پرش به محتوا

خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۲۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸
جز
اصلاح منابع
جز (اصلاح منابع)
خط ۱۰: خط ۱۰:
بنابر نقل منابع تاریخی، گروه خوارج پس از آن پدید آمد که [[امام علی(ع)]] در جریان [[جنگ صفین]]، با نقض [[حکمیت]] مخالفت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۱۳-۵۱۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴.</ref> گروه مذکور گرچه خود از ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی(ع) را نیز به توبه دعوت کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۸۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> خوارج، پذیرش حکمیت را [[کفر]] دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به [[کوفه]]، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۱۳-۵۱۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴.</ref>
بنابر نقل منابع تاریخی، گروه خوارج پس از آن پدید آمد که [[امام علی(ع)]] در جریان [[جنگ صفین]]، با نقض [[حکمیت]] مخالفت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۱۳-۵۱۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴.</ref> گروه مذکور گرچه خود از ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی(ع) را نیز به توبه دعوت کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۸۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> خوارج، پذیرش حکمیت را [[کفر]] دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به [[کوفه]]، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۱۳-۵۱۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴.</ref>


خوارج، برخلاف نظر [[متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همین رو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه می‌کنند.<ref> عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۸، ص۵۹؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۶۹؛ اشعری، ص۸۸-۸۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها به کار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله‌» در مخالفت با حکمیت،<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰؛ اشعری، ص۱۲۸؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۸۲؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱؛ سمعانی، شعرالخوارج، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، کتاب معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، به معنای منحرفان.<ref>اشعری، ص۱۲۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۴؛ اشعری، ص۱۲۷؛ ابن بابویه، الامالی، ص۴۶۴؛ مطهربن طاهر مقدسى، کتاب البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۹۱؛ محمدبن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۴؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۶، ص۲۱۶.</ref>  
خوارج، برخلاف نظر [[متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همین رو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه می‌کنند.<ref> عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۸، ص۵۹؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۶۹؛ اشعری، ص۸۸-۸۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها به کار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله‌» در مخالفت با حکمیت،<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰؛ اشعری، ص۱۲۸؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۸۲؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱؛ سمعانی، شعرالخوارج، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، کتاب معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، به معنای منحرفان.<ref>اشعری، ص۱۲۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۴؛ اشعری، ص۱۲۷؛ ابن بابویه، الامالی، ص۴۶۴؛ مطهربن طاهر مقدسى، کتاب البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۹۱؛ محمدبن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۶، ص۲۱۶.</ref>  


خوارج همچنین به سبب دشمنی با [[امام علی(ع)]]، گاه نواصب یا ناصبه خوانده شده‌اند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آن رو که نخستین بار، کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده بودند را [[تکفیر]] کردند، مُکَفّره نامیده شده‌اند.<ref> ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۴، جزء ۷، ص۲۶۱؛ ج ۷، جزء ۱۳، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۵، ۲۴۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۸۳، ۱۶۶.</ref> آنها همچنین به نام شُراة، به معنای کسانی که جان خود را به [[بهشت]] می‌فروشند، خوانده شده‌اند.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۹، ص۲۷۲؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۴، ۲۱۴.</ref>  
خوارج همچنین به سبب دشمنی با [[امام علی(ع)]]، گاه نواصب یا ناصبه خوانده شده‌اند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آن رو که نخستین بار، کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده بودند را [[تکفیر]] کردند، مُکَفّره نامیده شده‌اند.<ref> ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۴، جزء ۷، ص۲۶۱؛ ج ۷، جزء ۱۳، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۵، ۲۴۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۸۳، ۱۶۶.</ref> آنها همچنین به نام شُراة، به معنای کسانی که جان خود را به [[بهشت]] می‌فروشند، خوانده شده‌اند.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۹، ص۲۷۲؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۴، ۲۱۴.</ref>  
خط ۱۷: خط ۱۷:


==اتهام کفر به امام علی(ع)==
==اتهام کفر به امام علی(ع)==
خوارج پس از مخالفت امام علی(ع) با خواست‌شان مبنی بر نقش حکمیت، جدایی از [[علی بن ابیطالب]] و تلاش‌های [[عبدالله بن عباس]] و امام علی(ع) برای بازگشت‌شان به کوفه،<ref> محمد بن عبداللّه اسکافی، المعیار و الموازنة فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (صلوات‌اللّه علیه)، ص۱۹۸-۱۲۰؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۵، ۱۸۱-۱۸۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳، ۱۳۳-۱۳۵؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۴-۶۶، ۷۳؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۷، ص۲۷۸؛ برای روایات دیگر درباره این مذاکرات: محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۲.</ref> بار دیگر در کوفه هم به مخالفت برخاستند و همه کسانی که حکمیت را پذیرفته بودند و علی را [[کافر]] نمی‌دانستند،‌ کافر شمردند.<ref>مسعودی، مروج، ج۳، ص۳۴.</ref> آنان نه فقط حَکَمین،‌ بلکه وجود حاکم اسلامی را رد کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۸۹، ۵۱۷؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۷۳۵، ۷۴۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۲، ۱۲۶، ۱۳۴، ۱۵۱؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۶، ۷۲-۷۴؛ قس محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۰۶؛ برای پاسخ امام به این نظر رک: نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref> آنان در اماکن عمومی خصوصا [[مسجد کوفه]]، به مخالفت صریح با حکمیت، متهم کردن امام علی(ع) به کفر و حتی تهدید او به قتل و سر دادن شعار در حین خطابه [[امام علی(ع)]] می‌پرداختند تا او را از پذیرش حکمیت منصرف و به ادامه جنگ متقاعد کنند. با این حال امام علی(ع) تا زمانی که آنها به جنگ و خونریزی روی نیاوردند، با آنان نبرد نکرد.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۶، ۱۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۲-۷۴؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۳۵.</ref>
خوارج پس از مخالفت امام علی(ع) با خواست‌شان مبنی بر نقش حکمیت، جدایی از [[علی بن ابیطالب]] و تلاش‌های [[عبدالله بن عباس]] و امام علی(ع) برای بازگشت‌شان به کوفه،<ref> محمد بن عبداللّه اسکافی، المعیار و الموازنة فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (صلوات‌اللّه علیه)، ص۱۹۸-۱۲۰؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۵، ۱۸۱-۱۸۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳، ۱۳۳-۱۳۵؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۴-۶۶، ۷۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۷، ص۲۷۸؛ برای روایات دیگر درباره این مذاکرات: محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۲.</ref> بار دیگر در کوفه هم به مخالفت برخاستند و همه کسانی که حکمیت را پذیرفته بودند و علی را [[کافر]] نمی‌دانستند،‌ کافر شمردند.<ref>مسعودی، مروج، ج۳، ص۳۴.</ref> آنان نه فقط حَکَمین،‌ بلکه وجود حاکم اسلامی را رد کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۸۹، ۵۱۷؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۷۳۵، ۷۴۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۲، ۱۲۶، ۱۳۴، ۱۵۱؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۶، ۷۲-۷۴؛ قس محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۰۶؛ برای پاسخ امام به این نظر رک: نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref> آنان در اماکن عمومی خصوصا [[مسجد کوفه]]، به مخالفت صریح با حکمیت، متهم کردن امام علی(ع) به کفر و حتی تهدید او به قتل و سر دادن شعار در حین خطابه [[امام علی(ع)]] می‌پرداختند تا او را از پذیرش حکمیت منصرف و به ادامه جنگ متقاعد کنند. با این حال امام علی(ع) تا زمانی که آنها به جنگ و خونریزی روی نیاوردند، با آنان نبرد نکرد.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۶، ۱۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۲-۷۴؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۳۵.</ref>


