پرش به محتوا

تقریب مذاهب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اسلام-عمودی}}
{{اسلام-عمودی}}
{{درباره ۲|مفهوم تقریب مذاهب اسلامی|آشنایی با نهادی به همین نام، مدخلِ|مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی|}}
{{درباره ۲|مفهوم تقریب مذاهب اسلامی|آشنایی با نهادی به همین نام، مدخلِ|مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی|}}
'''تقریب مذاهب اسلامی''' اندیشه‌ای که در پی نزدیک‌کردن پیروان [[مذاهب اسلامی]] (به‌ویژه [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]) و رفع پیامدهای اختلافات آنها است. این اصطلاح مربوط به [[قرن چهاردهم هجری قمری|قرن چهاردهم قمری]] است هرچند پیش از آن نیز اقداماتی درباره تقریب مذاهب اسلامی انجام گرفته است. پرهیز از [[تکفیر اهل قبله|تکفیر پیروان مذاهب اسلامی]] و توهین به مقدسات آنان از زمینه‌های تقریب دانسته شده است همچنین [[تعصب]]، جهالت و توطئه دشمنان اسلام از موانع آن ذکر کرده‌اند.  
'''تقریب مذاهب اسلامی''' اندیشه‌ای که در پی نزدیک‌کردن پیروان [[مذاهب اسلامی]] (به‌ویژه [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]) و رفع پیامدهای اختلافات آنها است. این اصطلاح مربوط به [[قرن چهاردهم هجری قمری|قرن چهاردهم قمری]] است هرچند پیش از آن نیز اقداماتی درباره تقریب مذاهب اسلامی انجام گرفته است. پرهیز از [[تکفیر اهل قبله|تکفیر]] پیروان مذاهب اسلامی و پرهیز توهین به مقدسات آنان از زمینه‌های تقریب مذاهب دانسته شده است. همچنین [[تعصب]]، جهالت و توطئه دشمنان اسلام را از موانع آن ذکر کرده‌اند.  


برای تقریب مذاهب اسلامی اقدامات مختلفی انجام شده است. از جمله تأسیس نهادهایی همچون [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة|دارالتقریب مذاهب اسلامی]] ([[سال ۱۳۱۷ هجری شمسی|۱۳۱۷ش]]) و [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] ([[سال ۱۳۶۹ هجری شمسی|۱۳۶۹ش]]) است. همچنین صدور فتواهایی در حرمت اهانت به مقدسات دیگر مذاهب یا جواز عمل بر طبق آنها از دیگر اقدامات تقریبی است.
برای اثبات مشروعیت تقریب به آیاتی از [[قرآن]] استناد شده است. برای تقریب مذاهب اسلامی اقدامات مختلفی انجام شده است. از جمله تأسیس نهادهایی همچون [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة|دارالتقریب مذاهب اسلامی]] ([[سال ۱۳۱۷ هجری شمسی|۱۳۱۷ش]]) و [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] ([[سال ۱۳۶۹ هجری شمسی|۱۳۶۹ش]]). همچنین برگزاری [[کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی|کنفرانس وحدت اسلامی]]، انتشار کتاب تقریبی، صدور فتواهایی در حرمت اهانت به مقدسات دیگر مذاهب و جواز عمل بر طبق آنها از دیگر اقدامات تقریبی است.


== مفهوم‌شناسی و اهمیت ==
== مفهوم‌شناسی و اهمیت ==
تقریب مذاهب اسلامی، تلاش برای تحکیم روابط میان پیروان مذاهب اسلامی از راه درک اختلاف‌های میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات است نه اصل اختلاف‌ها.<ref>خسروشاهی، سرگذشت تقریب، ۱۳۸۹ش، ص۲۲.</ref> در راستای تقریب مذاهب اسلامی، با حمایت عالمان شیعه و سنی، مراکز متعددی تأسیس شده است. همچنین آثار متعددی در این باره نوشته شده است.  
