پرش به محتوا

زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
| آثار =
| آثار =
}}
}}
'''زبیر بن عَوّام بن خُوَیلَد''' از [[صحابه]] [[رسول خدا(ص)]] و برادر زاده [[حضرت خدیجه]] همسر پیامبر(ص)  که در ۸ سالگی [[اسلام]] آورد و همواره در کنار پیامبر(ص) بود. پس از رحلت حضرت محمد(ص) زبیر حکم شورای [[سقیفه]]  را نپذیرفت و از خلافت [[حضرت علی(ع)]] دفاع و با [[عمر بن خطاب]] بحث‌های بسیاری کرد. او همچنین جزء اعضای ۶ نفره منتخب  [[عمر بن خطاب|خیلفه دوم]] بود که در آن شورا نیز به نفع حضرت علی(ع) رأی داد. وی در شورش و قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]] نقش مؤثری داشت، و برای خلافت حضرت علی(ع)  کوشید. اما در همان اوایل خلافت حضرت علی(ع) به همراهی [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[عایشه]] و برخی دیگر که به [[ناکثین]] شهرت یافتند، [[جنگ جمل]] را علیه حضرت علی(ع) سامان داد و در همین جنگ به قتل رسید.
'''زُبیر بن عَوّام بن خُوَیلَد''' از [[صحابه]] [[رسول خدا(ص)]] و برادر زاده [[حضرت خدیجه]] همسر پیامبر(ص)  که در ۸ یا ۱۵  سالگی [[اسلام]] آورد و همواره در کنار پیامبر بود. پس از رحلت حضرت محمد(ص)، زبیر حکم شورای [[سقیفه]]  را نپذیرفت و از خلافت [[حضرت علی(ع)]] دفاع و با [[عمر بن خطاب]] بحث‌های بسیاری کرد. او همچنین جزء اعضای ۶ نفره منتخب  [[عمر بن خطاب|خیلفه دوم]] بود که در آن شورا نیز به نفع حضرت علی(ع) رأی داد. وی در شورش و قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]] نقش مؤثری داشت و برای خلافت حضرت علی(ع)  کوشید. اما در همان اوایل خلافت حضرت علی(ع) به همراهی [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[عایشه]] و برخی دیگر که به [[ناکثین]] شهرت یافتند، [[جنگ جمل]] را علیه حضرت علی(ع) سامان داد و در همین جنگ به قتل رسید.


==نسب==
==نسب==
خط ۳۳: خط ۳۳:


==اسلام زبیر==
==اسلام زبیر==
منابع تاریخی، اسلام  زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است.<ref>مقدسی، البدءوالتاریخ، ج‏۵، ص ۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‏۲، ص ۵۱۰؛ابن اثیر، أسدالغابة، ج‏۲، ص ۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‏۲، ص ۵۱۱. </ref> در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.
منابع تاریخی، اسلام  زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref>مقدسی، البدءوالتاریخ، ج‏۵، ص ۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‏۲، ص ۵۱۰؛ابن اثیر، أسدالغابة، ج‏۲، ص ۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‏۲، ص ۵۱۱. </ref> که در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.


زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref> طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۵۰؛ابن سعد، الطبقات‏ الكبرى، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام‌آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، ص۱۲۳.</ref>
زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref> طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۵۰؛ابن سعد، الطبقات‏ الكبرى، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، ص۱۲۳.</ref>


==در زمان پیامبر==
==در زمان پیامبر==
:'''قبل از هجرت'''
:'''قبل از هجرت'''
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزو [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص ۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه، در آنجا به سر می‌بردند، شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص ۴۱۵.</ref>
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزو [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص ۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه در آنجا به سر می‌بردند شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص ۴۱۵.</ref>


:'''پیمان برادری'''
:'''پیمان برادری'''
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات ‏الکبری، ج‏۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَه بن سَلامَه بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص۴۲۳.</ref>
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات ‏الکبری، ج‏۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَة بن سَلامَة بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۲، ص۴۲۳.</ref>


==عبدالله بن زبیر==
==عبدالله بن زبیر==
در همان اوایل هجرت [[عبدالله بن زبیر]] متولد شد. وی نخستین فرزند مهاجران در [[مدینه]] بود. به هنگام تولد وی مسلمانان [[تکبیر]] گفتند. این تکبیر به دلیل جایگاه و شخصیت زبیر یا عبدالله نبود. بلکه به جهت شایعه قطع نسل مسلمانان مهاجر با سحر یهودیان بود.<ref>عسکری، الأوائل، ص ۲۲۰.</ref>
در همان اوایل هجرت [[عبدالله بن زبیر]] متولد شد. وی نخستین فرزند مهاجران در [[مدینه]] بود. به هنگام تولد وی مسلمانان [[تکبیر]] گفتند. این تکبیر به دلیل جایگاه و شخصیت زبیر یا عبدالله نبود بلکه به جهت شایعه قطع نسل مسلمانان مهاجر با سحر یهودیان بود.<ref>عسکری، الأوائل، ص ۲۲۰.</ref>