پس از اجرای حکمیت در [[شعبان]] یا [[رمضان]] ۳۷ق میان [[ابوموسی اشعری]] و [[عمرو بن عاص]]، و پایان بدون نتیجه آن پس از فریب خوردن ابوموسی از عمروعاص،<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۷-۱۲۶، ۱۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۷، ۶۷، ۷۱؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۵-۱۵۰.</ref> امام علی(ع)، داوری حکمین را مغایر حکم قرآن دانست و بار دیگر برای جنگ با معاویه آماده شد و در نامه‌ای به [[عبدالله بن وهب راسبی]] و [[یزید بن حصین]]، دو تن از سران خوارج، که در [[نهروان]] گرد آمده بودند، از آنان خواست برای نبرد با [[معاویه]] و ادامه جنگ صفین به او بپیوندند. آنان در پاسخ از امام علی(ع) خواستند به کفر اعتراف و از آن توبه کند وگرنه از او دوری خواهند کرد. پس از اعلام رأی حکمین، خوارج در مخالفت با امام سرسخت‌تر شدند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۵؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۶؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۷-۷۸؛ نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۸۵.</ref>
پس از اجرای حکمیت در [[شعبان]] یا [[رمضان]] ۳۷ق میان [[ابوموسی اشعری]] و [[عمرو بن عاص]]، و پایان بدون نتیجه آن پس از فریب خوردن ابوموسی از عمروعاص،<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۱۷-۱۲۶، ۱۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۷، ۶۷، ۷۱؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۴۵-۱۵۰.</ref> امام علی(ع)، داوری حکمین را مغایر حکم قرآن دانست و بار دیگر برای جنگ با معاویه آماده شد و در نامه‌ای به [[عبدالله بن وهب راسبی]] و [[یزید بن حصین]]، دو تن از سران خوارج، که در [[نهروان]] گرد آمده بودند، از آنان خواست برای نبرد با [[معاویه]] و ادامه جنگ صفین به او بپیوندند. آنان در پاسخ از امام علی(ع) خواستند به کفر اعتراف و از آن توبه کند وگرنه از او دوری خواهند کرد. پس از اعلام رأی حکمین، خوارج در مخالفت با امام سرسخت‌تر شدند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۵؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۶؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۷-۷۸؛ نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۸۵.</ref>
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* [[عبادت]] بسیار بدون ایمان.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۹۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۵، ص۲۱۲، ۴۱۷-۴۱۸؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۱۴۷-۱۴۸؛ محمدبن یوسف صالحی‌شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۱۰، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref>
* [[عبادت]] بسیار بدون ایمان.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۹۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۵، ص۲۱۲، ۴۱۷-۴۱۸؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۱۴۷-۱۴۸؛ محمدبن یوسف صالحی‌شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۱۰، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref>
* گرایش و تظاهر به [[زهد]].<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۹۱؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۱۱؛ ابن‌ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب، ج۷، ص۲۵۱-۲۵۲؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۹، ص۱۱.</ref>
* گرایش و تظاهر به [[زهد]].<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۹۱؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۱۱؛ ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب، ج۷، ص۲۵۱-۲۵۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۹، ص۱۱.</ref>
* ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۶، ۱۲۷؛ جمیری، ص۳۸۵، کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۰۵؛ ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۱، جزء ۱۹، ص۳۹-۴۰؛ جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة،ج۲، ص۱۳، ۱۳۷-۱۴۱، ۱۶۷-۱۷۱.</ref>
* ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۶، ۱۲۷؛ جمیری، ص۳۸۵؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۱، جزء ۱۹، ص۳۹-۴۰؛ جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة،ج۲، ص۱۳، ۱۳۷-۱۴۱، ۱۶۷-۱۷۱.</ref>
* حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر{{مدرک}}
* حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر{{مدرک}}
* فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، همراه با سادگی و سطحی‌نگری<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح‌البخاری، ج۸، ص۵۱؛ ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۸، جزء ۱۳، ص۱۶؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۵۹-۶۱؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۲.</ref>
* فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، همراه با سادگی و سطحی‌نگری<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح‌البخاری، ج۸، ص۵۱؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۸، جزء ۱۳، ص۱۶؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۵۹-۶۱؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۲.</ref>
* غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش<ref>ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء ۲۸، ص۲۲۱؛ ناصربن عبدالکریم عقل، الخوارج: اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ص۳۲-۳۳.</ref>
* غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء ۲۸، ص۲۲۱؛ ناصربن عبدالکریم عقل، الخوارج: اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ص۳۲-۳۳.</ref>
* تمایل به جدل و مناظره و ضعف در احتجاج.<ref>محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۵، ۲۳۸؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۶، ص۱۴۹: ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۱۳۶-۱۳۹، ۱۶۹.</ref>
* تمایل به جدل و مناظره و ضعف در احتجاج.<ref>محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۵، ۲۳۸؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۶، ص۱۴۹: ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۱۳۶-۱۳۹، ۱۶۹.</ref>
* ستیزه‌جویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۵؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۷-۲۰۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۲۰؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۱-۱۴۲؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۵۷-۵۹.</ref>
* ستیزه‌جویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۵؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۷-۲۰۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۲۲۰؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۱-۱۴۲؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۵۷-۵۹.</ref>
* نیک‌سخنی به همراه بدکرداری توأم با خشونت.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۳۹۴؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۲۴، ج۵، ص۳۶.</ref>
* نیک‌سخنی به همراه بدکرداری توأم با خشونت.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۳۹۴؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۲۴، ج۵، ص۳۶.</ref>
* عدالت‌خواهی و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمان‌های اجتماعی<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۱؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۲؛ عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین‌الفرق، ص۴۵؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ص۲۰۴.</ref> به گونه‌ای که حتی قیام نکردن به امر به معروف و قعود از جهاد را گاهی کفر می‌دانستند.<ref>اشعری ص ۸۷؛ ابن حوزی، ص۱۱۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۲، ص۲۵۱.</ref>