تقریب مذاهب اسلامی، تلاش برای تحکیم روابط میان پیروان مذاهب اسلامی از راه درک اختلاف‌های میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات است نه اصل اختلاف‌ها.<ref>خسروشاهی، سرگذشت تقریب، ۱۳۸۹ش، ص۲۲.</ref> در راستای تقریب مذاهب اسلامی، با حمایت عالمان شیعه و سنی، مراکز متعددی تأسیس شده است. همچنین آثار متعددی در این باره نوشته شده است.  
=== وحدت اسلامی===
=== وحدت اسلامی===
برخی صاحبنظران وحدت اسلامی را به معنای موضع‌گیری واحد پیروان مذاهب اسلامی در برابر دشمنان اسلام دانسته‌اند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص۲۶.</ref> به گفته [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، رهبر [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]]، وحدت به معنای یکی‌شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست، بلکه منظور از آن این است که [[مسلمان|مسلمانان]] با هم متحد بشوند و با یکدیگر دشمنی نکنند.<ref>سخنرانی، ۱۹ مهر ۱۳۶۸.</ref> گروهی وحدت را به معنای یکی‌شدن مذاهب می‌دانند و با آن مخالفند.<ref>هاشمی فشارکی، «واکاوی دیدگاه موافقان و مخالفان تقریب مذاهب اسلامی»، ص۱۲۸.</ref>
[[مرتضی مطهری]] ([[سال ۱۲۹۸ هجری شمسی|۱۲۹۸]]- [[سال ۱۳۵۸ هجری شمسی|۱۳۵۸ش]]) متفکر شیعه، وحدت اسلامی را به معنای موضع‌گیری واحد پیروان مذاهب اسلامی در برابر دشمنان اسلام دانسته است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص۲۶.</ref> به گفته [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، رهبر [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]]، وحدت به معنای یکی‌شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست، بلکه منظور از آن این است که [[مسلمان|مسلمانان]] با هم متحد بشوند و با یکدیگر دشمنی نکنند.<ref>سخنرانی، ۱۹ مهر ۱۳۶۸.</ref> تعدادی از مسلمانان وحدت را به معنای یکی‌شدن‌مذاهب می‌دانند و با آن مخالفند.<ref>هاشمی فشارکی، «واکاوی دیدگاه موافقان و مخالفان تقریب مذاهب اسلامی»، ص۱۲۸.</ref>


== مبانی مشروعیت==
== مبانی مشروعیت==
برای مشروعیت تقریب مذاهب اسلامی به آیات متعددی از قرآن استناد شده است. از جمله:
برای مشروعیت تقریب مذاهب اسلامی به آیات متعددی از [[قرآن]] استناد شده است. از جمله:
*[[آیه اعتصام]]: {{متن قرآن|وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ الله جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُواْ؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید.|سوره=[[سوره آل‌عمران|آل‌عمران]]|آیه=۱۰۳.}} در این آیه به لزوم اعتصام به ریسمان الهی و پرهیز از تفرقه دستور داده شده است.
*[[آیه اعتصام]]: {{متن قرآن|وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ الله جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُواْ؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید.|سوره=[[سوره آل‌عمران|آل‌عمران]]|آیه=۱۰۳.}} در این آیه به لزوم اعتصام به ریسمان الهی و پرهیز از تفرقه دستور داده شده است.
