Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۲
ویرایش
جز (←محتوای کتاب) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*'''کتاب دوم''': از هجرت رسول اللّه به بعد که شش مجلد آن را سپهر تالیف کرده به قرار: | *'''کتاب دوم''': از هجرت رسول اللّه به بعد که شش مجلد آن را سپهر تالیف کرده به قرار: | ||
#'''مجلد اول''': تاریخ و سیره حضرت محمد(ص) از سال اول هجرت تا سال یازدهم هجرت که سال درگذشت رسول اللّه(ص) است و با ذکر اوصاف و متعلقات آن حضرت کتاب را به پایان میرساند. | #'''مجلد اول''': تاریخ و سیره حضرت محمد(ص) از سال اول هجرت تا سال یازدهم هجرت که سال درگذشت رسول اللّه(ص) است و با ذکر اوصاف و متعلقات آن حضرت کتاب را به پایان میرساند. | ||
#'''مجلد دوم''': تاریخ خلفا: مشتمل بر شرح خلافت سه تن از خلفای راشدین (ابو | #'''مجلد دوم''': تاریخ خلفا: مشتمل بر شرح خلافت سه تن از خلفای راشدین (ابو بکر، عمر بن خطاب و عثمان بن عفّان) و شرح حال صحابه و ایام مشهور عرب و امثله عرب | ||
#'''مجلد سوم''': شرح حال علی بن ابی طالب(ع)، نخستین پیشوا و امام شیعیان جهان | #'''مجلد سوم''': شرح حال علی بن ابی طالب(ع)، نخستین پیشوا و امام شیعیان جهان | ||
#'''مجلد چهارم''': شرح حال حضرت فاطمه(س) | #'''مجلد چهارم''': شرح حال حضرت فاطمه(س) | ||
#'''مجلد پنجم''': شرح حال امام حسن(ع) دومین امام شیعیان جهان | #'''مجلد پنجم''': شرح حال امام حسن(ع) دومین امام شیعیان جهان | ||
#'''مجلد ششم''': شرح حال امام حسین(ع) سومین امام شیعیان جهان | #'''مجلد ششم''': شرح حال امام حسین(ع) سومین امام شیعیان جهان | ||
در ادامه تألیف ناسخ التواریخ، لسان الملک سپهر بر آن بوده که در شرح حال هر یک از ائمه اطهار کتاب مستقلی تألیف کند و در ذیل شرح حال امامان وقایع تاریخ جهان را نیز بنگارد. با درگذشت سپهر (۱۲۹۷ ه. ق)، فرزندانش دنباله رو راه او شدند، چنان که عباسقلی خان سپهر ملقب به مشیرافخم (لسان الملک ثانی بعد)، شرح حال امام چهارم شیعیان، حضرت امام زین العابدین سجاد(ع) را نوشت و در ضمن نگارش شرح حال امام چهارم، اقدام به ترجمه کتاب «وفیات الاعیان» ابن خلکان نمود.{{سخ}} | در ادامه تألیف ناسخ التواریخ، لسان الملک سپهر بر آن بوده که در شرح حال هر یک از ائمه اطهار کتاب مستقلی تألیف کند و در ذیل شرح حال امامان وقایع تاریخ جهان را نیز بنگارد. با درگذشت سپهر (۱۲۹۷ ه. ق)، فرزندانش دنباله رو راه او شدند، چنان که عباسقلی خان سپهر ملقب به مشیرافخم (لسان الملک ثانی بعد)، شرح حال امام چهارم شیعیان، حضرت امام زین العابدین سجاد(ع) را نوشت و در ضمن نگارش شرح حال امام چهارم، اقدام به ترجمه کتاب «وفیات الاعیان» ابن خلکان نمود.{{سخ}} | ||
ناگفته نماند که میرزا محمد تقی خان سپهر در این میان اقدام به تألیف کتاب سوم از ناسخ التواریخ نمود، بدین معنی که تاریخ قاجاریه را در سه مجلد به دستور ناصر الدین شاه تألیف کرد.<ref>ناسخ التواریخ، | ناگفته نماند که میرزا محمد تقی خان سپهر در این میان اقدام به تألیف کتاب سوم از ناسخ التواریخ نمود، بدین معنی که تاریخ قاجاریه را در سه مجلد به دستور ناصر الدین شاه تألیف کرد.<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۲ و ۲۳.</ref> | ||
== | == ویژگیهای کتاب == | ||
