پرش به محتوا

عزیر (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahdiemadi
جز (←‏لید: اصلاح شناسه)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
  | حوادث مهم= حمله [[بخت النصر]] به [[فلسطین]] • دوران [[اسارت بابلی]] • بازگشت [[بنی‌اسرائیل]] به [[بیت المقدس]] • احیاء تورات
  | حوادث مهم= حمله [[بخت النصر]] به [[فلسطین]] • دوران [[اسارت بابلی]] • بازگشت [[بنی‌اسرائیل]] به [[بیت المقدس]] • احیاء تورات
}}
}}
'''عُزَیر''' از [[نبوت|پیامبران]] قوم [[بنی‌اسرائیل]]. وی به امر [[خدا]] در سن جوانی از دنیا رفت و پس از صدسال زنده شد. نام وی یک بار در [[قرآن]] تصریح شده است. اما در جای دیگر قرآن نیز به وی اشاره‌ای شده است. در دوره وی [[بخت النصر]] پادشاه بابل، [[بیت المقدس]] محل سکونت بنی‌اسرائیل را ویران کرد و آنان را به [[بابل (عراق)|بابِل]] به اسارت برد. در [[یهودیت]] عزیر احیا کننده [[تورات]] معرفی شده است.
'''عُزَیر''' از [[نبوت|پیامبران]] قوم [[بنی‌اسرائیل]]. وی به امر [[خدا]] در سن جوانی از دنیا رفت و پس از صدسال زنده شد. نام وی یک بار در [[قرآن]] تصریح شده است. اما در جای دیگر قرآن نیز به وی اشاره‌ای شده است. در دوره وی [[بخت النصر]] پادشاه بابل، [[بیت المقدس]] محل سکونت بنی‌اسرائیل را ویران کرد و آنان را به [[بابل (عراق)|بابِل]] به اسارت برد. در [[یهودیت]]، عزیر احیاکننده [[تورات]] معرفی شده است.


==معرفی==
==معرفی==
عزیر از نسل [[هارون]] برادر موسی(ع) است.<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۳.</ref> او و برادر دوقلویش عزیز از پدر و مادری که ساکن در [[بیت المقدس]] بودند به دنیا آمدند.<ref>طبری، محمدبن جریر، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۶۴؛ ظهوربرزگر، «داستان قرآنی؛ عزیر پیامبر»، ص۲۶ و ۲۷.</ref> در برخی منابع به ارمیا از وی یاد می‌شود.<ref>دائره المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۴.</ref> وی یکی از [[نبوت|پیامبران]] قوم [[بنی‌اسرائیل]] معرفی شده است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶؛ ابن‌‏خمیر، تنزیه الأنبیاء، ۱۴۲۰ق‏، ص۱۱۶.</ref> در [[قرآن]] یک مرتبه به نام عزیر تصریح شده است.<ref>سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[آیه]] ۲۵۹ سوره [[بقره]] را نیز درباره عزیر دانسته‌اند.<ref>زحیلی، التفسیر الوسیط، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۱۵۱.</ref> عزیر در دوران پادشاهی هخامنشیان می‌زیسته است. در زبان عبری و متون یهودی، عزرا خوانده می‌شود.<ref>عهدعتیق، کتاب عزرا، باب ۳، آیه۷.</ref>
عزیر از نسل [[هارون]] برادر موسی(ع) است.<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۳.</ref> او و برادر دوقلویش عزیز از پدر و مادری که ساکن در [[بیت المقدس]] بودند به دنیا آمدند.<ref>طبری، محمدبن جریر، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۶۴؛ ظهوربرزگر، «داستان قرآنی؛ عزیر پیامبر»، ص۲۶ و ۲۷.</ref> در برخی منابع به ارمیا از وی یاد می‌شود.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۴.</ref> وی یکی از [[نبوت|پیامبران]] قوم [[بنی‌اسرائیل]] معرفی شده است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶؛ ابنخمیر، تنزیه الأنبیاء، ۱۴۲۰ق، ص۱۱۶.</ref> در [[قرآن]] یک مرتبه به نام عزیر تصریح شده است.<ref>سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[آیه]] ۲۵۹ سوره [[بقره]] را نیز درباره عزیر دانسته‌اند.<ref>زحیلی، التفسیر الوسیط، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۵۱.</ref> عزیر در دوران پادشاهی هخامنشیان می‌زیسته است. در زبان عبری و متون یهودی، عزرا خوانده می‌شود.<ref>عهدعتیق، کتاب عزرا، باب ۳، آیه۷.</ref>


