پرش به محتوا

سید رضی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
خلاصه سازی
جز (تمیزکاری)
جز (خلاصه سازی)
خط ۳۴: خط ۳۴:


== نسب و خانواده ==
== نسب و خانواده ==
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ،  طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref>
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ،  طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی‌هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref>


پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref>  
پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref>  
خط ۵۰: خط ۵۰:
[[سید محسن امین]]، سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته است او را ادیب، فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref>  مشهور است [[شیخ مفید]] در خواب می‌بیند گویی [[حضرت زهرا(س)]] بر او که در مسجد خود در [[کرخ]] نشسته بوده وارد می‌شود و [[حسنین]]  در سن کودکی به همراه اویند. حضرت به او سلام می‌کند و می‌گوید: به این دو [[فقه]] بیاموز. شیخ مفید با شگفتی از خواب بیدار می‌شود. بامداد همان روز، شیخ مفید همچنان که در محل درس خود نشسته بود دید فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و کنیزکانش پیرامون او بودند و دو پسرش محمد رضی (سید رضی) و علی مرتضی هم که کودک بودند پیشاپیش او می‌آیند. شیخ جلوی او برمی‌خیزد و سلام می‌کند. فاطمه می‌گوید: شیخ! این دو، فرزندم هستند. آنان را به حضورت آورده‌ام تا بدانان فقه بیاموزی. شیخ مفید می‌گرید و داستان خواب را برایش بازگو می‌کند و تعلیم فقه بر آن دو را بر عهده می‌گیرد. نخستین منبع این داستان، [[شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید|شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابی‌الحدید]] است که وی از فخار بن معدّ علوی موسوی نقل می‌کند.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref>
[[سید محسن امین]]، سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته است او را ادیب، فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref>  مشهور است [[شیخ مفید]] در خواب می‌بیند گویی [[حضرت زهرا(س)]] بر او که در مسجد خود در [[کرخ]] نشسته بوده وارد می‌شود و [[حسنین]]  در سن کودکی به همراه اویند. حضرت به او سلام می‌کند و می‌گوید: به این دو [[فقه]] بیاموز. شیخ مفید با شگفتی از خواب بیدار می‌شود. بامداد همان روز، شیخ مفید همچنان که در محل درس خود نشسته بود دید فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و کنیزکانش پیرامون او بودند و دو پسرش محمد رضی (سید رضی) و علی مرتضی هم که کودک بودند پیشاپیش او می‌آیند. شیخ جلوی او برمی‌خیزد و سلام می‌کند. فاطمه می‌گوید: شیخ! این دو، فرزندم هستند. آنان را به حضورت آورده‌ام تا بدانان فقه بیاموزی. شیخ مفید می‌گرید و داستان خواب را برایش بازگو می‌کند و تعلیم فقه بر آن دو را بر عهده می‌گیرد. نخستین منبع این داستان، [[شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید|شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابی‌الحدید]] است که وی از فخار بن معدّ علوی موسوی نقل می‌کند.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref>


سید علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)،<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۶-۳۵.</ref> قاضی سیرافی،<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۶-۳۷.</ref> ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۷.</ref> او نزد قاضی عبدالجبار معتزلی کتاب‌های [[شرح اصول الخمسة]] و [[العمدة فی اصول الفقه]] را خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> و  از ابن نباته فنون بلاغت و ادبیات را آموخته است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref>  و مختصر ابی‌الحسن کرخی را در نزد اکفانی قاضی (متوفای ۴۰۵ق)خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی،ص۳۷.</ref>


سید نزد ابوعلی فارسی (متوفای ۳۷۷ق <ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۶-۳۵.</ref> و قاضی سیرافی علم نحو را آموخته است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۶-۳۷.</ref>
برخی از استادانش علم و اطلاعات او را ستوده‌اند. ابن جنّی با اینکه استاد سید رضی بود، قصیده او را در رثای ابوطاهر ناصرالدوله شرح کرده و احاطه علمی سید رضی را ستایش کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۷.</ref> او همچنین از ابوعلی فارسی روایت کرده است و از او اجازه روایت نقل از کتاب الایضاح را دارد<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۶-۳۵.</ref>  
 
 
از ابوعلی فارسی روایت کرده است از او اجازه روایت نقل از کتاب الایضاح را دارد<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۶-۳۵.</ref>او همچنین نزد قاضی عبدالجبار معتزلی [[شرح اصول الخمسة]] و کتاب دیگرش [[العمدة فی اصول الفقه]] را نزد او خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> از ابن نباته فنون بلاغت و ادبیات را آموخته است..<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref>
 
 
 
محمد طبری مالکی را از استادن وی نام برده اند ابن جوزی نقل کرده که محمد طبری خانه خود در محله کرخ بغداد را به سید بخشیده بود و قرآن را به حفظ او درآورده بود.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۵.</ref>
 
*اکفانی قاضی (متوفای ۴۰۵ق): سید رضی مختصر ابی‌الحسن کرخی را در نزد او خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی،ص۳۷.</ref>
*ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)؛ سید رضی نحو را پیش از علی بن عیسی ربعی شیرازی، نزد او خواند. ابن جنّی با اینکه استاد سید رضی بود، قصیده او را در رثای ابوطاهر ناصر الدوله شرح کرده و بدین وسیله اطلاعات وسیع و احاطه شدید سید رضی را به علوم و ادبیات زمان ستایش کرده است. سید رضی پس از اطلاع‌یافتن از این اقدام، قصیدهای بلند و پرمحتوا در سپاسگزاری از استادش سرود. ابن جنّی گوید: «سید رضی کتابی در معانی قرآن کریم تصنیف کرده است که مانند آن کمتر یافت می‌شود».<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۷.</ref>


*ابوحفص کنانی؛ کنانی از جمله استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] سید بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref>
*ابوحفص کنانی؛ کنانی از جمله استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] سید بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref>
*ابن جراح بغدادی(متوفای ۳۹۱ق): سید رضی از وی استماع [[حدیث]] کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۰-۳۹.</ref>
*ابن جراح بغدادی(متوفای ۳۹۱ق): سید رضی از وی استماع [[حدیث]] کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۰-۳۹.</ref>
*ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق): سید رضی در [[فقه]] شاگرد او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۱-۴۰.</ref>
*ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق): سید رضی در [[فقه]] شاگرد او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۱-۴۰.</ref>
*ابوعبدالله جرجانی(متوفای ۳۹۷ق):[[فقیه]] حنفی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۲.</ref>، سهل بن دیباجی(متوفای ۳۸۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۲-۴۱.</ref> *هارون تلعکبری(متوفای ۳۸۵ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱.</ref> شیخ مفید(متوفای ۴۱۳ق)، رَبَعی بغدادی(متوفای ۴۲۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۹.</ref>
همچنین از ابوعبدالله جرجانی(متوفای ۳۹۷ق):[[فقیه]] حنفی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۲.</ref>، سهل بن دیباجی(متوفای ۳۸۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۲-۴۱.</ref> *هارون تلعکبری(متوفای ۳۸۵ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱.</ref> شیخ مفید(متوفای ۴۱۳ق)، رَبَعی بغدادی(متوفای ۴۲۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، صص ۳۸-۳۹.</ref> و محمد طبری مالکی به عنوان استاد وی یاد شده است. ابن جوزی نقل کرده که محمد طبری خانه خود در محله کرخ بغداد را به سید بخشیده بود و قرآن را به حفظ او درآورده بود.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۵.</ref>


=== آموختن فقه و اصول غیرشیعه ===
=== آموختن فقه و اصول غیرشیعه ===