لیلة المبیت: تفاوت میان نسخهها
اصلاح لینک
(اصلاح لینک) |
(اصلاح لینک) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید. آنان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: [[محمد(ص)]] کجاست؟ علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند». در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، الارشاد، مؤسسة الاعلمی، ص۳۰.</ref> | علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید. آنان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] کجاست؟ علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند». در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، الارشاد، مؤسسة الاعلمی، ص۳۰.</ref> | ||
در نقل دیگری آمده است که علی (ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر [[خالد بن ولید]] را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد(ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول خدا (ص) پرداختند.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۷.</ref> | در نقل دیگری آمده است که علی (ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر [[خالد بن ولید]] را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد(ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول خدا (ص) پرداختند.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۷.</ref> |