کتاب سلیم بن قیس هلالی: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح لینک سبز
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح متن و ارجاعات) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح لینک سبز) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
سُلَیم بن قیس هلالی، بر اساس آنچه در مقدمه کتاب منسوب به وی آمده، دو سال قبل از [[هجرت پیامبر|هجرت]] به دنیا آمده، هنگام رحلت پیامبر(ص) دوازده ساله بوده، در شانزده سالگی وارد [[مدینه]] شد و در سال ۷۶ق در ۷۸ سالگی در شهر نوبندگان فارس درگذشت و در همان جا بهخاک سپرده شد.<ref>هلالی، اسرار آل محمد، ۱۴۱۶ق، ص۱۷ به بعد.</ref> | سُلَیم بن قیس هلالی، بر اساس آنچه در مقدمه کتاب منسوب به وی آمده، دو سال قبل از [[هجرت پیامبر|هجرت]] به دنیا آمده، هنگام رحلت پیامبر(ص) دوازده ساله بوده، در شانزده سالگی وارد [[مدینه]] شد و در سال ۷۶ق در ۷۸ سالگی در شهر نوبندگان فارس درگذشت و در همان جا بهخاک سپرده شد.<ref>هلالی، اسرار آل محمد، ۱۴۱۶ق، ص۱۷ به بعد.</ref> | ||
در کتاب [[رجال برقی]]، از آثار مشهور [[رجال|رجالی]] شیعه در قرن سوم هجری، نام سلیم بن قیس هلالی، در میان اصحاب پنج امام اول شیعه ذکر شده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۴.</ref> همچنین نام وی در رجال برقی بهعنوان یکی از ۹۰ تن از اصحاب امام علی(ع) آمده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۳۹.</ref> برقی همچنین ۱۱ تن از اصحاب امام حسن(ع) را ذکر کرده که یکی از آنها سلیم بوده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۵۸.</ref> نام سلیم همچنین در میان ۱۴ تن از یاران امام حسین(ع) آمده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۱.</ref> برقی همچنین در میان ۳۳ تن از اصحاب امام سجاد(ع)، از فردی بهنام ابوصادق نام برده که بهگفته محقق کتاب، حیدر محمدعلی بغدادی، همان سلیم بن قیس هلالی است که کنیهاش ابوصادق بوده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۴.</ref> | در کتاب [[رجال البرقی (کتاب)|رجال برقی]]، از آثار مشهور [[علم رجال|رجالی]] شیعه در قرن سوم هجری، نام سلیم بن قیس هلالی، در میان اصحاب پنج امام اول شیعه ذکر شده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۴.</ref> همچنین نام وی در رجال برقی بهعنوان یکی از ۹۰ تن از اصحاب امام علی(ع) آمده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۳۹.</ref> برقی همچنین ۱۱ تن از اصحاب امام حسن(ع) را ذکر کرده که یکی از آنها سلیم بوده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۵۸.</ref> نام سلیم همچنین در میان ۱۴ تن از یاران امام حسین(ع) آمده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۱.</ref> برقی همچنین در میان ۳۳ تن از اصحاب امام سجاد(ع)، از فردی بهنام ابوصادق نام برده که بهگفته محقق کتاب، حیدر محمدعلی بغدادی، همان سلیم بن قیس هلالی است که کنیهاش ابوصادق بوده است.<ref>برقی، رجال البرقی، ۱۴۳۳ق، ص۶۴.</ref> | ||
== محتوا== | == محتوا== | ||
کتاب سلیم حاوی ۴۸ روایت عموماً مفصل است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> محتوای کتاب سلیم، شرح وقایع پس از رحلت پیامبر، دوران خلافت امام علی، فضایل امام علی و اهلبیت، و نیز پیشبینی برخی حوادث قرن اول هجری است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> | کتاب سلیم حاوی ۴۸ روایت عموماً مفصل است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> محتوای کتاب سلیم، شرح وقایع پس از رحلت پیامبر، دوران خلافت امام علی، فضایل امام علی و اهلبیت، و نیز پیشبینی برخی حوادث قرن اول هجری است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> | ||
