پرش به محتوا

اجل معلق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مارس ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
==اجل==
==اجل==
{{اصلی|اجل}}
{{اصلی|اجل}}
در زبان عربی به دوره زمانی یا پایان دوره زمان هرچیزی، «اَجَل» می‌گویند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ذیل واژه «اجل».</ref> اجل وقتی درباره انسان به‌کار می‌رود، به‌معنای زمان پایان حیات یا همان زمان مرگ او است.<ref>ابوطالبی، «اجل»، ص؟.</ref> در قرآن از دو نوع اجل برای انسان سخن آمده است: یکی با قید «مُسَمّیٰ» و دیگری بدون قید که مفسران از آن با نام‌های اجل غیرمسمی، قضای غیرمحتوم<ref>بیات، «اجل معلق و اجل مسمی از منظر آیات و تجلی آن در روایات»، ص۸.</ref> و اجل معلق یاد می‌کنند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۹ و ج۱۲، ص۳۰.</ref>
در زبان عربی به دوره زمانی هر چیزی یا آخر دوره زمانی آن، «اَجَل» می‌گویند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ذیل واژه «اجل».</ref> اجل وقتی درباره انسان به‌کار می‌رود، به‌معنای زمان پایان حیات یا همان زمان مرگ او است.<ref>ابوطالبی، «اجل»، ص؟.</ref> در [[قرآن]] از دو نوع اجل برای انسان سخن آمده است: یکی با قید «مُسَمّیٰ» و دیگری بدون‌قید که [[تفسیر|مفسران]] از آن با نام‌های اجل غیرمسمی، قضای غیرمحتوم<ref>بیات، «اجل معلق و اجل مسمی از منظر آیات و تجلی آن در روایات»، ص۸.</ref> و اجل معلق یاد می‌کنند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۹ و ج۱۲، ص۳۰.</ref>


==تعریف اجل مُعَلَّق==
==تعریف اجل مُعَلَّق==
{{همچنین|اجل مسمی}}
{{همچنین|اجل مسمی}}
به‌گفته [[علامه طباطبایی]] اجل مُسَمّیٰ، زمان حتمی یعنی تغییرناپذیر مرگ انسان است که تنها خدا آن را می‌داند. اجل مُعَلَّق در برابر آن قرار دارد و به‌معنای زمان طبیعی مرگ انسان است که تغییر میی‌پذیرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۰.</ref> به‌باور وی اجل معلق، زمان مرگ فرد براساس شرایط بدنی اوست؛ یعنی فردی که براساس شرایط بدنی‌اش، مثلاً می‌تواند صد سال عمر کند، اجل معلق او (یعنی مرگش) در صدسالگی است؛ اما ممکن است همین فرد بر اثر عواملی، مرگش زودتر یا دیرتر روی دهد و این اجل مسمای او است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۰.</ref>
به‌گفته [[علامه طباطبایی]] اجل مُسَمّیٰ، زمان حتمی یعنی تغییرناپذیر مرگ انسان است که تنها خدا آن را می‌داند. اجل مُعَلَّق در برابر آن قرار دارد و به‌معنای زمان طبیعی مرگ انسان است که تغییر می‌پذیرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۰.</ref> به‌باور وی اجل معلق، زمان مرگ فرد براساس شرایط بدنی اوست؛ یعنی فردی که براساس شرایط بدنی‌اش، مثلاً می‌تواند صد سال عمر کند، اجل معلق او (یعنی زمان مرگش) در صدسالگی است؛ اما ممکن است همین فرد بر اثر عواملی، مرگش زودتر یا دیرتر روی دهد و این اجل مسمای او است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۰.</ref>


==منشأ شکل‌گیری مسئله اجل معلق==
==منشأ شکل‌گیری مسئله اجل معلق==
بحث‌ها درباره اجل مُعَلَّق و اجل مُسَمّیٰ، ذیل آیات قرآن، و ازجمله آیه دوم سوره انعام شکل گرفته است<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳و۴۲۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۸تا۱۰.</ref> که در آن وجود دو اجل برای انسان سخن آمده است: «هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضىَ أَجَلًا  وَ أَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» (او کسى است كه شما را از گِل آفرید؛ آنگاه اجلى مقرر کرد و اجل معین پیش اوست).
بحث‌ها درباره اجل مُعَلَّق و اجل مُسَمّیٰ، ذیل [[آیه|آیات]] قرآن، و ازجمله آیه دوم [[سوره انعام]] شکل گرفته است<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳و۴۲۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۸تا۱۰.</ref> که در آن از وجود دو اجل برای انسان سخن آمده است: «هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضىَ أَجَلًا  وَ أَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» (او کسى است كه شما را از گِل آفرید؛ آنگاه اجلى مقرر کرد و اجل معین پیش اوست).


