پرش به محتوا

ضامن آهو: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جا به جایی تصویر
جز (←‏در شعر و هنر فارسی: اصلاح فونت شعر)
جز (جا به جایی تصویر)
خط ۲۰: خط ۲۰:


شبیه به همین داستان درباره [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده است که طبق آن هنگامی که امام سجاد(ع) به [[مکه]] می‌رفت آهویی به نزد ایشان آمد و تقاضای ضمانت کرد {{یادداشت|روایت شده که علی بن الحسین علیه‌السلام در یکی از سفرها با عدّهای به مکه می‌رفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت ایستاد، با چشمانی پر از اشک به زین العابدین(ع) شکایت کرد. آن حضرت به همسفران خود فرمود: فهمیدید این آهو چه گفت؟ گفتند: خدا و پیغمبر و امام بهتر می‌دانند، فرمود: این آهو می‌گوید: من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچهای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا ندادهاند. امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچهاش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت. علی بن الحسین(ع) فرمود: نفهمیدید آن آهو چه می‌گفت؟ گفتند: نه، فرمود: در حق ما دعا می‌کرد.(مسعودی، اثبات الوصیه، ص۳۲۴.)}} و نیز مشابه همین داستان درباره [[امام صادق(ع)]] آمده است که در آن آهویی نر به نزد امام می‌آید و از او می‌خواهد که برای آزادی همسرش اقدام کند.{{یادداشت|امام صادق(ع) سوار شد مرد بلخی نیز در خدمت آن جناب... وارد بیابان شدیم... تا رسیدیم به یک آهو که پیش آمد و با دم خود اظهار عجز و احتیاج می‌کرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود می‌نمود. امام فرمود انشاءالله انجام می‌دهم آهو راه خود را در پیش گرفت. بلخی گفت امروز چیز عجیبی دیدیم آهو چه می‌خواست؟ فرمود به من پناهنده شد گفت یکی از صیادهای مدینه همسرش را صید کرده دو بره کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم... سپس امام برگشت ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۷، ص: ۱۱۲)}}
شبیه به همین داستان درباره [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده است که طبق آن هنگامی که امام سجاد(ع) به [[مکه]] می‌رفت آهویی به نزد ایشان آمد و تقاضای ضمانت کرد {{یادداشت|روایت شده که علی بن الحسین علیه‌السلام در یکی از سفرها با عدّهای به مکه می‌رفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت ایستاد، با چشمانی پر از اشک به زین العابدین(ع) شکایت کرد. آن حضرت به همسفران خود فرمود: فهمیدید این آهو چه گفت؟ گفتند: خدا و پیغمبر و امام بهتر می‌دانند، فرمود: این آهو می‌گوید: من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچهای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا ندادهاند. امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچهاش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت. علی بن الحسین(ع) فرمود: نفهمیدید آن آهو چه می‌گفت؟ گفتند: نه، فرمود: در حق ما دعا می‌کرد.(مسعودی، اثبات الوصیه، ص۳۲۴.)}} و نیز مشابه همین داستان درباره [[امام صادق(ع)]] آمده است که در آن آهویی نر به نزد امام می‌آید و از او می‌خواهد که برای آزادی همسرش اقدام کند.{{یادداشت|امام صادق(ع) سوار شد مرد بلخی نیز در خدمت آن جناب... وارد بیابان شدیم... تا رسیدیم به یک آهو که پیش آمد و با دم خود اظهار عجز و احتیاج می‌کرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود می‌نمود. امام فرمود انشاءالله انجام می‌دهم آهو راه خود را در پیش گرفت. بلخی گفت امروز چیز عجیبی دیدیم آهو چه می‌خواست؟ فرمود به من پناهنده شد گفت یکی از صیادهای مدینه همسرش را صید کرده دو بره کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم... سپس امام برگشت ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۷، ص: ۱۱۲)}}
 
[[پرونده:پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو]]
=== پناه بردن آهو به حرم امام رضا(ع) ===
=== پناه بردن آهو به حرم امام رضا(ع) ===
[[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل می‌کند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار حرم امام رضا پناه می‌برد. [[شیخ صدوق|صدوق]] می‌نویسد:{{سخ}}  
[[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل می‌کند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار حرم امام رضا پناه می‌برد. [[شیخ صدوق|صدوق]] می‌نویسد:{{سخ}}  
خط ۲۸: خط ۲۸:


[[مجلسی]] در [[بحار الانوار]]، گزارش دیگری نیز با همین مضمون آورده است که طبق آن در زمان [[سلطان سنجر]]، فرزند سلطان که بیمار بود به شکار رفته بود. آهو به حرم پناه می‌برد و شاهزاده با دیدن این صحنه خود را به روی قبر می‌اندازد و شفا می‌یابد. در اثر این شفا، سلطان سنجر بارگاهی بر روی قبر می‌سازد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۸، ص۳۲۸. </ref>
[[مجلسی]] در [[بحار الانوار]]، گزارش دیگری نیز با همین مضمون آورده است که طبق آن در زمان [[سلطان سنجر]]، فرزند سلطان که بیمار بود به شکار رفته بود. آهو به حرم پناه می‌برد و شاهزاده با دیدن این صحنه خود را به روی قبر می‌اندازد و شفا می‌یابد. در اثر این شفا، سلطان سنجر بارگاهی بر روی قبر می‌سازد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۸، ص۳۲۸. </ref>
[[پرونده:ضامن آهو.jpg|بندانگشتی|۲۰۰px|ضامن آهو اثر [[محمود فرشچیان]]]]


== در شعر و هنر فارسی ==
== در شعر و هنر فارسی ==
[[پرونده:پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو]]
[[پرونده:ضامن آهو.jpg|بندانگشتی|200px|ضامن آهو اثر [[محمود فرشچیان]]]]
داستان ضمانت آهو در شعر و هنر فارسی حضوری پررنگ دارد. شیعیان ایرانی آثار نگارگری متعددی با این مضمون آفریده‌اند. مشهورترین این آثار [[ضامن آهو (تابلو)|تابلوی ضامن آهو]] اثر [[محمود فرشچیان]] نقاش و مینیاتوریست ایرانی است.
داستان ضمانت آهو در شعر و هنر فارسی حضوری پررنگ دارد. شیعیان ایرانی آثار نگارگری متعددی با این مضمون آفریده‌اند. مشهورترین این آثار [[ضامن آهو (تابلو)|تابلوی ضامن آهو]] اثر [[محمود فرشچیان]] نقاش و مینیاتوریست ایرانی است.