* عدالت‌خواهی و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمان‌های اجتماعی<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۱؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۰۲؛ عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین‌الفرق، ص۴۵؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ص۲۰۴.</ref> به گونه‌ای که حتی قیام نکردن به امر به معروف و قعود از جهاد را گاهی کفر می‌دانستند.<ref>اشعری ص ۸۷؛ ابن حوزی، ص۱۱۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۲، ص۲۵۱.</ref>
* فضیلت شمردن جهاد با [[اهل قبله]] و اسیر کردن یا کشتن کودکان و زنان آنها، و نرمش با اهل ذمه و مشرکان.<ref>ابن‌شاذان، الایضاح، ص۴۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۵، ۲۱۲، ۲۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۷، ص۱۴۴، ۱۴۶؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۱۷۴، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
* فضیلت شمردن جهاد با [[اهل قبله]] و اسیر کردن یا کشتن کودکان و زنان آنها، و نرمش با اهل ذمه و مشرکان.<ref>ابن شاذان، الایضاح، ص۴۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۵، ۲۱۲، ۲۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۷، ص۱۴۴، ۱۴۶؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۱۷۴، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
* نظم‌ناپذیری و انشعابات پیاپی.<ref>ابن شاذان، الایضاح، ص۴۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۳۹۳، جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، ج۲، ص۱۷، ۲۴-۲۶، ۱۵۰-۱۵۲؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۶۸-۶۹؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۳.</ref>
* نظم‌ناپذیری و انشعابات پیاپی.<ref>ابن شاذان، الایضاح، ص۴۸؛ محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۳۹۳، جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، ج۲، ص۱۷، ۲۴-۲۶، ۱۵۰-۱۵۲؛ احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ص۶۸-۶۹؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ص۱۴۳.</ref>
* دشمنی با امام علی و کینه به وی حتی پس از شهادت.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۹، ۲۵۷-۲۵۸.</ref>
* دشمنی با امام علی و کینه به وی حتی پس از شهادت.<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۹، ۲۵۷-۲۵۸.</ref>
* جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختی‌ها و انضباط نظامی<ref>عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، ج۱، ص۴۱-۴۶؛ عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج۱، ص۱۳۶، ۱۸۵-۱۸۷، عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹؛ ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۸: احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۷۹؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۱، ص۱۸۳؛ ابراهیم‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، ج۱، ص۲۱۷، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۹، ص۱۲.</ref> که همین ویژگی، دلیل پیروزی بر امویان حتی با تعداد سپاهیان کمتر دانسته شده است. با این حال گزارش‌هایی از فرار آنان نیز در میدان‌های جنگ در دست است.<ref>جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، ج ۲، ص۷۷-۸۲، ۱۵۲-۱۵۳.</ref> خوارج گاه اسبان خود را پی می‌کردند، نیام شمشیرها را می‌شکستند و متهورانه و یکپارچه به لشکر دشمن خود حمله می‌کردند و به هوای بهشت به سوی مرگ می‌شتافتند.<ref>عمرو بن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۸؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۷۹.</ref> به همین دلیل مشهور به ویژگی حمله خارجیه شدند. آنان به نشان بندگی و آمادگی برای مرگ و جانبازی، موی سر خود را می‌تراشیدند. از این رو، دیگر مسلمانان در مخالفت با آنان موی خود را کوتاه نمی‌کردند.<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۶۴، ۱۹۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل سبت، سبد؛ ابن حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۵۴؛ محمود بن احمد عینی، عمدة‌القاری: شرح صحیح البخاری، ج۲۲، ص۶۸، ج۲۵، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> گاه نیز وسط سر خود را می‌تراشیدند و موهای اطراف آن را نگه می‌داشتند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۸، ص۱۲۳.</ref>
* جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختی‌ها و انضباط نظامی<ref>عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، ج۱، ص۴۱-۴۶؛ عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج۱، ص۱۳۶، ۱۸۵-۱۸۷، عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۸: احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۷۹؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۱، ص۱۸۳؛ ابراهیم‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، ج۱، ص۲۱۷، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ، ج۹، ص۱۲.</ref> که همین ویژگی، دلیل پیروزی بر امویان حتی با تعداد سپاهیان کمتر دانسته شده است. با این حال گزارش‌هایی از فرار آنان نیز در میدان‌های جنگ در دست است.<ref>جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، ج ۲، ص۷۷-۸۲، ۱۵۲-۱۵۳.</ref> خوارج گاه اسبان خود را پی می‌کردند، نیام شمشیرها را می‌شکستند و متهورانه و یکپارچه به لشکر دشمن خود حمله می‌کردند و به هوای بهشت به سوی مرگ می‌شتافتند.<ref>عمرو بن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۲۸؛ احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۲۷۹.</ref> به همین دلیل مشهور به ویژگی حمله خارجیه شدند. آنان به نشان بندگی و آمادگی برای مرگ و جانبازی، موی سر خود را می‌تراشیدند. از این رو، دیگر مسلمانان در مخالفت با آنان موی خود را کوتاه نمی‌کردند.<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۶۴، ۱۹۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل سبت، سبد؛ ابن حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۵۴؛ محمود بن احمد عینی، عمدة‌القاری: شرح صحیح البخاری، ج۲۲، ص۶۸، ج۲۵، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> گاه نیز وسط سر خود را می‌تراشیدند و موهای اطراف آن را نگه می‌داشتند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۸، ص۱۲۳.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۵۴: خط ۵۴:
خوارج همواره از فرقه‌های کلامی و سیاسی مهم در جهان اسلام بوده‌اند. به باور محققان، خوارج تا اوایل دوره بنی امیه، وجهه‌ای سیاسی داشتند، اما پس از آن وجوه [[کلام اسلامی|کلامی]] برجسته‌ای یافتند.<ref>ایزوتسو، ص۳۴.</ref> یکی از مهمترین عقاید خوارج، باور به [[کفر]] کسی است که مرتکب [[گناه کبیره]] می‌شود. این باور، در پیدایش و تحول علم کلام، موثر دانسته شده است.<ref>یولیوس ولهاوزن، احزاب المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدر الاسلام: الخوارج و الشیعة، ترجمه عبدالرحمان بدوی، ص۴۶؛ ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، ص۱۴۹-۱۵۷.</ref> برخی از باورها و عقاید خوارج عبارتند از:
خوارج همواره از فرقه‌های کلامی و سیاسی مهم در جهان اسلام بوده‌اند. به باور محققان، خوارج تا اوایل دوره بنی امیه، وجهه‌ای سیاسی داشتند، اما پس از آن وجوه [[کلام اسلامی|کلامی]] برجسته‌ای یافتند.<ref>ایزوتسو، ص۳۴.</ref> یکی از مهمترین عقاید خوارج، باور به [[کفر]] کسی است که مرتکب [[گناه کبیره]] می‌شود. این باور، در پیدایش و تحول علم کلام، موثر دانسته شده است.<ref>یولیوس ولهاوزن، احزاب المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدر الاسلام: الخوارج و الشیعة، ترجمه عبدالرحمان بدوی، ص۴۶؛ ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، ص۱۴۹-۱۵۷.</ref> برخی از باورها و عقاید خوارج عبارتند از:


