Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۰
ویرایش
جز (←عروسی قاسم) |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== حضور در واقعه کربلا == | == حضور در واقعه کربلا == | ||
نقل شده در [[شب عاشورا|شب عاشورای]] سال [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]] هنگامی که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] به یارانش خبر داد که روز بعد کشته می شوند، قاسم بن حسن از او پرسید: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین از او پرسید: مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم پاسخ داد: «یا عَمَّ اَحْلی مِن الْعَسَل: ای عمو شیرینتر از عسل».<ref>خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۰۴؛ بحرانی، مدینة معاجز الائمه(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، | نقل شده در [[شب عاشورا|شب عاشورای]] سال [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]] هنگامی که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] به یارانش خبر داد که روز بعد کشته می شوند، قاسم بن حسن از او پرسید: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین از او پرسید: مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم پاسخ داد: «یا عَمَّ اَحْلی مِن الْعَسَل: ای عمو شیرینتر از عسل».<ref>خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۰۴؛ بحرانی، مدینة معاجز الائمه(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ص۷۴.</ref> | ||
قاسم بن حسن [[روز عاشورا]] به حضور امام حسین(ع) آمد تا اجازهی جنگیدن با دشمنان را بگیرد. امام او را در آغوش گرفت و هر دو مدتی گریه کردند تا اینکه هر دو غش کردند. قاسم اصرار میکرد و دست و پای امام حسین(ع) را میبوسید تا اینکه امام به او اجازه داد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۱۳ق، ج۴۵، ص۳۴.</ref> قاسم در حالی که اشک از چشمانش میریخت به سمت میدان رفت و چنین رجز میخواند: | قاسم بن حسن [[روز عاشورا]] به حضور امام حسین(ع) آمد تا اجازهی جنگیدن با دشمنان را بگیرد. امام او را در آغوش گرفت و هر دو مدتی گریه کردند تا اینکه هر دو غش کردند. قاسم اصرار میکرد و دست و پای امام حسین(ع) را میبوسید تا اینکه امام به او اجازه داد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۱۳ق، ج۴۵، ص۳۴.</ref> قاسم در حالی که اشک از چشمانش میریخت به سمت میدان رفت و چنین رجز میخواند: |