پرش به محتوا

عزیر (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahdiemadi
خط ۳۶: خط ۳۶:
عزیر زمانی که بیدار شد روانه شهر خود گشت. به سبب تغییراتی که در شهر به وجود آمده بود به دنبال منزل خود می‌گشت. پس از رسیدن به منزل خویش، برای اطمینان، از زنی سالخورده و نابینا منزل خود را جویا شد. زن سالخورده که مدت زیادی بود کسی از او منزل عزیر را جویا نشده بود، با شنیدن نام عزیر گریه کرد و گفت این نخستین بار است که کسی منزل عزیر را جویا می‌شود. وی همانجایی که عزیر احتمال می‌داد را خانه عزیر معرفی کرد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
عزیر زمانی که بیدار شد روانه شهر خود گشت. به سبب تغییراتی که در شهر به وجود آمده بود به دنبال منزل خود می‌گشت. پس از رسیدن به منزل خویش، برای اطمینان، از زنی سالخورده و نابینا منزل خود را جویا شد. زن سالخورده که مدت زیادی بود کسی از او منزل عزیر را جویا نشده بود، با شنیدن نام عزیر گریه کرد و گفت این نخستین بار است که کسی منزل عزیر را جویا می‌شود. وی همانجایی که عزیر احتمال می‌داد را خانه عزیر معرفی کرد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
===عزیر و اثبات هویت خود برای بنی‌اسرائیل===
===عزیر و اثبات هویت خود برای بنی‌اسرائیل===
عزیر برای آنکه برای قوم [[بنی‌اسرائیل]] هویت خود را ثابت کند و نشان دهد همان عزیر ۱۰۰ سال پیش است که به فرمان خدا زنده شده است، به درخواست‌های بنی‌اسرائیل برای اثبات ادعای خود عمل کرد. وی به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
عزیر برای آنکه برای قوم [[بنی‌اسرائیل]] هویت خود را ثابت کند به درخواست‌های بنی‌اسرائیل برای اثبات ادعای زنده شدنش عمل کرد. وی همچنین به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>


فرزندان عزیر که سالخورده شده بودند برای آنکه اطمینان کنند این مرد جوان، همان پدرشان است از عزیر خواستند نشانه‌ای که روی کتف پدرشان بود را به وی نشان دهند. عزیر نشانه‌ای را که روی کتفش بود به آنان نشان داد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> بنی‌اسرائیل که هنوز باور نمی‌کردند این فرد همان عزیر صدسال پیش است از وی خواستند [[تورات]] را که پس از سوزاندن [[بخت النصر]] به فراموشی سپرده شده بود برای قوم بنی‌اسرائیل بخواند. عزیر نیز تورات را از حفظ برای آنان قرائت کرد. عزیر همچنین محل دفن توراتی را که از سوی پدرش سروحا در روزگار بخت النصر در خاک مدفون بود را به بنی‌اسرائیل نشان داد. آنان پس از بیرون آوردن تورات، آن را با آنچه که عزیر از حفظ برای مردم قرائت کرده بود مقایسه کردند و اختلافی در آن ندیدند.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۰ و ۴۸۱.</ref> همین مسأله موجب شد که برخی از بنی‌اسرائیل عزیر را از باب تکریم و احترام، فرزند خدا بدانند.<ref>هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۶؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۷۹.</ref>
عزیر برای جلب اعتماد فرزندان سالخورد‌ه‌اش، به درخواست آنان نشانه‌ای که روی کتفش بود را به آنان نشان داد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> بنی‌اسرائیل که هنوز باور نمی‌کردند این فرد همان عزیر صدسال پیش است از وی خواستند [[تورات]] را که پس از سوزاندن [[بخت النصر]] به فراموشی سپرده شده بود برای قوم بنی‌اسرائیل بخواند. عزیر نیز تورات را از حفظ برای آنان قرائت کرد. عزیر همچنین محل دفن توراتی را که از سوی پدرش سروحا در روزگار بخت النصر در خاک مدفون بود را به بنی‌اسرائیل نشان داد. آنان پس از بیرون آوردن تورات، آن را با آنچه که عزیر از حفظ برای مردم قرائت کرده بود مقایسه کردند و اختلافی در آن ندیدند.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۰ و ۴۸۱.</ref> همین مسأله موجب شد که برخی از بنی‌اسرائیل عزیر را از باب تکریم و احترام، فرزند خدا بدانند.<ref>هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۶؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۷۹.</ref>


==بازگرداندن یهودیان پس از دوران اسارت بابلی==
==بازگرداندن یهودیان پس از دوران اسارت بابلی==
کاربر ناشناس