==مرگ صد ساله و زنده شدن عزیر==
==مرگ صد ساله و زنده شدن عزیر==
بر اساس [[قرآن]] و برخی منابع تاریخی عزیر در سن جوانی به امر خدا [[روح]] از بدنش جدا شد و پس از صد سال زنده شد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۴.</ref> زندگی او در این مرحله سی سال طول کشید.<ref>کلینی، الكافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۸، ص۱۲۳</ref> این مسأله در جریان عبور عزیر از روستایی که ساکنان آن از دنیا رفته بودند اتفاق افتاد. عزیر با دیدن استخوان انسان‌های مرده با خود درباره چگونگی زنده‌شدن [[اموات|مردگان]] پرسید. به امر خدا او و مرکبش از دنیا رفتند و پس از صد سال زنده شدند. پس از زنده شدن عزیر از وی درباره مدت زمانی که بر او گذشت سؤال شد. عزیر تصور می‌کرد یک روز یا کمتر خوابیده است. به او گفته شد صد سال از جان دادنش گذشته است اما غذا و خوراکی که همراهش بود هنوز فاسد نشده است. سپس از سوی خدا به وی گفته شد به استخوان‌های مرکبش که همزمان با عزیر از دنیا رفته بود نگاه کند تا از چگونگی زنده‌شدن مردگان و [[معاد]] آگاه شود.<ref>ابن كثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۴.</ref> او پس از این واقعه به توانا بودن خدا اقرار کرد. این ماجرا در سوره [[سوره بقره|بقره]] ذکر شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۲.</ref>
بر اساس [[قرآن]] و برخی منابع تاریخی عزیر در سن جوانی به امر خدا [[روح]] از بدنش جدا شد و پس از صد سال زنده شد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۴.</ref> زندگی او در این مرحله سی سال طول کشید.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۱۲۳</ref> این مسأله در جریان عبور عزیر از روستایی که ساکنان آن از دنیا رفته بودند اتفاق افتاد. عزیر با دیدن استخوان انسان‌های مرده با خود درباره چگونگی زنده‌شدن [[اموات|مردگان]] پرسید. به امر خدا او و مرکبش از دنیا رفتند و پس از صد سال زنده شدند. پس از زنده شدن عزیر از وی درباره مدت زمانی که بر او گذشت سؤال شد. عزیر تصور می‌کرد یک روز یا کمتر خوابیده است. به او گفته شد صد سال از جان دادنش گذشته است اما غذا و خوراکی که همراهش بود هنوز فاسد نشده است. سپس از سوی خدا به وی گفته شد به استخوان‌های مرکبش که همزمان با عزیر از دنیا رفته بود نگاه کند تا از چگونگی زنده‌شدن مردگان و [[معاد]] آگاه شود.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۴.</ref> او پس از این واقعه به توانا بودن خدا اقرار کرد. این ماجرا در سوره [[سوره بقره|بقره]] ذکر شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۲.</ref>
مراغی از [[تفسیر قرآن|مفسران]] اهل‌سنت معتقد است عزیر قبض روح نشده بود بلکه در این مدت در حالتی شبیه بیهوشی به سر می‌برده است.<ref>مراغی، تفسیر المراغی، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳.</ref>
مراغی از [[تفسیر قرآن|مفسران]] اهل‌سنت معتقد است عزیر قبض روح نشده بود بلکه در این مدت در حالتی شبیه بیهوشی به سر می‌برده است.<ref>مراغی، تفسیر المراغی، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳.</ref>
===زندگی عزیر پس از مرگ صدساله===
===زندگی عزیر پس از مرگ صدساله===
زمانی که بیدار شد روانه شهر خود گشت. به سبب تغییراتی که در شهر به وجود آمده بود به دنبال منزل خود می‌گشت. پس از رسیدن به منزل خود، برای اطمینان، از زنی سالخورده و نابینا منزل خود را جویا شد. زن سالخورده که مدت زیادی بود کسی از او منزل عزیر را جویا نشده بود، با شنیدن نام عزیر گریه کرد و گفت این نخستین بار است که کسی منزل عزیر را جویا می‌شود. وی همانجایی که عزیر احتمال می‌‌داد را خانه عزیر معرفی کرد.<ref>ابن كثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
عزیر زمانی که بیدار شد روانه شهر خود گشت. به سبب تغییراتی که در شهر به وجود آمده بود به دنبال منزل خود می‌گشت. پس از رسیدن به منزل خویش، برای اطمینان، از زنی سالخورده و نابینا منزل خود را جویا شد. زن سالخورده که مدت زیادی بود کسی از او منزل عزیر را جویا نشده بود، با شنیدن نام عزیر گریه کرد و گفت این نخستین بار است که کسی منزل عزیر را جویا می‌شود. وی همانجایی که عزیر احتمال می‌داد را خانه عزیر معرفی کرد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
===عزیر و اثبات هویت خود برای بنی‌اسرائیل===
===عزیر و اثبات هویت خود برای بنی‌اسرائیل===
عزیر برای آنکه برای قوم [[بنی‌اسرائیل]] هویت خود را ثابت کند و نشان دهد همان عزیر ۱۰۰ سال پیش است که به فرمان خدا زنده شده است، به درخواست‌های بنی‌اسرائیل برای اثبات ادعای خود عمل کرد. وی به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref>ابن كثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
عزیر برای آنکه برای قوم [[بنی‌اسرائیل]] هویت خود را ثابت کند و نشان دهد همان عزیر ۱۰۰ سال پیش است که به فرمان خدا زنده شده است، به درخواست‌های بنی‌اسرائیل برای اثبات ادعای خود عمل کرد. وی به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref>


