پرش به محتوا

زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
افزون برچسب مدرک
جز (اصلاح پانویس‌ها)
جز (افزون برچسب مدرک)
خط ۲۶: خط ۲۶:


==نسب==
==نسب==
زبیر بن عوام بن خُوَیلد بن اَسَد بن عبدالعُزّی بن قُصَی بن کِلاب بن مُرَّة بن کَعب بن لُؤَی قُرَشی اَسَدی. [[کنیه]] او ابو عبدالله بود. او فرزند برادر [[خدیجه]] است. پدرش عوام (برادر خدیجه) در [[جنگ فجار]] کشته شد.<ref>ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹. </ref> مادرش [[صفیه بنت عبدالمطلب|صفیه]] دختر [[عبدالمطلب]] یعنی عمه حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) بود.<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳.</ref>
زبیر بن عوام با [[کنیه]] ابوعبدالله، برادرزاده [[خدیجه]].{{مدرک}} پدرش عوّام (برادر حضرت خدیجه) در [[جنگ فجار]] کشته شد.<ref>ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۹.</ref> مادرش [[صفیه بنت عبدالمطلب|صفیه]] دختر [[عبدالمطلب]] یعنی عمه حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) بود.<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳.</ref>


برخی [[آل زبیر]] را مصری‌تبار دانسته و انتساب ایشان به خاندان اصیل [[قریش]] را نمی‌پذیرند، این گروه به روایتی استناد می‌کنند که بر اساس آن خویلد بن اسد در سفر مصر، عوام را با خود به [[مکه]] آورد و در واقع عوام پسرخوانده اوست.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۶۷.</ref>
برخی [[آل زبیر]] را مصری‌تبار دانسته و انتساب ایشان به خاندان اصیل [[قریش]] را نمی‌پذیرند، این گروه به روایتی استناد می‌کنند که بر اساس آن خویلد بن اسد در سفر مصر، عوام را با خود به [[مکه]] آورد و در واقع عوام پسرخوانده اوست.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۶۷.</ref>


==ازدواج با دختر ابوبکر==
==ازدواج با دختر ابوبکر==
زبیر با [[اسماء دختر ابوبکر]] ازدواج کرد.<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> این ازدواج را اولین ازدواج از طریق [[متعه]] دانسته‌اند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴؛ طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴.</ref> او پس از چندی اسماء را طلاق داد.<ref> نک: ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۵۳؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، ص۱۷۳؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ص۹ و نیز ص۱۶-۱۸.</ref> گفته‌اند عبدالله پدرش را مجبور به طلاق کرد.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰</ref> برخی نیز گفته‌اند زبیر وی را به شدت زد و وی به پسرش عبدالله پناه برد و تا آخر عمر پیش وی ماند.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰</ref>
زبیر با [[اسماء دختر ابوبکر]] ازدواج کرد.<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> این ازدواج را اولین ازدواج از طریق [[متعه]] دانسته‌اند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴؛ طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴.</ref> او پس از چندی اسماء را طلاق داد.<ref> نک: ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۵۳؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، ص۱۷۳؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ص۹ و نیز ص۱۶-۱۸.</ref> گفته‌اند عبدالله پدرش را مجبور به طلاق کرد.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰.</ref> برخی نیز گفته‌اند زبیر وی را به شدت زد و وی به پسرش عبدالله پناه برد و تا آخر عمر پیش وی ماند.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰.</ref>


==اسلام زبیر==
==اسلام زبیر==
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref>مقدسی، البدءوالتاریخ، ج۵، ص۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۰؛ابن اثیر، أسدالغابة، ج۲، ص۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۱. </ref> که در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref>مقدسی، البدءوالتاریخ، ج۵، ص۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۰؛ ابن اثیر، أسدالغابة، ج۲، ص۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۱.</ref> که در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.{{منبع}}


زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref> طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۵۰؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، «جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام»، ص۱۲۳.</ref>
زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref> طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۵۰؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، «جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام»، ص۱۲۳.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
==در زمان پیامبر==
==در زمان پیامبر==
:'''قبل از هجرت'''
:'''قبل از هجرت'''
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزو [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه در آنجا به سر می‌بردند شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref>
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزء [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه در آنجا به سر می‌بردند شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref>


:'''پیمان برادری'''
:'''پیمان برادری'''
خط ۴۶: خط ۴۶:


