پرش به محتوا

ازبکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ آوریل ۲۰۲۰
جز
imported>Fayaz
imported>Fayaz
خط ۹۱: خط ۹۱:


تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آن‌ها را یک و نیم میلیون نفر ذکر می‌کنند.  
تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آن‌ها را یک و نیم میلیون نفر ذکر می‌کنند.  
===سابقه تشیع===
نام [[تشیع]] در این دیار با فعالیت داعیان [[عباسیان]] آغاز گشت. [[شریک بن شیخ]] با تمایلات شیعی در سال ۱۳۲ق علیه بنی‌عباس قیام کرد که توسط [[ابومسلم]] سرکوب شد. پس از روی کار آمدن سامانیان، امیر اسماعیل روستای برکه را [[وقف]] علویان و فقرای بخارا کرد. ازجمله قراین حضور تشیع در [[بخارا]]، وجود اسامی شیعی در منابع رجالی است که منسوب به بخارا هستند: احمد بن ابی عوف و فرزندش محمد که [[علامه حلی]]، بخاری بودن آنها را تصریح کرده است. محمد بن احمد علوی" از سادات مقیم بخارا بود که حدیث روایت می‌کرد و اشعاری به زبان عربی می‌سرود.
در قرون ششم تا نهم آگاهی چندانی از شیعیان این ناحیه نداریم؛ آنچه مسلم است شیعه بسیار اندک بود و فضای ماوراء النهر جای مناسبی برای شیعه نبوده است. در دوره [[تیموریان]] و بیشتر در قرن نهم، بخشی از [[خراسان بزرگ]] نوعی تسامح مذهبی را تجربه کرد، اما بلافاصله، آمدن ازبکان و قوت گرفتن آن‌ها، راه را بر این فضا بست. پدید آمدن [[صفویه|دولت صفوی]]، دولت تسنن را در آن ناحیه علیه صفویان قوت بخشید.{{مدرک}}
در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم قمری و همزمان با ضعف صفویان، حملات ازبکان و افغانان به خراسان گسترش یافت و در حملاتی که صورت گرفت به مرور تعداد زیادی ایرانی شیعه به عنوان اسیر به بخارا برده شد. نادرشاه در سال ۱۱۵۸ موفق شد شش هزار خانواده ایرانی که اسیر خان خیوه بودند را آزاد کند. ازبکان که نزدیک به سه قرن با صفویان درگیر بودند، فتاوایی برای اثبات کفر شیعیان داشتند و اسرای ایرانی را مانند برده خرید و فروش می‌کردند. شماری از ایرانیان در آن نواحی ماندند و به مقاماتی هم رسیدند که از آن جمله حسین خان ایرانی حاکم قراکول بود. او مذهب تشیع خویش را پنهان می‌کرد.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۱-۶۲۰</ref>
===اصحاب و راویان شیعه===
از میان اصحاب [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از راویان شیعه کسانی به شهرهای ماوراء النهر مانند بخارا و [[کش]] و [[سمرقند]] شهرت دارند. به ویژه که با توجه به کثرت آنان در نیمه نخست قرن چهارم هجری می‌توان یک حوزه علمی شیعی را در آن ناحیه ترسیم کرد. [[عیاشی|محمد بن مسعود عیاشی]]، در قرن ۴ ق، مدرسه علمیه در این شهر تاسیس کرد. از دیگر چهره‌های شیعه سمرقند، [[حسین بن اشکیب سمرقندی]]، از اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] شاگرد وی [[حیدر بن محمد بن نعیم]]، [[جعفر بن ابی جعفر سمرقندی]]، [[جعفر بن ایوب سمرقندی]]، [[محمد بن نعیم]] و [[محمد بن ابراهیم وراق]] است.<ref>محمد رضا جباری، نمایندگان ائمه علیه‌السلام در ایران(از عصر امام صادق علیه‌السلام تا پایان غیبت صغری)، فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش، پیش شماره یک، پاییز ۱۳۸۱، ص۱۱۶.</ref>


