملقب به «لسان الملک» و متخلص به «سپهر» است که در نویسندگی و سخنوری بحر زخّار و سپهری دوّار بوده چنانکه از مطالعه کتاب ناسخ التواریخ او معلوم میشود که در چه مرتبه از احاطه و طول باع و فصاحت و بلاغت و کثرت اطلاع بوده است''.<ref>فوائد الرضویة، ج۲، ص۷۰۲.</ref>
شیخ عباس قمی درباره سپهر و کتابش می‌نویسد: ''بدانکه، این بزرگوار غیر از میرزا محمد تقی کاشانی است که ملقب به «لسان الملک» و متخلص به «سپهر» است که در نویسندگی و سخنوری بحر زخّار و سپهری دوّار بوده چنانکه از مطالعه کتاب ناسخ التواریخ او معلوم میشود که در چه مرتبه از احاطه و طول باع و فصاحت و بلاغت و کثرت اطلاع بوده است''.<ref>قمی، فوائد الرضویة، ج۲، ص۷۰۲.</ref>


== انتقادات به کتاب ==
== انتقادات به کتاب ==
[[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی]] در کتاب [[تحقیق درباره اول اربعین سید الشهداء]] می‌نویسد: ''ناسخ التواریخ از تواریخ رسمی دولتی دوره [[قاجار]] است و باید بر محتویات تاریخی بدون مدرک آن اعتماد ننمود حق داشته کسی که از بزرگان فرموده: مطالعه آن کتاب جایز نیست و در این که نتوان ناسخ را مصد نقل قرار داد. شکی نیست اگر در نقلیات آن دقت و تحقیق شود بر ایرادات و اشکالات و لغزش‌های زیادی و نقلیات خلاف واقعی برخورد میشود که بیرون از حد و شمار است و باید در این باره تألیف مستقلی در چند مجلد گرد آورده شود''.<ref>تحقیق درباره اول اربعین سید الشهداء، ص۹۷.</ref>
[[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی]] در کتاب [[تحقیق درباره اول اربعین سید الشهداء]] می‌نویسد: ''ناسخ التواریخ از تواریخ رسمی دولتی دوره [[قاجار]] است و باید بر محتویات تاریخی بدون مدرک آن اعتماد ننمود حق داشته کسی که از بزرگان فرموده: مطالعه آن کتاب جایز نیست و در این که نتوان ناسخ را مصد نقل قرار داد. شکی نیست اگر در نقلیات آن دقت و تحقیق شود بر ایرادات و اشکالات و لغزش‌های زیادی و نقلیات خلاف واقعی برخورد میشود که بیرون از حد و شمار است و باید در این باره تألیف مستقلی در چند مجلد گرد آورده شود''.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین سید الشهداء، ص۹۷.</ref>


[[مرتضی مطهری]] هم می‌نویسد: ''صاحب ناسخ التواریخ تا حدی که سراغ داریم مرد متدینی بوده، اما تاریخش زیاد اعتبار ندارد چون یکتنه بوده و کار دیگر هم داشته و این همه تاریخ نویسی کار یک نفر نیست که بخواهد تاریخ دنیا را بنویسد. ولی باز هم شاید معتبرترین تاریخی که او از نظر خودش نوشته تاریخ‌های دور است. تاریخ زمان خودش را هم نوشته (تاریخ قاجاریه) اما هیچ اعتبار ندارد. چون معاصر با پادشاهان قاجار بوده تاریخ را طوری نوشته که مطابق میل آنها بوده است.''<ref>مجموعه آثار، ج۱۵، صص۳۵.</ref>
[[مرتضی مطهری]] هم می‌نویسد: ''صاحب ناسخ التواریخ تا حدی که سراغ داریم مرد متدینی بوده، اما تاریخش زیاد اعتبار ندارد چون یکتنه بوده و کار دیگر هم داشته و این همه تاریخ نویسی کار یک نفر نیست که بخواهد تاریخ دنیا را بنویسد. ولی باز هم شاید معتبرترین تاریخی که او از نظر خودش نوشته تاریخ‌های دور است. تاریخ زمان خودش را هم نوشته (تاریخ قاجاریه) اما هیچ اعتبار ندارد. چون معاصر با پادشاهان قاجار بوده تاریخ را طوری نوشته که مطابق میل آنها بوده است.''<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۵، صص۳۵.</ref>


== کتاب تحریف ساز عاشورا ==
== کتاب تحریف ساز عاشورا ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
# حدیث مسلم گچکار
# حدیث مسلم گچکار
# قصه فاطمه صغری.<ref>صحتی سردرودی، محمد، تحریف شناسی تاریخ امام حسین(ع) با رویکردی کتابشناسانه.</ref>
# قصه فاطمه صغری.<ref>صحتی سردرودی، محمد، تحریف شناسی تاریخ امام حسین(ع) با رویکردی کتابشناسانه.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵

ویرایش