۱۷٬۲۲۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خلافت بنی عباس}} | {{خلافت بنی عباس}} | ||
'''هارون عباسی''' یا '''هارون الرشید'''، پنجمین خلیفه عباسی که هم عصر با [[امام موسی کاظم(ع)]] است. زندانی شدن امام کاظم و شهادت او در دوران هارون است و شیعیان در این دوران تحت فشار قرار گرفتهاند. هارون فرزند [[مهدی عباسی]] است | '''هارون عباسی''' یا '''هارون الرشید'''، پنجمین خلیفه عباسی که هم عصر با [[امام موسی کاظم(ع)]] است. زندانی شدن امام کاظم و شهادت او در دوران هارون است و شیعیان در این دوران تحت فشار قرار گرفتهاند. هارون فرزند [[مهدی عباسی]] است. روزگار او به جهت درآمد اقتصادی، رونق تجارت، پیشرفت علم، فلسفه و موفقیت در [[فتوحات]]، عصر طلایی دوران [[حکومت عباسی]] نامیده میشود. در دوران خلافت هارون، جنگهای خارجی متعددی از جمله جنگ با رومیان درگرفت و ملکه روم مجبور به صلح و پرداخت غرامت به سپاه هارون شد. در دوره او شورشهایی علیه حکومت واقع شد که مهمترین آن قیام یحیی بن عبدالله برادر [[محمد بن عبدالله بن حسن|نفس زکیه]] بوده است. از دیگر فعالیتهای هارون، پیشبرد علوم و ترجمه متون علمی بیگانه از جمله یونانی، سریانی، هندی و فارسی به عربی بوده است. | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
هارون عباسی معروف به هارون الرشید، | هارون عباسی معروف به هارون الرشید، از خلیفههای عباسی در سال۱۴۵ق در شهر [[ری]] به دنیا آمد. او فرزند [[مهدی عباسی]] و مادرش کنیزی به نام خیزران بود.<ref>طبری، تاریخ، دارالکتب العلمیه، ج۸، ص۳۵۹-۳۴۷.</ref> | ||
پدرش در آن زمان امیر منطقه ری و خراسان بود. کنیۀ هارون ابوجعفر است.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲،ص۲۸.</ref> هارون در سال | پدرش در آن زمان امیر منطقه [[ری]] و [[خراسان]] بود. کنیۀ هارون ابوجعفر است.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲،ص۲۸.</ref> هارون در سال ۱۷۰ هجری با مرگ برادرش [[هادی عباسی|هادی]] به خلافت رسید و تا سال ۱۹۳ هجری حکومت کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۰.</ref> | ||
==قلمرو حکومت== | |||
بنا بر نقل منابع تاریخی، روزگار [[منصور دوانیقی]] به جنگ و فتح گذشت. پس از وی در زمان هارون و [[مأمون]] دولت عباسی به اوج عظمت خود رسید.<ref>زیدان، جواهر کلام، ۱۳۷۲ش، ص۷۱.</ref> و هارون را از مشهورترین خلفای عباسی دانستند. عصر هارون به جهت درآمد زیاد، رونق تجارت، پیشرفت علم، [[فلسفه]] و موفقیت در فتوحات، عصر طلایی دوران [[حکومت عباسی]] نامیده میشود.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۸۹.</ref> | |||
نواحی غربی [[بغداد]]، از شهر الانبار تا [[مصر]] و آفریقا، قسمت شرقی از شیروان تا [[ترکیه]] و منطقه [[خراسان]] تحت سلطه هارون بوده است.<ref>زیدان، جواهر کلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۳.</ref> | نواحی غربی [[بغداد]]، از شهر الانبار تا [[مصر]] و آفریقا، قسمت شرقی از شیروان تا [[ترکیه]] و منطقه [[خراسان]] تحت سلطه هارون بوده است.<ref>زیدان، جواهر کلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۳.</ref> | ||
===امپراطوری روم=== | ===امپراطوری روم=== | ||
در دوران خلافت هارون الرشید جنگهای خارجی متعددی درگرفت از جمله آنها جنگ با رومیان بود | در دوران خلافت هارون الرشید جنگهای خارجی متعددی درگرفت از جمله آنها جنگ با رومیان بود. هارون و یکی از فرزندانش به نام قاسم نیز در برخی از آنها شرکت کردند. | ||
از جمله ابن جنگها، سال ۱۸۱ق بود که هارون با سپاهی بزرگ تا [[آسیای صغیر]] و [[قسطنطنیه]] پیش رفت و ملکه روم که قدرت مقابله با سپاه هارون را نداشت و به او پیشنهاد صلح و غرامت سالانه به دولت هارون را طرح کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.</ref> | از جمله ابن جنگها، سال ۱۸۱ق بود که هارون با سپاهی بزرگ تا [[آسیای صغیر]] و [[قسطنطنیه]] پیش رفت و ملکه روم که قدرت مقابله با سپاه هارون را نداشت و به او پیشنهاد صلح و غرامت سالانه به دولت هارون را طرح کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
