کاربر ناشناس
ازبکستان: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==مشخصات طبیعی و انسانی== | ==مشخصات طبیعی و انسانی== | ||
[[پرونده:نقشه کشور ازبکستان.jpg|بندانگشتی|کشور ازبکستان و همسایههای آن]] | |||
جمهوری ازبکستان از کشورهای [[آسیای مرکزی]] است و مساحت آن حدود ۴۴۷۴۰۰ کیلومتر مربع است. ازبکستان در شمال و غرب با [[قزاقستان]]، در جنوب با [[ترکمنستان]] و [[افغانستان]]، در شرق با [[تاجیکستان]] و در شمال شرقی با [[قرقیزستان]] مرز مشترک دارد. | جمهوری ازبکستان از کشورهای [[آسیای مرکزی]] است و مساحت آن حدود ۴۴۷۴۰۰ کیلومتر مربع است. ازبکستان در شمال و غرب با [[قزاقستان]]، در جنوب با [[ترکمنستان]] و [[افغانستان]]، در شرق با [[تاجیکستان]] و در شمال شرقی با [[قرقیزستان]] مرز مشترک دارد. | ||
جمعیت ازبکستان در سال ۲۰۱۷ میلادی نزدیک به ۳۳ میلیون نفر برآورد شد. بخش بزرگی از جمعیت کشور را ازبکها تشکیل میدهند. روسها، تاجیکها، قزاقها، تاتارها، قرقیزها، ترکمنها از سایر اقوام ساکن در ازبکستان هستند که به ترتیب بیشترین سهم را در جمعیت کشور دارند.{{مدرک}} | جمعیت ازبکستان در سال ۲۰۱۷ میلادی نزدیک به ۳۳ میلیون نفر برآورد شد. بخش بزرگی از جمعیت کشور را ازبکها تشکیل میدهند. روسها، تاجیکها، قزاقها، تاتارها، قرقیزها، ترکمنها از سایر اقوام ساکن در ازبکستان هستند که به ترتیب بیشترین سهم را در جمعیت کشور دارند.{{مدرک}} | ||
==زبان و خط== | ===زبان و خط=== | ||
از سال ۱۹۸۹م، زبان ازبکی، زبان ملی و رسمی ازبکستان اعلام شد. تا پیش از این تاریخ، در ازبکستان نیز مشابه سایر کشورهای آسیای مرکزی، زبان روسی، زبان اداری بود. اکنون نیز در امور دولتی و اداری از هر دو زبان ازبکی و روسی استفاده میشود. {{یادداشت|زبان ازبکی از گروه زبانهای ترکی خاوری است که لهجههای مختلفی دارد و لغتهایی از زبانهای فارسی، عربی و روسی در واژگان آن وارد شده است.}} زبان فارسی (گویش تاجیکی) دومین زبان رایج در این کشور است که تا سال ۱۳۹۷ش/۲۰۱۸م از سوی دولت ازبکستان مورد محرومیت و تبعیض قرار گرفته بود.<ref>[http://moqawemat.com/en/%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-30-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%A8%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%A7/ خبرگزاری مقاومت، «پس از ۳۰ سال کشور ازبکستان به فارسی زبانان آن کشور اجازه فعالیت داد»]</ref> | از سال ۱۹۸۹م، زبان ازبکی، زبان ملی و رسمی ازبکستان اعلام شد. تا پیش از این تاریخ، در ازبکستان نیز مشابه سایر کشورهای آسیای مرکزی، زبان روسی، زبان اداری بود. اکنون نیز در امور دولتی و اداری از هر دو زبان ازبکی و روسی استفاده میشود. {{یادداشت|زبان ازبکی از گروه زبانهای ترکی خاوری است که لهجههای مختلفی دارد و لغتهایی از زبانهای فارسی، عربی و روسی در واژگان آن وارد شده است.}} زبان فارسی (گویش تاجیکی) دومین زبان رایج در این کشور است که تا سال ۱۳۹۷ش/۲۰۱۸م از سوی دولت ازبکستان مورد محرومیت و تبعیض قرار گرفته بود.<ref>[http://moqawemat.com/en/%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-30-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%A8%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%A7/ خبرگزاری مقاومت، «پس از ۳۰ سال کشور ازبکستان به فارسی زبانان آن کشور اجازه فعالیت داد»]</ref> | ||
