کاربر ناشناس
زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg |
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
برخی روایت کرده اند که پیامبر فرمود: «الزُّبَیْرُ ابْنُ عَمَّتِی، وَ حَوَارِییَّ مِنْ أُمَّتِی»<ref>شیبانی، مسند احمد، ۱۴۲۱ق٬ ج۲۲، ص ۲۷۲</ref>؛یعنی زبیر پسر عمه و یاورم از امت من است. | برخی روایت کرده اند که پیامبر فرمود: «الزُّبَیْرُ ابْنُ عَمَّتِی، وَ حَوَارِییَّ مِنْ أُمَّتِی»<ref>شیبانی، مسند احمد، ۱۴۲۱ق٬ ج۲۲، ص ۲۷۲</ref>؛یعنی زبیر پسر عمه و یاورم از امت من است. | ||
این روایت در منابع اولیه شیعی نقل نشده است،<ref>مدنی شیرازی، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول،۱۳۸۴ش٬ ج۷، ص ۳۴۵</ref> اما با فرض پذیرش سند روایت، تشبیه زبیر به «حواری»، به جهت یاری رساندن و کمکهای او به پیامبر(ص) بوده است.<ref>راغب أصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق٬ ص۲۶۳</ref> | این روایت در منابع اولیه شیعی نقل نشده است،<ref>مدنی شیرازی، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول،۱۳۸۴ش٬ ج۷، ص ۳۴۵</ref> اما با فرض پذیرش سند روایت، تشبیه زبیر به «حواری»، به جهت یاری رساندن و کمکهای او به پیامبر(ص) بوده است.<ref>راغب أصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق٬ ص۲۶۳</ref> | ||
او از پیامبر احادیث متعددی نقل کرده است.<ref>از جمله:شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة،۱۴۰۹ق٬ ج۲ ٬ ص۸۴ ؛ محدث نورى، مستدرك الوسائل، ۱۴۰۸ق٬ ج۲ ٬ ص۳۹۸</ref> | |||
===قبل از هجرت=== | ===قبل از هجرت=== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
===در مدینة النبی=== | ===در مدینة النبی=== | ||
از جمله گزارشهایی که در مورد زبیر نقل شده است٬ حضور او در سنگسار مردی بود که خود به زنا اقرار کرده بود. مردم به فرمان پیامبر او را برای اجرای حکم بردند٬ ولی او از حفره فرار کرد. زبیر با استخوان شتری او را زد و بر زمین افکند و مردم سنگسارش کردند. وقتی خبر به پیامبر رسید٬ فرمود چرا اجازه ندادید برود؟ او خودش اقرار کرده بود و میتوانست از اقرارش برگردد. اگر '''علی''' در کنارتان بود هرگز گمراه نمیشدید.<ref>ثقة الاسلام كلينى، الكافي، ۱۳۶۵ش٬ ج۵ ٬ ص۱۸۵</ref> | از جمله گزارشهایی که در مورد زبیر نقل شده است٬ حضور او در سنگسار مردی بود که خود به زنا اقرار کرده بود. مردم به فرمان پیامبر او را برای اجرای حکم بردند٬ ولی او از حفره فرار کرد. زبیر با استخوان شتری او را زد و بر زمین افکند و مردم سنگسارش کردند. وقتی خبر به پیامبر رسید٬ فرمود چرا اجازه ندادید برود؟ او خودش اقرار کرده بود و میتوانست از اقرارش برگردد. اگر '''علی''' در کنارتان بود هرگز گمراه نمیشدید.<ref>ثقة الاسلام كلينى، الكافي، ۱۳۶۵ش٬ ج۵ ٬ ص۱۸۵</ref> | ||
نقل شده است آیه شریفه {{متن قرآن|يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوت|سوره=نساء|آیه=۶۰}} درباره زبیر است که چون با مردی یهودی بر سر باغی اختلاف پیدا کرد٬ گفت من به داوری ابن شیبه یهودی راضی هستم اما مرد یهودی گفت من به داوری محمد راضی هستم٬ پس آیه شریفه نازل گردید و رجوع به حاکم طاغوت را تقبیح کرد.<ref>قمی٬ تقسیر القمی٬ ۱۳۶۷ش٬ ج۱ ٬ ص۱۴۲</ref> | |||
===پیمان برادری=== | ===پیمان برادری=== | ||
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَة بن سَلامَة بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> | یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَة بن سَلامَة بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۶۳: | ||
===بدگویی عمر از زبیر=== | ===بدگویی عمر از زبیر=== | ||
{{اعضای شورای شش نفره}} | {{اعضای شورای شش نفره}} | ||
رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه بود، وقتی سخن از زبیر به میان میآید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی [[شیطان]] و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> | رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه بود، وقتی سخن از زبیر به میان میآید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی [[شیطان]] و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> یا گفت: او مردى بخيل است، او را ديدم كه با همسرش بر سر يك گلوله نخ چانه مىزد! من امور مسلمين را به بخيل نمىسپارم.<ref>طبرسى، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق٬ ج۲ ٬ص۳۸۴</ref> | ||
===مشارکت در قتل عثمان=== | ===مشارکت در قتل عثمان=== | ||
خط ۶۸: | خط ۷۲: | ||
'''ابن عقده''' در ''کتاب الولایه'' زبیر را از جمله راویان حدیث غدیر ذکر کرده است. نیز نقل کرده چون علی در [[شورای شش نفره]] [[عمر بن خطاب|عمر]] آنان را قسم داد که آیا شنیده اند که رسول خدا درباره من فرمود [[حدیث غدیر|«{{عربی|مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ}}» ]]؟ زبیر و نیز بقیه سخن آن حضرت را تایید کردند.<ref>ابن عقده٬ کتاب الولایه٬ ۱۴۲۴ق٬ ص ۱۵۰ و ۱۶۴</ref> | '''ابن عقده''' در ''کتاب الولایه'' زبیر را از جمله راویان حدیث غدیر ذکر کرده است. نیز نقل کرده چون علی در [[شورای شش نفره]] [[عمر بن خطاب|عمر]] آنان را قسم داد که آیا شنیده اند که رسول خدا درباره من فرمود [[حدیث غدیر|«{{عربی|مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ}}» ]]؟ زبیر و نیز بقیه سخن آن حضرت را تایید کردند.<ref>ابن عقده٬ کتاب الولایه٬ ۱۴۲۴ق٬ ص ۱۵۰ و ۱۶۴</ref> | ||