میرزا محمدتقی خان لسان الملک سپهر از جمله مورخان شیعی است و در نگارش تاریخ پیامبر(ص) آرا و افکار علمای سنّی و شیعی را مد نظر گرفته و در تألیف، آنجا که آرا و عقاید علما یکی بوده، همان را نقل کرده و در صورت اختلاف آراء، نخست آرای علمای اهل سنّت و پس از آن آرای علمای شیعی، سپس به بیان اختلاف آرا و عقاید پرداخته است.{{سخ}} | میرزا محمدتقی خان لسان الملک سپهر از جمله مورخان شیعی است و در نگارش تاریخ پیامبر(ص) آرا و افکار علمای سنّی و شیعی را مد نظر گرفته و در تألیف، آنجا که آرا و عقاید علما یکی بوده، همان را نقل کرده و در صورت اختلاف آراء، نخست آرای علمای اهل سنّت و پس از آن آرای علمای شیعی، سپس به بیان اختلاف آرا و عقاید پرداخته است.{{سخ}} | ||
نثر سپهر در نگارش ناسخ التواریخ، نثر مرسل ساده، در بعضی موارد نقل عین نوشتههای پیشینیان و یا متأثر از آن است، هر چند سبک نگارش وی برای دانشآموختگان امروز خالی از تکلّف نیست، اما باید اذعان داشت که نثر او نسبت به همگنان عصر خود ساده تر و بی تکلّفتر است، با وجود این اثر او مملو از کلمات و تعبیرات و اصطلاحات عربی است.{{سخ}} | |||
سپهر بر خلاف مورخان دیگر که شرح حال و حوادث ایام ائمه اطهار را ذیل حوادث ایام خلفای اموی و عباسی نگاشتهاند، او حوادث ایام خلفای اموی و عباسی را ذیل شرح حال ائمه اطهار آورده است و در نگارش ناسخ التواریخ اکثر قریب به اتفاق کتابهای اهل سنّت و شیعه را بررسی کرده و در ضبط اسامی اشخاص و امکنه دقت کافی مبذول داشته است.<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۸.</ref> | |||
== | == اهمیت کتاب == | ||
مصحح کتاب در مقدمه اثر میگوید: ناسخ التواریخ اثری است سترگ و بس بزرگ، و پیداست که سپهر و فرزندانش در تألیف آن رنجها و مرارتها کشیدهاند و شب بیداریها داشتهاند، پس نباید بدین اثر به دیده خرد نگریست. باید آن را ستود، و اگر با شیوه نگارش امروزی متفاوت است نباید بر سپهر خرده گرفت، چنان که سید جعفر شهیدی در دفاع از سپهر و اثرش گوید: | |||
درباره ارزش علمی و تاریخی مطالب ناسخ التواریخ و اهمیت کار مؤلف، نباید عجولانه قضاوت کرد و مطالب کتاب را دقیق ناخوانده بر له یا علیه آن حکم داد. از آن گذشته باید دید روش تاریخنویسی در شرق از آغاز تا زمان مؤلف چگونه بوده است و نیز باید دانست که در عصر مؤلف و سالها پس از وی، یعنی تا زمانی که رابطه علمی بین شرق و غرب گسترش یافت و نویسندگان و دانشمندان ایران با روش تحقیق مغرب زمین آشنا گشتند، عامه مردم بلکه خواص و تحصیلکردهها تاریخ را چگونه تلقّی میکردند. اگر این مطالب را بررسی کنیم و این علل و عوامل را بسنجیم، خواهیم دانست که سپهر به چه کار بزرگی دست زده است.{{سخ}} | |||
مورخان در ضبط وقایع ملاکهایی را که در علم حدیث و نقد روایت معتبر است رعایت میکردند و سپهر در کتاب خود از چنین اصلی پیروی کرده است، خود او در دیباچه جلد اول اعتراف میکند که انجام چنین مأموریت از عهده یک تن خارج است، لیکن شاه بدو گفته:{{سخ}} | |||
''سفیران همه کشورها در دربار هستند، هر گونه مطلبی که بخواهی و هر چند تن مترجم به کارت آید در اختیار تو گذاشته خواهد شد.''<ref>ناسخ التواریخ، ج۱، ص۲۹ و ۳۰.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
*سپهر، محمدتقی، لسان الملک، ناسخ التواریخ، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰. |