کاربر ناشناس
مزار شریف: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz جز (اضافه کردن چند منبع) |
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| کشور = افغانستان | | کشور = افغانستان | ||
| استان = بلخ | | استان = بلخ | ||
| مساحت = | | مساحت = ۴۸ کیلومتر مربع | ||
| جمعیت کل = | | جمعیت کل = ۴۶۵ هزار نفر (۱۳۹۸ش) | ||
| نام محلی = | | نام محلی = | ||
| زبان = پارسی، ازبکی | | زبان = پارسی، ازبکی | ||
| نژاد = | | نژاد = ازبک، [[هزاره]]، تاجیک | ||
| ادیان = | | ادیان = اسلام | ||
| مذهب = شیعه و اهل سنت | | مذهب = شیعه و اهل سنت | ||
| جمعیت مسلمان = | | جمعیت مسلمان = | ||
| جمعیت شیعه = | | جمعیت شیعه = | ||
| نام قدیم = | | نام قدیم = خواجه خیران | ||
| سال تأسیس = قرن ۹ق | | سال تأسیس = قرن ۹ق | ||
| قدمت = | | قدمت = تیموریان | ||
| پیشینه اسلام = | | پیشینه اسلام = | ||
| پیشینه تشیع = | | پیشینه تشیع = | ||
| وقایع مهم = | | وقایع مهم = ایجاد زیارتگاه (قرن ۹ق)، کشتار شیعیان توسط [[طالبان]] (مرداد/اسد ۱۳۷۷ش) | ||
| مکانهای تاریخی = | | مکانهای تاریخی = | ||
| زیارتگاه = زیارت سخی | | زیارتگاه = [[زیارت سخی]] | ||
| قبرستانها = | | قبرستانها = | ||
| حوزه علمیه = مدارس سلطانیه، جامعةالاسلام، حسنیه، ثقلین | | حوزه علمیه = مدارس سلطانیه، جامعةالاسلام، حسنیه، ثقلین | ||
| مساجد = | | مساجد = مسجد کبود (آبی)، مسجد سلطانیه | ||
|حسینیهها = | |حسینیهها = | ||
| مؤسسات = | | مؤسسات = | ||
| مذهبی = | | مذهبی = | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
| سیاسی = | | سیاسی = | ||
}} | }} | ||
'''مزار شریف'''، بزرگترین شهر در شمال [[افغانستان]] و مرکز ولایت [[بلخ]] است. این شهر نام و موقعیت خود را بخاطر ایجاد [[زیارت سخی|مزارِ شریفِ سخی]] یا [[زیارت سخی]]، مرقد منسوب به [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[قرن ۹ هجری قمری|قرن ۹ق]] بدست آورده است. برخی معتقدند پیکر امام علی(ع) توسط [[ابومسلم خراسانی]] (درگذشت:۱۳۷ق) و با درخواست [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق (ع)]] (۱۴۸ـ۸۳ق) از [[نجف]] به بلخ منتقل شد. این قبر در گذر تاریخ، پنهان بود تا در سال ۸۸۵ق، دوران حکومت [[سلطان حسین بایقرا]]، امیر [[تیموریان|تیموری]] پیدا شد و او بارگاهی روی قبر ساخت و نهری بنا کرد و مزار شریف، به مکانی مشهور و در مسیر پیشرفت تبدیل شد. باور غالب شیعیان بر وجود مرقد [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] در [[عراق]]، شهر [[نجف]] است. | |||
==جایگاه== | |||
[[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]] | [[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]] | ||
مزار شریف بزرگترین شهر از نظر جمعیت و مساحت در ناحیه شمال افغانستان است. سالانه هزاران مسلمان به مزار شریف میروند تا مزار سخی را زیارت کنند که گفته شده مرقد علی بن ابیطالب است و نیز در مراسم برافراشتن عَلم سخی شرکت میکنند که هر نوروز در این زیارتگاه انجام میشود. | |||
==جغرافیا و جمعیت== | ==جغرافیا و جمعیت== | ||
[[پرونده:مزار شریف.jpg|بندانگشتی|شهر مزار شریف (افغانستان) (آریانا نیوز)]] | [[پرونده:مزار شریف.jpg|بندانگشتی|شهر مزار شریف (افغانستان) (آریانا نیوز)]] | ||
مزار شریف در شمال افغانستان، در مرکز ولایت بلخ و در همسایگی شهرهای نهر شاهی، مارمَل و دِهدادی قرار دارد. جمعیت مزار شریف در ۱۳۹۸ش حدود ۴۶۵ هزار نفر برآورد شده بود. ساکنین این شهر، از اقوام هزاره، ازبک، تاجیک و ترکمن هستند. | |||
==مقبره منسوب به امام علی(ع) == | ==مقبره منسوب به امام علی(ع) == | ||
[[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]] | [[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]] | ||
===اقدام ابومسلم=== | |||
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ق از قریه سفیدج [[مرو]]، قیام کرد و با بنیامیه جنگید، به | گفته شده پیکر [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به دستور [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و توسط [[ابومسلم خراسانی]] از [[نجف]] به محل فعلی مقبره منسوب، منتقل شده است. سلطان حسین تابنده در سفری که در اواخر دهه چهل خورشیدی به [[افغانستان]] داشته، ماجرا و باورهای مردم افغانستان را درباره این موضوع به تفصیل نوشته است:<br /> | ||