تا سال ۱۹۳۰م، خط عربی در ازبکستان رواج داشت، در حد فاصل سالهای ۴۰-۱۹۳۴م، خط لاتین بتدریج جایگزین خط عربی شد. در سال ۱۹۴۰م، خط سیریلی، خط رسمی مردم ازبکستان معرفی شد، پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱م، درباره جایگزین کردن خط لاتین به جای خط سیریلی اقدامهایی انجام شده است. | تا سال ۱۹۳۰م، خط عربی در ازبکستان رواج داشت، در حد فاصل سالهای ۴۰-۱۹۳۴م، خط لاتین بتدریج جایگزین خط عربی شد. در سال ۱۹۴۰م، خط سیریلی، خط رسمی مردم ازبکستان معرفی شد، پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱م، درباره جایگزین کردن خط لاتین به جای خط سیریلی اقدامهایی انجام شده است. | ||
==تقسیمات کشوری== | ===تقسیمات کشوری=== | ||
ازبکستان ۵ استان و ۱۲۳ شهر و شهرستان دارد.<ref> «آسیای مرکزی: جغرافیای سیاسی»، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال ۱،ش ۲، ص۲۷.</ref> و مرکز آن تاشکند است. [[بخارا]]، [[سمرقند]]، ترمذ و خیوه از شهرهای تاریخی ازبکستان است. اَندیجان، خوقَند، نَمَنگان، فرغانه، خُجند، آلمالیج، آنگرن، مارجلان، چرچیک و گازلی، شهرهای بزرگ ازبکستان هستند. | ازبکستان ۵ استان و ۱۲۳ شهر و شهرستان دارد.<ref> «آسیای مرکزی: جغرافیای سیاسی»، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال ۱،ش ۲، ص۲۷.</ref> و مرکز آن تاشکند است. [[بخارا]]، [[سمرقند]]، ترمذ و خیوه از شهرهای تاریخی ازبکستان است. اَندیجان، خوقَند، نَمَنگان، فرغانه، خُجند، آلمالیج، آنگرن، مارجلان، چرچیک و گازلی، شهرهای بزرگ ازبکستان هستند. | ||
جمهوری خودمختار قراقالپاق نیز در شمال غربی کشور واقع است و ۱۶۵ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. شهرهای دارای پیشنیه تاریخی [[خوارزم]]،<ref>بارتولد، گزیده مقالات تحقیقی، ترجمه کریم کشاورز، ص۱۹-۳۱.</ref> جرجانیه، خیوه، کاث و اورگنج<ref> باستانشناسی در آسیای مرکزی، ص۳۱۷. </ref> در این منطقه واقع است. | جمهوری خودمختار قراقالپاق نیز در شمال غربی کشور واقع است و ۱۶۵ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. شهرهای دارای پیشنیه تاریخی [[خوارزم]]،<ref>بارتولد، گزیده مقالات تحقیقی، ترجمه کریم کشاورز، ص۱۹-۳۱.</ref> جرجانیه، خیوه، کاث و اورگنج<ref> باستانشناسی در آسیای مرکزی، ص۳۱۷. </ref> در این منطقه واقع است. | ||
===تشکیلات حکومتی=== | |||
تشکیلات حکومتی ازبکستان از قوه مجریه شامل رئیس جمهور و هیأت وزیران، قوه مقننه شامل مجلس عالی ازبکستان، قوه قضائیه شامل دادگاه مشروطه (شورای نگهبان)، دیوانعالی، دیوانعالی در امور اقتصاد ملی، دیوانعالی جمهوری خودمختار قره قالپاقستان و دیوانعالی در امور اقتصادی جمهوری خودمختار قره قالپاقستان تشکیل گردیده است.<ref> چرمی، ازبکستان، ۹۱-۸۸.</ref> | |||
==تاریخ== | ==تاریخ== | ||
[[پرونده:مسجد احرار ازبکستان.jpg|بندانگشتی|مسجد خواجه احرار ولی،قدیمی ترین مسجد در تاشکند]] | |||
با ورود اعراب [[مسلمان]] به منطقه در نیمه دوم قرن هفتم میلادی، زمینه لازم برای تشکیل حکومتهای اسلامی فراهم شد. پس از آن سرزمین ازبکها سلسلههای [[سامانی]]، [[سلجوقیان]]، قراختاییان، خوارزمشاهیان، مغول و [[گورکانیان]] را به خود دید. در زمان [[صفویان]]، خاندان شیبانی حکومت ازبکها را برقرار کرد. با مرگ آخرین رهبر این خانواده، آستراخانیها در بخارا، خانات خیوه در خوارزم و خانات خوقند در فرغانه، قدرت بیشتری یافتند. | با ورود اعراب [[مسلمان]] به منطقه در نیمه دوم قرن هفتم میلادی، زمینه لازم برای تشکیل حکومتهای اسلامی فراهم شد. پس از آن سرزمین ازبکها سلسلههای [[سامانی]]، [[سلجوقیان]]، قراختاییان، خوارزمشاهیان، مغول و [[گورکانیان]] را به خود دید. در زمان [[صفویان]]، خاندان شیبانی حکومت ازبکها را برقرار کرد. با مرگ آخرین رهبر این خانواده، آستراخانیها در بخارا، خانات خیوه در خوارزم و خانات خوقند در فرغانه، قدرت بیشتری یافتند. | ||
روسها در ۱۲۴۴ش/۱۸۶۵م، [[تاشکند]] و سه سال بعد [[سمرقند]] را به تصرف خود درآوردند. تا ۱۲۵۵ش خانات بخارا، خیوه و خوقند تحت الحمایگی روسیه را پذیرفتند. سپس ولایت ترکستان تشکیل گردید، که در سال ۱۸۸۶م، به سرزمین ترکستان تغییر نام یافت. تا زمان انقلاب کمونیستی قیامهای محلی متعددی صورت گرفت که همگی نافرجام بود. | روسها در ۱۲۴۴ش/۱۸۶۵م، [[تاشکند]] و سه سال بعد [[سمرقند]] را به تصرف خود درآوردند. تا ۱۲۵۵ش خانات بخارا، خیوه و خوقند تحت الحمایگی روسیه را پذیرفتند. سپس ولایت ترکستان تشکیل گردید، که در سال ۱۸۸۶م، به سرزمین ترکستان تغییر نام یافت. تا زمان انقلاب کمونیستی قیامهای محلی متعددی صورت گرفت که همگی نافرجام بود. | ||
پس از انقلاب کمونیستی ۱۲۹۶ش/۱۹۱۷م، جمهوری خودمختار سوسیالیستی ترکستان | پس از انقلاب کمونیستی ۱۲۹۶ش/۱۹۱۷م، ابتدا جمهوری خودمختار سوسیالیستی ترکستان و در ۱۳۰۳ش/۱۹۲۴م جمهوری خودمختار شوروی سوسیالیستی ازبک اعلام موجودیت کرد. ۵ سال بعد [[تاجیکستان]] از ازبکستان جدا شد و در ۱۳۱۵ش/۱۹۳۶م با الحاق جمهوری خودمختار قراقالپاق و بخشی از اراضی [[قزاقستان]] به ازبکستان، محدوده سیاسی فعلی ازبکستان تثبیت شد. | ||
همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری ازبکستان در اول سپتامبر سال ۱۳۷۰ش/۱۹۹۱م اعلام استقلال کرد. اولین رئیس جمهور ازبکستان اسلام کریماف بود، که دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان نیز بود.<ref> اولکات، «سیاست در آسیای مرکزی پس از فروپاشی امپراطوری»، سال ۱،ش ۲، ص۶۲.</ref> | همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری ازبکستان در اول سپتامبر سال ۱۳۷۰ش/۱۹۹۱م اعلام استقلال کرد. اولین رئیس جمهور ازبکستان اسلام کریماف بود، که دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان نیز بود.<ref> اولکات، «سیاست در آسیای مرکزی پس از فروپاشی امپراطوری»، سال ۱،ش ۲، ص۶۲.</ref> | ||