====در کنار علی(ع)== | ====در کنار علی(ع)== | ||
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیبهای زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا(س) حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی(ع) رای داد. | زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیبهای زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا(س) حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۴۹.</ref> | ||
در کتاب سلیم آمده است که [[سلمان فارسی]] گفته است پس از جریان سقیفه حضرت امیر از انصار و مهاجرین خواست او را در طلب حقش یاری کنند و صبح دم با شمشیر برای قیام حاضر گردند و همگی پذیرفتند. لیکن در روز موعود جز چهار تن حاضر نشدند٬ من٬ ابوذر٬ مقداد و زبیر.<ref>طبرسى، الإحتجاج٬ ۱۴۰۳ق٬ ج۱ ٬ ص۸۰</ref> | |||
او در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی(ع) رای داد. | |||
===شورش بر علیه علی=== | ===شورش بر علیه علی=== | ||
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمدهایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۰.</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۷.</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.{{مدرک}} | پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمدهایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۰.</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۷.</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.{{مدرک}} | ||
خط ۸۳: | خط ۹۰: | ||
<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۴۳۰.</ref> | <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۴۳۰.</ref> | ||
زبیر پس از این دیدار نزدیک پسرش '''عبد الله''' رفت و بدو گفت من از میدان جنگ میروم چه '''علی''' امری را به یادم آورد که از آن غافل بودم.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۴۸</ref> | زبیر پس از این دیدار نزدیک پسرش '''عبد الله''' رفت و بدو گفت من از میدان جنگ میروم چه '''علی''' امری را به یادم آورد که از آن غافل بودم.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۴۸</ref> | ||
گفته شده است در این زمان زبیر میگفت وقتى آيه {{متن قرآن|وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً|سوره=انفال|آیه=۲۵}} نازل شد، همه متعجّب شديم كه چه فتنهاى فرا خواهد رسيد. و چه حادثه عجيبى رخ خواهد داد تا اين كه این فتنه را ديديم. عقبة به صهبان نیز می گوید از زبير بن عوّام شنيدم مىگفت: سالها این آيه را قرائت مى كردم امّا نمىدانستم كه من از جمله مصاديق آن هستم. <ref>حسكانى٬ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل٬ ۱۴۱۱ق٬ ج۱ ٬ ص۲۷۲</ref> | |||
==کشته شدن زبیر== | ==کشته شدن زبیر== | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۵۵: | ||
* مدنی شیرازی، على خان بن أحمد، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | * مدنی شیرازی، على خان بن أحمد، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، محقق و مصحح: داوودى، صفوان عدنان، بیروت، دار القلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، محقق و مصحح: داوودى، صفوان عدنان، بیروت، دار القلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
*قمی٬ علی بن ابراهیم٬ تقسیر القمی٬ تحقیق سید طیب جزائری٬ قم٬ دار الکتاب٬ چ۴ ٬ ۱۳۶۷ش. | |||
* طبرسى، ابو منصور احمد بن على٬ الإحتجاج، مشهد مقدس، نشر مرتضى ، ۱۴۰۳ق. | |||
*محدث نورى، میرزا حسین٬ مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام ، ۱۴۰۸ق. | |||
* حر عاملى، محمد بن حسن٬ وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام، ۱۴۰۹ق. | |||
* كلينى، محمد بن یعقوب٬ الكافي، تهران، دار الكتب الإسلامية ، ۱۳۶۵ش. | |||
* حسكانى٬ عبيد الله بن احمد٬ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل٬ تهران٬ سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى٬ چ۱ ٬ ۱۴۱۱ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۹۵: | ||
[[id:Zubair bin 'Awwam]] | [[id:Zubair bin 'Awwam]] | ||
[[Category:بدریون]] | |||
[[Category:مهاجران به مدینه]] | |||
[[Category:مهاجران به حبشه]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت الف]] | |||
[[Category:کشتگان جنگ جمل]] | |||
[[Category:اصحاب جمل]] | |||
[[Category:بدریون]] | |||
[[Category:مهاجران به مدینه]] | |||
[[Category:مهاجران به حبشه]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت الف]] | |||
[[Category:کشتگان جنگ جمل]] | |||
[[Category:اصحاب جمل]] | |||
[[Category:بدریون]] | [[Category:بدریون]] | ||
[[Category:مهاجران به مدینه]] | [[Category:مهاجران به مدینه]] |