Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۰۶
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←چیستی حقیقت وحی) |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
حقیقت و چیستی وحی در نگاه متکلمان، فلاسفه و عالمان عرفان نظری پاسخهای متفاوتی یافته است.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۵.</ref> | حقیقت و چیستی وحی در نگاه متکلمان، فلاسفه و عالمان عرفان نظری پاسخهای متفاوتی یافته است.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۵.</ref> | ||
تبیین حقیقت وحی از نظر فیلسوفان وابسته به [[هستیشناسی|فهم نظام هستی]] و سلسله مراتب آن است.<ref>درگاهزاده، «تبیین فلسفی وحی از نگاه ابنسینا»، ص۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فلاسفه مکتب مشاء]] مثل [[فارابی]] و [[ابن سینا|ابنسینا]] وحی را اتصال قوی و رابطه فوقالعاده نفس پیامبر با [[عقل فعال]] یا عقل دهم میدانند.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۹.</ref> | تبیین حقیقت وحی از نظر فیلسوفان وابسته به [[هستیشناسی|فهم نظام هستی]] و سلسله مراتب آن است.<ref>درگاهزاده، «تبیین فلسفی وحی از نگاه ابنسینا»، ص۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فلاسفه مکتب مشاء]] مثل [[فارابی]] و [[ابن سینا|ابنسینا]] وحی را اتصال قوی و رابطه فوقالعاده نفس پیامبر با [[عقل فعال]] یا عقل دهم میدانند.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۹.</ref> با این تفاوت که ابنسینا وحی را از سنخ القاء از سوی عقل فعال میداند ولی فارابی نوعی اتحاد بین پذیرنده وحی با عقل فعال میشود.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸.</ref> چنانکه ملاصدرا نیز نظریه اتحاد را پذیرفته است.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۳.</ref> | ||
در این نگاه شخص پیامبر موضوعیت دارد و هر شخصی نمیتواند چنین جایگاهی داشته باشد.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> چنانکه امام خمینی اشاره میکند که قلب پیامبر است که جبرئیل را نازل میکند.<ref>خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۶۴؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱۹، ص۴۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> | در این نگاه شخص پیامبر موضوعیت دارد و هر شخصی نمیتواند چنین جایگاهی داشته باشد.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> چنانکه امام خمینی اشاره میکند که قلب پیامبر است که جبرئیل را نازل میکند.<ref>خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۶۴؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱۹، ص۴۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> |