===شهرهای تاریخی=== | ===شهرهای تاریخی=== | ||
[[سمرقند]]، [[بخارا]]، [[ترمذ]]، [[خوارزم]] و [[خیوه]] از شهرهای تاریخی در کشور ازبکستان واقع هستند. بخارا پس از ورود [[اسلام]] به آسیای مرکزی نقش مهمی در نشر و گسترش فرهنگ اسلامی در طی قرون متوالی، ایفا کرد. از قرن اول تا قرن دوازدهم هجری، بخارا را «مهد اسلام» نام نهادند.<ref> سارلی، اراز محمد، ترکستان در تاریخ، ص۱۶-۱۸.</ref> [[سمرقند]] در دوره حکومت تیموریان (۱۴ و ۱۵ میلادی) از مراکز علمی و هنری مهم جهان اسلام شد. مجموعه آرامگاههای «شاه زند» که مقبره [[قثم بن عباس]] پسر عموی [[حضرت محمد(ص)]] در آنجا قرار دارد، مجموعه میدان ریگستان شامل سه بنای مدرسه الغ بیک، مدرسه شیردار و مدرسه طلاکاری، و همچنین آرامگاه امیرتیمور، مسجد بیبی خانم و رصدخانه قدیمی در زمره آثار باستانی سمرقند به شمار میآیند.{{مدرک}} | [[سمرقند]]، [[بخارا]]، [[ترمذ]]، [[خوارزم]] و [[خیوه]] از شهرهای تاریخی در کشور ازبکستان واقع هستند. بخارا پس از ورود [[اسلام]] به آسیای مرکزی نقش مهمی در نشر و گسترش فرهنگ اسلامی در طی قرون متوالی، ایفا کرد. از قرن اول تا قرن دوازدهم هجری، بخارا را «مهد اسلام» نام نهادند.<ref> سارلی، اراز محمد، ترکستان در تاریخ، ص۱۶-۱۸.</ref> [[سمرقند]] در دوره حکومت تیموریان (۱۴ و ۱۵ میلادی) از مراکز علمی و هنری مهم جهان اسلام شد. مجموعه آرامگاههای «شاه زند» که مقبره [[قثم بن عباس]] پسر عموی [[حضرت محمد(ص)]] در آنجا قرار دارد، مجموعه میدان ریگستان شامل سه بنای مدرسه الغ بیک، مدرسه شیردار و مدرسه طلاکاری، و همچنین آرامگاه امیرتیمور، مسجد بیبی خانم و رصدخانه قدیمی در زمره آثار باستانی سمرقند به شمار میآیند.{{مدرک}} | ||
[[ترمذ]] در قرن دوم یا سوم قبل از میلاد در کنار رودخانه آمودریا ساخته شد. این شهر که بر سر راه ارتباطی سمرقند به بلخ واقع بود به صورت پایگاهی برای کاروانها و مسافرانی که عازم چین و ترکستان شرقی بودند، درآمده بود. پس از تخریب ترمذ باستانی، شهر کنونی ترمذ در فاصله ۱۰ کیلومتری آن بنا شد. [[خیوه]] در دوره رونق و شکوه سلسله خوارزم یکی از مهمترین شهرهای ناحیه بوده است، این شهر یکی از شهرهای توریستی ازبکستان است.{{مدرک}} | [[ترمذ]] در قرن دوم یا سوم قبل از میلاد در کنار رودخانه آمودریا ساخته شد. این شهر که بر سر راه ارتباطی سمرقند به بلخ واقع بود به صورت پایگاهی برای کاروانها و مسافرانی که عازم چین و ترکستان شرقی بودند، درآمده بود. پس از تخریب ترمذ باستانی، شهر کنونی ترمذ در فاصله ۱۰ کیلومتری آن بنا شد. [[خیوه]] در دوره رونق و شکوه سلسله خوارزم یکی از مهمترین شهرهای ناحیه بوده است، این شهر یکی از شهرهای توریستی ازبکستان است.{{مدرک}} | ||
==اسلام در ازبکستان== | ==اسلام در ازبکستان== | ||