==حضور در غزوه‎ها==
==حضور در غزوه‎ها==
خط ۵۲: خط ۵۲:
==زبیر و خلفا==
==زبیر و خلفا==
===مخالفت با خلافت ابوبکر===
===مخالفت با خلافت ابوبکر===
پس از رحلت پیامبر(ص) زبیر جزء مخالفین [[سقیفه]] بود و هنگامی که مهاجمین به خانه حضرت علی(ع) حمله کردند، زبیر شمیشیر کشیده و به آنان حمله کرد و گفت:
پس از رحلت پیامبر(ص)، زبیر جزء مخالفین [[سقیفه]] بود و هنگامی که مهاجمین به خانه حضرت علی(ع) حمله کردند، زبیر شمیشیر کشیده و به آنان حمله کرد و گفت:
::یا معشر بنی عبدالمطلب ایفعل هذا بعلی و انتم احیاء»‌ ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود.
::{{عربی|یا مَعشَرَ بَنی عَبدِالمُطلّب، أ یُفعَلُ هذا بِعَلی وَ اَنتُم أحیاء؟|ترجمه=ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟}}


سپس شمشیر کشید و به آنان حمله کرد. [[خالد بن ولید]] از پشت سنگی به وی زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. [[عمر بن خطاب|عمر]] شمشیر را برداشت و شکست.<ref> الاختصاص، ص۱۸۶؛ الامامه والسیاسه، ج ۱، ص ۲۸.</ref>
سپس شمشیر کشید و به آنان حمله کرد. [[خالد بن ولید]] از پشت سنگی به وی زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. [[عمر بن خطاب|عمر]] شمشیر را برداشت و شکست.<ref> الاختصاص، ص۱۸۶؛ الامامه والسیاسه، ج ۱، ص ۲۸.</ref>


زبیر داماد ابابکر یعنی  همسر [[اسماء دختر ابوبكر|اسماء]] است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص ۱۷۸۱.</ref> وی اسماء را طلاق داده و گویند این طلاق با اصرار فرزندش عبدالله بوده‌است.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۳.</ref>
زبیر داماد ابابکر یعنی  همسر [[اسماء دختر ابوبكر|اسماء]] است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص ۱۷۸۱.</ref> وی اسماء را [[طلاق]] داده و گویند این طلاق با اصرار فرزندش عبدالله بوده است.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۳.</ref>


===بدگویی عمر از زبیر===
===بدگویی عمر از زبیر===
رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه  بود، وقتی سخن از زبیر به میان می‌آید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی شیطان و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref> یعقوبی، ج۲، ص۱۵۸ .</ref>
رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه  بود، وقتی سخن از زبیر به میان می‌آید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی [[شیطان]] و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref> یعقوبی، ج۲، ص۱۵۸ .</ref>


===مشارکت در قتل عثمان===
===مشارکت در قتل عثمان===
در [[شورای شش نفره]] زبیر به عثمان رای نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰۰۰۰ درهم جایزه به وی داد<ref> ابن سعد، طبقات کبری، ج ۳ص۷۹ </ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه ج۱، ص ۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف ج ۳، ص ۵۶. </ref>
در [[شورای شش نفره]] زبیر به عثمان رأی نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰/۰۰۰ درهم به وی داد<ref> ابن سعد، طبقات کبری، ج ۳ص۷۹ </ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه ج۱، ص ۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف ج ۳، ص ۵۶. </ref>


==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
رابطه زبیر با حضرت علی(ع) داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج‏۴، ص ۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج‏۱، ص ۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج‏۴، ص ۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج‏۱، ص ۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.


پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> الجمل، مفید، ص ۱۳۰ </ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت مهاجران را تضمین کرد.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۷. </ref>
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> الجمل، مفید، ص ۱۳۰ </ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۷. </ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.
 
اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید، [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.


امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>
امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>
خط ۷۷: خط ۷۵:


===نقش زبیر در جنگ جمل===
===نقش زبیر در جنگ جمل===
زبیر را می‌توان یکی از اضلاع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار داده و [[مثله]] کردند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،،ج۱، ص۳۶۶- ۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار داده و [[مثله]] کردند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،،ج۱، ص۳۶۶- ۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.


:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. حضرت علی(ع)، سفارش پیامبر(ع) نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. امام سفارش پیامبر نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.


سفارش این بود که: پیامبر(ع) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص ۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص ۱۲۳.</ref>
سفارش این بود که: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص ۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص ۱۲۳.</ref>


زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۹، ص ۴۳۰. </ref>
زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۹، ص ۴۳۰. </ref>


==کشته شدن زبیر==
==کشته شدن زبیر==
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱. </ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم را به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴ </ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱. </ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴ </ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>


امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص ۷۸.</ref>
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص ۷۸.</ref>
خط ۹۶: خط ۹۴:
[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
==ساخت مسجد و بنا بر روی قبر==
==ساخت مسجد و بنا بر روی قبر==
[[ابن جوزی]] حنبلی در تاریخ خود می‌نویسد: «در سال ۳۸۶ ه‍.ق اهالی بصره پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر [[مسجد]] و گنبد و بارگاه ساختند و اموال زیادی را وقف آنجا کردند»<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴،  ص۳۸۳.</ref>
[[ابن جوزی]] حنبلی در تاریخ خود می‌نویسد: «در سال ۳۸۶ ه‍.ق اهالی بصره پس از وقوع اتفاقاتی، بر روی قبر زبیر [[مسجد]] و گنبد و بارگاه ساختند و اموال زیادی را وقف آنجا کردند»<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج ۱۴،  ص۳۸۳.</ref> ولی [[شیخ مفید]] گمانه زنی درباره محل دفن زبیر را مستند به دلایل کافی نمی‌داند.<ref group="یادداشت">ابن کثیر در البدایة ( ج 11 - ص 319 )می نویسد: إن أهل البصرة في المحرم كشفوا عن قبر فرأوا رجلا طري عليه ثيابه وسيفه فظنوه الزبير بن العوام فأخرجوه وكفنوه ودفنوه واتخذوا عند قبره مسجدا ووقف عليه أوقاف كثيرة وجعل عنده خدام وقوام وفرش وتنوير ... بعد شیخ مفید ره در حاشیه کتاب الجمل خود ص206 انتشارات مكتبة الداوري - قم - ايران می نویسد:أقول وإذا أوقفنا تاريخ الطبري ( ج 5 - ص 219 ) إن ابن جرموز طعن الزبير من خلفه وأخذ فرسه وخاتمه وسلاحه وجاء بالسيف إلى علي ( ع ) وخلى عن غلامه فدفنه بوادي السباع ا ه‍ .نعرف من هذا الرجل الطري الذي عليه ثيابه وسيفه لم يكن هو الزبير قطعا وإني لا أراه إلا شهيدا على الحق والشهيد يدفن بثيابه لا يغسل ولا يكفن ويتضح من ذلك أن القبر المنسوب للزبير منشأه ذلك الظن وهو لا يغني عن الحق شيئا.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۴:


==دارایی==
==دارایی==
زبیر در دوران خلفای ثلاثه دارایی زیادی جمع‌آوری کرد. گفته‌اند وی پس از خود یازده خانه در [[مدینه]]، دو خانه در [[بصره]]،  یک خانه در [[کوفه]] و یک خانه در [[مصر]] به ارث گذاشت.
زبیر در دوران خلفای سه گانه دارایی زیادی جمع‌آوری کرد. گفته‌اند وی پس از خود یازده خانه در [[مدینه]]، دو خانه در [[بصره]]،  یک خانه در [[کوفه]] و یک خانه در [[مصر]] به ارث گذاشت.<ref>صحیح بخاری، ج۴؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص۷۱۷.</ref> نیز دارایی وی را پس از مرگش، هزار دینار، هزار اسب، هزار کنیز و غلام ذکر کرده‌اند.<ref>المسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۳۳.</ref>
<ref>صحیح بخاری، ج۴؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص۷۱۷.</ref>
 
نیز دارایی وی را پس از مرگش، هزار دینار، هزار اسب، هزار کنیز و غلام ذکر کرده‌اند.<ref>المسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۳۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز|۳}}
{{پانویس2}}


==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع}}
{{منابع}}
*ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبه آبه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
*ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبه آبه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
*ابن ابی شیبه، المصنف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
*ابن ابی شیبه، المصنف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
خط ۱۴۴: خط ۱۳۹:
{{یاران امام علی}}
{{یاران امام علی}}
{{پیامبر اسلام}}
{{پیامبر اسلام}}


[[ar:الزبير بن العوام]]
[[ar:الزبير بن العوام]]
کاربر ناشناس