==حضور در غزوه‎ها==
==حضور در غزوه‎ها==
حضور زبیر در [[جنگ بدر]]،<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷. </ref> [[غزوه احد|احد]] و [[فتح مکه]] گزارش شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷.</ref>
حضور زبیر در [[جنگ بدر]]،<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷.</ref> [[غزوه احد|احد]] و [[فتح مکه]] گزارش شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷.</ref>


==زبیر و خلفا==
==زبیر و خلفا==
خط ۶۲: خط ۶۲:


===مشارکت در قتل عثمان===
===مشارکت در قتل عثمان===
زبیر، در [[شورای شش نفره]] به عثمان رأی نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰/۰۰۰ درهم به وی داد<ref> ابن سعد، طبقات کبری، ج ۳ص۷۹ </ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه ج۱، ص۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف ج ۳، ص۵۶. </ref>
زبیر، در [[شورای شش نفره]] به عثمان رأی نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰/۰۰۰ درهم به وی داد<ref> ابن سعد، طبقات کبری، ج ۳ص۷۹ .</ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه ج۱، ص۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف ج ۳، ص۵۶.</ref>


==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.


پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> الجمل، مفید، ص۱۳۰ </ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۷. </ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> الجمل، مفید، ص۱۳۰ .</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۷.</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.{{مدرک}}


امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>
امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:


===نقش زبیر در جنگ جمل===
===نقش زبیر در جنگ جمل===
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،،ج۱، ص۳۶۶- ۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،،ج۱، ص۳۶۶- ۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.{{مدرک}}


:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. امام سفارش پیامبر نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. امام سفارش پیامبر نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.{{مدرک}}


سفارش این بود که: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص۱۲۳.</ref>
سفارش این بود که: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص۱۲۳.</ref>


زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۹، ص۴۳۰. </ref>
زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۹، ص۴۳۰.</ref>


==کشته شدن زبیر==
==کشته شدن زبیر==
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱. </ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴ </ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱.</ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴ .</ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>


امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص۷۸.</ref>
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص۷۸.</ref>
خط ۹۳: خط ۹۳:
[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
==ساخت مسجد و بنا بر روی قبر==
==ساخت مسجد و بنا بر روی قبر==
[[ابن جوزی]] حنبلی در تاریخ خود می‌نویسد: «در سال ۳۸۶ ه‍.ق اهالی بصره پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر [[مسجد]] و گنبد و بارگاه ساختند و اموال زیادی را وقف آنجا کردند»<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص۳۸۳.</ref> ولی [[شیخ مفید]] گمانه زنی درباره محل دفن زبیر را مستند به دلایل کافی نمی‌داند.<ref group="یادداشت">ابن کثیر در البدایة (ج ۱۱ - ص۳۱۹)می نویسد: إن أهل البصرة فی المحرم کشفوا عن قبر فرأوا رجلا طری علیه ثیابه وسیفه فظنوه الزبیر بن العوام فأخرجوه وکفنوه ودفنوه واتخذوا عند قبره مسجدا ووقف علیه أوقاف کثیرة وجعل عنده خدام وقوام وفرش وتنویر... بعد شیخ مفید ره در حاشیه کتاب الجمل خود ص۲۰۶ انتشارات مکتبة الداوری - قم - ایران می‌نویسد:أقول وإذا أوقفنا تاریخ الطبری (ج ۵ - ص۲۱۹) إن ابن جرموز طعن الزبیر من خلفه وأخذ فرسه وخاتمه وسلاحه وجاء بالسیف إلی علی(ع) وخلی عن غلامه فدفنه بوادی السباع ا ه.نعرف من هذا الرجل الطری الذی علیه ثیابه وسیفه لم یکن هو الزبیر قطعا وإنی لا أراه إلا شهیدا علی الحق والشهید یدفن بثیابه لا یغسل ولا یکفن ویتضح من ذلک أن القبر المنسوب للزبیر منشأه ذلک الظن وهو لا یغنی عن الحق شیئا.</ref>
[[ابن جوزی]] حنبلی در تاریخ خود می‌نویسد: «در سال ۳۸۶ ه‍.ق اهالی بصره پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر [[مسجد]] و گنبد و بارگاه ساختند و اموال زیادی را وقف آنجا کردند»<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص۳۸۳.</ref> ولی [[شیخ مفید]] گمانه زنی درباره محل دفن زبیر را مستند به دلایل کافی نمی‌داند.<ref group="یادداشت">ابن کثیر در البدایة (ج ۱۱ - ص۳۱۹)می نویسد: إن أهل البصرة فی المحرم کشفوا عن قبر فرأوا رجلا طری علیه ثیابه وسیفه فظنوه الزبیر بن العوام فأخرجوه وکفنوه ودفنوه واتخذوا عند قبره مسجدا ووقف علیه أوقاف کثیرة وجعل عنده خدام وقوام وفرش وتنویر.. بعد شیخ مفید ره در حاشیه کتاب الجمل خود ص۲۰۶ انتشارات مکتبة الداوری - قم - ایران می‌نویسد:أقول وإذا أوقفنا تاریخ الطبری (ج ۵ - ص۲۱۹) إن ابن جرموز طعن الزبیر من خلفه وأخذ فرسه وخاتمه وسلاحه وجاء بالسیف إلی علی(ع) وخلی عن غلامه فدفنه بوادی السباع ا ه.نعرف من هذا الرجل الطری الذی علیه ثیابه وسیفه لم یکن هو الزبیر قطعا وإنی لا أراه إلا شهیدا علی الحق والشهید یدفن بثیابه لا یغسل ولا یکفن ویتضح من ذلک أن القبر المنسوب للزبیر منشأه ذلک الظن وهو لا یغنی عن الحق شیئا.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
خط ۹۹: خط ۹۹:
{{اصلی|عبدالله بن زبیر}}
{{اصلی|عبدالله بن زبیر}}
مشهورترین فرزند زبیر عبدالله است. [[عبدالله بن زبیر]] در اوایل هجرت متولد شد و نخستین فرزند مهاجران در [[مدینه]] بود. به هنگام تولد وی مسلمانان [[تکبیر]] گفتند. این تکبیر به دلیل جایگاه و شخصیت زبیر یا عبدالله نبود بلکه به جهت شایعه قطع نسل مسلمانان مهاجر با سحر یهودیان بود.<ref>عسکری، الأوائل، ص۲۲۰.</ref>
مشهورترین فرزند زبیر عبدالله است. [[عبدالله بن زبیر]] در اوایل هجرت متولد شد و نخستین فرزند مهاجران در [[مدینه]] بود. به هنگام تولد وی مسلمانان [[تکبیر]] گفتند. این تکبیر به دلیل جایگاه و شخصیت زبیر یا عبدالله نبود بلکه به جهت شایعه قطع نسل مسلمانان مهاجر با سحر یهودیان بود.<ref>عسکری، الأوائل، ص۲۲۰.</ref>
عبدالله را اولین نوزادی دانسته‌اند که از طریق متعه متولد شد.<ref>طحاوی، شرح معانی الاثار، ج۳، ص۲۴؛ عسکری،ازدواج موقت در اسلام، ۵۲ ۵۰ ؛ العقد الفرید، ج۴، ص۱۴ </ref>
عبدالله را اولین نوزادی دانسته‌اند که از طریق متعه متولد شد.<ref>طحاوی، شرح معانی الاثار، ج۳، ص۲۴؛ عسکری،ازدواج موقت در اسلام، ۵۲ ۵۰ ؛ العقد الفرید، ج۴، ص۱۴ .</ref>


===دیگر فرزندان===
===دیگر فرزندان===
علمای [[نسب شناسی|انساب]] فرزندان زبیر به جزعبدالله را را ۱۰ پسر و ۹ دختر گزارش کرده‌اند. اسامی دیگر فرزندان زبیر به شرح زیر می‌باشد.
علمای [[نسب شناسی|انساب]] فرزندان زبیر به جزعبدالله را را ۱۰ پسر و ۹ دختر گزارش کرده‌اند. اسامی دیگر فرزندان زبیر به شرح زیر می‌باشد.{{مدرک}} بر این اساس پسران او عبارتند از: عروه، منذر، عاصم، مهاجر، خالد، عمر، [[مصعب بن زبیر|مصعب]]، حمزه، جعفر، و دختران او: خدیجه، ام حسن، عایشه، حبیبه، سوره، هند، رمله، عبیده، زینب.{{مدرک}}
 
پسران:عروه، منذر، عاصم، مهاجر، خالد، عمر، [[مصعب بن زبیر|مصعب]]، حمزه، جعفر.
 
دختران: خدیجه، ام حسن، عایشه، حبیبه، سوره، هند، رمله، عبیده، زینب.


==دارایی==
==دارایی==
خط ۱۶۲: خط ۱۵۸:
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
۳۸۸

ویرایش