پرش به محتوا

سوگند: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ مهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سُوْگَنْد''' یا '''قَسَم'''، اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد؛ تا به مخاطب بفهماند، انجام آن کار یا تعهدش، به‌ اندازه چیزی که به آن قسم خورده، برایش ارزش دارد. به عقیده فقیهان شیعه، قسم خوردن اگر برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس اشکالی ندارد؛ ولی برای امور شخصی، [[مکروه|کراهت شدید]] داشته و اگر [[قسم دروغ]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است.
{{مقاله توصیفی فقهی}}
'''سُوْگَنْد''' یا '''قَسَم'''، از اصطلاحات فقهی، اقرار و اعترافی است  که شخص برای انجام کار یا تعهدی کرده و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد؛ تا به مخاطب بفهماند، انجام کار یا تعهدش، به‌ اندازه چیزی که به آن قسم خورده، برایش ارزش دارد. به عقیده فقیهان شیعه، قسم خوردن اگر برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس اشکالی ندارد؛ ولی برای امور شخصی، [[مکروه|کراهت]] داشته و اگر [[قسم دروغ]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است. فقهای شیعه اقسام، شرایط و احکام «قسم» را در کتاب‌های فقهی بیان کرده‌اند.


برخی برای سوگند شرایطی مانند مخالفت نداشتن با شرع، قدرت توانایی بر انجام قسم، جاری شده بر زبان و.. بیان کرده‌اند. سوگند بیهوده، سوگند درخواست، سوگند تأیید و سوگند تعهد، جزو اقسام سوگند شمرده شده است. به عقیده [[مجتهد|فقهای شیعه]] کسی که سوگند «تعهد» یاد کند در صورت تخلف، باید [[کفاره]] بپردازد. کفاره شکستن قسم، سیر کردن یا پوشاندن ۱۰ فقیر و یا سه روز، [[روزه]] گرفتن است.
برای سوگند شرایطی مانند مخالفت نداشتن با شرع، قدرت توانایی بر انجام قسم، جاری شده بر زبان و.. بیان شده است. سوگند بیهوده، سوگند درخواست، سوگند تأیید و سوگند تعهد، جزو اقسام سوگند شمرده شده است. به عقیده [[مجتهد|فقهای شیعه]] کسی که سوگند «تعهد» یاد کند در صورت تخلف، باید [[کفاره]] بپردازد. کفاره شکستن قسم، سیر کردن یا پوشاندن ۱۰ فقیر و یا سه روز، [[روزه]] گرفتن است.


سوگند خوردن، در فرهنگ‌ها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بی‌گناهی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
سوگند خوردن، در فرهنگ‌ها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. 
 
سوگند علاوه بر «فقه»، در «دادگاه و امور حقوقی» نیز مطرح شده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بی‌گناهی نیز، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


== مفهوم‌شناسی ==  
== مفهوم‌شناسی ==  
خط ۹: خط ۱۲:


قسم خوردن در امور شخصی اگر [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است و اگر سوگند راست باشد، [[مکروه|کراهت ]] دارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به خدا قسم نخورید، چه راست چه دروغ؛ زیرا خداوند فرموده خدا را در معرض سوگندهایتان قرار مدهید.»<ref>شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۳، ص۱۹۸.</ref> هدف از قسم خوردن انسان‌ها به امور مقدس، اشاره به قداست آن‌ها، ترغیب و تشویق، ترساندن و یا جلب اعتماد طرف مقابل دانسته شده است.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۵.</ref>
قسم خوردن در امور شخصی اگر [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است و اگر سوگند راست باشد، [[مکروه|کراهت ]] دارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به خدا قسم نخورید، چه راست چه دروغ؛ زیرا خداوند فرموده خدا را در معرض سوگندهایتان قرار مدهید.»<ref>شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۳، ص۱۹۸.</ref> هدف از قسم خوردن انسان‌ها به امور مقدس، اشاره به قداست آن‌ها، ترغیب و تشویق، ترساندن و یا جلب اعتماد طرف مقابل دانسته شده است.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۵.</ref>
از سوگند در دو جا یکی در «فقه» و دیگری در «دادگاه و امور حقوقی» بحث می‌شود.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۲و ۱۱۶.</ref> سوگند در فقه در صورت دروغ بودن و مخالفت، منجر به پرداخت کفاره و کسی که در دادگاه قسم دروغ بخورد، محکوم به یک الی سه سال حکم تأدیبی خواهد شد.<ref>امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۶، ص۲۲۵. </ref> در فقه و حقوق اسلامی قاعده‌ای کلی به عنوان: «البینة علی المدعی و یمین علی المنکر یعنی آوردن دلیل برای [[مدعی]] و قسم خوردن بر عهده [[منکر]]»، وجود دارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، ج۶، ص۷۴؛ امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳.</ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بی‌گناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمام‌کننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref>


==جایگاه و پیشینه ==
==جایگاه و پیشینه ==
فقهای شیعه معتقدند در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، قسم خوردن در امور شخصی به خداوند و به غیر خداوند مانند قسم به قرآن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]، نهی شده است؛ اما اگر جنبه [[شرک]] نداشته و یا برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس باشد، مشکلی ندارد.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> چنان‌چه نمونه‌های گوناگونی از سوگند در قرآن و کلام معصومین(ع) دیده می‌شود.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> خداوند در قرآن به جان شخص پیامبر، [[قیامت|روز قیامت]]، جان و روح انسان، [[فرشته|فرشتگان]] و همچنین موجودات با عظمتی مانند خورشید، ماه، شب و روز، شفق، صبحگاهان، [[مکه]]، [[انجیل]]، زیتون و مانند آن سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> به گزارش برخی قسم در قرآن ۹۳ بار ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۷.</ref>
فقهای شیعه در کتاب‌های فقهی مانند توضیح المسائل اقسام، شرایط و احکام «سوگند» را بیان کرده‌اند.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref> همچنین در کتاب‌‌های روایی، در باب أیمان از سوگند بحث شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷،ص ۴۳۹؛ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۶۱.</ref>
 
