پرش به محتوا

حروف مقطعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
تلاش خاورشناسان و محققان غربی برای فهم معنا و مقصود حروف مقطعه از زمانی آغاز شد که [[نولدکه]] در ۱۸۶۰/۱۲۷۷ کتاب [[تاریخ قرآن (کتاب)|تاریخ قرآن]] را منتشر کرد. وی در آن کتاب نظر داد که حروف مقطعه نباید جزء متن [[قرآن]] باشند، بلکه احتمالاً حروف آغازین یا نماد اسامی [[مؤمن|مؤمنانی‌اند]] که در حیات پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلم مجموعه‌هایی شخصی از سوره‌ها را برای خود فراهم آورده بودند و آنگاه که [[زید بن ثابت|زیدبن ثابت]] قرآن را گرد آورد، رموزِ مالکان نسخه‌های خطی را در مصاحف به کار برد. مثلاً، «‌الر‌» یا الز نماد الزبیر، «‌المر‌» نماد المُغیرة و «‌حم‌» رمز عبدالرحمان است. به نظر او، این نشانه‌های رمزی، زمانی که [[مسلمانان]] بَعدی دیگر معانی آن را نمی‌دانستند، تصادفاً و براثر بی‌دقتی کاتبان وارد قرآن شده‌اند.<ref>ر.ک: ج۲، ص۷۲ـ۷۳، ۷۷ـ۷۸</ref> این رأی مدتی در اروپا قبول عام یافت، اما بعدها خود نولدکه آن را رها ساخت و در چاپ دوم کتاب، آن فرضیه تکرار نشد.<ref>ر.ک: بلاشر، ص۱۴۷؛ د.اسلام، همانجا</ref>
تلاش خاورشناسان و محققان غربی برای فهم معنا و مقصود حروف مقطعه از زمانی آغاز شد که [[نولدکه]] در ۱۸۶۰/۱۲۷۷ کتاب [[تاریخ قرآن (کتاب)|تاریخ قرآن]] را منتشر کرد. وی در آن کتاب نظر داد که حروف مقطعه نباید جزء متن [[قرآن]] باشند، بلکه احتمالاً حروف آغازین یا نماد اسامی [[مؤمن|مؤمنانی‌اند]] که در حیات پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلم مجموعه‌هایی شخصی از سوره‌ها را برای خود فراهم آورده بودند و آنگاه که [[زید بن ثابت|زیدبن ثابت]] قرآن را گرد آورد، رموزِ مالکان نسخه‌های خطی را در مصاحف به کار برد. مثلاً، «‌الر‌» یا الز نماد الزبیر، «‌المر‌» نماد المُغیرة و «‌حم‌» رمز عبدالرحمان است. به نظر او، این نشانه‌های رمزی، زمانی که [[مسلمانان]] بَعدی دیگر معانی آن را نمی‌دانستند، تصادفاً و براثر بی‌دقتی کاتبان وارد قرآن شده‌اند.<ref>ر.ک: ج۲، ص۷۲ـ۷۳، ۷۷ـ۷۸</ref> این رأی مدتی در اروپا قبول عام یافت، اما بعدها خود نولدکه آن را رها ساخت و در چاپ دوم کتاب، آن فرضیه تکرار نشد.<ref>ر.ک: بلاشر، ص۱۴۷؛ د.اسلام، همانجا</ref>
{{جمع شدن}}
{{جمع شدن}}
هیرشفلد در ۱۹۰۱/ ۱۳۱۹ در «تحقیقات جدید» <ref>ص ۱۴۱ـ۱۴۳</ref> از رأی نولدکه دفاع کرد. البته او <ref>همانجا</ref> هریک از حروف را حرف آغازین یا رمز مالک دیگری از [[مصحف]] دانست. مثلاً، «‌ر‌» (= ز) نشان دهنده زبیر، «‌م‌» نشان دهنده مغیره، «‌ح‌» رمز حذیفه، «‌ص‌» رمز [[حفصه (ابهام‌زدایی)|حفصه]]، «‌ک‌» نشانه [[ابوبکر]]، «‌ه‌» حاکی از [[ابوهریره|ابوهریرة]]، «‌ن‌» حاکی از [[عثمان]]، «‌ط‌» حاکی از [[طلحه]]، «‌س‌» حاکی از [[سعد بن ابی وقاص|سعدبن ابی وقّاص]]، «‌ع‌» حاکی از [[عمر]] یا[[علی]] یا [[ابن عباس]] یا [[عایشه]]، و «‌ق‌» حاکی از قاسم بن ربیعه است. دلیل هیرشفلد این است که اگر این حروف مربوط به دوره حضرت [[محمد (ص)|محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم]] باشند، پس او باید سهم مهمی در تبویب سوره‌ها داشته باشد و این با آنچه درباره گردآوری قرآن می‌دانیم در تعارض است.<ref>د.اسلام، همانجا</ref>
هیرشفلد در ۱۹۰۱/ ۱۳۱۹ در «تحقیقات جدید» <ref>ص ۱۴۱ـ۱۴۳</ref> از رأی نولدکه دفاع کرد. البته او <ref>همانجا</ref> هریک از حروف را حرف آغازین یا رمز مالک دیگری از [[مصحف]] دانست. مثلاً، «‌ر‌» (= ز) نشان دهنده زبیر، «‌م‌» نشان دهنده مغیره، «‌ح‌» رمز حذیفه، «‌ص‌» رمز [[حفصه]]، «‌ک‌» نشانه [[ابوبکر]]، «‌ه‌» حاکی از [[ابوهریره|ابوهریرة]]، «‌ن‌» حاکی از [[عثمان]]، «‌ط‌» حاکی از [[طلحه]]، «‌س‌» حاکی از [[سعد بن ابی وقاص|سعدبن ابی وقّاص]]، «‌ع‌» حاکی از [[عمر]] یا[[علی]] یا [[ابن عباس]] یا [[عایشه]]، و «‌ق‌» حاکی از قاسم بن ربیعه است. دلیل هیرشفلد این است که اگر این حروف مربوط به دوره حضرت [[محمد (ص)|محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم]] باشند، پس او باید سهم مهمی در تبویب سوره‌ها داشته باشد و این با آنچه درباره گردآوری قرآن می‌دانیم در تعارض است.<ref>د.اسلام، همانجا</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
به هر حال، این فرضیه نه مسلمانان را قانع کرد نه قرآن پژوهان غربی را، به طوری که بلاشر<ref>ص ۱۴۸</ref> آن را غیرقابل درک دانست. به نظر می‌رسد چنین فرضیه‌ای دست کم نباید بر نام دارندگان مصاحف شخصی در زمان [[رسول خدا]] تطبیق کند.<ref>درباره صاحبان مصاحف شخصی رجوع کنید به رامیار، ص۳۳۳ـ۳۹۲</ref>
به هر حال، این فرضیه نه مسلمانان را قانع کرد نه قرآن پژوهان غربی را، به طوری که بلاشر<ref>ص ۱۴۸</ref> آن را غیرقابل درک دانست. به نظر می‌رسد چنین فرضیه‌ای دست کم نباید بر نام دارندگان مصاحف شخصی در زمان [[رسول خدا]] تطبیق کند.<ref>درباره صاحبان مصاحف شخصی رجوع کنید به رامیار، ص۳۳۳ـ۳۹۲</ref>
۱۳۶

ویرایش