*[[آیه اخوت]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیکمُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمُ تُرْحَمُونَ؛ مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوا ی الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!|سوره=[[سوره حجرات|حجرات]]|آیه=۱۰.}} <ref>صفری فروشانی و متقی‌زاده، «رابطه تقریب مذاهب با حقایق دینی با استناد به قرآن»، ص۳۹-۴۰.</ref>
*[[آیه اخوت]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیکمُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمُ تُرْحَمُونَ؛ مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوا ی الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!|سوره=[[سوره حجرات|حجرات]]|آیه=۱۰.}} <ref>صفری فروشانی و متقی‌زاده، «رابطه تقریب مذاهب با حقایق دینی با استناد به قرآن»، ص۳۹-۴۰.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:
اصطلاح تقریب مذاهب اسلامی مربوط به قرن چهاردهم قمری است. هر چند به گفته برخی از محققان در دوره‌هایی از تاریخ اسلام، تلاش‌هایی برای رفع درگیری‌های مذهبی از سوی حاکمان مسلمان صورت گرفته است<ref>جودکی، «تقریب»، ص۷۷۳.</ref> از جمله پیشنهاد [[منصور عباسی|منصور]]، خلیفه دوم عباسی (حکومت: ۱۳۶–۱۵۸ق)، به [[مالک بن انس]]، پیشوای [[مذهب مالکی]]، برای اعلام کردن کتاب او به عنوان تنها منبع رسمی و مشروع در جامعه اسلامی، که با مخالفت مالک روبرو شد.<ref>طبری، «المنتخب من کتاب المذیل...»، ص۶۵۹–۶۶۰.</ref> [[مأمون عباسی|مأمون]]، هفتمین خلیفه عباسی (حکومت: ۱۹۸–۲۱۸ق) برای رفع مناقشات مذهبی، مجالس متعددی تشکیل می‌داد که در آن بزرگان هر مذهب درباره مسائل مختلف به بحث و گفتگو می‌پرداختند، اما حمایت مأمون از [[معتزله]]، بحث‌های مذکور را بی‌نتیجه ساخت.<ref>صعیدی، «سعی قدیم فی توحید المذاهب»، ص۳۷–۳۸.</ref>  
اصطلاح تقریب مذاهب اسلامی مربوط به قرن چهاردهم قمری است. هر چند به گفته برخی از محققان در دوره‌هایی از تاریخ اسلام، تلاش‌هایی برای رفع درگیری‌های مذهبی از سوی حاکمان مسلمان صورت گرفته است<ref>جودکی، «تقریب»، ص۷۷۳.</ref> از جمله پیشنهاد [[منصور عباسی|منصور]]، خلیفه دوم عباسی (حکومت: ۱۳۶–۱۵۸ق)، به [[مالک بن انس]]، پیشوای [[مذهب مالکی]]، برای اعلام کردن کتاب او به عنوان تنها منبع رسمی و مشروع در جامعه اسلامی، که با مخالفت مالک روبرو شد.<ref>طبری، «المنتخب من کتاب المذیل...»، ص۶۵۹–۶۶۰.</ref> [[مأمون عباسی|مأمون]]، هفتمین خلیفه عباسی (حکومت: ۱۹۸–۲۱۸ق) برای رفع مناقشات مذهبی، مجالس متعددی تشکیل می‌داد که در آن بزرگان هر مذهب درباره مسائل مختلف به بحث و گفتگو می‌پرداختند، اما حمایت مأمون از [[معتزله]]، بحث‌های مذکور را بی‌نتیجه ساخت.<ref>صعیدی، «سعی قدیم فی توحید المذاهب»، ص۳۷–۳۸.</ref>  
=== دوره نادرشاه===
=== دوره نادرشاه===
[[نادرشاه افشار]] (حکومت: ۱۱۴۸–۱۱۶۰ق) شرط پذیرش سلطنت ایران را در مجلسی که در سال ۱۱۴۸ق با حضور نمایندگان تمام طبقات [[ایران]] در دشت مغان برگزار شد، ترک سبّ [[خلفای سه‌گانه]] و احتساب مذهب [[شیعه|مذهب شیعه]]، به‌عنوان مذهب پنجم در کنار [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه اهل‌سنت]] اعلام کرد و نمایندگانی به عثمانی فرستاد و همکاری آنان را در این امر خواستار شد.<ref>آتابای، «تلاش نادرشاه افشار برای رفع اختلافات مذهبی»، ص۷۱.</ref> وی به رغم جنگ‌های [[ایران]] و [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]] و تجاوز نیروهای عثمانی به مرزهای ایران، برای وحدت شیعه و سنی تلاش نمود و در سال ۱۱۵۶ق پیشنهاد کرد که علمای برجسته شیعه با [[عبدالله سویدی|عبدالله سُوَیدی]] (۱۱۷۴ق)، شیخ‌الاسلام عثمانی، مجلس بحث و گفتگویی در [[بغداد]] تشکیل دهند، اما این پیشنهاد با مخالفت علمای شیعه و کارشکنی و بدگمانی شیخ‌الاسلام عثمانی بی‌نتیجه ماند.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۷۴؛ آتابای، «تلاش نادرشاه افشار برای رفع اختلافات مذهبی»، ص۷۱.</ref>