{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
خط ۱۱۱: خط ۱۰۳:
|-
|-
|}
|}
===سابقه تشیع===
نام [[تشیع]] در این دیار با فعالیت داعیان [[عباسیان]] آغاز گشت. [[شریک بن شیخ]] با تمایلات شیعی در سال ۱۳۲ق علیه بنی‌عباس قیام کرد که توسط [[ابومسلم]] سرکوب شد. پس از روی کار آمدن سامانیان، امیر اسماعیل روستای برکه را [[وقف]] علویان و فقرای بخارا کرد. ازجمله قراین حضور تشیع در [[بخارا]]، وجود اسامی شیعی در منابع رجالی است که منسوب به بخارا هستند: احمد بن ابی عوف و فرزندش محمد که [[علامه حلی]]، بخاری بودن آنها را تصریح کرده است. محمد بن احمد علوی" از سادات مقیم بخارا بود که حدیث روایت می‌کرد و اشعاری به زبان عربی می‌سرود.
در قرون ششم تا نهم آگاهی چندانی از شیعیان این ناحیه نداریم؛ آنچه مسلم است شیعه بسیار اندک بود و فضای ماوراء النهر جای مناسبی برای شیعه نبوده است. در دوره [[تیموریان]] و بیشتر در قرن نهم، بخشی از [[خراسان بزرگ]] نوعی تسامح مذهبی را تجربه کرد، اما بلافاصله، آمدن ازبکان و قوت گرفتن آن‌ها، راه را بر این فضا بست. پدید آمدن [[صفویه|دولت صفوی]]، دولت تسنن را در آن ناحیه علیه صفویان قوت بخشید.{{مدرک}}
در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم قمری و همزمان با ضعف صفویان، حملات ازبکان و افغانان به خراسان گسترش یافت و در حملاتی که صورت گرفت به مرور تعداد زیادی ایرانی شیعه به عنوان اسیر به بخارا برده شد. نادرشاه در سال ۱۱۵۸ موفق شد شش هزار خانواده ایرانی که اسیر خان خیوه بودند را آزاد کند. ازبکان که نزدیک به سه قرن با صفویان درگیر بودند، فتاوایی برای اثبات کفر شیعیان داشتند و اسرای ایرانی را مانند برده خرید و فروش می‌کردند. شماری از ایرانیان در آن نواحی ماندند و به مقاماتی هم رسیدند که از آن جمله حسین خان ایرانی حاکم قراکول بود. او مذهب تشیع خویش را پنهان می‌کرد.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۱-۶۲۰</ref>
===اصحاب و راویان شیعه===
از میان اصحاب [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از راویان شیعه کسانی به شهرهای ماوراء النهر مانند بخارا و [[کش]] و [[سمرقند]] شهرت دارند. به ویژه که با توجه به کثرت آنان در نیمه نخست قرن چهارم هجری می‌توان یک حوزه علمی شیعی را در آن ناحیه ترسیم کرد. [[عیاشی|محمد بن مسعود عیاشی]]، در قرن ۴ ق، مدرسه علمیه در این شهر تاسیس کرد. از دیگر چهره‌های شیعه سمرقند، [[حسین بن اشکیب سمرقندی]]، از اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] شاگرد وی [[حیدر بن محمد بن نعیم]]، [[جعفر بن ابی جعفر سمرقندی]]، [[جعفر بن ایوب سمرقندی]]، [[محمد بن نعیم]] و [[محمد بن ابراهیم وراق]] است.<ref>محمد رضا جباری، نمایندگان ائمه علیه‌السلام در ایران(از عصر امام صادق علیه‌السلام تا پایان غیبت صغری)، فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش، پیش شماره یک، پاییز ۱۳۸۱، ص۱۱۶.</ref>
===شهرها و مراکز شیعه‌نشین===
===شهرها و مراکز شیعه‌نشین===
شهرهای سمرقند، بخارا، زیرآباد از توابع بخارا، تاشکند، جیزخ، نوایی، خوارزم، قشقوریا و شهر سیردریا از شهرهای مهم شیعه نشین هستند.  در سمرقند اکثر شیعیان در محله پنجاب یا محله [[ایران|ایرانی‌ها]] زندگی می‌کنند. <ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>
شهرهای سمرقند، بخارا، زیرآباد از توابع بخارا، تاشکند، جیزخ، نوایی، خوارزم، قشقوریا و شهر سیردریا از شهرهای مهم شیعه نشین هستند.  در سمرقند اکثر شیعیان در محله پنجاب یا محله [[ایران|ایرانی‌ها]] زندگی می‌کنند. <ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>
کاربر ناشناس