گفته شده که بیشتر احادیث کتاب، از [[امام علی(ع)]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد بن اسود]] و [[ابوذر غفاری]] نقل شده است،<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> با این حال روایاتی نیز از [[امام حسن(ع)]]، [[امام حسین(ع)]]، [[امام سجاد(ع)]]، [[عمار بن یاسر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عبدالله بن جعفر]] و [[محمد بن ابوبکر]] در کتاب نقل شده است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> | گفته شده که بیشتر احادیث کتاب، از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد بن عمرو|مقداد بن اسود]] و [[ابوذر غفاری]] نقل شده است،<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> با این حال روایاتی نیز از [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]]، [[عمار یاسر|عمار بن یاسر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب|عبدالله بن جعفر]] و [[محمد بن ابیبکر|محمد بن ابوبکر]] در کتاب نقل شده است.<ref>عمادی حائری، «سلیم بن قیس هلالی»، ص۴۶۵.</ref> | ||
بر اساس گزارش محمدتقی سبحانی، فقیه و متکلم شیعه، مهمترین موضوعات مطرحشده در کتاب سلیم بن قیس عبارتند از: | بر اساس گزارش محمدتقی سبحانی، فقیه و متکلم شیعه، مهمترین موضوعات مطرحشده در کتاب سلیم بن قیس عبارتند از: | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
===تأیید اعتبار کتاب=== | ===تأیید اعتبار کتاب=== | ||
محمد بن ابراهیم نعمانی، [[تفسیر|مفسر]] و [[حدیث|محدث]] شیعه قرن چهارم هجری، در [[کتاب الغیبه]]، کتاب سلیم را از ارزشمندترین کتابهای حدیثی در میان همه عالمان و راویان شیعه خوانده و آن را مورد اعتماد شیعیان دانسته است.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۴۳۲ق، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> | محمد بن ابراهیم نعمانی، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[حدیث|محدث]] شیعه قرن چهارم هجری، در [[کتاب الغیبة (نعمانی)|کتاب الغیبه]]، کتاب سلیم را از ارزشمندترین کتابهای حدیثی در میان همه عالمان و راویان شیعه خوانده و آن را مورد اعتماد شیعیان دانسته است.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۴۳۲ق، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> | ||
[[ابنندیم]]، کتابشناس و فهرستنگار سده چهارم هجری نیز، کتاب سلیم را اولین کتاب نوشته شده در میان شیعیان خوانده است.<ref>ابنندیم، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۷۱.</ref> [[میر حامد حسین]]، نویسنده کتاب عبقات الأنوار نیز کتاب سلیم را قدیمیتر و فضیلتمندتر از همه کتابهای شیعه دانسته است.<ref>کنتوری، عبقات الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> | [[ابنندیم]]، کتابشناس و فهرستنگار سده چهارم هجری نیز، کتاب سلیم را اولین کتاب نوشته شده در میان شیعیان خوانده است.<ref>ابنندیم، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۷۱.</ref> [[میر حامدحسین هندی|میر حامد حسین]]، نویسنده کتاب عبقات الأنوار نیز کتاب سلیم را قدیمیتر و فضیلتمندتر از همه کتابهای شیعه دانسته است.<ref>کنتوری، عبقات الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> | ||
