Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۷۸۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''واقعه مدرسه فیضیه''' حادثهای است که در دوره پهلوی در [[مدرسه فیضیه]] [[قم]] رخ داد و عوامل | '''واقعه مدرسه فیضیه''' حادثهای است که در دوره پهلوی در [[مدرسه فیضیه]] [[قم]] رخ داد و عوامل حکومت شاه با برهم زدن مراسم [[سوگواری]] [[شهادت]] [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق علیهاسلام]] در [[نوروز]] [[۱۳۴۲ش]] مصادف با ([[۲۵ شوال]] [[۱۳۸۲ق]]) به ضرب و شتم طلاب و مردم پرداختند. این واقعه، سرآغاز نهضت اسلامی بود که به پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و تشکیل [[جمهوری اسلامی ایران]] انجامید. | ||
==پیشینه و زمینههای واقعه== | ==پیشینه و زمینههای واقعه== | ||
پس از درگذشت [[ | پس از درگذشت [[آیتالله بروجردی]] زعیم [[حوزه علمیه]] و [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]]، در سال ۱۳۴۰ش، روند مبارزات حوزویان و مردم با طاغوت و [[حکومت پهلوی]]، وارد دوره جدیدی شد و شکل علنی یافت. | ||
«لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی»، «حق رأی زنان»، «قسم به کتاب آسمانی به جای قرآن» و «رفراندم انقلاب سفید شاه» از مواردی بود که هر کدام به دلایل و انگیزههایی اعتراض [[روحانیت]] و در رأس ایشان، [[امام خمینی|آیت الله سید روح الله خمینی]] را که اکنون شخصیت طراز اول حوزه به شمار میرفت فراهم آورد. | «لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی»، «حق رأی زنان»، «قسم به کتاب آسمانی به جای قرآن» و «رفراندم انقلاب سفید شاه» از مواردی بود که هر کدام به دلایل و انگیزههایی اعتراض [[روحانیت]] و در رأس ایشان، [[امام خمینی|آیت الله سید روح الله خمینی]] را که اکنون شخصیت طراز اول حوزه به شمار میرفت فراهم آورد. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
دو روز بعد در [[۶ بهمن]] ۱۳۴۱ش «لوایح ششگانه» شاه با حمایت «کندی»، رئیس جمهور اسبق آمریکا به «تصویب ملّی» گذاشته شد که به آتش اعتراضها و انتقادات، دامن زد. | دو روز بعد در [[۶ بهمن]] ۱۳۴۱ش «لوایح ششگانه» شاه با حمایت «کندی»، رئیس جمهور اسبق آمریکا به «تصویب ملّی» گذاشته شد که به آتش اعتراضها و انتقادات، دامن زد. | ||
شاه در اقدام بعدی [[پنجشنبه]] [[۲۳ اسفند]] | شاه در اقدام بعدی [[پنجشنبه]] [[۲۳ اسفند]] ۱۳۴۱ش طی سخنانی در «پایگاه وحدتی» [[دزفول]]، از مراجع و روحانیون به زشتی یاد کرد و وعده داد اعتراضات را سرکوب خواهد کرد. آیت الله خمینی نیز متقابلاً با ارسال نامهها و پیامهایی به مراجع، علما و متدینین، [[جشن عید نوروز]] ۱۳۴۲را تحریم کرده و نوشت:«هدف اجانب، قرآن و روحانیت است. دستهای ناپاک اجانب با دست این قبیل دولتها قصد دارد قرآن را از میان بردارد، روحانیت را پایمال کند.... من این عید را برای جامعه مسلمین، عزا اعلام میکنم تا مسلمین را از خطرهایی که برای [[قرآن]] و مملکت قرآن در پیش است آگاه کنم.»<ref>صحیفه امام خمینی (ره)، ج۱، ص۱۵۳ و ۱۵۴</ref> | ||
شاه برای سرکوب اعتراضات و مخالفت با عزا شدن [[نوروز|عید باستانی نوروز]]، سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران و نجم الدین بدرهای را مأمور کرد با نیروهای خود روانه قم شوند. | شاه برای سرکوب اعتراضات و مخالفت با عزا شدن [[نوروز|عید باستانی نوروز]]، سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران و نجم الدین بدرهای را مأمور کرد با نیروهای خود روانه قم شوند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در میان این زد و خوردها، طلاب، آیت الله گلپایگانی و آقای انصاری را به اتاق دوم سمت شرقی مدرس میبرند. کماندوها در و پنجره اتاق را در هم شکسته و وارد اتاق شدند.<ref> نهضت روحانیون ایران، ج ۳، ص۲۶۵ و ۲۶۶، از فیضیه ۴۲ تا فیضیه ۵۷، ص۷۸ و ۷۹ و خورشید آسمان فقاهت و مرجعیت، ص۸۵.</ref> در این درگیری حجتالاسلام علوی، داماد آیتالله گلپایگانی سخت مجروح شد و در بیمارستان بستری گردید همچنین حاج آقا علی صافی گلپایگانی (۱۳۸۸ش) مصدوم شد. پس از خروج آیت اللّه گلپایگانی و مردم و روحانیون از مدرسه فیضیه، آقای انصاری هم از طریق رودخانه (مسیل) متواری شد و تا ۴۰ روز مخفیانه زندگی میکرد.