فرزندان عزیر که سالخورده شده بودند برای آنکه اطمینان کنند این مرد جوان، همان پدرشان است از عزیر خواستند نشانه‌‌ای که روی کتف پدرشان بود را به وی نشان دهند. عزیر نشانه‌‌ای را که روی کتفش بود به آنان نشان داد.<ref>ابن كثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> بنی‌اسرائیل که هنوز باور نمی‌کردند این فرد همان عزیر صدسال پیش است از وی خواستند [[تورات]] را که پس از سوزاندن [[بخت النصر]] به فراموشی سپرده شده بود برای قوم بنی‌اسرائیل بخواند. عزیر نیز تورات را از حفظ برای آنان قرائت کرد. عزیر همچنین محل دفن توراتی را که از سوی پدرش سروحا در روزگار بخت النصر در خاک مدفون بود را به بنی‌اسرائیل نشان داد. آنان پس از بیرون آوردن تورات، آن را با آنچه که عزیر از حفظ برای مردم قرائت کرده بود مقایسه کردند و اختلافی در آن ندیدند.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۰ و ۴۸۱.</ref> همین مسأله موجب شد که برخی از بنی‌اسرائیل عزیر را از باب تکریم و احترام، فرزند خدا بدانند.<ref>هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۶؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۷۹.</ref>
فرزندان عزیر که سالخورده شده بودند برای آنکه اطمینان کنند این مرد جوان، همان پدرشان است از عزیر خواستند نشانه‌ای که روی کتف پدرشان بود را به وی نشان دهند. عزیر نشانه‌ای را که روی کتفش بود به آنان نشان داد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> بنی‌اسرائیل که هنوز باور نمی‌کردند این فرد همان عزیر صدسال پیش است از وی خواستند [[تورات]] را که پس از سوزاندن [[بخت النصر]] به فراموشی سپرده شده بود برای قوم بنی‌اسرائیل بخواند. عزیر نیز تورات را از حفظ برای آنان قرائت کرد. عزیر همچنین محل دفن توراتی را که از سوی پدرش سروحا در روزگار بخت النصر در خاک مدفون بود را به بنی‌اسرائیل نشان داد. آنان پس از بیرون آوردن تورات، آن را با آنچه که عزیر از حفظ برای مردم قرائت کرده بود مقایسه کردند و اختلافی در آن ندیدند.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۰ و ۴۸۱.</ref> همین مسأله موجب شد که برخی از بنی‌اسرائیل عزیر را از باب تکریم و احترام، فرزند خدا بدانند.<ref>هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۶؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۷۹.</ref>


