۱۷٬۳۳۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| سایر = | | سایر = | ||
}} | }} | ||
'''آیه عذاب''' ([[سوره معارج|معارج]]: ۱-۲) در مورد [[عذاب]] درخواست شده از سوی [[کافر|کافران]] نازل شد. [[شأن نزول]] این آیه را درباره [[نعمان بن حارث فهری]] دانستهاند که منکر [[ولایت]] و جانشینی [[امام علی(ع)]] بود. طبق آیه، شخصی از کفار، عذابی که مخصوص کافران بود را از [[خدا]] درخواست کرد که آن عذاب به او | '''آیه عذاب''' ([[سوره معارج|معارج]]: ۱-۲) در مورد [[عذاب]] درخواست شده از سوی [[کافر|کافران]] نازل شد. [[شأن نزول]] این آیه را درباره [[نعمان بن حارث فهری]] دانستهاند که منکر [[ولایت]] و جانشینی [[امام علی(ع)]] بود. طبق آیه، شخصی از کفار، عذابی که مخصوص کافران بود را از [[خدا]] درخواست کرد که آن عذاب به او رسید. | ||
==متن و ترجمه آیه== | ==متن و ترجمه آیه== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
به نظر بسیاری از [[مفسران]] این آیه در مورد [[عذاب]] [[نعمان بن حارث فهری]] است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> | به نظر بسیاری از [[مفسران]] این آیه در مورد [[عذاب]] [[نعمان بن حارث فهری]] است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> وقتی خبر منصوب شدن [[حضرت علی(ع)]] به خلافت توسط [[پیامبر(ص)]] در [[غدیر خم|غدیر خم]] به او رسید، به پیامبر(ص) گفت که تو به ما دستور دادى به یگانگى خدا و اینکه تو فرستاده او هستى شهادت دهیم و ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به [[جهاد]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[نماز]] و [[زکات]] دادى، ما اینها را نیز پذیرفتیم، اما با اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان (حضرت علی(ع)) را به جانشینى خود منصوب کردى.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱؛ شريف لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۵۷۴؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۴؛ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۹.</ref> | ||
او از پیامبر(ص) پرسید که این تصمیم خودت است یا [[خداوند]]؟ پیامبر(ص) فرمود «قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از طرف خدا است». نعمان زمانی که این سخن را شنید | او از پیامبر(ص) پرسید که این تصمیم خودت است یا [[خداوند]]؟ پیامبر(ص) فرمود «قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از طرف خدا است». نعمان زمانی که این سخن را شنید گفت «خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» در [[روایات]] آمده است که چیزی نگذشت سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> | ||
به گزارش [[تفسیر نمونه]]، [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] این روایت را از سی نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> [[مکارم شیرازی]] | به گزارش [[تفسیر نمونه]]، [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] این روایت را از سی نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> البته به گفته [[مکارم شیرازی]] درباره اینکه این شخص دقیقا چه شخصی بوده اختلاف است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> | ||
برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] دیگری را نیز برای این آیه گزارش کردهاند، بر اساس این گزارش، نضر بن حارث بن کلده که از جمله مکذبان [[قرآن]] و معاندان [[پیامبر(ص)]] بود در [[مسجد الحرام]] با حالتی تمسخرآمیز و استهزاء خطاب به پیامبر(ص) گفت: « خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه میگوید از نزد توست، پس تو سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref> این آیه بعد از این سخن نضر بن حارث بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳.</ref> | برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] دیگری را نیز برای این آیه گزارش کردهاند، بر اساس این گزارش، نضر بن حارث بن کلده که از جمله مکذبان [[قرآن]] و معاندان [[پیامبر(ص)]] بود در [[مسجد الحرام]] با حالتی تمسخرآمیز و استهزاء خطاب به پیامبر(ص) گفت: « خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه میگوید از نزد توست، پس تو سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref> این آیه بعد از این سخن نضر بن حارث بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳.</ref> گفته شده او بعد از [[جنگ بدر]] اسیر و سپس کشته شد.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل السنه، ۱۴۲۶ق، ج۱۰، ص۱۹۴.</ref> | ||
===اشکالات ابنتیمیه بر شأن نزول === | ===اشکالات ابنتیمیه بر شأن نزول === | ||
[[مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]] اشکلاتی از [[ابنتیمیه]] در مورد شأن نزول این [[آیه]] که در مورد [[فضائل امام علی(ع)]] است را نقل کرده و به آنها پاسخ داده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۱-۱۴.</ref> این اشکالات به شرح زیرند: | [[مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]] اشکلاتی از [[ابنتیمیه]] در مورد شأن نزول این [[آیه]] که در مورد [[فضائل امام علی(ع)]] است را نقل کرده و به آنها پاسخ داده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۱-۱۴.</ref> این اشکالات به شرح زیرند: | ||