[[محمدباقر خوانساری]]، نویسنده کتاب [[روضات الجنات]] نیز کتاب سلیم را اولین کتاب تدوین و جمعآوری حدیث در میان مسلمانان خوانده<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۶۷.</ref> و [[محدث قمی]] هم آن را اولین کتاب شیعیان و اثری مشهور میان محدثان دانسته است.<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۹۷ق، ج۳، ص۲۹۳.</ref> | [[سید محمدباقر خوانساری|محمدباقر خوانساری]]، نویسنده کتاب [[روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات (کتاب)|روضات الجنات]] نیز کتاب سلیم را اولین کتاب تدوین و جمعآوری حدیث در میان مسلمانان خوانده<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۶۷.</ref> و [[شیخ عباس قمی|محدث قمی]] هم آن را اولین کتاب شیعیان و اثری مشهور میان محدثان دانسته است.<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۹۷ق، ج۳، ص۲۹۳.</ref> | ||
=== جعلی خواندن کتاب === | === جعلی خواندن کتاب === | ||
[[احمد بن حسین غضائری|ابنغضائری]]، از رجالشناسان شیعه در قرن پنجم هجری، در [[رجال ابن غضائری (کتاب)|کتاب رجال]] خود، اثر منسوب به سلیم بن قیس را جعلی دانسته، انتساب آن به سلیم را زیر سؤال برده و گفته که این کتاب را أبان بن ابیعیاش جعل کرده و به سلیم نسبت داده است.<ref>ابنغضائری، الرجال لابن الغضائری، ۱۴۲۲ق، ص۳۶.</ref> [[ابنداوود حلی]] نیز در کتاب [[رجال | [[احمد بن حسین غضائری|ابنغضائری]]، از رجالشناسان شیعه در قرن پنجم هجری، در [[رجال ابن غضائری (کتاب)|کتاب رجال]] خود، اثر منسوب به سلیم بن قیس را جعلی دانسته، انتساب آن به سلیم را زیر سؤال برده و گفته که این کتاب را أبان بن ابیعیاش جعل کرده و به سلیم نسبت داده است.<ref>ابنغضائری، الرجال لابن الغضائری، ۱۴۲۲ق، ص۳۶.</ref> [[حسن بن داوود حلی|ابنداوود حلی]] نیز در کتاب [[رجال ابن داوود (کتاب)|رجال]] خویش کتاب سلیم را [[حدیث موضوع|جعلی]] دانسته است.<ref>ابنداود، کتاب الرجال، ۱۳۹۲ق، ص۴۶۰.</ref> | ||
[[شهید ثانی]]، فقیه شیعه قرن دهم نیز در حاشیه بر کتاب [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال (کتاب)|خلاصة الاقوال]] علامه حلی، با اشاره به حدیثی در کتاب سلیم که بر اساس آن، [[محمد بن ابوبکر]] پدرش را در هنگام مرگ موعظه میکند، این روایت را یکی از شواهد جعلی بودن کتاب خوانده است؛ چرا که محمد بن ابوبکر همزمان با [[حجة الوداع]] در سال دهم هجری متولد شده و با توجه به آنکه ابوبکر در سال ۱۳ هجری درگذشته است، بنابراین شهید ثانی بر آن است که فرزند او محمد بن ابوبکر نمیتواند پدرش را موعظه کرده باشد.<ref>شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۹۲-۹۹۳.</ref> شهید ثانی در نهایت با تکیه بر ضعف سند، به دلیل حضور [[ابراهیم بن عمر صنعانی]] و [[أبان بن ابیعیاش]] در میان راویان، به رد کتاب پرداخته، و معتقد است که حداکثر چیزی که میتوان پذیرفت آن است که مطالب نادرست کتاب باید جدا شود و بقیه مطالب نه رد شود و نه تأیید.<ref>شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۹۲-۹۹۳.</ref> | [[شهید ثانی]]، فقیه شیعه قرن دهم نیز در حاشیه بر کتاب [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال (کتاب)|خلاصة الاقوال]] علامه حلی، با اشاره به حدیثی در کتاب سلیم که بر اساس آن، [[محمد بن ابیبکر|محمد بن ابوبکر]] پدرش را در هنگام مرگ موعظه میکند، این روایت را یکی از شواهد جعلی بودن کتاب خوانده است؛ چرا که محمد بن ابوبکر همزمان با [[حجة الوداع]] در سال دهم هجری متولد شده و با توجه به آنکه ابوبکر در سال ۱۳ هجری درگذشته است، بنابراین شهید ثانی بر آن است که فرزند او محمد بن ابوبکر نمیتواند پدرش را موعظه کرده باشد.<ref>شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۹۲-۹۹۳.</ref> شهید ثانی در نهایت با تکیه بر ضعف سند، به دلیل حضور [[ابراهیم بن عمر صنعانی]] و [[أبان بن ابیعیاش]] در میان راویان، به رد کتاب پرداخته، و معتقد است که حداکثر چیزی که میتوان پذیرفت آن است که مطالب نادرست کتاب باید جدا شود و بقیه مطالب نه رد شود و نه تأیید.<ref>شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۹۲-۹۹۳.</ref> | ||