==بازگرداندن یهودیان پس از دوران اسارت بابلی==
==بازگرداندن یهودیان پس از دوران اسارت بابلی==
بر اساس برخی [[تفسیر|تفاسیر]] عزیر فردی بود که [[بنی‌اسرائیل]] را پس از حمله بخت النصر به [[بیت المقدس]]، اسارت و تبعید یهودیان به سرزمین [[بابل (عراق)|بابِل]]، پس از حدود صدسال به [[فلسطین]] بازگرداند. بخت النصر که در متون تاریخی، پادشاهی ظالم در بابل معرفی شده است به بیت المقدس حمله کرد. او علاوه بر تخریب معابد یهودیان در این شهر، سوزاندن تورات و کشتن بسیاری از بنی‌اسرائیل افراد باقی مانده را به اسارت گرفت و به بابل منتقل کرد. این دوره به اسارت بابلی مشهور است. عزیر پس از آنکه کورورش، بابل را فتح کرد، از وی خواست اجازه دهد [[یهودیان]] به بیت المقدس بازگردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش‏، ج‏۷، ص۳۶۲.</ref> در برخی منابع تنها به سرپرستی عزیر در بازگشت بنی‌اسرائیل به سرزمین بیت المقدس اشاره شده است.<ref>شبستری، عبدالحسین‏، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش،‏ ص۶۶۳.</ref>
بر اساس برخی [[تفسیر|تفاسیر]] عزیر فردی بود که [[بنی‌اسرائیل]] را پس از حمله بخت النصر به [[بیت المقدس]]، اسارت و تبعید یهودیان به سرزمین [[بابل (عراق)|بابِل]]، پس از حدود صدسال به [[فلسطین]] بازگرداند. بخت النصر که در متون تاریخی، پادشاهی ظالم در بابل معرفی شده است به بیت المقدس حمله کرد. او علاوه بر تخریب معابد یهودیان در این شهر، سوزاندن تورات و کشتن بسیاری از بنی‌اسرائیل افراد باقی مانده را به اسارت گرفت و به بابل منتقل کرد. این دوره به اسارت بابلی مشهور است. عزیر پس از آنکه کورورش، بابل را فتح کرد، از وی خواست اجازه دهد [[یهودیان]] به بیت المقدس بازگردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۳۶۲.</ref> در برخی منابع تنها به سرپرستی عزیر در بازگشت بنی‌اسرائیل به سرزمین بیت المقدس اشاره شده است.<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۶۶۳.</ref>


==احیا کننده تورات==
==احیا کننده تورات==
عزیر را احیا کننده [[تورات]] فراموش شده معرفی کرده‌اند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۱۲.</ref> تورات در جریان ویرانی شهر [[بیت المقدس]] از سوی [[بخت النصر]] به آتش کشیده شده بود و به فراموشی سپرده شد. عزیر که تورات را حفظ بود آن را احیا کرد. او تورات را برای مردم می‌خواند و گروهی آن را مکتوب می‌کردند.<ref>ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵ و ۴۶؛ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۶۸.</ref>
عزیر را احیا کننده [[تورات]] فراموش شده معرفی کرده‌اند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۱۲.</ref> تورات در جریان ویرانی شهر [[بیت المقدس]] از سوی [[بخت النصر]] به آتش کشیده شده بود و به فراموشی سپرده شد. عزیر که تورات را حفظ بود آن را احیا کرد. او تورات را برای مردم می‌خواند و گروهی آن را مکتوب می‌کردند.<ref>ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵ و ۴۶؛ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۶۸.</ref>


==مناظره امام باقر با عالم مسیحی درباره عزیر==
==مناظره امام باقر با عالم مسیحی درباره عزیر==
در جریان مناظره عالمی مسیحی با [[امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر(ع)]] فرد نصرانی سؤالی را مطرح کرد که تصور می‌کرد امام از پاسخ آن ناتوان است. وی از امام باقر درباره دو برادر دوقلو که همزمان به دنیا آمدند و در یک زمان از دنیا رفتند اما یکی ۵۰ سال و دیگری ۱۵۰ سال عمر کرد سؤال کرد. امام پاسخ دادند: آن دو پسر، «عزیز» و «عُزَیر» بودند؛ آن دو در یک زمان متولّد شدند و سی سال زندگی کردند. پس از آن [[خدا]] «عُزیر» را قبض روح کرد و یک صد سال در صف مردگان بود، ولی «عزیز» همچنان در دنیا زندگی می‌کرد. پس از صد سال خدا «عُزیر» را زنده کرد، او را به دنیا برگرداند و بیست سال با برادرش «عزیز» زندگی کرد. سپس هر دو با هم در یک ساعت از دنیا رفتند. بر این اساس «عزیز» پنجاه سال عمر کرد ولی «عزیر» صد و پنجاه سال عمر نمود. عالم مسیحی با شنیدن پاسخ امام از علم وی متحیر ماند.<ref>کلینی، الكافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۸، ص۱۲۳.</ref>
در جریان مناظره عالمی مسیحی با [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] فرد نصرانی سؤالی را مطرح کرد که تصور می‌کرد امام از پاسخ آن ناتوان است. وی از امام باقر درباره دو برادر دوقلو که همزمان به دنیا آمدند و در یک زمان از دنیا رفتند اما یکی ۵۰ سال و دیگری ۱۵۰ سال عمر کرد سؤال کرد. امام پاسخ دادند: آن دو پسر، «عزیز» و «عُزَیر» بودند؛ آن دو در یک زمان متولّد شدند و سی سال زندگی کردند. پس از آن [[خدا]] «عُزیر» را قبض روح کرد و یک صد سال در صف مردگان بود، ولی «عزیز» همچنان در دنیا زندگی می‌کرد. پس از صد سال خدا «عُزیر» را زنده کرد، او را به دنیا برگرداند و بیست سال با برادرش «عزیز» زندگی کرد. سپس هر دو با هم در یک ساعت از دنیا رفتند. بر این اساس «عزیز» پنجاه سال عمر کرد ولی «عزیر» صد و پنجاه سال عمر نمود. عالم مسیحی با شنیدن پاسخ امام از علم وی متحیر ماند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۱۲۳.</ref>