*'''کفر در صورت ارتکاب گناه کبیره''': نخستین اندیشه‌ای که خوارج بر آن اتفاق نظر داشته‌اند، تکفیر کسی است که مرتکب [[گناه کبیره]] شده است.<ref>ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، قسم ۳، ص۲۸۲؛ بغدادی، کتاب اصول الدین، ص۳۳۲؛ همو، الفرق بین الفرق، ص۷۳؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ص۱۱۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۸، ص۱۱۳.</ref> فرقه‌ای از خوارج با نام ازارقه، در این اندیشه افراط کرده و معتقدند مرتکب گناه کبیره نمی‌تواند دوباره [[ایمان]] بیاورد و باید به سبب [[ارتداد]]، همراه با فرزندانش به قتل برسد و [[خلود|مخلد در آتش]] است.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۸۵-۸۶؛ علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۱۵۹؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۸۲-۸۳؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۶.</ref> یکی از ادله خوارج برای تکفیر مرتکب کبیره، استناد به آیه ۴۴ [[سوره مائده]] است.<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۸؛ علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>
*'''کفر در صورت ارتکاب گناه کبیره''': نخستین اندیشه‌ای که خوارج بر آن اتفاق نظر داشته‌اند، تکفیر کسی است که مرتکب [[گناه کبیره]] شده است.<ref>ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، قسم ۳، ص۲۸۲؛ بغدادی، کتاب اصول الدین، ص۳۳۲؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۳؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ص۱۱۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۸، ص۱۱۳.</ref> فرقه‌ای از خوارج با نام ازارقه، در این اندیشه افراط کرده و معتقدند مرتکب گناه کبیره نمی‌تواند دوباره [[ایمان]] بیاورد و باید به سبب [[ارتداد]]، همراه با فرزندانش به قتل برسد و [[خلود|مخلد در آتش]] است.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۸۵-۸۶؛ علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۱۵۹؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۸۲-۸۳؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۶.</ref> یکی از ادله خوارج برای تکفیر مرتکب کبیره، استناد به آیه ۴۴ [[سوره مائده]] است.<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۸؛ علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>