[[ابوالحسن شعرانی]]، قرآنپژوه و حدیثپژوه نیز در حاشیه کتاب شرح اصول کافی، کتاب سلیم را جعلی دانسته که در آن موارد نادرستی وجود دارد و نمیتوان بدان اعتماد کرد، مگر مواردی که شواهد عقلی یا نقلی مؤید آن باشد.<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، تعلیقه ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۳۷۳ و ۱۶۳.</ref> | [[ابوالحسن شعرانی]]، قرآنپژوه و حدیثپژوه نیز در حاشیه کتاب شرح اصول کافی، کتاب سلیم را جعلی دانسته که در آن موارد نادرستی وجود دارد و نمیتوان بدان اعتماد کرد، مگر مواردی که شواهد عقلی یا نقلی مؤید آن باشد.<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، تعلیقه ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۳۷۳ و ۱۶۳.</ref> | ||
===نه کاملاً جعلی و نه کاملاً مورداعتماد=== | ===نه کاملاً جعلی و نه کاملاً مورداعتماد=== | ||
[[شیخ مفید]]، فقیه و متکلم [[شیعه]] قرن پنجم هجری، در کتاب [[تصحیح | [[شیخ مفید]]، فقیه و متکلم [[شیعه]] قرن پنجم هجری، در کتاب [[تصحیح الاعتقادات (کتاب)|تصحیح اعتقادات الامامیه]]، عمل به بیشتر روایات کتاب سلیم را بهدلیل تغییراتی که در آن ایجاد شده، جایز نمیداند و متدینان را از عمل به آن بازداشته است.<ref>شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۴۹.</ref> [[علامه حلی]]، فقیه و متکلم شیعه قرن هشتم هجری نیز در [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال (کتاب)|خلاصة الاقوال]] گرچه سلیم بن قیس را عادل خوانده، اما گفته است که باید از عمل به مطالب نادرست کتاب منسوب به وی اجتناب کرد.<ref>علامه حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۳.</ref> | ||
[[محمدتقی شوشتری]] در کتاب [[قاموس الرجال]] با رد ادعای ابنغضائری مبنی بر جعلی بودن اصل کتاب، بر آن شده است که اصل آن جعلی نیست، اما معاندان در آن دست برده و آن را آشفته ساختهاند.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۳۹.</ref> | [[محمدتقی شوشتری]] در کتاب [[قاموس الرجال (کتاب)|قاموس الرجال]] با رد ادعای ابنغضائری مبنی بر جعلی بودن اصل کتاب، بر آن شده است که اصل آن جعلی نیست، اما معاندان در آن دست برده و آن را آشفته ساختهاند.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۳۹.</ref> | ||
==نقدها و نظرات== | ==نقدها و نظرات== | ||
پژوهشگران نقدهایی به مضامین و محتواهای کتاب سلیم وارد کردهاند؛ از جمله آنکه قاسم جوادی در مقالهای با عنوان «کتاب سلیم بن قیس هلالی» هجده مورد را برشمرده است<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۶-۱۷۹.</ref> که برخی از این موارد عبارتند از: | پژوهشگران نقدهایی به مضامین و محتواهای کتاب سلیم وارد کردهاند؛ از جمله آنکه قاسم جوادی در مقالهای با عنوان «کتاب سلیم بن قیس هلالی» هجده مورد را برشمرده است<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۶-۱۷۹.</ref> که برخی از این موارد عبارتند از: | ||