==اماکن منسوب==
==اماکن منسوب==
در دوره کنونی دو مکان به عزیر منسوب است. در شهر عیزریه در کرانه باختری رود اردن در کشور [[فلسطین]] قبری به وی منسوب است و در کنار آن [[مسجدی]] به نام عزیر قرار دارد.<ref>[http://www.grassrootsalquds.net/ar/community/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D9%8A%D8%A9 «العزیریه».]</ref> همچنین در شهر عماره در استان میسان در جنوب کشور [[عراق]] بارگاهی منسوب به عزیر وجود دارد.<ref>[http://www.iraqstudents.ir/2016/07/31/میسان،-مرقد-النبی-عزیز/ «میسان، مرقد النبی العزیر».]</ref>
در دوره کنونی دو مکان به عزیر منسوب است. در شهر عیزریه در کرانه باختری رود اردن در کشور [[فلسطین]] قبری به وی منسوب است و در کنار آن [[مسجدی]] به نام عزیر قرار دارد.<ref>[http://www.grassrootsalquds.net/ar/community/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D9%8A%D8%A9 «العزیریه».]</ref> همچنین در شهر عماره در استان میسان در جنوب کشور [[عراق]] بارگاهی منسوب به عزیر وجود دارد.<ref>[http://www.iraqstudents.ir/2016/07/31/میسان،-مرقد-النبی-عزیز/ «میسان، مرقد النبی العزیر».]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{‎‎‎‎‎‎‏‏‎‎منابع|2}}
{{‎‎‎‎‎‎‎‎منابع|۲}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* ظهوربرزگر، رؤیا، «داستان قرآنی؛ عزیر پیامبر»، مجله بشارت، ش۷۵، بهمن واسفند ۱۳۸۸ش.
* ظهوربرزگر، رؤیا، «داستان قرآنی؛ عزیر پیامبر»، مجله بشارت، ش۷۵، بهمن واسفند ۱۳۸۸ش.
* ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
* ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
* ابن‌جوزی، أبوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا / مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* ابن‌جوزی، أبوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا / مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* ابن‌‏خمیر، علی بن احمد، تنزیه الأنبیاء عما نسب الیهم حثالة الأغبیاء، محقق: محمد رضوان دایه، ‏دار الفکر، دمشق‏، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق‏.
* ابنخمیر، علی بن احمد، تنزیه الأنبیاء عما نسب الیهم حثالة الأغبیاء، محقق: محمد رضوان دایه،‌ دار الفکر، دمشق، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق.
* آفرینش و تاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی، ترجمه محمد رضا شفیعی كدكنی، تهران، آگه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* آفرینش و تاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* زحیلی، وهبه، التفسیر الوسیط، دمشق، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
* زحیلی، وهبه، التفسیر الوسیط، دمشق، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
* شبستری، عبدالحسین‏، اعلام القرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ‏قم،‏ چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* شبستری، عبدالحسین، اعلام القرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* طبری، محمدبن جریر، ترجمه تفسیر طبری، مترجم، حبیب یغمایی، تهران، توس، ۱۳۵۶ش.
* طبری، محمدبن جریر، ترجمه تفسیر طبری، مترجم، حبیب یغمایی، تهران، توس، ۱۳۵۶ش.
* عهدعتیق، کتاب عزرا.
* عهدعتیق، کتاب عزرا.
* کلینی، الكافی، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
* کلینی، الکافی، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
* مراغی، احمدمصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* مراغی، احمدمصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الإسلامیة، تهران‏، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش‏.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
* هاشمی بصری، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی بصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* هاشمی بصری، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی بصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
*[http://www.grassrootsalquds.net/ar/community/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D9%8A%D8%A9 «العزیریه»، پایگاه اینترنتی الجذور الشعبیه المقدسه، تاریخ بازدید: ۰۷-۰۳-۱۳۹۷ش.]
*[http://www.grassrootsalquds.net/ar/community/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D9%8A%D8%A9 «العزیریه»، پایگاه اینترنتی الجذور الشعبیه المقدسه، تاریخ بازدید: ۰۷-۰۳-۱۳۹۷ش.]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۴۶

ویرایش