۱۷٬۱۸۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (خلاصه سازی) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== نسب و خانواده == | == نسب و خانواده == | ||
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بیتا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بیتا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[ | محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بیتا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بیتا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنیهاشم|هاشمی]] و [[آل ابیطالب]] بود؛ از این روی به وی شریف میگویند. نسبش از جانب پدر با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] میرسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> | ||
پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref> | پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[سید محسن امین]]، سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته است او را ادیب، فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref> مشهور است [[شیخ مفید]] در خواب میبیند گویی [[حضرت زهرا(س)]] بر او که در مسجد خود در [[کرخ]] نشسته بوده وارد میشود و [[حسنین]] در سن کودکی به همراه اویند. حضرت به او سلام میکند و میگوید: به این دو [[فقه]] بیاموز. شیخ مفید با شگفتی از خواب بیدار میشود. بامداد همان روز، شیخ مفید همچنان که در محل درس خود نشسته بود دید فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و کنیزکانش پیرامون او بودند و دو پسرش محمد رضی (سید رضی) و علی مرتضی هم که کودک بودند پیشاپیش او میآیند. شیخ جلوی او برمیخیزد و سلام میکند. فاطمه میگوید: شیخ! این دو، فرزندم هستند. آنان را به حضورت آوردهام تا بدانان فقه بیاموزی. شیخ مفید میگرید و داستان خواب را برایش بازگو میکند و تعلیم فقه بر آن دو را بر عهده میگیرد. نخستین منبع این داستان، [[شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید|شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابیالحدید]] است که وی از فخار بن معدّ علوی موسوی نقل میکند.<ref>رجوع کنید به: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref> | [[سید محسن امین]]، سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته است او را ادیب، فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref> مشهور است [[شیخ مفید]] در خواب میبیند گویی [[حضرت زهرا(س)]] بر او که در مسجد خود در [[کرخ]] نشسته بوده وارد میشود و [[حسنین]] در سن کودکی به همراه اویند. حضرت به او سلام میکند و میگوید: به این دو [[فقه]] بیاموز. شیخ مفید با شگفتی از خواب بیدار میشود. بامداد همان روز، شیخ مفید همچنان که در محل درس خود نشسته بود دید فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و کنیزکانش پیرامون او بودند و دو پسرش محمد رضی (سید رضی) و علی مرتضی هم که کودک بودند پیشاپیش او میآیند. شیخ جلوی او برمیخیزد و سلام میکند. فاطمه میگوید: شیخ! این دو، فرزندم هستند. آنان را به حضورت آوردهام تا بدانان فقه بیاموزی. شیخ مفید میگرید و داستان خواب را برایش بازگو میکند و تعلیم فقه بر آن دو را بر عهده میگیرد. نخستین منبع این داستان، [[شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید|شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابیالحدید]] است که وی از فخار بن معدّ علوی موسوی نقل میکند.<ref>رجوع کنید به: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref> | ||
سید علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)،<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۶-۳۵.</ref> قاضی سیرافی،<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۶-۳۷.</ref> ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۷.</ref> او نزد قاضی عبدالجبار معتزلی کتابهای [[شرح اصول الخمسة]] و [[العمدة فی اصول الفقه]] را خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> و از ابن نباته فنون بلاغت و ادبیات را آموخته است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> و مختصر ابیالحسن کرخی را در نزد اکفانی قاضی (متوفای ۴۰۵ق)خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی،ص۳۷.</ref> | |||
سید | برخی از استادانش علم و اطلاعات او را ستودهاند. ابن جنّی با اینکه استاد سید رضی بود، قصیده او را در رثای ابوطاهر ناصرالدوله شرح کرده و احاطه علمی سید رضی را ستایش کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۷.</ref> او همچنین از ابوعلی فارسی روایت کرده است و از او اجازه روایت نقل از کتاب الایضاح را دارد<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۶-۳۵.</ref> | ||
از ابوعلی فارسی روایت کرده است | |||
*ابوحفص کنانی؛ کنانی از جمله استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] سید بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref> | *ابوحفص کنانی؛ کنانی از جمله استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] سید بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref> | ||
*ابن جراح بغدادی(متوفای ۳۹۱ق): سید رضی از وی استماع [[حدیث]] کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۰-۳۹.</ref> | *ابن جراح بغدادی(متوفای ۳۹۱ق): سید رضی از وی استماع [[حدیث]] کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۰-۳۹.</ref> | ||
*ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق): سید رضی در [[فقه]] شاگرد او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۱-۴۰.</ref> | *ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق): سید رضی در [[فقه]] شاگرد او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۱-۴۰.</ref> | ||
همچنین از ابوعبدالله جرجانی(متوفای ۳۹۷ق):[[فقیه]] حنفی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۲.</ref>، سهل بن دیباجی(متوفای ۳۸۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۲-۴۱.</ref> *هارون تلعکبری(متوفای ۳۸۵ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱.</ref> شیخ مفید(متوفای ۴۱۳ق)، رَبَعی بغدادی(متوفای ۴۲۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۹.</ref> و محمد طبری مالکی به عنوان استاد وی یاد شده است. ابن جوزی نقل کرده که محمد طبری خانه خود در محله کرخ بغداد را به سید بخشیده بود و قرآن را به حفظ او درآورده بود.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۵.</ref> | |||
=== آموختن فقه و اصول غیرشیعه === | === آموختن فقه و اصول غیرشیعه === |
ویرایش