پرش به محتوا

انسان کامل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
جز (تمیز کاری)
خط ۲۷: خط ۲۷:
انسان کامل در اندیشه ابن عربی متصف به وجود، روح عالم، جلای آیینه هستی و خلیفه خداوند است. بر اساس نظر او زمانی که خداوند جهان را خلق کرد شبحی بدون روح و آینه‌ای پرداخت نشده بود به همین دلیل خداوند انسان کامل را خلق کرد تا از آیینه عالم زنگار بزداید و [[روح]] آن شود؛ زیرا تنها انسان مظهر ذات الهی است و به مثابه مردمک چشم است که حضرت حق از طریق آن به خلقش می‌نگرد و به عبارت دیگر از منظر ابن عربی چون انسان دارای [[عقل]]، فکر و معنویت است، خدا را با معرفتی شایسته می‌شناسد و کمالات او را هویدا می‌کند و اگر انسان نبود این [[اراده الهی|اراده خدا]] تحقق نمی‌یافت و حق ناشناخته باقی می‌ماند؛ به همین دلیل از دیگر موجودات برتر است.<ref>ابن عربی، ترجمه فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، ص۷-۹.</ref>
انسان کامل در اندیشه ابن عربی متصف به وجود، روح عالم، جلای آیینه هستی و خلیفه خداوند است. بر اساس نظر او زمانی که خداوند جهان را خلق کرد شبحی بدون روح و آینه‌ای پرداخت نشده بود به همین دلیل خداوند انسان کامل را خلق کرد تا از آیینه عالم زنگار بزداید و [[روح]] آن شود؛ زیرا تنها انسان مظهر ذات الهی است و به مثابه مردمک چشم است که حضرت حق از طریق آن به خلقش می‌نگرد و به عبارت دیگر از منظر ابن عربی چون انسان دارای [[عقل]]، فکر و معنویت است، خدا را با معرفتی شایسته می‌شناسد و کمالات او را هویدا می‌کند و اگر انسان نبود این [[اراده الهی|اراده خدا]] تحقق نمی‌یافت و حق ناشناخته باقی می‌ماند؛ به همین دلیل از دیگر موجودات برتر است.<ref>ابن عربی، ترجمه فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، ص۷-۹.</ref>
<br />
<br />
وصف کامل در اندیشه ابن عربی امکان انطباق بر وجود عالم انسان و تمامی بنی آدم را دارد زیرا خلقت انسان را زیبا و بر [[فطرت]] الهی می‌داند؛<ref>آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ۱۳۶۷ش، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref> بنابراین برای انسان کامل مصداق خاصی که فقط شامل [[انبیا]] و اولیا شود تعیین نمی گردد؛ اگرچه تعداد محدودی از انسان‌ها به مرتبه انسان کامل دست می‌یابند. با این قرائت، تفاوت انسان‌شناسی مسیحی که انسان را ذاتا مجرم و گناهکار می‌دانست با انسان‌شناسی اسلامی مشخص می‌شود.<ref>شاکر و موسوی، «قرائتی بین ادیانی از انسان کامل با رویکرد عرفانی»، ص۲۹.</ref>
وصف کامل در اندیشه ابن عربی امکان انطباق بر وجود عالم انسان و تمامی بنی آدم را دارد زیرا خلقت انسان را زیبا و بر [[فطرت]] الهی می‌داند؛<ref>آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ۱۳۶۷ش، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref> بنابراین برای انسان کامل مصداق خاصی که فقط شامل [[انبیا]] و اولیا شود تعیین نمی‌گردد؛ اگرچه تعداد محدودی از انسان‌ها به مرتبه انسان کامل دست می‌یابند. با این قرائت، تفاوت انسان‌شناسی مسیحی که انسان را ذاتا مجرم و گناهکار می‌دانست با انسان‌شناسی اسلامی مشخص می‌شود.<ref>شاکر و موسوی، «قرائتی بین ادیانی از انسان کامل با رویکرد عرفانی»، ص۲۹.</ref>
از منظر ابن عربی ملاک نیابت و خلافت انسان تنها با کمال و انسانیت حاصل می‌شود به همین دلیل منحصر در مردان نیست بلکه زنان نیز به مقامات بالا و کمال دست می‌یابند. وی با نقل حدیثی از [[پیامبر اسلام(ص)]] از زنان کامل مانند [[مریم بنت عمران]]، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه(س)]] که به مقام انسان کامل رسیده‌اند، یاد می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۱.</ref>
از منظر ابن عربی ملاک نیابت و خلافت انسان تنها با کمال و انسانیت حاصل می‌شود به همین دلیل منحصر در مردان نیست بلکه زنان نیز به مقامات بالا و کمال دست می‌یابند. وی با نقل حدیثی از [[پیامبر اسلام(ص)]] از زنان کامل مانند [[مریم بنت عمران]]، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه(س)]] که به مقام انسان کامل رسیده‌اند، یاد می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۱.</ref>
<br />
<br />
ابن عربی برای کمال انسان مراتبی معرفی می‌کند که محمد(ص) را اکمل، دیگر [[پیامبران]] را کامل و ورثه انبیا خلیفه کامل را می‌داند.ابن عربی [[ولایت]] را از لوازم انسان کامل دانسته و استرار کمال انسان را در اقطاب صوفیه و رجال الغیب می‌داند. عارقان شیعی نیز استمرار نور محمدی را معطف به آل محمد و [[ائمه اثنی عشر]] می‌دانند.<ref>مایل هروی، «انسان کامل» ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>
ابن عربی برای کمال انسان مراتبی معرفی می‌کند که محمد(ص) را اکمل، دیگر [[پیامبران]] را کامل و ورثه انبیا خلیفه کامل را می‌داند.ابن عربی [[ولایت]] را از لوازم انسان کامل دانسته و استرار کمال انسان را در اقطاب صوفیه و رجال الغیب می‌داند. عارقان شیعی نیز استمرار نور محمدی را معطف به آل محمد و [[ائمه اثنی عشر]] می‌دانند.<ref>مایل هروی، «انسان کامل» ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>
<br />
<br />
شرح آرای ابن عربی درباره انسان کامل در میان شارحانی مانند قونوی، نسفی نزدیک به دویست سال ادامه داشت تا عبدالکریم جیلی نظرات ابن عربی را در کتاب خود «الانسان الکامل» به صورت منظم عرضه داشت.<ref>مایل هروی، »انسان کامل» ص۳۷۸.</ref>
شرح آرای ابن عربی درباره انسان کامل در میان شارحانی مانند قونوی، نسفی نزدیک به دویست سال ادامه داشت تا عبدالکریم جیلی نظرات ابن عربی را در کتاب خود «الانسان الکامل» به صورت منظم عرضه داشت.<ref>مایل هروی،»انسان کامل» ص۳۷۸.</ref>


== جایگاه در قرآن و روایات==
== جایگاه در قرآن و روایات==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۳۸

ویرایش