*'''امامت''': آرای خوارج درباره امامت، برگرفته از نظر آنان درباره مرتکب کبیره بود. بر این اساس، کسی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده، نباید امامت جامعه مسلمانان را بر عهده بگیرد و اگر بر مسند امامت باشد، بر مؤمنان واجب است که بر او خروج کنند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۳؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ص۱۱۳؛ شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۲۶.</ref> بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی [[پیامبر(ص)]] مخالف، و معتقد بودند هر کسی که به [[قرآن کریم|کتاب]] و [[سنت]] عمل کند، شایستگی امامت را دارد و امامت، با بیعت دو تن نیز منعقد می‌شود.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات والفرق، ص۸؛ حسن بن موسى نوبختى، فرق الشیعة، ص۱۰.</ref> آنان به انتخابی بودن امام معتقد بودند<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> و بر خلاف باور رایج در آن زمان، خلافت غیرقریش را هم ممکن می‌دانستند.<ref>حسن بن موسى نوبختى، فرق الشیعة، ص۱۰؛ علی ابن اسمعیل اشعری، ج۱، ص۱۸۹، ج۲، ص۱۳۴؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ض ۱۱۳؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۵.</ref>
*'''امامت''': آرای خوارج درباره امامت، برگرفته از نظر آنان درباره مرتکب کبیره بود. بر این اساس، کسی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده، نباید امامت جامعه مسلمانان را بر عهده بگیرد و اگر بر مسند امامت باشد، بر مؤمنان واجب است که بر او خروج کنند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۳؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ص۱۱۳؛ شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۲۶.</ref> بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی [[پیامبر(ص)]] مخالف، و معتقد بودند هر کسی که به [[قرآن کریم|کتاب]] و [[سنت]] عمل کند، شایستگی امامت را دارد و امامت، با بیعت دو تن نیز منعقد می‌شود.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات والفرق، ص۸؛ حسن بن موسى نوبختى، فرق الشیعة، ص۱۰.</ref> آنان به انتخابی بودن امام معتقد بودند<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> و بر خلاف باور رایج در آن زمان، خلافت غیرقریش را هم ممکن می‌دانستند.<ref>حسن بن موسى نوبختى، فرق الشیعة، ص۱۰؛ علی ابن اسمعیل اشعری، ج۱، ص۱۸۹، ج۲، ص۱۳۴؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۲، ض ۱۱۳؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۵.</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:


==آثار علمی و ادبی==
==آثار علمی و ادبی==
بنابر منابع تاریخی، گرایش به مباحث علمی در میان خوارج نخستین، به ندرت وجود داشته است.<ref> محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۸۴، ۲۲۲-۲۳۰.</ref> آنها از نیمه سده دوم، به تدریج به تألیف کتاب‌های دینی، فقهی و تاریخی روی آورده و راویان و عالمان و [[فقیهان|فقیهانی]] از میان آنان برخاستند.<ref>ماسه، ص۱۴۷؛ ایگناتس گولدتسیهر، العقیدة والشریعة فی الاسلام، ص۱۹۳؛ نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۶۰؛ برای آثار کلامی و علمی آنان: محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۹؛ محمد بن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۷؛ محمد بن احمد مقدس، ص۳۷؛ ابن خلدون، ج۳، ص۲۱۳-۲۱۴.</ref> آنان اهل نقل روایات نبودند و متن قرآن را تنها منبع فقهی می‌دانستند.<ref> محمد بن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فى حرب البصرة، ۱۳۷۴ش، ص۸۵.</ref> مکتب فلسفی و فقهی وسیع و منسجمی از آنها در دست نیست؛ تنها یکی از فرقه‌های آنها به نام اباضیه، آثاری در اعتقادات و تعالیم فقهی داشته‌اند.<ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref>
بنابر منابع تاریخی، گرایش به مباحث علمی در میان خوارج نخستین، به ندرت وجود داشته است.<ref> محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، ص۱۸۴، ۲۲۲-۲۳۰.</ref> آنها از نیمه سده دوم، به تدریج به تألیف کتاب‌های دینی، فقهی و تاریخی روی آورده و راویان و عالمان و [[فقیهان|فقیهانی]] از میان آنان برخاستند.<ref>ماسه، ص۱۴۷؛ ایگناتس گولدتسیهر، العقیدة والشریعة فی الاسلام، ص۱۹۳؛ نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۶۰؛ برای آثار کلامی و علمی آنان: محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۹؛ محمد بن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۷؛ محمد بن احمد مقدسی، ص۳۷.</ref> آنان اهل نقل روایات نبودند و متن قرآن را تنها منبع فقهی می‌دانستند.<ref> محمد بن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فى حرب البصرة، ۱۳۷۴ش، ص۸۵.</ref> مکتب فلسفی و فقهی وسیع و منسجمی از آنها در دست نیست؛ تنها یکی از فرقه‌های آنها به نام اباضیه، آثاری در اعتقادات و تعالیم فقهی داشته‌اند.<ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref>


ابن ندیم در کتاب فهرست خود، بر این باور است که خوارج، آثار خود را به دلیل مخالفت و فشار مردم، پنهان می‌کرده‌اند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۳، ۲۹۵.</ref> با این حال، ابن ندیم، چند تن از عالمان خوارج را نام برده که آثاری در [[علوم قرآنی]]، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[اصول فقه]] آثاری تالیف کرده‌اند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۹۵.</ref> آثار دیگری درباره [[توحید]] و [[امامت]]، و همچنین ردیه‌هایی بر مخالفان‌شان از جمله [[معتزله]]، [[مرجئه]]، [[شیعه]] و [[غلاة]]، از خوارج نقل شده است.<ref> اشعری، ص۱۲۰؛ مسعودی، التنبیه، ص۳۹۵؛ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۳-۲۳۴؛ناصر سابعی، الخوارج و الحقیقة الغائبة، ص۲۸-۳۹.</ref>
ابن ندیم در کتاب فهرست خود، بر این باور است که خوارج، آثار خود را به دلیل مخالفت و فشار مردم، پنهان می‌کرده‌اند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۳، ۲۹۵.</ref> با این حال، ابن ندیم، چند تن از عالمان خوارج را نام برده که آثاری در [[علوم قرآنی]]، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[اصول فقه]] آثاری تالیف کرده‌اند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۹۵.</ref> آثار دیگری درباره [[توحید]] و [[امامت]]، و همچنین ردیه‌هایی بر مخالفان‌شان از جمله [[معتزله]]، [[مرجئه]]، [[شیعه]] و [[غلاة]]، از خوارج نقل شده است.<ref> اشعری، ص۱۲۰؛ مسعودی، التنبیه، ص۳۹۵؛ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۳-۲۳۴؛ ناصر سابعی، الخوارج و الحقیقة الغائبة، ص۲۸-۳۹.</ref>