برپایه این آیه برخی از مفسران گفته‌اند: دو اجل حتمی و غیرحتمی برای انسان وجود دارد:<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۹؛</ref> اولی همان اجل مسمی است که با همین نام در آیه آمده است؛ دومی را هم اجل معلق نامیده‌اند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۰.</ref>
برپایه این آیه، برخی از [[تفسیر|مفسران]] گفته‌اند: دو اجل حتمی و غیرحتمی برای انسان وجود دارد:<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۹؛</ref> اولی همان اجل مسمی است که با همین نام در آیه آمده است؛ دومی را هم اجل معلق نامیده‌اند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۰.</ref>


البته تفسیرهای دیگری هم درخصوص دو نوع اجل مذکور در آیه مطرح شده است:<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳و۴۲۴.</ref> برای مثال برخی بر این باورند که منظور از اجل مسمی در آیه، دوره زندگی انسان، از مرگ تا آغاز [[قیامت]] و منظور از اجل غیرمسمی، دوره زمانی زندگی انسان در دنیا است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> همچنین گفته‌اند: منظور از اجل مسمی پایان عمر انسان‌هایی است که هنوز زنده‌اند؛ در مقابلِ پایان عمر کسانی که مرده‌اند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۴.</ref>
البته تفسیرهای دیگری هم درخصوص دو نوع اجل مذکور در آیه مطرح شده است:<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳و۴۲۴.</ref> برای مثال برخی گفته‌اند: منظور از اجل مسمی در آیه، دوره زندگی انسان، از مرگ تا آغاز [[قیامت]] و منظور از اجل غیرمسمی، دوره زمانی زندگی انسان در دنیا است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> همچنین گفته‌اند: منظور از اجل مسمی پایان عمر انسان‌هایی است که هنوز زنده‌اند؛ در مقابلِ اجل دیگر که پایان عمر کسانی است که مرده‌اند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۲۴.</ref>


== عوامل مؤثر بر اجل معلق==
== عوامل مؤثر بر اجل معلق==
براساس آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]]، انجام‌دادن بعضی از کارها، سبب به‌تأخیرافتادن یا جلوافتادن اجل معلق می‌شود.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] با استناد به آیات سوم و چهارم [[سوره نوح]]، نوشته است: عبادت خدا، تقوا و اطاعت از پیامبر، مرگ را به تأخیر می‌اندازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۲۸.</ref>
برپایه آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]]، انجام‌دادن بعضی از کارها، سبب به‌تأخیرافتادن یا جلوافتادن اجل معلق می‌شود.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] با استناد به آیات سوم و چهارم [[سوره نوح]]، نوشته است: [[عبادت]] خدا، [[تقوا]] و اطاعت از پیامبر، مرگ را به تأخیر می‌اندازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۲۸.</ref>


شیخ طوسی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است: «کسانی که بر اثر گناهانشان می‌میرند، بیشتر از کسانی‌اند که به مرگ طبیعی می‌میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می‌شود، بیشتر از کسانی‌اند که به‌صورت طبیعی عمرشان زیاد است.»<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۵.</ref>
[[شیخ طوسی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است: «کسانی که بر اثر [[گناه|گناهانشان]] می‌میرند، بیشتر از کسانی‌اند که به مرگ طبیعی می‌میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می‌شود، بیشتر از کسانی‌اند که به‌صورت طبیعی عمرشان زیاد است.»<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۵.</ref>


در روایات اسلامی، اموری چون [[صدقه]]، [[صله رحم]]، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک [[گناه]]، [[زیارت امام حسین]]، [[شکر]] فراوان و قرائت [[سوره توحید]] پس از هر [[نماز]] اجل معلق را به‌تأخیز می‌اندازند.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref> همچنین ارتکاب برخی از گناهان مانند [[زنا]]، آزار پدر و مادر، [[قسم دروغ]] و [[قطع رحم|قطع ارتباط با بستگان]] اجل اجل معلق را به جلو می‌اندازند.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref>
در روایات اسلامی، اموری چون [[صدقه]]، [[صله رحم]]، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک [[گناه]]، [[زیارت امام حسین]]، [[شکر]] فراوان و قرائت [[سوره توحید]] پس از هر [[نماز]]، اجل معلق را به‌تأخیر می‌اندازند.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref> همچنین ارتکاب برخی از گناهان مانند [[زنا]]، آزار پدر و مادر، [[قسم دروغ]] و [[قطع رحم|قطع ارتباط با بستگان]] اجل معلق را جلو می‌اندازند.<ref>ابوطالبی، «اجل»، ص؟.</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش