پرش به محتوا

زکریا (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جز (←‏منابع: تغییر ناوبری)
imported>Alipour
خط ۳۱: خط ۳۱:
|آدرس=[[سوره آل عمران]]، آیه ۳۸
|آدرس=[[سوره آل عمران]]، آیه ۳۸
}}
}}
با انگیزه هایی که برای حضرت زکریا در سن کهنسالی بوجود آمد، از خداوند درخواست فرزند می کند که خداوند یحیای نبی را به او عطا می‌کند. وی تا سن کهنسالی درخواستی برای داشتن فرزند از خداوند نداشت تا اینکه حنه مادر حضرت مریم (او هم مانند همسر زکریا نازا بود) نذر کرد اگر خداوند به او فرزندی عنایت کند او را خادم معبد قرار دهد.حضرت مریم(س) به دنیا آمد و کفالتش به عهده زکریا بود و از نزدیک عنایات خداوند به مریم(س) مانند نزول غذاهای بهشتی را می‌دید. در آن لحظات بود که زکریا دست به دعا بلند می‌کند و می‌گوید: خداوندا! از طرف خود،‌ فرزند پاکیزه ای به من عطا بفرما که تو دعا را می‌شنوی. <ref>آل عمران ۳۸  هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریة طیبة</ref> انگیزه دیگر زکریا این بود که وارث امینی نداشت و از خداوند می خواهد فرزندی داشته باشد که از او ارث ببرد. موالی و اطرافیان زکریا که از او ارث می بردند مورد تایید وی نبودند. دعای وی که در آیات سوره مریم آمده است اینگونه است: من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم و همسرم نازا است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار بده. <ref>و انی خفت الموالی من ورائی و کانت امراتی عاقرا. فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب و اجعله رب رضیا. سوره مریم۵و۶</ref>
با انگیزه هایی که برای حضرت زکریا در سن کهنسالی بوجود آمد، از خداوند درخواست فرزند می کند که خداوند [[یحیای نبی]] را به او عطا می‌کند. وی تا سن کهنسالی درخواستی برای داشتن فرزند از خداوند نداشت تا اینکه حنه مادر حضرت مریم (او هم مانند همسر زکریا نازا بود) نذر کرد اگر خداوند به او فرزندی عنایت کند او را خادم معبد قرار دهد.[[حضرت مریم(س)]] به دنیا آمد و کفالتش به عهده زکریا بود و از نزدیک عنایات خداوند به مریم(س) مانند نزول غذاهای بهشتی را می‌دید. در آن لحظات بود که زکریا دست به دعا بلند می‌کند و می‌گوید: خداوندا! از طرف خود،‌ فرزند پاکیزه ای به من عطا بفرما که تو دعا را می‌شنوی. <ref>آل عمران ۳۸  هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریة طیبة</ref> انگیزه دیگر زکریا این بود که وارث امینی نداشت و از خداوند می خواهد فرزندی داشته باشد که از او ارث ببرد. موالی و اطرافیان زکریا که از او ارث می بردند مورد تایید وی نبودند. دعای وی که در آیات [[سوره مریم]] آمده است اینگونه است: من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم و همسرم نازا است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و و دودمان [[یعقوب]] باشد و او را مورد رضایتت قرار بده. <ref>و انی خفت الموالی من ورائی و کانت امراتی عاقرا. فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب و اجعله رب رضیا. سوره مریم۵و۶</ref>
===منظور از ارث و وارث در دعای زکریا===
===منظور از ارث و وارث در دعای زکریا===
گفته می شود؛ دعای زکریا برای داشتن وارث به این معنا نبوده است که از خداوند فرزند صلبی درخواست داشته است. بلکه با توجه به عقیم بودن همسرش از خداوند می خواهد که از دختران همسر سابقش خداوند به او نوه ایی بدهد که از او ارث ببرد. <ref>بهبودی، بازنگرى تاريخ انبياء در قرآن،  در مجله فصلنامه پژوهشهای قرآنی</ref> نگرانی زکریا از وارثان مربوط به امور مالی بوده است. اموال او و همسرش که از نسل سلیمان بن داود بود که ثروت بزرگی محسوب می شد مورد نگرانی زکریا بود که به دست نااهلان از فامیل او برسد. به همین دلیل است که [[حضرت زهرا(س)]] هم برای گرفتن ارث مالی خود یعنی [[فدک]] به همین آیات استناد می کند. بعضی از مفسرین شیعه ارث را عام معنا کرده اند که ارث مالی و معنوی را شامل می شود. <ref>طبرسی، مجمع‌البيان، ج ۵-/ ۶،ص ۷۷۷ِ ؛ مکارم شیرازی،‌تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش،‌ج۱۳ ص ۱۰</ref>
گفته می شود؛ دعای زکریا برای داشتن وارث به این معنا نبوده است که از خداوند فرزند صلبی درخواست داشته است. بلکه با توجه به عقیم بودن همسرش از خداوند می خواهد که از دختران همسر سابقش خداوند به او نوه ایی بدهد که از او ارث ببرد. <ref>بهبودی، بازنگرى تاريخ انبياء در قرآن،  در مجله فصلنامه پژوهشهای قرآنی</ref> نگرانی زکریا از وارثان مربوط به امور مالی بوده است. اموال او و همسرش که از نسل سلیمان بن داود بود که ثروت بزرگی محسوب می شد مورد نگرانی زکریا بود که به دست نااهلان از فامیل او برسد. به همین دلیل است که [[حضرت زهرا(س)]] هم برای گرفتن ارث مالی خود یعنی [[فدک]] به همین آیات استناد می کند. بعضی از مفسرین شیعه ارث را عام معنا کرده اند که ارث مالی و معنوی را شامل می شود. <ref>طبرسی، مجمع‌البيان، ج ۵-/ ۶،ص ۷۷۷ِ ؛ مکارم شیرازی،‌تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش،‌ج۱۳ ص ۱۰</ref>
کاربر ناشناس