خوارج همچنین خطیبان و شاعران بسیاری داشته و برخی از آنها مشهور بوده‌اند.<ref>محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳۷ ص ۲۲۰؛ مُحَسّن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، ج۳، ص۲۹۱.</ref> بیشتر اشعار خوارج، رجزهایی دانسته شده که در جنگ‌ها گفته‌اند.<ref>نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی : نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۲۵۰-۲۵۲، ۲۵۶-۲۵۸؛ شعر الخوارج، ص۱۰-۲۷؛ سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی، ص۴۶-۴۸، ۵۰.</ref> پاره‌ای از خطبه‌ها و نامه‌های خوارج نیز نقل شده که منسوب به ۱۸ تن از سران آنها و درباره دعوت و سلوک دینی و سیاسی خوارج، و همچنین ترغیب به [[خروج]] و [[جهاد]] و [[امر به معروف]] است.<ref>نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۲۹۳-۳۰۲؛ برای برخی خطبه‌ها و نامه‌های خوارج: خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۵۱-۲۵۲؛ عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۹، ۳۱۰-۳۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۷، ص۴۳۲-۴۳۵؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۳۹۴-۳۹۷.</ref>
خوارج همچنین خطیبان و شاعران بسیاری داشته و برخی از آنها مشهور بوده‌اند.<ref>محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳۷ ص ۲۲۰؛ مُحَسّن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، ج۳، ص۲۹۱.</ref> بیشتر اشعار خوارج، رجزهایی دانسته شده که در جنگ‌ها گفته‌اند.<ref>نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی : نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۲۵۰-۲۵۲، ۲۵۶-۲۵۸؛ شعر الخوارج، ص۱۰-۲۷؛ سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی، ص۴۶-۴۸، ۵۰.</ref> پاره‌ای از خطبه‌ها و نامه‌های خوارج نیز نقل شده که منسوب به ۱۸ تن از سران آنها و درباره دعوت و سلوک دینی و سیاسی خوارج، و همچنین ترغیب به [[خروج]] و [[جهاد]] و [[امر به معروف]] است.<ref>نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، ص۲۹۳-۳۰۲؛ برای برخی خطبه‌ها و نامه‌های خوارج: خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۵۱-۲۵۲؛ عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۹، ۳۱۰-۳۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۷، ص۴۳۲-۴۳۵؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۳۹۴-۳۹۷.</ref>


==زمینه‌های شکل‌گیری==
==زمینه‌های شکل‌گیری==
خط ۷۷: خط ۷۷:


==نقد عقاید خوارج==
==نقد عقاید خوارج==
از ابتدای پیدایش خوارج در تاریخ اسلام، آثار مختلفی در ردّ باورهای آنها تالیف شده یا در آثار حدیثی، روایاتی در تقبیح باورها و اعمال خوارج ذکر شده است. از جمله روایاتی حاکی از پیشگویی‌های [[پیامبر اسلام]] درباره خوارج و خروج آنان از دین که شیوه دینداری و عملکرد خوارج تقبیح شده و همچنین جنگیدن با آنان و کشتن‌شان دارای اجر دانسته شده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوحاتم رازی، کتاب‌الزینة فی الکلمات الاسلامیة‌العربیة، قسم ۳، ص۲۷۶؛ محمدبن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۰ـ۵۱؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۴، ص۱۶۱؛ ابن‌ابی‌الحدید، ج۲، ص۲۶۵ـ۲۶۷.</ref> همچنین علمای شیعه با استناد به حدیثی از [[پیامبر(ص)]]، کسانی که با امام علی به محاربه پرداخته‌اند، و از جمله خوارج را [[کافر]] دانسته‌اند. بنابر روایت مذکور، کسی که با امام علی جنگ کند، مانند کسی است که با پیامبر جنگ کرده است.<ref>مفید، ص۴۳؛ نصیرالدین طوسی،تجرید الاعتقاد، ص۲۹۵؛ حسن‌ بن یوسف علامه حلّى، کشف‌المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، ص۵۴۰؛مقداد بن عبداللّه فاضل مقداد، اللوامع الالهیة فى‌المباحث الکلامیة، ص۳۷۲.</ref>
از ابتدای پیدایش خوارج در تاریخ اسلام، آثار مختلفی در ردّ باورهای آنها تالیف شده یا در آثار حدیثی، روایاتی در تقبیح باورها و اعمال خوارج ذکر شده است. از جمله روایاتی حاکی از پیشگویی‌های [[پیامبر اسلام]] درباره خوارج و خروج آنان از دین که شیوه دینداری و عملکرد خوارج تقبیح شده و همچنین جنگیدن با آنان و کشتن‌شان دارای اجر دانسته شده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوحاتم رازی، کتاب‌الزینة فی الکلمات الاسلامیة‌العربیة، قسم ۳، ص۲۷۶؛ محمدبن احمد مَلَطى شافعى، التنبیه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۵۰ـ۵۱؛ ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۴، ص۱۶۱؛ ابن ابی‌الحدید، ج۲، ص۲۶۵ـ۲۶۷.</ref> همچنین علمای شیعه با استناد به حدیثی از [[پیامبر(ص)]]، کسانی که با امام علی به محاربه پرداخته‌اند، و از جمله خوارج را [[کافر]] دانسته‌اند. بنابر روایت مذکور، کسی که با امام علی جنگ کند، مانند کسی است که با پیامبر جنگ کرده است.<ref>مفید، ص۴۳؛ نصیرالدین طوسی،تجرید الاعتقاد، ص۲۹۵؛ حسن‌ بن یوسف علامه حلّى، کشف‌المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، ص۵۴۰؛مقداد بن عبداللّه فاضل مقداد، اللوامع الالهیة فى‌المباحث الکلامیة، ص۳۷۲.</ref>


