Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
imported>S.j.mousavi جز (درج لینک زبانها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
عقبه در لغت به معنای راه دشوار در کوه است<ref>راغب، مفردات، ج۱، ص۳۴۱.</ref> در فارسی به گردنه گفته میشود.<ref> قرشی، قاموس، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۳.</ref> در مسیر بازگشت پیامبر از [[جنگ تبوک]] به سوی مدینه گردنهای قرار داشت که برخی از [[صحابه]] در آنجا قصد جان پیامبر را کردند. در برخی منابع از این افراد به اصحاب عقبه یاد شده است.<ref> مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۶؛ یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.</ref> | عقبه در لغت به معنای راه دشوار در کوه است<ref>راغب، مفردات، ج۱، ص۳۴۱.</ref> در فارسی به گردنه گفته میشود.<ref> قرشی، قاموس، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۳.</ref> در مسیر بازگشت پیامبر از [[جنگ تبوک]] به سوی مدینه گردنهای قرار داشت که برخی از [[صحابه]] در آنجا قصد جان پیامبر را کردند. در برخی منابع از این افراد به اصحاب عقبه یاد شده است.<ref> مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۶؛ یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.</ref> | ||
همچنین به گروهی از صحابه که در سالهای دوازدهم و سیزدهم [[بعثت]] در راه [[منا]] به [[مکه]] با پیامبر [[بیعت]] کردند و پیمان آنها به [[بیعت عقبه]] مشهور است، اصحاب عقبه گفته میشود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، بیروت، ج۱، ص۴۶۸؛ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۳۸.</ref> | همچنین به گروهی از صحابه که در سالهای دوازدهم و سیزدهم [[بعثت]] در راه [[منا]] به [[مکه]] با پیامبر [[بیعت]] کردند و پیمان آنها به [[بیعت عقبه]] مشهور است، اصحاب عقبه گفته میشود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، بیروت، ج۱، ص۴۶۸؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
{{ببینید|بیعت عقبه}} | {{ببینید|بیعت عقبه}} | ||
== ترور نافرجام پیامبر== | == ترور نافرجام پیامبر== | ||
در رمضان [[سال نهم قمری]]، هنگامی که پیامبر از [[غزوه تبوک]] باز میگشت؛ گروهی از صحابه بر سر راه آن حضرت در گردنه کوهی کمین کرده و تصمیم داشتند حضرت را ترور کنند، آنان میخواستند شتر پیامبر را رم دهند تا پیامبر از کوه پرتاب و کشته شود. | در رمضان [[سال نهم قمری]]، هنگامی که پیامبر از [[غزوه تبوک]] باز میگشت؛ گروهی از صحابه بر سر راه آن حضرت در گردنه کوهی کمین کرده و تصمیم داشتند حضرت را ترور کنند، آنان میخواستند شتر پیامبر را رم دهند تا پیامبر از کوه پرتاب و کشته شود. | ||
خداوند، پیامبر را از قصد آنان خبر داد و ایشان نیز تمهیدات لازم را اندیشید. پیامبر به [[حذیفه بن یمان]] و [[عمار]] دستور داد؛ یکی در جلوی ایشان و دیگری در پشت سر، راه بیفتند و از پیامبر مراقبت کنند<ref>ابن کثیر، | خداوند، پیامبر را از قصد آنان خبر داد و ایشان نیز تمهیدات لازم را اندیشید. پیامبر به [[حذیفه بن یمان]] و [[عمار]] دستور داد؛ یکی در جلوی ایشان و دیگری در پشت سر، راه بیفتند و از پیامبر مراقبت کنند<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷، ج۵، ص۱۹.</ref> و همچنین دستور داد بقیه سپاه از پایین کوه بروند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲، ج ۵، ص۷۹.</ref> سپاهیان از پایین کوه حرکت کردند اما منافقانی که قصد ترور داشتند به دامنه کوه رفتند. پیامبر صدای آنان را شنید و عصبانی شد. به حذیفه دستور داد آنان را پراکنده کند و در نتیجه آنان پراکنده شده و به صورت مخفیانه به سپاه پیوستند.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵، ج ۵، ص۲۵۶.</ref> | ||
[[اسید بن حضیر|اُسَید بن حُضَیر]] از رسول خدا اجازه خواست تا آنان را به قتل برساند<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۳.</ref> اما پیامبر با این امر مخالفت کرده و دلیل خود را چنین ذکر میکند: دوست ندارم عرب در مورد من بگوید: پس از آنکه با کمک اصحابش به پیروزیهایی دست یافت؛ شروع به کشتن اصحابش کرد.<ref>ثعلبی نیشابوری، | [[اسید بن حضیر|اُسَید بن حُضَیر]] از رسول خدا اجازه خواست تا آنان را به قتل برساند<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۳.</ref> اما پیامبر با این امر مخالفت کرده و دلیل خود را چنین ذکر میکند: دوست ندارم عرب در مورد من بگوید: پس از آنکه با کمک اصحابش به پیروزیهایی دست یافت؛ شروع به کشتن اصحابش کرد.<ref>ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۶۴؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج ۲، ص۷۱.</ref> | ||
