محمدسعید بارفروشی مازندرانی: تفاوت میان نسخهها
جز
←موقعیت علمی و مرجعیت
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مراتب علمی سعید العلماء، مورد توجه شایانی در [[عراق]] و [[ایران]] بوده است. از ارادت [[ناصرالدین شاه]] به وی در تاریخ نقلهایی آمده است. [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]] در [[ریحانة الادب]] نوشته، بعضی از اهل خبره او را هم سنگ [[شیخ انصاری]] دانسته بلکه گاهی ترجیحش میدهند. بالجمله فقه و اصول او مسلم اهل عصر خود بود.<ref> مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۸؛ رکـ: قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۱۴.</ref> | مراتب علمی سعید العلماء، مورد توجه شایانی در [[عراق]] و [[ایران]] بوده است. از ارادت [[ناصرالدین شاه]] به وی در تاریخ نقلهایی آمده است. [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]] در [[ریحانة الادب]] نوشته، بعضی از اهل خبره او را هم سنگ [[شیخ انصاری]] دانسته بلکه گاهی ترجیحش میدهند. بالجمله فقه و اصول او مسلم اهل عصر خود بود.<ref> مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۸؛ رکـ: قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۱۴.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =قسمتی از سخنرانی سعیدالعلماء در مسجد علیه بابیون| نقلقول = ایها الناس بیدار شوید! دشمنان ما، در کمینند. میخواهند اسلام را از بین ببرند. مقدسات اسلامی را محو کنند. حالا که محمد شاه فوت کرده و کارها درهم و پریشان است، رئیس این گروه با جمعیتی از جان گذشته به طرف ما میآید. همۀ شما فردا صبح حاضر باشد و خود را مهیا کنید تا جلوی این گروه را بگیرید.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۶۱.]</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =قسمتی از سخنرانی سعیدالعلماء در مسجد علیه بابیون| نقلقول = ایها الناس بیدار شوید! دشمنان ما، در کمینند. میخواهند اسلام را از بین ببرند. مقدسات اسلامی را محو کنند. حالا که محمد شاه فوت کرده و کارها درهم و پریشان است، رئیس این گروه با جمعیتی از جان گذشته به طرف ما میآید. همۀ شما فردا صبح حاضر باشد و خود را مهیا کنید تا جلوی این گروه را بگیرید.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۶۱.]</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
با درگذشت [[صاحب جواهر]]، امر [[مرجعیت]] و زعامت [[شیعیان]]، در میان علمای نجف اشرف، متعین در شیخ مرتضی انصاری شد اما شیخ انصاری از قبول این امر امتناع میورزید و معتقد بود با وجود سعیدالعلمای مازندرانی، وی اعلمیت و صلاحیت لازم برای تصدی موضع [[فتوا|افتاء]] را ندارد. | با درگذشت [[صاحب جواهر]]، امر [[مرجعیت]] و زعامت [[شیعیان]]، در میان علمای نجف اشرف، متعین در شیخ مرتضی انصاری شد اما شیخ انصاری از قبول این امر امتناع میورزید و معتقد بود با وجود سعیدالعلمای مازندرانی، وی اعلمیت و صلاحیت لازم برای تصدی موضع [[فتوا|افتاء]] را ندارد.پس از مکاتبه میان این دو، سعید العلماء مینویسد:اگر من در اوقات اشتغال علمی، اعلم از شیخ بودم، لکن در بلاد عجم تارک شدهام ولی شیخ، هنوز مشغول علم میباشد اینک برای تقلید و فتوی متعین میباشد.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۸؛ قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۱۴.</ref> پس از این نامه، شیخ انصاری مرجعیت عام را میپذیرد. | ||
یکی از نکات بسیار مهم و قابل توجه در زندگانی سعید العلماء، مسئولیتپذیری، جدیت و تلاش او در سرکوبی شورش هواداران فرقه [[بابیت]] در مازندران بود. یکی از مبلغین فرقه بابیت به نام ملاحسین بشرویهای جهت همکاری با ملا محمدعلی بارفروشی که به این فرقه گرایش پیدا کرده بود از [[خراسان]] روانه مازندران شد. همین که سعید العلماء بهاندیشه ملاحسین پی برد برای پیشگیری دست به کار شد و به دستور او علما و اصناف در مسجد گردهم آمدند و آنگاه مبارزه با این فرقه را به عنوان تکلیف عنوان فرموده و با مدیریت وی، فتنه بابیه در مازندران در [[جمادی الثانی]] ۱۲۶۵ق، خاموش شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۵۸-۶۴.]</ref> | یکی از نکات بسیار مهم و قابل توجه در زندگانی سعید العلماء، مسئولیتپذیری، جدیت و تلاش او در سرکوبی شورش هواداران فرقه [[بابیت]] در مازندران بود. یکی از مبلغین فرقه بابیت به نام ملاحسین بشرویهای جهت همکاری با ملا محمدعلی بارفروشی که به این فرقه گرایش پیدا کرده بود از [[خراسان]] روانه مازندران شد. همین که سعید العلماء بهاندیشه ملاحسین پی برد برای پیشگیری دست به کار شد و به دستور او علما و اصناف در مسجد گردهم آمدند و آنگاه مبارزه با این فرقه را به عنوان تکلیف عنوان فرموده و با مدیریت وی، فتنه بابیه در مازندران در [[جمادی الثانی]] ۱۲۶۵ق، خاموش شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۵۸-۶۴.]</ref> | ||
[[پرونده:پوستر کنگره ملی بزرگداشت علامه سعید العلما و علامه ملا محمد اشرفی.jpg|140px|بندانگشتی|200px|پوستر کنگره ملی بزرگداشت سعید العلما و ملا محمد اشرفی]] | [[پرونده:پوستر کنگره ملی بزرگداشت علامه سعید العلما و علامه ملا محمد اشرفی.jpg|140px|بندانگشتی|200px|پوستر کنگره ملی بزرگداشت سعید العلما و ملا محمد اشرفی]] | ||
== مبارزه با بابیت == | == مبارزه با بابیت == | ||
پس از این جریان، سعید العلماء در منابع [[بابیه]] و [[بهائیت|بهائیه]] به شدت مورد [[لعن]] و نفرین قرار گرفت که از جمله آن میتوان به کتاب ظهور الحق اشاره کرد. بغض و عداوت ایشان، نشان از کاری بودن ضربه سعید العلماء بر پیکره این فرقه بوده است.<ref>ظهور الحق، ص۴۳۰، به نقل از [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۵۵.]</ref> | پس از این جریان، سعید العلماء در منابع [[بابیه]] و [[بهائیت|بهائیه]] به شدت مورد [[لعن]] و نفرین قرار گرفت که از جمله آن میتوان به کتاب ظهور الحق اشاره کرد. بغض و عداوت ایشان، نشان از کاری بودن ضربه سعید العلماء بر پیکره این فرقه بوده است.<ref>ظهور الحق، ص۴۳۰، به نقل از [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/322838 درسهایی از مکتب اسلام، آبان ۱۳۸۶، سال ۴۷، شماره ۸، ص۵۵.]</ref> |