محمد بن ابیبکر: تفاوت میان نسخهها
جز
←مکاتبات او و امام علی(ع): اضافه کردن الگوی نیازمند منبع برای برخی گزاره ها
Seyedkarimi (بحث | مشارکتها) |
Seyedkarimi (بحث | مشارکتها) جز (←مکاتبات او و امام علی(ع): اضافه کردن الگوی نیازمند منبع برای برخی گزاره ها) |
||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
==مکاتبات او و امام علی(ع)== | ==مکاتبات او و امام علی(ع)== | ||
در دوره حکومت محمد بر مصر چندین مکاتبه میان او و [[امام علی(ع)]] انجام شد که دو فقره از نامههای آن حضرت به محمد، در [[نهج البلاغه]] آمده<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷ و ۳۴.</ref> و بقیه در کتب تاریخی و فقهی ذکر شده است. این نامهها در موضوعات گوناگونی همچون توصیههای اخلاقی و اجتماعی، مسائل [[فقه|فقهی]] و حقوقی و نیز مسائل سیاسی است. بافت اجتماعی مصر بهگونهای بود که فرقههای مختلف مذهبی با مسلمانان درآمیخته بودند و در برخی موارد در روابط اجتماعی آنان با یکدیگر مشکلاتی بروز میکرد و محمد مجبور بود برای حل آنها به امام متوسل گردد. | در دوره حکومت محمد بر مصر چندین مکاتبه میان او و [[امام علی(ع)]] انجام شد که دو فقره از نامههای آن حضرت به محمد، در [[نهج البلاغه]] آمده<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷ و ۳۴.</ref> و بقیه در کتب تاریخی و فقهی ذکر شده است.{{مدرک}} این نامهها در موضوعات گوناگونی همچون توصیههای اخلاقی و اجتماعی، مسائل [[فقه|فقهی]] و حقوقی و نیز مسائل سیاسی است.{{مدرک}} بافت اجتماعی مصر بهگونهای بود که فرقههای مختلف مذهبی با مسلمانان درآمیخته بودند و در برخی موارد در روابط اجتماعی آنان با یکدیگر مشکلاتی بروز میکرد و محمد مجبور بود برای حل آنها به امام متوسل گردد.{{مدرک}} | ||
همچنین سوالات فقهی و شرعی محمد در مصر باعث شد که وی طی نامه دیگری از امام در خصوص مسائل کلی [[قضاوت]]، [[حلال]] و [[حرام]]، سنتها و... راهنمایی بخواهد.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> امام علی از این درخواست محمد به شگفت آمد و خوشحال شد و نامه مفصلی در جواب وی نوشت.<ref>ثقفی، الغارات، ج ۱، ص۲۲۸؛ شوشتری، نهج الصباغه، ج ۱۴، ص۴۶۰-۴۵۳.</ref> | همچنین سوالات فقهی و شرعی محمد در مصر باعث شد که وی طی نامه دیگری از امام در خصوص مسائل کلی [[قضاوت]]، [[حلال]] و [[حرام]]، سنتها و... راهنمایی بخواهد.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> امام علی از این درخواست محمد به شگفت آمد و خوشحال شد و نامه مفصلی در جواب وی نوشت.<ref>ثقفی، الغارات، ج ۱، ص۲۲۸؛ شوشتری، نهج الصباغه، ج ۱۴، ص۴۶۰-۴۵۳.</ref> |