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ق از قریه سفیدج [[مرو]]، قیام کرد و با [[بنیامیه]] جنگید، به امام صادق(ع) نامه نوشت که اگر او مایل به [[خلافت]] است، او و سپاهیانش در خدمت وی خواهند بود. امام نپذیرفت و در جواب از او خواست پیکر امام علی(ع) را که همراه یک تابوت در نجف دفن شده، برای در امان ماندن از دستبرد بنیامیه به [[بلخ]] ببرد تا پس از فرونشستن جنگ و فتنه، به [[مدینه]] منتقل شود. ابومسلم افراد کارآزموده خود را فرستاد و آنها تابوت حاوی پیکر امام علی(ع) را پنهانی از نجف با شتر به [[مرو|مرو شاهجهان]] بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشتند و از آنجا وارد بلخ کردند و در قریه خواجه خیران مخفیانه مدفون ساختند و لوحی نیز بر آن گذاشتند. | |||
به سبب درگیری ابومسلم در جنگ و قلع و قمع بنیامیه و تشتت امور در آغاز دولت [[بنیعباس]] و قتل ابومسلم، موضوع انتقال جسد مطهر یا اظهار و اعلان موضوع دفن در بلخ میسر نشد و مدفن پنهان بود. در زمان [[هارون الرشید]] بر او معلوم شد که جسد امام(ع)در نجف دفن شده است. هارون بارگاهی در آنجا ساخت و از این رو ماجرای بلخ همچنان پنهان ماند و آن واقعه فراموش شد. | |||
===دوران سنجر سلجوقی=== | |||
در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشتهایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد. گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور میدهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپهای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را تر و تازه یافتند. | در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشتهایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد. گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور میدهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپهای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را تر و تازه یافتند. | ||
چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت. | چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت. | ||
===ایجاد زیارتگاه=== | |||
[[پرونده:Sardare rawze sakhi.jpg|بندانگشتی|یکی از سر دروازه های روضه سخی]] | [[پرونده:Sardare rawze sakhi.jpg|بندانگشتی|یکی از سر دروازه های روضه سخی]] | ||
خط ۶۳: | خط ۶۶: | ||
خورشید یکی و نور او هر طرف است|عبدالرحمن جامی|}} | خورشید یکی و نور او هر طرف است|عبدالرحمن جامی|}} | ||
در زمان حمله چنگیز مغول به [[خراسان بزرگ]]، مردم از ترس حمله مغولان به بارگاه مزارشریف و حرمتشکنی آنان، بنای مزار را ویران کردند و اثری از آن بر جای نگذاشتند. سالها گذشت و باز قبر امام علی(ع)گمنام شد. | |||
شمسالدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق ای شاه کرام». | شمسالدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق ای شاه کرام». | ||
او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت کرده و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخویی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref> | او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت کرده و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخویی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref> | ||
===شهرت و پیشرفت=== | |||
از آن پس حاکمان و سلاطین تعمیرات و توسعههایی در این بارگاه پدید آوردند و موقوفاتی کردند. از جمله عبدالمؤمن خان بن عبدالله خان ازبک، یازدهمین امیر شیبانی گنبدی بر آن ساخت و ولی محمدخان بن جانی خان، دومین امیر سلسله جانی، تزییناتی در ساختمانها و داخل روضه پدید آورد و باغهایی ساخت. در زمان محمد مقیم خان بن سبحانقلی خان، حاکم بلخ زلزله رخ داد و گنبد از هم پاشید و او باری دیگر آن را ساخت. کاشی کاری بارگاه از سال ۱۲۸۷ق. در زمان حکومت امیر علم خان توسط استاد سمیع سمرقندی شروع شد. محمد ظاهرشاه، پادشاه اسبق افغانستان نیز در سال ۱۳۱۹ش. تعمیرات و تزییناتی در این بنا ایجاد کرده است.<ref>[http://www.bsharat.com/id/1/3/4.html مزار شریف، بارگاه منسوب به امام علی(ع)]</ref> | از آن پس حاکمان و سلاطین تعمیرات و توسعههایی در این بارگاه پدید آوردند و موقوفاتی کردند. از جمله عبدالمؤمن خان بن عبدالله خان ازبک، یازدهمین امیر شیبانی گنبدی بر آن ساخت و ولی محمدخان بن جانی خان، دومین امیر سلسله جانی، تزییناتی در ساختمانها و داخل روضه پدید آورد و باغهایی ساخت. در زمان محمد مقیم خان بن سبحانقلی خان، حاکم بلخ زلزله رخ داد و گنبد از هم پاشید و او باری دیگر آن را ساخت. کاشی کاری بارگاه از سال ۱۲۸۷ق. در زمان حکومت امیر علم خان توسط استاد سمیع سمرقندی شروع شد. محمد ظاهرشاه، پادشاه اسبق افغانستان نیز در سال ۱۳۱۹ش. تعمیرات و تزییناتی در این بنا ایجاد کرده است.<ref>[http://www.bsharat.com/id/1/3/4.html مزار شریف، بارگاه منسوب به امام علی(ع)]</ref> | ||