== تعداد و اسامی== | == تعداد و اسامی== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
=== اسامی=== | === اسامی=== | ||
همچنین منابع تاریخی درباره آگاهی اصحاب پیامبر از نام آنان اختلاف دارند. برخی بر این باروند که پیامبر تنها اسامی این افراد را به [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] گفته<ref>یعقوبی، | همچنین منابع تاریخی درباره آگاهی اصحاب پیامبر از نام آنان اختلاف دارند. برخی بر این باروند که پیامبر تنها اسامی این افراد را به [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] گفته<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۶۸.</ref> اما پیامبر وی را از افشای اسامی آنان بازداشته است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref> بنا بر گزارش واقدی، پیامبر [[عمار یاسر]] را نیز از نام آنان آگاه ساخت.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.</ref> | ||
برخی احتمال دادهاند که رخدادهای سیاسی پس از پیامبر اکرم سبب شده تا برخی از این افراد حذف و افراد دیگری جایگزین آنان شوند<ref>تاریخ پیامبر اسلام، ص۵۲۳. </ref>؛ مثلا در برخی منابع از [[عبدالله بن ابی]] و ابوعامر راهب در شمار اصحاب عقبه نام برده، در حالیکه گفته شده عبدالله بن ابی در [[جنگ تبوک]] حضور نداشته و ابوعامر راهب نیز پیش از این به روم رفته بود.<ref>بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> | برخی احتمال دادهاند که رخدادهای سیاسی پس از پیامبر اکرم سبب شده تا برخی از این افراد حذف و افراد دیگری جایگزین آنان شوند<ref>تاریخ پیامبر اسلام، ص۵۲۳. </ref>؛ مثلا در برخی منابع از [[عبدالله بن ابی]] و ابوعامر راهب در شمار اصحاب عقبه نام برده، در حالیکه گفته شده عبدالله بن ابی در [[جنگ تبوک]] حضور نداشته و ابوعامر راهب نیز پیش از این به روم رفته بود.<ref>بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== آیات مرتبط== | == آیات مرتبط== | ||
برخی مفسران نزول [[آیه]] ۷۴ [[سوره توبه]] «و هَمّوا بِما لَم | برخی مفسران نزول [[آیه]] ۷۴ [[سوره توبه]] «و هَمّوا بِما لَم ینالوا»{{یادداشت| یحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ ینَالُوا ۚ وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ به خدا سوگند میخورند که (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست)نگفتهاند؛ در حالیکه قطعا سخنان کفرآمیز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان کافر شدهاند و تصمیم (به کار خطرناکی)گرفتند که به آن نرسیدند. آنان به این دلیل (از پیامبر) انتقام میگیرند که خدا و رسولش آنان را به فضل خود بینیاز ساختند.}} را در شأن اصحاب عقبه میدانند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۹.</ref> البته برخی روایات نزول این آیه را مربوط به ماجرای ترور پیامبر در [[سال دهم قمری]] و پس از [[حجة الوداع]] در [[گردنه هرشا|گردنه هَرشا]]<ref>«هرشی» مانند کسری تلفظ میشود [یعنی هاء در آن مفتوح و پایان آن الف مقصوره است] (سمهودی، خلاصة الوفاء، ج۲، ص۷۵۴).</ref> میدانند؛ که ۱۴ تن از صحابه تصمیم گرفتند پیامبر را ترور کنند.<ref>قمی، تفسیر، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | ||
[[طبرسی]] ماجرای اصحاب عقبه را در ذیل آیات ۶۴-۶۵ سوره توبه نیز آورده است.{{یادداشت| | [[طبرسی]] ماجرای اصحاب عقبه را در ذیل آیات ۶۴-۶۵ سوره توبه نیز آورده است.{{یادداشت| یحذَرُ المُنافِقونَ اَن تُنَزَّلَ عَلَیهِم سورَةٌ تُنَبِّئُهُم بِما فی قُلوبِهِم... منافقان از اینکه سورهای بر(علیه)آنان نازل شود میترسند که آنها را به آنچه که در دلهایشان دارند آگاه سازد.}}<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۰.</ref> | ||
در روایتی از [[امام صادق (ع)]] مراد از ...اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ | در روایتی از [[امام صادق(ع)]] مراد از...اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کسَبوا... اصحاب عقبه معرفی شده است.<ref>عیاشی، تفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== |