اسلام در حوالی سالهای ۵۵-۶۰ق برای نخستین بار به آن سوی جیحون راه یافت و طبق معمول، با قرارداد صلح راه مراوده گشوده شد. بیش از ۹۰ درصد سکنه ازبکستان مسلمان هستند،اکثریت جمعیت ازبکستان را مسلمانان [[سنی]] مذهب پیرو مذهب [[حنفی]] تشکیل میدهند. پس از حاکمیت ایده ئولوژی کمونیستی، سعی شد، افکار و اعتقادات سوسیالیستی جایگزین اصول اسلامی شود و برای نیل به این هدف، انجام فعالیتها و مراسم مذهبی ممنوع شد و مسلمانان در اجرای عبادات و فرایض دینی خود با محدودیت شدیدی روبرو شدند. با کسب استقلال کشورهای آسیای مرکزی، بسیاری از [[مسجد|مساجد]] بازسازی شد و ظرفیت برخی از آنها افزایش یافت، که میتوان به عنوان نمونه به مسجد طلاشیخ و مسجد جامع یکه سرای در شهر [[تاشکند]] اشاره کرد.<ref>دلدم، سیر و سیاحت در اتحاد شوروی، ص۱۶۲.</ref> در قانون اساسی ازبکستان در فصل هفتم این قانون آمده که همه مردم از آزادی اعتقاد برخوردارند، هر شخصی حق دارد به یکی از ادیان بگرود و یا اصلاً به هیچ کدام از آنها اعتقاد نداشته باشد. تحصیل اجباری عقاید دینی ممنوع است.<ref>وفایی، سیمای فرهنگی ازبکستان، ۱۳۸۴ش.</ref> | اسلام در حوالی سالهای ۵۵-۶۰ق برای نخستین بار به آن سوی جیحون راه یافت و طبق معمول، با قرارداد صلح راه مراوده گشوده شد. بیش از ۹۰ درصد سکنه ازبکستان مسلمان هستند،اکثریت جمعیت ازبکستان را مسلمانان [[سنی]] مذهب پیرو مذهب [[حنفی]] تشکیل میدهند. پس از حاکمیت ایده ئولوژی کمونیستی، سعی شد، افکار و اعتقادات سوسیالیستی جایگزین اصول اسلامی شود و برای نیل به این هدف، انجام فعالیتها و مراسم مذهبی ممنوع شد و مسلمانان در اجرای عبادات و فرایض دینی خود با محدودیت شدیدی روبرو شدند. با کسب استقلال کشورهای آسیای مرکزی، بسیاری از [[مسجد|مساجد]] بازسازی شد و ظرفیت برخی از آنها افزایش یافت، که میتوان به عنوان نمونه به مسجد طلاشیخ و مسجد جامع یکه سرای در شهر [[تاشکند]] اشاره کرد.<ref>دلدم، سیر و سیاحت در اتحاد شوروی، ص۱۶۲.</ref> در قانون اساسی ازبکستان در فصل هفتم این قانون آمده که همه مردم از آزادی اعتقاد برخوردارند، هر شخصی حق دارد به یکی از ادیان بگرود و یا اصلاً به هیچ کدام از آنها اعتقاد نداشته باشد. تحصیل اجباری عقاید دینی ممنوع است.<ref>وفایی، سیمای فرهنگی ازبکستان، ۱۳۸۴ش.</ref> | ||
==شیعه در ازبکستان== | ==شیعه در ازبکستان== | ||
شیعیان، ۵درصد مسلمانان ازبکستان را تشکیل میدهند.<ref>اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، ۱۳۹۴ش.</ref> شیعیان ازبکستان در چند گروه قومی قرار دارند. بیشتر شیعیان در بخارا و سمرقند زندگی میکنند و اکثرا به زبان فارسی تاجیکی صحبت میکنند. گروه دیگری نیز شیعیان آذری هستند که در زمان استالین از آذربایجان شوروی به این منطقه تبعید شده و بیشتر آنها در راه آهن به کار گماشته شدهاند. امروز هم بسیاری از فرزندان آنها در کنار راهآهن تاشکند و در محله تزی کوفکا و نیز در روستای چرنی کوفکا سکونت دارند. دسته دیگر نیز شیعیان مِسخِتی هستند که در دره فرغانه ازبکستان زندگی میکنند. آنان توسط استالین از جنوب گرجستان در ۱۹۴۴م به اینجا تبعید شدهاند.<ref>بهمن، ژئوپلتیک تشیع، ص۱۵۶</ref><ref>[http://mh1342.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=918&Itemid=66&limitstart=1 شیعیان آسیای مرکزی]</ref> | شیعیان، ۵درصد مسلمانان ازبکستان را تشکیل میدهند.