در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، قسم خوردن در امور شخصی به خداوند و به غیر خداوند مانند قسم به قرآن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]، نهی شده است؛ اما اگر جنبه [[شرک]] نداشته و یا برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس باشد، مشکلی ندارد.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> چنان‌چه نمونه‌های گوناگونی از سوگند در قرآن و کلام معصومین(ع) دیده می‌شود.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> خداوند در قرآن به جان پیامبر، [[قیامت|روز قیامت]]، جان و روح انسان، [[فرشته|فرشتگان]] و همچنین موجودات با عظمتی مانند خورشید، ماه، شب و روز، شفق، صبحگاهان، [[مکه]]، [[انجیل]]، زیتون و مانند آن سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> به گزارش برخی قسم در قرآن ۹۳ بار ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۷.</ref>


[[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق [[آیه]]۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیه‌السلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref>
[[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق آیه۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیه‌السلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به بت‌پرستان برای شکستن بت‌ها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگ‌ها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به بت‌پرستان برای شکستن بت‌ها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگ‌ها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref>


== احکام و کاربردها ==
== انواع و احکام ==
به عقیده [[فقها]] اگر شخصی برای انجام یا ترک کاری سوگند یاد کند، به این نوع سوگند، «سوگند تعهد» می‌گویند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> «سوگند تعهد»، ضمان آور است و اگر کسی به سوگندی که خورده است عمل نکند، قسم خود را شکسته است.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۶۱؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۶؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در [[اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] به این عمل «حِنث قسم» می‌گویند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۷۹. </ref> کسی که «عمدا» با قسم خود مخالفت کند، گناه کرده و باید [[کفاره]] بپردازد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> کفاره شکستن قسم، سیر کردن ۱۰ فقیر یا پوشاندن آنها، یا آزاد کردن یک بنده و اگر قادر به انجام این کار‌ها نبود، سه روز، [[روزه]] است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> همچنین فقها برای سوگند انواع دیگری نیز شمرده‌اند:
به عقیده [[فقها]] اگر شخصی برای انجام یا ترک کاری سوگند یاد کند، به این نوع سوگند، «سوگند تعهد» می‌گویند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> «سوگند تعهد»، ضمان آور است و اگر کسی به سوگندی که خورده است عمل نکند، قسم خود را شکسته است.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۶۱؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۶؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در [[اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] به این عمل «حِنث قسم» می‌گویند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۷۹. </ref> کسی که «عمدا» با قسم خود مخالفت کند، گناه کرده و باید [[کفاره]] بپردازد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> کفاره شکستن قسم، سیر کردن ۱۰ فقیر یا پوشاندن آنها، یا آزاد کردن یک بنده و اگر قادر به انجام این کار‌ها نبود، سه روز، [[روزه]] است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref>
 
 
همچنین فقها برای سوگند انواع دیگری نیز شمرده‌اند:
# '''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا یؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ»([[سوره مائده]]، آیه۸۹) این‌گونه قسم‌ها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مؤاخذه نمی‌کند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا یؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ»([[سوره مائده]]، آیه۸۹) این‌گونه قسم‌ها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مؤاخذه نمی‌کند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند تأیید:''' به معنای تأیید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. در صورت [[دروغ]] بودنِ این نوع قسم، شخص مرتکب گناه شده است. به این نوع قسم در روایات «یمین الغَموس» نیز گفته می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref>
# '''سوگند تأیید یا اخباری:''' به معنای تأیید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. در صورت [[دروغ]] بودنِ این نوع قسم، شخص مرتکب گناه شده و کفاره ندارد. به این نوع قسم در روایات «یمین الغَموس» نیز گفته می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref>
# '''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده می‌کند، تا طرف مقابل را برای انجام خواسته‌اش تحریک کند. مانند: تو را به‌خدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسم‌خورنده و نه برای طرف مقابل، الزام‌آور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمی‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده می‌کند، تا طرف مقابل را برای انجام خواسته‌اش تحریک کند. مانند: تو را به‌خدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسم‌خورنده و نه برای طرف مقابل، الزام‌آور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمی‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
در فقه و حقوق اسلامی قاعده‌ای کلی به عنوان: «البینة علی المدعی و یمین علی المنکر یعنی آوردن دلیل برای [[مدعی]] و قسم خوردن بر عهده [[منکر]]»، وجود دارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، ج۶، ص۷۴؛ امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳.</ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بی‌گناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمام‌کننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref>
== شرایط ==
== شرایط ==
فقها برای سوگند شرایطی بیان کرده‌اند که به برخی از آن بدین شرح است:
فقها برای سوگند شرایطی بیان کرده‌اند که به برخی از آن بدین شرح است:
خط ۵۳: خط ۶۰:
* سعیدی، محمد حسن، «واژه قسم»، در دایرة المعارف تشیع، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
* سعیدی، محمد حسن، «واژه قسم»، در دایرة المعارف تشیع، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
* شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
* شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
* شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، موسسه امام هادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
* شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات دفتر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، سوگند‌های پر بار قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، سوگند‌های پر بار قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
کاربر ناشناس