[[نادرشاه افشار]] (حکومت: ۱۱۴۸–۱۱۶۰ق) شرط پذیرش سلطنت ایران را در مجلسی که در سال ۱۱۴۸ق با حضور نمایندگان تمام طبقات [[ایران]] در دشت مغان برگزار شد، ترک سبّ [[خلفای سه‌گانه]] و احتساب مذهب [[شیعه|مذهب شیعه]]، به‌عنوان مذهب پنجم در کنار [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه اهل‌سنت]] اعلام کرد و نمایندگانی به عثمانی فرستاد و همکاری آنان را در این امر خواستار شد.<ref>آتابای، «تلاش نادرشاه افشار برای رفع اختلافات مذهبی»، ص۷۱.</ref> وی به رغم جنگ‌های ایران و عثمانی و تجاوز نیروهای عثمانی به مرزهای ایران، برای وحدت شیعه و سنی تلاش نمود و در سال ۱۱۵۶ق پیشنهاد کرد که علمای برجسته شیعه با [[عبدالله سویدی|عبدالله سُوَیدی]] (۱۱۷۴ق)، شیخ‌الاسلام عثمانی، مجلس بحث و گفتگویی در [[بغداد]] تشکیل دهند، اما این پیشنهاد با مخالفت علمای شیعه و کارشکنی و بدگمانی شیخ‌الاسلام عثمانی بی‌نتیجه ماند.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۷۴؛ آتابای، «تلاش نادرشاه افشار برای رفع اختلافات مذهبی»، ص۷۱.</ref>


===قرن سیزدهم و چهاردهم قمری===
===قرن سیزدهم و چهاردهم قمری===
[[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] در اوایل سده چهاردهم، موضوع اتحاد اسلام را در مقالاتش در مجله عربی‌زبان [[مجله عروة الوثقی|عروة الوثقی]]، مطرح کرد.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲، ۱۸۵، ۱۸۷.</ref> با تعطیلی مجله عروةالوثقی، این موضوع مدتی مسکوت ماند و با دعوت [[سلطان عبدالحمید دوم]]، پادشاه عثمانی (حکومت: ۱۲۹۳–۱۳۲۷ق/ ۱۸۷۶–۱۹۰۹م)، از سید جمال‌الدین، برای فعالیت در راه تحقق اتحاد اسلامی، دوباره مطرح شد؛ هر چند که به سبب بروز مخالفت‌ها و مبهم بودن اغراض سلطان عبدالحمید، این امر تحقق نیافت.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲، ۱۸۵، ۱۸۷.</ref>
[[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] در اوایل سده چهاردهم، موضوع اتحاد اسلام را در مقالاتش در مجله عربی‌زبان [[مجله عروة الوثقی|عروة الوثقی]]، مطرح کرد.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲، ۱۸۵، ۱۸۷.</ref> با تعطیلی مجله عروةالوثقی، این موضوع مدتی مسکوت ماند و با دعوت [[سلطان عبدالحمید دوم]]، پادشاه عثمانی (حکومت: ۱۲۹۳–۱۳۲۷ق/ ۱۸۷۶–۱۹۰۹م)، از سید جمال‌الدین، برای فعالیت در راه تحقق اتحاد اسلامی، دوباره مطرح شد؛ هر چند که به سبب بروز مخالفت‌ها و مبهم بودن اغراض سلطان عبدالحمید، این امر تحقق نیافت.<ref>محیط طباطبائی، سید جمال‌الدین اسدآبادی و بیداری مشرق‌زمین، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲، ۱۸۵، ۱۸۷.</ref>


با تشکیل دارالتقریب مذاهب اسلامی در مصر و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران، تقریب مذاهب به صورت جدی‌تر مطرح شد. در بهمن [[سال ۱۳۷۱ هجری شمسی|۱۳۷۱ش]]/ فوریه ۱۹۹۳، بنیاد تحقیقات علمی اسلامی در [[استانبول]] محفلی علمی (سمپوزیوم) برگزار کرد که در آن محققان سنّی و شیعه شرکت داشتند. گفته شده این اقدام تأثیر زیادی در شناساندن چهره علمی و صحیح تشیع داشت.