<ref>اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، ۱۳۹۴ش.</ref> شیعیان ازبکستان در چند گروه قومی قرار دارند. بیشتر شیعیان در بخارا و سمرقند زندگی میکنند و اکثرا به زبان فارسی تاجیکی صحبت میکنند. گروه دیگری نیز شیعیان آذری هستند که در زمان استالین از آذربایجان شوروی به این منطقه تبعید شده و بیشتر آنها در راه آهن به کار گماشته شدهاند. امروز هم بسیاری از فرزندان آنها در کنار راهآهن تاشکند و در محله تزی کوفکا و نیز در روستای چرنی کوفکا سکونت دارند. دسته دیگر نیز شیعیان مِسخِتی هستند که در دره فرغانه ازبکستان زندگی میکنند. آنان توسط استالین از جنوب گرجستان در ۱۹۴۴م به اینجا تبعید شدهاند.<ref>بهمن، ژئوپلتیک تشیع، ص۱۵۶</ref><ref>[http://mh1342.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=918&Itemid=66&limitstart=1 شیعیان آسیای مرکزی]</ref> | ||
[[حسین بن علی مروزی]] ( | تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آنها را یک و نیم میلیون نفر ذکر میکنند. نام [[تشیع]] در این دیار با فعالیت داعیان [[عباسیان]] آغاز گشت. [[شریک بن شیخ]] با تمایلات شیعی در سال ۱۳۲ق علیه بنیعباس قیام کرد که توسط [[ابومسلم]] سرکوب شد. پس از روی کار آمدن سامانیان، امیر اسماعیل روستای برکه را [[وقف]] علویان و فقرای بخارا کرد. | ||
به تدریج پای مبلغان [[اسماعیلیان]] به آن ناحیه گشوده شد و حتی به دربار سامانی هم نفوذ یافت. افرادی از این ناحیه مانند [[حسین بن علی مروزی]] (درگذشته ۲۹۵ق)، [[محمد بن احمد نخشبی]] (درگذشته ۳۰۶ق) جیهانی (درگذشته ۳۲۸ق) و حتی [[حسنک وزیر]] (درگذشته ۴۲۳) به قرمطیگری گرایش یافته یا متهم شدند و اعدام گشتند. خانواده [[ابوعلی سینا]] نیز یک خانواده اسماعیلی بود. اسماعیلیان تا به امروز در برخی از نواحی ماوراءالنهر حضور دارند. برخی از آثار اسماعیلیان مانند کتاب وجه دین [[ناصر خسرو]] که تصور میشد مفقود گشته در این اواخر در همین بخارا یافت شد. برخی از دیگر آثار اسماعیلیان نیز پس از یک هزار سال در این منطقه به دست آمد.{{مدرک}} | |||
با این حال ماوراء النهر به نام سنیان [[حنفی]] یا ماتریدی شهرت یافته و شیعیان اندکی از قرون نخستین در آن نواحی میزیستهاند. برخی از معروفترین محدثان سنی و از جمله شهیرترین آنان یعنی [[محمد بن اسماعیل بخاری]] (۲۶۵۱۹۵) به همین شهر منسوباند. | با این حال ماوراء النهر به نام سنیان [[حنفی]] یا ماتریدی شهرت یافته و شیعیان اندکی از قرون نخستین در آن نواحی میزیستهاند. برخی از معروفترین محدثان سنی و از جمله شهیرترین آنان یعنی [[محمد بن اسماعیل بخاری]] (۲۶۵۱۹۵) به همین شهر منسوباند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۹: | ||
از میان اصحاب [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از راویان شیعه کسانی به شهرهای ماوراء النهر مانند بخارا و [[کش]] و [[سمرقند]] شهرت دارند. به ویژه که با توجه به کثرت آنان در نیمه نخست قرن چهارم هجری میتوان یک حوزه علمی شیعی را در آن ناحیه ترسیم کرد. | از میان اصحاب [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از راویان شیعه کسانی به شهرهای ماوراء النهر مانند بخارا و [[کش]] و [[سمرقند]] شهرت دارند. به ویژه که با توجه به کثرت آنان در نیمه نخست قرن چهارم هجری میتوان یک حوزه علمی شیعی را در آن ناحیه ترسیم کرد. | ||
