پرش به محتوا

آیه وصیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
←‏حکم وصیت: افزودن بخش جزئی
imported>Shadiba
جز (←‏منابع: افزودن منبع)
imported>Shadiba
جز (←‏حکم وصیت: افزودن بخش جزئی)
خط ۳۶: خط ۳۶:


دیدگاه دومی نیز وجود دارد که معتقد است وجوب وصیت کردن در آیه مربوط به قبل از نزول [[احکام|احکام شرعی]] مربوط به [[ارث]] بوده است. در آن زمان وصیت کردن به دلیل آنکه [[ورثه|ارث]] دچار اختلافات نشوند واجب بود اما پس از نازل شدن احکام ارث این وجوب [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شد و به حکم استحبابی مبدل گشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۶۱۴.</ref>روایتی که در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] در خصوص این آیه ذکر شده این دلیل را تأیید می‌کند.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۷۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۲۰۰ و ۲۰۱.</ref> بر همین اساس [[تفسیر قرآن|مفسران]] آیات مربوط به ارث مانند آیه ۷ و ۱۱ در سوره [[سوره نساء|نساء]] را ناسخ آیه وصیت دانسته‌اند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۵؛ قاسم بن سلام، الناسخ و المنسوخ فی القرآن العزیز، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۰.</ref>
دیدگاه دومی نیز وجود دارد که معتقد است وجوب وصیت کردن در آیه مربوط به قبل از نزول [[احکام|احکام شرعی]] مربوط به [[ارث]] بوده است. در آن زمان وصیت کردن به دلیل آنکه [[ورثه|ارث]] دچار اختلافات نشوند واجب بود اما پس از نازل شدن احکام ارث این وجوب [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شد و به حکم استحبابی مبدل گشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۶۱۴.</ref>روایتی که در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] در خصوص این آیه ذکر شده این دلیل را تأیید می‌کند.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۷۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۲۰۰ و ۲۰۱.</ref> بر همین اساس [[تفسیر قرآن|مفسران]] آیات مربوط به ارث مانند آیه ۷ و ۱۱ در سوره [[سوره نساء|نساء]] را ناسخ آیه وصیت دانسته‌اند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۵؛ قاسم بن سلام، الناسخ و المنسوخ فی القرآن العزیز، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۰.</ref>
[[سید مرتضی]] در کتاب «الانتصار» وصیت برای [[ارث|وارث]] را جزو منفردات [[شیعه]] برمی‌شمرد؛ چراکه غالب فقهای [[اهل سنت]] بر خلاف آن نظر داده‌اند.<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷.</ref> وی در اثبات این [[فتوا|فتوای]] فقهای شیعه، ضمن اشاره به [[اجماع]] و [[آیات]] قرآن، از جمله به آیه وصیت استناد می‌کند.<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.</ref>
وی در پاسخ به این اشکال که این آیه با [[آیات ارث]] و روایت [[پیامبر اسلام]] که فرمود «لا وصیة لوارث؛ وصیت برای وارث جایز نیست» [[نسخ|منسوخ]] شده است اشاره می‌کند که نسخ هنگامی است که عمل به هر دو ممکن نباشد اما برای عمل به آیه وصیت و آیات ارث ممکن و جایز است و با نبود تنافی در عمل، چگونه می‌توان مدعی نسخ [[آیه]] وصیت شد؟ همچنین [[حدیث|روایات]] نیز در صورت سلامت آن‌ها از هرگونه مشکل و تضعیفی حداکثر مفید ظن و گمان هستند و نمی‌توانند ناسخ [[قرآن]] باشند که مفید علم است؛ چنانچه در کتاب [[اصول فقه|اصولی]] خویش نیز به عدم نسخ قرآن به [[خبر واحد]] معتقدم و توضیح داده‌ام (الذریعه، ج۱، ص۴۶۱)».<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸ و ۵۹۹.</ref>


بر اساس دیدگاهی دیگر، ممکن است وجوب وصیت در آیه ناظر به موارد ضروری باشد. مانند آنکه فردی بدهکار و مدیون است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۶۱۴.</ref>
بر اساس دیدگاهی دیگر، ممکن است وجوب وصیت در آیه ناظر به موارد ضروری باشد. مانند آنکه فردی بدهکار و مدیون است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۶۱۴.</ref>


آیه وصیت در باب الوصیة در متون فقهی مورد استفاده قرار گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۲۴۷؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۵۷.</ref>
آیه وصیت در باب الوصیة در متون فقهی مورد استفاده قرار گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۲۴۷؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۵۷.</ref>
===وصیت برای وارث===
[[سید مرتضی]] در کتاب «الانتصار» وصیت برای [[ارث|وارث]] را جزو منفردات [[شیعه]] برمی‌شمرد؛ چراکه غالب فقهای [[اهل سنت]] بر خلاف آن نظر داده‌اند.<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷.</ref> وی در اثبات این [[فتوا|فتوای]] فقهای شیعه، ضمن اشاره به [[اجماع]] و [[آیات]] قرآن، از جمله به آیه وصیت استناد می‌کند.<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.</ref>
وی در پاسخ به این اشکال که این آیه با [[آیات ارث]] و روایت [[پیامبر اسلام]] که فرمود «لا وصیة لوارث؛ وصیت برای وارث جایز نیست» [[نسخ|منسوخ]] شده است اشاره می‌کند که نسخ هنگامی است که عمل به هر دو ممکن نباشد اما برای عمل به آیه وصیت و آیات ارث ممکن و جایز است و با نبود تنافی در عمل، چگونه می‌توان مدعی نسخ [[آیه]] وصیت شد؟ همچنین [[حدیث|روایات]] نیز در صورت سلامت آن‌ها از هرگونه مشکل و تضعیفی حداکثر مفید ظن و گمان هستند و نمی‌توانند ناسخ [[قرآن]] باشند که مفید علم است؛ چنانچه در کتاب [[اصول فقه|اصولی]] خویش نیز به عدم نسخ قرآن به [[خبر واحد]] معتقدم و توضیح داده‌ام (الذریعه، ج۱، ص۴۶۱)».<ref>سیدمرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸ و ۵۹۹.</ref>


==معنای وصیت معروف==
==معنای وصیت معروف==
کاربر ناشناس