با تشکیل دارالتقریب مذاهب اسلامی در مصر و شکل‌گیری [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، تقریب مذاهب به صورت جدی‌تر مطرح شد. در بهمن [[سال ۱۳۷۱ هجری شمسی|۱۳۷۱ش]]/ فوریه ۱۹۹۳، بنیاد تحقیقات علمی اسلامی در [[استانبول]] محفلی علمی (سمپوزیوم) برگزار کرد که در آن محققان شیعه و سنی شرکت داشتند. گفته شده این اقدام تأثیر زیادی در شناساندن چهره علمی و صحیح تشیع داشت.


==نهادها و مراکز تقریبی==
==نهادها و مراکز تقریبی==
=== جمعیت تقریب بین ادیان ===
=== جمعیت تقریب بین ادیان ===
نخستین جمعیت تقریب بین ادیان در سال ۱۳۰۳ق تشکیل شد.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref> پس از تعطیل شدن مجله عروة‌الوثقی، [[محمد عبده]]، از عالمان اهل‌سنت مصر، به [[بیروت]] رفت و با همکاری افرادی چون [[ابوتراب ساوجی]] (خادم [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سیدجمال‌الدین اسدآبادی]]) و [[میرزا محمدباقر بواناتی]] (مترجم انگلیسی عروة الوثقی)، «جمعیة التقریب بین اهل الاسلام و اهل الکتاب» را تأسیس کرد که بعدها افرادی از [[ایران]]، [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]]، [[بریتانیا|انگلیس]] و [[هند|هندوستان]] به آن پیوستند.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref> با این حال مدت فعالیت این جمعیت کوتاه بود.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref>
نخستین جمعیت تقریب بین ادیان در سال ۱۳۰۳ق تشکیل شد.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref> پس از تعطیل شدن مجله عروة‌الوثقی، [[محمد عبده]]، از عالمان اهل‌سنت مصر، به [[بیروت]] رفت و با همکاری افرادی چون ابوتراب ساوجی (خادم [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سیدجمال‌الدین اسدآبادی]]) و میرزا محمدباقر بواناتی (مترجم انگلیسی عروة الوثقی)، «جمعیة التقریب بین اهل الاسلام و اهل الکتاب» را تأسیس کرد که بعدها افرادی از [[ایران]]، [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]]، [[بریتانیا|انگلیس]] و [[هند|هندوستان]] به آن پیوستند.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref> با این حال مدت فعالیت این جمعیت کوتاه بود.<ref>محیط طباطبایی، «سید جمال‌الدین و وحدت اسلامی»، ص۱۷–۱۸.</ref>


=== دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة ===
=== دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة ===
{{اصلی|دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة}}
{{اصلی|دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة}}
نهادی است که در سال ۱۹۴۷م با تلاش [[محمدتقی قمی]] (۱۲۸۹–[[سال ۱۳۶۹ هجری شمسی|۱۳۶۹ش]]) و همکاری تعدادی از علمای [[الازهر]] در [[قاهره]] راه‌اندازی شد.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۴، ۱۲۷.</ref> [[سید حسین طباطبایی بروجردی|سید حسین بروجردی]]، مرجع تقلید شیعیان، از حدود سال ۱۳۶۵ق از آن حمایت کرد.<ref> واعظ‌زاده خراسانی، «السید البروجردی والتقریب»، ص۸–۱۲؛ س. هدی، «دو سند تاریخی در راه تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۵۷–۶۰.