* نقل حدیث پس از درگذشت: گفته شده که در کتاب، حدیثی از هنگام درگذشت ابراهیم نخعی نقل شده است، در حالی که سلیم در سال ۷۶ق درگذشته و تاریخ درگذشت ابراهیم نخعی، سال ۹۵ یا ۹۶ق است. [[محمدباقر انصاری زنجانی]] که کتاب سلیم با تصحیح و تحقیق وی انتشار یافته، برای حل این مشکل، روایت مذکور را به ابان بن ابیعیاش نسبت داده است. با این حال قاسم جوادی، نویسنده مقاله انتقادی «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، بر آن است که با چنین اشکالی باید گفت این کتاب متعلق به سلیم نیست و انتساب حدیث به فرد دیگری جز وی، موجب حل مشکل نمیشود.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۶.</ref> | * نقل حدیث پس از درگذشت: گفته شده که در کتاب، حدیثی از هنگام درگذشت ابراهیم نخعی نقل شده است، در حالی که سلیم در سال ۷۶ق درگذشته و تاریخ درگذشت ابراهیم نخعی، سال ۹۵ یا ۹۶ق است. [[محمدباقر انصاری زنجانی]] که کتاب سلیم با تصحیح و تحقیق وی انتشار یافته، برای حل این مشکل، روایت مذکور را به ابان بن ابیعیاش نسبت داده است. با این حال قاسم جوادی، نویسنده مقاله انتقادی «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، بر آن است که با چنین اشکالی باید گفت این کتاب متعلق به سلیم نیست و انتساب حدیث به فرد دیگری جز وی، موجب حل مشکل نمیشود.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۶.</ref> | ||
* خطاب پیامبر به امام علی(ع) با کلمه «برادرم!»: گفته شده که بنابر حدیثی که در این کتاب ذکر شده، پیامبر هیچگاه [[امام علی(ع)]] را جز با عنوان «برادرم!» صدا نکرده است، در حالی که در کتاب سلیم، احادیث دیگری نقل شده است که [[پیامبر(ص)]] امام علی(ع) را با عباراتی جز آن خطاب قرار داده است. قاسم جوادی در مقاله انتقادی «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، وجود این دو گونه روایات را بهمعنای ایجاد تغییراتی در کتاب اصلی دانسته است.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۷.</ref> | * خطاب پیامبر به امام علی(ع) با کلمه «برادرم!»: گفته شده که بنابر حدیثی که در این کتاب ذکر شده، پیامبر هیچگاه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را جز با عنوان «برادرم!» صدا نکرده است، در حالی که در کتاب سلیم، احادیث دیگری نقل شده است که [[پیامبر(ص)]] امام علی(ع) را با عباراتی جز آن خطاب قرار داده است. قاسم جوادی در مقاله انتقادی «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، وجود این دو گونه روایات را بهمعنای ایجاد تغییراتی در کتاب اصلی دانسته است.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۶۷.</ref> | ||
* تعارض با مسلمات تاریخی: گفته شده که برخی از روایات نقل شده در کتاب سلیم با مسلمات تاریخی ناسازگار است؛ از جمله آنکه در روایتی گفته شده که بعد از [[عثمان]]، [[معاویه]] و [[یزید بن معاویه|فرزندش]] به حکومت میرسند، در حالی که پس از عثمان، خلافت امام علی(ع) آغاز شده است. در موردی دیگر، تعداد [[خلفای بنیامیه]] در حدیثی ده نفر دانسته شده است، در حالی که تعداد خلفای مذکور چهارده نفر بوده است.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۷۰.</ref> | * تعارض با مسلمات تاریخی: گفته شده که برخی از روایات نقل شده در کتاب سلیم با مسلمات تاریخی ناسازگار است؛ از جمله آنکه در روایتی گفته شده که بعد از [[عثمان]]، [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[یزید بن معاویه|فرزندش]] به حکومت میرسند، در حالی که پس از عثمان، خلافت امام علی(ع) آغاز شده است. در موردی دیگر، تعداد [[فهرست خلفای بنیامیه|خلفای بنیامیه]] در حدیثی ده نفر دانسته شده است، در حالی که تعداد خلفای مذکور چهارده نفر بوده است.<ref>جوادی، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، ص۱۷۰.</ref> | ||
== نسخهها و چاپها== | == نسخهها و چاپها== |