در آثار تفسیری، استشهاد خوارج به [[قرآن کریم]] برای اثبات عقایدشان، مورد نقد و نقض قرار گرفته است؛ از جمله ادعای کافر بودن کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] می‌شوند. خوارج با تکیه بر آیه ۹۷ سوره آل عمران، بر این باور بوده‌اند که از آنجا که بر اساس قرآن کریم، هر کس حج نگزارد، مرتکب گناه کبیره و در نتیجه کافر شده است، پس ارتکاب گناهان کبیره، منجر به کفر می‌شود. در پاسخ به این استدلال گفته شده است که «مَنْ کَفَرَ» در آیه مذکور، کسی است که وجوب حج بر مستطیع را انکار می‌کند، نه کسی که کافر شده، چنانکه خوارج گمان کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۱۴؛ جرجانی، ج۸، ص۳۳۵.</ref> ابن حزم، ادعای خوارج در این باره را با استناد به آیات دیگری از [[قرآن کریم]] رد کرده است.<ref>ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۳، ص۲۳۵ـ۲۴۳؛ جرجانی، ج۸، ص۳۲۴ـ۳۲۵.</ref>
در آثار تفسیری، استشهاد خوارج به [[قرآن کریم]] برای اثبات عقایدشان، مورد نقد و نقض قرار گرفته است؛ از جمله ادعای کافر بودن کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] می‌شوند. خوارج با تکیه بر آیه ۹۷ سوره آل عمران، بر این باور بوده‌اند که از آنجا که بر اساس قرآن کریم، هر کس حج نگزارد، مرتکب گناه کبیره و در نتیجه کافر شده است، پس ارتکاب گناهان کبیره، منجر به کفر می‌شود. در پاسخ به این استدلال گفته شده است که «مَنْ کَفَرَ» در آیه مذکور، کسی است که وجوب حج بر مستطیع را انکار می‌کند، نه کسی که کافر شده، چنانکه خوارج گمان کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۱۴؛ جرجانی، ج۸، ص۳۳۵.</ref> ابن حزم، ادعای خوارج در این باره را با استناد به آیات دیگری از [[قرآن کریم]] رد کرده است.<ref>ابن حزم، کتاب الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ج۳، ص۲۳۵ـ۲۴۳؛ جرجانی، ج۸، ص۳۲۴ـ۳۲۵.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
این مقاله برگرفته از مدخل خوارج دانشنامه جهان اسلام است.
* ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷ق/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷م (افست، بیروت، بیتا).
* ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷ق/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷م (افست، بیروت، بی‌تا).
* ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
* ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، مصر ۱۳۱۷ـ۱۳۲۰ق (افست، بیروت، بی‌تا).
* ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶ق/۱۹۶۵ـ۱۹۶۶م، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲ق/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲م.
* ابن فورک، محمد بن حسن، مجرد مقالات الشیخ ابی‌الحسن الاشعری، تحقیق دانیال ژیماره، بیروت، ۱۹۸۷م.
* ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
* ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، قسم ۳، تحقیق عبداللّه سلوم سامرائی، در عبداللّه سلوم سامرائی، الغلو و الفرق الغالیة فی‌الحضارة الاسلامیة، بغداد ۱۹۸۸؛
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموع الفتاوی، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
* عوض ابوشباب، احمد، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، بیروت ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
* ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، تلبیس ابلیس، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
* ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، قاهره، بولاق، ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱ (چاپ افست بیروت، بیتا).
* ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، مصر، ۱۳۱۷ـ۱۳۲۰ق (افست، بیروت، بیتا).
* ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱ و ۲، تحقیق مفید محمد قمیحه، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۳م.
* ابن فورک، محمد بن حسن، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، تحقیق دانیال ژیماره، بیروت، ۱۹۸۷م.
* ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق طه محمد زینی، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، (چاپ افست بیروت، بیتا).
* ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
* ابن ماکولا، علی بن هبة الله، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب، ج۷، تحقیق نایف عباس، بیروت، محمدامین دمج، بیتا.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب.
* ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، تهران.
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الأغانی.
* ابوالنصر، عمر، الخوارج فی الاسلام، بیروت، ۱۹۴۹م.
* ابوحاتم رازی، احمد بن حمدان، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، قسم ۳، تحقیق عبداللّه سلوم سامرائی، در عبداللّه سلوم سامرائی، الغلو و الفرق الغالیة فیالحضارة الاسلامیة، بغداد، ۱۹۸۸م.
* ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیة، قاهره، ۱۹۷۱م.
* ابوشباب، احمد عوض، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، بیروت، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
* احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، دار صادر، بیتا.
* اخبار الدولة العباسیة و فیه اخبار العباس و ولده، تحقیق عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلّبی، بیروت، دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱م.
* اسفراینی، شهفور بن طاهر، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
* اسفراینی، شهفور بن طاهر، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
* اسکافی، محمد بن عبدالله، المعیار و الموازنة فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۱م.
* اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۴۱ش.
* اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۴۱ش.
* اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۳ق/۱۹۵۰ـ۱۹۵۴م.
* اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۳ق/۱۹۵۰ـ۱۹۵۴م.
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، بی‌تا.
* اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، تحقیق هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
* الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
* امین، احمد، ضحی الاسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
* بابطین، یوسف، حرکة الخوارج: نشأتها و اسبابها، تحقیق شاکر مصطفی، کویت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م.
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد ذهنی افندی، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م (چاپ افست بیروت، بیتا).
* بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الصغیر، تحقیق محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، اصول الدین، استانبول، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م (افست، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م).
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، اصول الدین، استانبول، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م (افست، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م).
* جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، تحقیق محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م (افست، قم، ۱۳۷۰ش).
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
* جعفری، یعقوب، خوارج در تاریخ، تهران، ۱۳۷۱ش.
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، بیتا.
* شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، تحقیق احمد فهمی محمد، قاهره، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ق/۱۹۴۸ـ۱۹۴۹م (افست، بیروت، بی‌تا).
* بکاری، لطیفة، حرکة الخوارج: نشأتها و تطورها الی نهایة العهد الاموی، بیروت، ۲۰۰۱م.
*‌طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، بی‌تا.
* بلاذری، احمد بن یحیی، جُمَل من انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
* طوسی، محمد بن حسن، تمهید الاصول فی علم الکلام، تحقیق عبدالمحسن مشکوة الدینی، تهران، ۱۳۶۲ش.
* بهاءالدین اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة فی معرفة الائمة، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* علامه حلّی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، ۱۴۲۷ق.
* بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
* علم‌الهدی، علی بن حسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق احمد حسینی، قم، ۱۴۱۱ق.
* تنوخی، مُحَسّن بن علی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، تحقیق عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳ق/۱۹۷۲ـ۱۹۷۳م.
* جاحظ، عمرو بن بحر، البیان و التبیین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، بیروت، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
* جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق.
* جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مصر، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹ق/۱۹۶۵ـ ۱۹۶۹م (چاپ افست بیروت، بیتا).
* جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، تحقیق محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م (افست قم، ۱۳۷۰ش).
* حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
* حمیری، نشوان بن سعید، الحور العین، تحقیق کمال مصطفی(چاپ افست تهران، ۱۹۷۲م).
* خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
* خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
* دینوری،  احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م (افست قم، ۱۳۶۸ش).
* سابعی، ناصر، الخوارج و الحقیقة الغائبة، بیروت، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
* سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل: دراسة موضوعیة مقارنة للمذاهب الاسلامیة، ج۵، قم، ۱۳۷۱ش.
* سمعانی، عبدالکریم بن محمد، شعر الخوارج، گردآوری احسان عباس، بیروت، دار الثقافة، ۱۹۷۴م.
* شلبی، احمد، موسوعة التاریخ الاسلامی و الحضارة الاسلامیة، ج۲، قاهره، ۱۹۸۲م.
* شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد سیدکیلانی، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
* شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، تحقیق احمد فهمی محمد، قاهره، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ق/۱۹۴۸ـ۱۹۴۹م (افست، بیروت، بیتا).
* شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، قم، ۱۴۱۷ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، تحقیق علی میرشریفی، قم، ۱۳۷۴ش.
* صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنَّف، تحقیق حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
* ضیف، شوقی، التطور و التجدید فی الشعر الاموی، قاهره، ۱۹۸۷م.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ، بیروت.
* عقل، ناصر بن عبدالکریم، الخوارج: اول الفرق فی تاریخ الاسلام، ریاض، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
* علامه حلّی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم، ۱۴۲۷ق.
* علی بن ابیطالب (ع)، نهج البلاغة، تحقیق محمد عبده، بیروت، بیتا.
* عوض ابوشباب، احمد، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، بیروت، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
* عینی، محمود بن احمد، عمدة القاری: شرح صحیح البخاری، تحقیق عبداللّه محمود محمد عمر، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م.
* فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق محمدعلی قاضی طباطبائی، قم، ۱۳۸۰ش.
* فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق محمدعلی قاضی طباطبائی، قم، ۱۳۸۰ش.
* محمدبن عمر فخررازی، اعتقادات فرق‌المسلمین والمشرکین، چاپ طه عبدالرؤوف سعد و مصطفی هواری، قاهره ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸؛
* فضل بن شاذان، الایضاح، تحقیق جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۶۳ش.
* محمدبن محمد مفید، اوائل‌المقالات، چاپ ابراهیم انصاری، قم ۱۴۱۳؛
* قلماوی، سهیر، ادب الخوارج فی العصر الاموی، قاهره، ۱۹۴۵م.
* محمدبن احمد مَلَطی شافعی، التنبیه والرّد علی اهل الاهواء والبدع، چاپ محمدزاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛
* کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
* محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تجریدالاعتقاد، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، ]قم[ ۱۴۰۷؛
* گولدتسیهر، ایگناتس، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، ترجمه و تعلیق محمد یوسف موسی و علی حسن عبدالقادر و عبدالعزیز عبدالحق، بغداد، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
* حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶؛
* مبرّد، محمد بن یزید، الکامل، ج۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، بیتا.
* یولیوس ولهاوزن، احزاب المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدرالاسلام: الخوارج والشیعة، ترجمه عن‌الالمانیة عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۹۷۶؛
* مرتضی عاملی، جعفر، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* مرتضی عاملی، جعفر، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، بیروت، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.
* مسعودی، علی بن حسین، التنبیه.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت.
* معروف، احمد سلیمان، قراءة جدیدة فی مواقف الخوارج و فکرهم و ادبهم، دمشق، ۱۹۸۸م.
* معروف، نایف محمود، الخوارج فی العصر الاموی: نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
* معیطه، احمد، الاسلام الخوارجی: قراءة فی الفکر و الفن و نصوص مختارة، دمشق، ۲۰۰۶م.
* مقدسی، محمدبن احمد، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، بیروت، دار صادر.
* مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، تحقیق کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹م (چاپ افست تهران، ۱۹۶۲م).
* مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، تحقیق ایمن فؤاد سید، لندن، ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵ق/۲۰۰۲ـ۲۰۰۴م.
* مَلَطی شافعی، محمد بن احمد، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۶۹.
* مَلَطی شافعی، محمد بن احمد، التنبیه والرّد علی اهل الاهواء والبدع، تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
* نجار، عامر، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، قاهره، ۱۹۸۸م.
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق (چاپ افست قم، ۱۴۰۴ق).
* نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷م.
* نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، تحقیق محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
* ولهاوزن، یولیوس، احزاب المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدر الاسلام: الخوارج والشیعة، ترجمه عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۷۶م.
* یاقوت حموی، معجم الادباء، تحقیق احسان عباس، بیروت، ۱۹۹۳م.
* یاقوت حموی، معجم البلدان، تحقیق فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳م (چاپ افست تهران، ۱۹۶۵م).
* یعقوبی، تاریخ.
{{پایان}}