<ref>ناصرالدین انصاری، ستارگان حرم، ج، ۸، ص، ۱۴۱ </ref> | در میان این زد و خوردها، طلاب، آیت الله گلپایگانی و آقای انصاری را به اتاق دوم سمت شرقی مدرس میبرند. کماندوها در و پنجره اتاق را در هم شکسته و وارد اتاق شدند.<ref> نهضت روحانیون ایران، ج ۳، ص۲۶۵ و ۲۶۶، از فیضیه ۴۲ تا فیضیه ۵۷، ص۷۸ و ۷۹ و خورشید آسمان فقاهت و مرجعیت، ص۸۵.</ref> در این درگیری حجتالاسلام علوی، داماد آیتالله گلپایگانی سخت مجروح شد و در بیمارستان بستری گردید همچنین حاج آقا علی صافی گلپایگانی (۱۳۸۸ش) مصدوم شد. پس از خروج آیت اللّه گلپایگانی و مردم و روحانیون از مدرسه فیضیه، آقای انصاری هم از طریق رودخانه (مسیل) متواری شد و تا ۴۰ روز مخفیانه زندگی میکرد.<ref>ناصرالدین انصاری، ستارگان حرم، ج، ۸، ص، ۱۴۱ </ref> | ||
[[ | [[آیتالله گلپایگانی]] بعدها درباره آن روز چنین نوشت: «... حادثه فجیعه مدرسه فیضیه که در مجلسی که از جانب حقیر به منظور عزاداری تشکیل شده بود پیش آمد کرد و خود به چشم خود دیدم که مأمورین جنایتکار بیجهت به طلاب و علماء و مسلمانان بیدفاع که از نقاط مختلفه آمده بودند حمله برده و آن اعمال وحشیانه را مرتکب شدند...»<ref>زندگی نامه آیت الله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد؛ ص۱۸۴.</ref> | ||
==فردای واقعه== | ==فردای واقعه== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==واکنشها== | ==واکنشها== | ||
فاجعه هجوم به [[مدرسه فیضیه]] به دست عوامل | فاجعه هجوم به [[مدرسه فیضیه]] به دست عوامل شاهنشاهی نقش مهمی در افشای ماهیت حکومت پهلوی و شکلگیری نهضت اسلامی به رهبری حضرت [[امام خمینی]] داشت. در پی هتک حرمت مراسم سوگواری [[امام صادق علیهالسلام]]، سربازان [[امام زمان(عج)]] و مدرسه مبارکه فیضیه، مراجع بزرگ شیعه از داخل و خارج کشور برای امام خمینی پیام تسلیت فرستادند و م شاه و دستاندرکاران آن جنایت را محکوم کردند. در منبرها و مجالس نیز تا نام فیضیه برده میشد صدای شیون و گریه مستمعین بلند میشد. مردم عزادار فیضیه شدند. بازارها را بستند و به سوگ و عزا نشستند. امام خمینی در همین زمینه پیامی خطاب به علمای تهران، صادر کرد و از پیامدهای این فاجعه خبر داد. <ref group="یادداشت"> إِنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ...حمله کماندوها و مأمورین انتظامی دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانی پاسبانها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد. با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبی حمله کردند، و اینها به ملت مسلمان خود و روحانیون و طلاب بیپناه. در روز وفات امام صادق- علیهالسلام- با شعار «جاوید شاه» به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانی و روحانی آن بزرگوار حمله ناگهانی کردند؛ و در ظرف یکی دو ساعت تمام مدرسه فیضیه، دانشگاه امام زمان صلوات اللَّه و سلامه علیه را با وضع فجیعی، در محضر قریب بیست هزار مسلمان، غارت نمودند؛ و دربهای تمام حجرات و شیشهها را شکستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت بامها به زمین افکندند. دستها و سرها شکسته شد. عمامه طلاب و ساداتِ ذریه پیغمبر را جمع نموده آتش زدند؛ بچههای شانزده- هفده ساله را از پشت بام پرت کردند؛ کتابها و قرآنها را- چنانکه گفته شده- پاره کردند. اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبی تأمین جانی ندارند. اطراف منازل علما و مراجع محصور کارآگاه و گاهی کماندو و مأمورین شهربانی است. مأمورین تهدید میکنند که سایر مدارس را نیز به صورت فیضیه درمیآوریم. طلاب محترم از ترس مأمورین لباسهای روحانیت را تبدیل نمودهاند. دستور دادهاند که طلاب را به اتوبوس و تاکسی سوار نکنند. در مجامع عمومی مأمورین به روحانیون- عموماً- و به بعضی افراد- به اسم- ناسزا میگویند و فحشهای بسیار رکیک میدهند </ref> | ||
در پی این ماجرا دولت وقت شاهنشاهی، [[یکشنبه]] [[۱ اردیبهشت]] ۱۳۴۲ فرمان اعزام اجباری روحانیان به سربازی را اعلام کرد. | در پی این ماجرا دولت وقت شاهنشاهی، [[یکشنبه]] [[۱ اردیبهشت]] ۱۳۴۲ فرمان اعزام اجباری روحانیان به سربازی را اعلام کرد. |