در قرون ششم تا نهم آگاهی چندانی از شیعیان این ناحیه نداریم؛ آنچه مسلم است شیعه بسیار اندک بود و فضای ماوراء النهر جای مناسبی برای شیعه نبوده است. در دوره [[تیموریان]] و بیشتر در قرن نهم، بخشی از [[خراسان بزرگ]] نوعی تسامح مذهبی را تجربه کرد، اما بلافاصله، آمدن ازبکان و قوت گرفتن آنها، راه را بر این فضا بست. پدید آمدن [[صفویه|دولت صفوی]]، دولت تسنن را در آن ناحیه علیه صفویان قوت بخشید. | در قرون ششم تا نهم آگاهی چندانی از شیعیان این ناحیه نداریم؛ آنچه مسلم است شیعه بسیار اندک بود و فضای ماوراء النهر جای مناسبی برای شیعه نبوده است. در دوره [[تیموریان]] و بیشتر در قرن نهم، بخشی از [[خراسان بزرگ]] نوعی تسامح مذهبی را تجربه کرد، اما بلافاصله، آمدن ازبکان و قوت گرفتن آنها، راه را بر این فضا بست. پدید آمدن [[صفویه|دولت صفوی]]، دولت تسنن را در آن ناحیه علیه صفویان قوت بخشید.{{مدرک}} | ||
در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم | در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم قمری و همزمان با ضعف صفویان، حملات ازبکان و افغانان به خراسان گسترش یافت و در حملاتی که صورت گرفت به مرور تعداد زیادی ایرانی شیعه به عنوان اسیر به بخارا برده شد. نادرشاه در سال ۱۱۵۸ موفق شد شش هزار خانواده ایرانی که اسیر خان خیوه بودند را آزاد کند. ازبکان که نزدیک به سه قرن با صفویان درگیر بودند، فتاوایی برای اثبات کفر شیعیان داشتند و اسرای ایرانی را مانند برده خرید و فروش میکردند. شماری از ایرانیان در آن نواحی ماندند و به مقاماتی هم رسیدند که از آن جمله حسین خان ایرانی حاکم قراکول بود. او مذهب تشیع خویش را پنهان میکرد.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۱-۶۲۰</ref> | ||
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;" | {|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;" | ||
|- | |- | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۳: | ||
بسیاری از [[اهل سنت]] در این کشور به [[اهل بیت(ع)]] علاقهمندند. آنان به [[امام علی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] علاقه و احترام دارند. [[حضرت زهرا(س)]] را «بیبی فاطمه» خطاب میکنند. <ref>[http://old.iran-newspaper.com/1391/7/16/Iran/5194/Page/12/Iran_5194_12.pdf روزنامه ایران: تجدید حیات اسلامی در ازبکستان]</ref> | بسیاری از [[اهل سنت]] در این کشور به [[اهل بیت(ع)]] علاقهمندند. آنان به [[امام علی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] علاقه و احترام دارند. [[حضرت زهرا(س)]] را «بیبی فاطمه» خطاب میکنند. <ref>[http://old.iran-newspaper.com/1391/7/16/Iran/5194/Page/12/Iran_5194_12.pdf روزنامه ایران: تجدید حیات اسلامی در ازبکستان]</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} |