* EI۲aKh, s.v. "(ites" (by G. Levi Della Vida); Toshihikodjri Izutsu, The concept of belief in Islamic theology: a semantic analysis of(m(n and Isl(m, Tokyo ۱۹۶۵;
* Martin J. McDermott, The theology of al-Shaikh al-Muf(d, Beirut ۱۹۷۸;
* Salim ibn Dhakwan, The epistle of Sa(lim ibn Dhakwa(n, [ed.] Patricia Crone and Fritz Zimmermann, Oxford ۲۰۰۱.۳)
{{پایان}}
===منابع بخش آراء و عقاید===
{{منابع}}
* ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹؛
* ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳؛
* ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۲؛
* ابن‌اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
* ابن‌بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷؛
* ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰؛
*ابن تیمیه، منهاج‌السنة النبویة، چاپ محمد رشاد سالم، ]ریاض [۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
* ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷؛
* ابن‌حجر عسقلانی، تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، چاپ محمدعلی نجار و علی‌محمد بجاوی، ]قاهره ?۱۳۸۳ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۷[؛
* ابن حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛
* ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
* ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ] ۱۹۸۲[؛
* ابن‌خلدون؛
*ابن‌شاذان، الایضاح، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۳ش؛
* ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۱ و ۲، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳؛
* ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة
* ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، ]قاهره ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷[، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛
* ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰؛
* ابن‌قدامه مقدسی، الشرح الکبیر، در ابن‌قدامه، المغنی، چاپ بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
* ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
* ابن‌ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب، ج۷، چاپ نایف عباس، بیروت: محمدامین دمج، ]بی‌تا.[؛
* ابن‌منظور، لسان العرب؛
* ابن‌ندیم (تهران)، الفهرست؛
* ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶؛
* ابوالفرج اصفهانی؛
* احمدامین، ضحی‌الاسلام، بیروت: دارالکتاب العربی، ]بی‌تا.[؛
* احمد امین، فجرالاسلام: یبحث عن الحیاة العقلیة فی صدرالاسلام الی آخرالدولة الامویة، قاهره ۱۳۷۰/۱۹۵۰؛
* احمدبن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، ]بی‌تا.[؛
* احمد سلیمان معروف، قراءة جدیدة فی مواقف الخوارج و فکرهم و ادبهم، دمشق ۱۹۸۸؛
* احمد عوض ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، بیروت ۱۴۲۶/۲۰۰۵؛
* احمد معیطه، الاسلام الخوارجی : قراءة فی الفکر و الفن و نصوص مختارة، دمشق ۲۰۰۶؛
* اخبار الدولة العباسیة و فیه اخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلّبی، بیروت: دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱؛
* الاختصاص، ]منسوب به [محمدبن محمد مفید، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت: مؤسسة‌الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
* محمدبن عبداللّه اسکافی، المعیار و الموازنة فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب (صلوات‌اللّه علیه)، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۱؛
* علی‌بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
* یوسف بابطین، حرکة الخوارج: نشأتها و اسبابها، چاپ شاکر مصطفی، ]کویت[ ۱۴۰۹/۱۹۸۸؛
* محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
* محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح‌البخاری، ]چاپ محمد ذهنی‌افندی[، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛
* عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد زاهد کوثری، ]قاهره [۱۳۶۷/۱۹۴۸؛
* آلفرد بل، الفرق الاسلامیة فی الشمال الافریقی من الفتح العربی حتی الیوم، ترجمه عن الفرنسیة عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۷؛
* بلاذری، احمد بن یحیی، جُمَل من انساب الاشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
* بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛
* علی‌بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف‌الغمّة فی معرفة الائمة، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
* ابراهیم‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ?]۱۳۸۰/ ۱۹۶۱[؛
* مُحَسّن‌بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳؛
* عبدالملک‌بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ] ۱۹۸۵[؛
* ابراهیم‌بن محمد ثقفی، الغارات، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۵ش؛
* عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ?] ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸[؛
* عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۴؛
* عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ?] ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۹[، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛
* جوادعلی، «عبداللّه‌بن سبأ»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج۶ (۱۳۷۸)؛
* اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ]بی‌تا.[، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش؛
* محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، ]بی‌تا.[؛
* عبداللّه‌بن جعفر حِمْیَری، قرب‌الاسناد، قم ۱۴۱۳؛
* خطیب بغدادی، تاریخ بغداد،‌دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ق.
* خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
* عبدالعزیز دوری، مقدمة فی تاریخ صدرالاسلام، بیروت ] ۱۹۶۱[؛
* احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش؛
* ذهبی؛
* ناصر سابعی، الخوارج و الحقیقة الغائبة، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛
* جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل: دراسة موضوعیة مقارنة للمذاهب الاسلامیة، ج۵، قم ۱۳۷۱ش؛
* سمعانی، شعرالخوارج، جمع و تقدیم احسان عباس، بیروت: دارالثقافة، ۱۹۷۴؛
* احمد شلبی، موسوعة التاریخ الاسلامی و الحضارة الاسلامیة، ج۲، قاهره ۱۹۸۲؛
* شوقی ضیف، التطور و التجدید فی الشعر الاموی، قاهره ] ۱۹۸۷[؛
* محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
* زین‌الدین‌بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
* زین‌الدین‌بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع‌الاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹؛
* محمدبن یوسف صالحی‌شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
* عبدالرزاق‌بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
* طبری، تاریخ (بیروت)؛
* محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، چاپ محمدمهدی نجف، جواد شهرستانی، و علی خراسانی‌کاظمی، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷؛
* طه حسین، الفتنة الکبری، ج۲، قاهره ] ۱۹۷۵[؛
* عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، قاهره ۱۹۸۸؛
* جعفر مرتضی عاملی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
* جعفر مرتضی عاملی، علی (ع) و الخوارج: تاریخ و دراسة، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲؛
* مرتضی عسکری، عبداللّه‌بن سبأ و اساطیر اخری، ج۲، تهران ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲؛
* عبدالرحمان‌بن احمد عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، بیروت: عالم‌الکتب، ]بی‌تا.[؛
* حسن‌بن یوسف علامه حلّی، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰ـ۱۴۲۲؛
* همو، تذکرة الفقهاء، قم ۱۴۱۴ـ؛
* علی‌بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ محمد عبده، بیروت ]بی‌تا.[؛
* عمر ابوالنصر، الخوارج فی الاسلام، بیروت ?] ۱۹۴۹[؛
* محمودبن احمد عینی، عمدة‌القاری: شرح صحیح البخاری، چاپ عبداللّه محمود محمد عمر، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱؛
* محمدبن عمر فخررازی، اعتقادات فرق‌المسلمین و المشرکین، چاپ محمد معتصم‌باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
* محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، چاپ یوسف الشیخ محمد بقاعی، بیروت ۲۰۰۵؛
* سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی، ]قاهره[ ۱۹۴۵؛
* محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، ]تلخیص[ محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش؛
* کلینی، الکافی؛
* ایگناتس گولدتسیهر، العقیدة و الشریعة فی‌الاسلام، نقله الی العربیة و علق علیه محمد یوسف موسی، علی حسن عبدالقادر، و عبدالعزیز عبدالحق، بغداد ?] ۱۳۷۸/ ۱۹۵۹[؛
* لطیفه بکّای، حرکة الخوارج: نشأتها و تطورها الی نهایة العهد الاموی (۳۷ـ۱۳۲ه )، بیروت ۲۰۰۱؛
* محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ]بی‌تا.[؛
* محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۳۳، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۳۶۸ش؛
* جعفربن حسن محقق حلّی، الرسائل التسع، چاپ رضا استادی، قم ۱۳۷۱ش؛
* همو، شرائع‌الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازی، تهران ۱۴۰۹؛
* محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ]قاهره ۱۹۷۱[؛
* محمود اسماعیل عبدالرازق، جدل حول الخوارج و قضیة التحکیم، المجلة التاریخیة المصریة، ج۲۰ (۱۹۷۳)؛
* مسعودی، التنبیه؛
* مسعودی، مروج الذهب، بیروت.
* مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام، تهران ۱۳۷۰ش؛
* محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، بیروت ۱۴۱۴الف؛
* محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴ب؛
* محمد بن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسیدالعترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش؛
* محمدبن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ؛ دار صادر، بیروت؛
* مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲؛
* احمدبن علی مَقریزی، امتاع الاسماع بماللنبی صلی‌الله‌علیه و سلم من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، چاپ محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
* احمد بن علی مقریزی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵/ ۲۰۰۲ـ۲۰۰۴؛
* محمدبن احمد مَلَطی شافعی، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، چاپ محمدزاهد کوثری، ]قاهره[ ۱۳۶۹؛
* ناصربن عبدالکریم عقل، الخوارج: اول الفرق فی تاریخ الاسلام، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
* نایف محمود معروف، الخوارج فی العصر الاموی : نشأتهم، تاریخهم، عقائدهم و ادبهم، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
* نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲؛
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴؛
* سلیم نعیمی، «ظهور الخوارج»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج۱۵ (۱۳۸۷)؛
* حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶؛
* یولیوس ولهاوزن، احزاب‌المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدر الاسلام: الخوارج و الشیعة، ترجمه عن‌الالمانیة عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۹۷۶؛
* عبدالعزیز صالح هلابی، «عبداللّه‌بن سبأ: دراسة للروایات التاریخیة عن دورة فی الفتنة»، حولیات کلیة الآداب، ج۸، رساله ۴۵ (۱۴۰۷)؛
* یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵؛
* همو، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳؛
* یعقوبی، تاریخ؛
* aKhs.v. "(ites" (by G. Levi Della Vida);djri Hichem EI۲, Dja(t, La grande discorde: religion et politique dans l'islam des origines, Paris ۱۹۸۹;
* Wilferd Madelung, Religious trends in early Islamic Iran, Albany, N.Y.۱۹۸۸;
* Henri Mass(, L'islam, Paris ۱۹۴۵;
* Reynold Alleyne Nicholson, A literary history of the Arabs, Cambridge ۱۹۷۶.۲)
{{پایان}}
{{امام علی (ع)}}
{{امام علی (ع)}}
{{فرق اسلام}}
{{فرق اسلام}}
۳۸۶

ویرایش