* [[واقعه غدیر]] بعد از بازگشت [[پیامبر(ص)]] از [[حجة الوداع]] | * [[واقعه غدیر]] بعد از بازگشت [[پیامبر(ص)]] از [[حجة الوداع]] (در [[سال دهم هجری]]) اتفاق افتاده است، در حالی که [[سوره معارج]] مکی است و قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت]] نازل شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۱.</ref> | ||
'''پاسخ:''' بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که با اینکه این سوره از سورههای مکی است؛ اما آیات اولیه این سوره در [[مدینه]] نازل شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] نیز به این مطلب در ابتدای [[سوره معارج]] اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> | '''پاسخ:''' بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که با اینکه این سوره از سورههای مکی است؛ اما آیات اولیه این سوره در [[مدینه]] نازل شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] نیز به این مطلب در ابتدای [[سوره معارج]] اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> | ||
* بر اساس [[روایات]]، «حارث بن نعمان» در منطقه «[[ابطح]]» | * بر اساس [[روایات]]، «حارث بن نعمان» در منطقه «[[ابطح]]» نزد پیامبر(ص) آمد. با توجه به اینکه این منطقه در نزدیکی [[مکه]] است با [[واقعه غدیر]] که در منطقه [[غدیر خم]] اتفاق افتاده مناسبت ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> | ||
'''پاسخ:''' تعبیر «ابطح» فقط در بعضى از روایات آمده است. علاوه بر این «ابطح» اشاره به منطقه خاصی ندارد، بلکه بهمعناى هر زمین شنزارى است که سیل از آن جارى مىشود که در سرزمین [[مدینه]] چنین مناطقى وجود داشته و در اشعار عرب و روایات به آن اشاره شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> | '''پاسخ:''' تعبیر «ابطح» فقط در بعضى از روایات آمده است. علاوه بر این «ابطح» اشاره به منطقه خاصی ندارد، بلکه بهمعناى هر زمین شنزارى است که سیل از آن جارى مىشود که در سرزمین [[مدینه]] چنین مناطقى وجود داشته و در اشعار عرب و روایات به آن اشاره شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
* در آیه ۳۳ [[سوره انفال]] آمده است که «خداوند آنها را عذاب نمىکند، در حالى که تو در میان آنها هستى و خداوند آنها را عذاب نمىکند، در حالى که استغفار مىکنند.» در صورت صحت وقوع عذاب نعمان، میان این آیه و نزول عذاب در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، تعارض وجود دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> | * در آیه ۳۳ [[سوره انفال]] آمده است که «خداوند آنها را عذاب نمىکند، در حالى که تو در میان آنها هستى و خداوند آنها را عذاب نمىکند، در حالى که استغفار مىکنند.» در صورت صحت وقوع عذاب نعمان، میان این آیه و نزول عذاب در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، تعارض وجود دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> | ||
'''پاسخ:''' آیه مذکور در خصوص عذاب عمومی و فراگیر | '''پاسخ:''' آیه مذکور در خصوص عذاب عمومی و فراگیر است، بر این اساس، این آیه شامل عذابهاى شخصى نمیشود. علاوه بر این، در تاریخ اسلام نام افرادی همچون «ابوزمعه» و «مالک بن طلاله» و «حکم بن ابىالعاص» بهعنوان کسانی که دچار عذاب الهی شدهاند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref> | ||
* اگر چنین شان نزولى صحیح بود باید مانند داستان «[[اصحاب فیل]]» معروف میشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | * اگر چنین شان نزولى صحیح بود باید مانند داستان «[[اصحاب فیل]]» معروف میشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
'''پاسخ:''' این | '''پاسخ:''' این شأن نزول مشهور و معروف است؛ چراکه در سى کتاب، از کتابهای تفسیر و حدیث اهل سنت مطرح شده است. علاوه بر این، تفاوت زیادی میان داستان اصحاب فیل و نعمان وجود دارد و آن تفاوت این است که داستان اصحاب فیل یک حادثه عمومی بوده، در حالی که داستان نعمان یک حادثه شخصی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
* از محتوای [[روایات]] به دست میآید که «حارث بن نعمان» مبانى [[اسلام]] را قبول داشته است. بر این اساس، چگونه ممکن است یک [[مسلمان]] در عصر [[پیامبر(ص)]] به چنین عذابى گرفتار شود؟<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | * از محتوای [[روایات]] به دست میآید که «حارث بن نعمان» مبانى [[اسلام]] را قبول داشته است. بر این اساس، چگونه ممکن است یک [[مسلمان]] در عصر [[پیامبر(ص)]] به چنین عذابى گرفتار شود؟<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
'''پاسخ:''' محتوای روایت، اعتراض نعمان به امر [[ | '''پاسخ:''' محتوای روایت، اعتراض نعمان به امر [[خدا]] را نشان میدهد که شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به نوعی [[ارتداد]] به حساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
* در کتابهاى معروف و معتبری مانند «استیعاب» که نام «[[صحابه]]» آمده است نام «حارث بن نعمان» وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | * در کتابهاى معروف و معتبری مانند «استیعاب» که نام «[[صحابه]]» آمده است نام «حارث بن نعمان» وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
'''پاسخ:''' | '''پاسخ:''' بیشتر این کتابها تنها نام برخی از صحابه پیامبر(ص) را نوشتهاند. برای نمونه در کتاب «اسد الغابة» که درباره اصحاب پیامبر(ص) نوشته شده، تنها نام ۷۵۰۴ نفر را ذکر کرده است، در حالى که مىدانیم فقط در [[حجة الوداع]] ۱۰۰ هزار نفر یا بیشتر در محضر پیامبر(ص) بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۴.</ref> | ||
==محتوای آیه== | ==محتوای آیه== |
ویرایش