</ref> و به محل گردهمایی عالمان و روحانیان شیعه و سنی تبدیل شد؛ کسانی همچون [[محمدعلی علوبه پاشا]] که بعداً به ریاست دارالتقریب برگزیده شد، [[شیخ عبدالمجید سلیم]]، رئیس هیئت فتوای [[الازهر|دانشگاه الازهر]]، [[حاج امین حسینی]]، مفتی اعظم [[فلسطین]]، [[شیخ محمد عبداللطیف]]، مفتی وزارت اوقاف، شیخ [[محمد عبدالفتاح عنانی]]، رئیس [[مذهب مالکی]]، [[محمود شلتوت|شیخ محمود شَلْتوت]]، عضو هیئت کبار العلمای حنفی، [[حسن البنا|حسن البَنّا]]، رهبر [[جمعیت اخوان المسلمین]] و قاضی [[محمد بن عبدالله امری]]، نماینده شیعه [[زیدیه]] [[یمن]] از اعضای این مرکز بودند.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۷–۱۲۹.</ref> بعدها شیخ [[محمدحسین کاشف‌الغطاء]] و [[سید هبةالدین شهرستانی]] و [[سید عبدالحسین شرف‌الدین]]، از علمای شیعه نیز به دارالتقریب پیوستند.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۷–۱۲۹.</ref>
نهادی است که در سال ۱۹۴۷م با تلاش [[محمدتقی قمی]] (۱۲۸۹–[[سال ۱۳۶۹ هجری شمسی|۱۳۶۹ش]]) و همکاری تعدادی از علمای [[الازهر]] در [[قاهره]] راه‌اندازی شد.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۴، ۱۲۷.</ref> و به محل گردهمایی عالمان و روحانیان شیعه و سنی تبدیل شد؛ کسانی همچون [[محمدعلی علوبه پاشا]] که بعداً به ریاست دارالتقریب برگزیده شد، [[شیخ عبدالمجید سلیم]]، رئیس هیئت فتوای [[الازهر|دانشگاه الازهر]]، [[حاج امین حسینی]]، مفتی اعظم [[فلسطین]]، [[شیخ محمد عبداللطیف]]، مفتی وزارت اوقاف، شیخ [[محمد عبدالفتاح عنانی]]، رئیس [[مذهب مالکی]]، [[محمود شلتوت|شیخ محمود شَلْتوت]]، عضو هیئت کبار العلمای حنفی، [[حسن البنا|حسن البَنّا]]، رهبر [[جمعیت اخوان المسلمین]] و قاضی [[محمد بن عبدالله امری]]، نماینده شیعه [[زیدیه]] [[یمن]] از اعضای این مرکز بودند.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۷–۱۲۹.</ref> بعدها شیخ [[محمدحسین کاشف‌الغطاء]] و [[سید هبةالدین شهرستانی]] و [[سید عبدالحسین شرف‌الدین]]، از علمای شیعه نیز به دارالتقریب پیوستند.<ref>جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، ص۱۲۷–۱۲۹.</ref>


نشر مقالات و کتب، برای نشان دادن چهره‌ای صحیح از مذهب شیعه،<ref>مغنیه، «الغلاة فی نظر الشیعة الإمامیة»، ۱۳۷۴، ص۳۷۹–۳۸۱؛ علوی مدغری، التقریب بین الفرق الإسلامیة، ۱۹۹۲م، ص۳۶–۴۵.</ref> چاپ و انتشار برخی از منابع مهم اسلامی و شیعی،<ref>بی‌آزار شیرازی، همبستگی مذاهب اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۲۷–۳۳۲.</ref> تدریس [[فقه|فقه شیعه]] در دانشگاه الازهر در کنار سایر مذاهب فقهی و تغییر برخی قوانین [[مصر]] طبق مذهب شیعه<ref>شلتوت، «شیعه و دانشگاه الازهر»، ص۴۱۱–۴۱۴.</ref> از اقدامات دارالتقریب بود.
نشر مقالات و کتب، برای نشان دادن چهره‌ای صحیح از مذهب شیعه،<ref>مغنیه، «الغلاة فی نظر الشیعة الإمامیة»، ۱۳۷۴، ص۳۷۹–۳۸۱؛ علوی مدغری، التقریب بین الفرق الإسلامیة، ۱۹۹۲م، ص۳۶–۴۵.</ref> چاپ و انتشار برخی از منابع مهم اسلامی و شیعی،<ref>بی‌آزار شیرازی، همبستگی مذاهب اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۲۷–۳۳۲.</ref> تدریس [[فقه|فقه شیعه]] در دانشگاه الازهر در کنار سایر مذاهب فقهی و تغییر برخی قوانین [[مصر]] طبق مذهب شیعه<ref>شلتوت، «شیعه و دانشگاه الازهر»، ص۴۱۱–۴۱۴.</ref> از اقدامات دارالتقریب بود.