==اوضاع شیعیان== | ==اوضاع شیعیان== | ||
از [[ابوالفرج اصفهانی | از [[ابوالفرج اصفهانی]] و نیز [[طبری]] نقل کردهاند، هارون در دوران خلافت خود، درگیریهای مختلفی با [[علویان]] داشته و به کشتار آنان اقدام کرده است.{{مدرک}} در کتب تاریخ برخورد هارون با شیعیان را شبیه برخوردهای [[متوکل عباسی|متوکل]]، شدید دانستهاند.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۱.</ref> | ||
برخی مورخان نقل میکنند، هارون برای حفظ حکومت و جلوگیری از قیام شیعیان، آنان را سرکوب میکرد. | برخی مورخان نقل میکنند، هارون برای حفظ حکومت و جلوگیری از قیام شیعیان، آنان را سرکوب میکرد. شخصی به نام سفیان بن بزار میگوید روزی نزد [[مأمون]] بودم و او در جمعی گفت، مذهب تشیع را پدرم هارون به من آموخت. و اگر شیعیان را به قتل میرساند؛ به خاطر حکومت بود چرا که حکومت عقیم و نازا است.<ref>نجفی یزدی، مناقب اهل بیت(ع)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۳۵۱.</ref> | ||
شخصی به نام سفیان بن بزار میگوید روزی نزد [[مأمون]] بودم و او در جمعی گفت، مذهب تشیع را پدرم هارون به من آموخت. و اگر شیعیان را به قتل میرساند؛ به خاطر حکومت بود چرا که حکومت عقیم و نازا است.<ref>نجفی یزدی، مناقب اهل بیت(ع)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۳۵۱.</ref> | |||
==حوادث مهم دوران هارون== | ==حوادث مهم دوران هارون== | ||
دوران هارون | در دوران هارون [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم]] به شهادت رسید. همچنین قیامهای شیعی و غیرشیعی علیه هارون شکل گرفت و حکومت به پیشرفتهای اقتصادی و علمی دست یافت. | ||
===زندانی شدن امام کاظم(ع)=== | ===زندانی شدن امام کاظم(ع)=== | ||
۱۳ سال از دوران امامت امام کاظم(ع)، در دوره خلافت [[هارون عباسی|هارون]] سپری شد.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۳.</ref>نقل میکنند، هارون در اوایل حکومت خود چندان سختگیری انجام نمیداد ولی کم کم برخوردهای اول با [[امام موسی کاظم علیهالسلام|موسی بن جعفر]] تغییر کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۱.</ref> | ۱۳ سال از دوران امامت امام کاظم(ع)، در دوره خلافت [[هارون عباسی|هارون]] سپری شد.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۳.</ref>نقل میکنند، هارون در اوایل حکومت خود چندان سختگیری انجام نمیداد ولی کم کم برخوردهای اول با [[امام موسی کاظم علیهالسلام|موسی بن جعفر]] تغییر کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۱.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
===بازگرداندن فدک=== | ===بازگرداندن فدک=== | ||
در منابع تاریخی و حدیثی آوردهاند، روزی هارون به موسی بن جعفر اعلام کرد، که حاضر است [[فدک]] را بازگرداند. اما امام به هارون گفته است اگر حدود [[فدک]] را مشخص کند، هارون آن را نخواهد بخشید. نقل میکنند، امام یک حد را از [[عدن]] تا [[سمرقند]]، حد دیگر [[آفریقا]] و حد چهارم را سیف البحر مشخص میکند. برخی گفتند این سخنان اشاره به بحث جانشینی پیامبر و جریان [[سقیفه]] داشته است. لذا میگویند هارون ناراحت شد و برای حفظ جایگاه و حکومتش دستور داد امام را به زندان بیاندازند.<ref>مجلسی، زندگانی امام کاظم(ع)، ۱۳۹۶ق، ص۱۳۰.</ref> | در منابع تاریخی و حدیثی آوردهاند، روزی هارون به موسی بن جعفر اعلام کرد، که حاضر است [[فدک]] را بازگرداند. اما امام به هارون گفته است اگر حدود [[فدک]] را مشخص کند، هارون آن را نخواهد بخشید. نقل میکنند، امام یک حد را از [[عدن]] تا [[سمرقند]]، حد دیگر [[آفریقا]] و حد چهارم را سیف البحر مشخص میکند. برخی گفتند این سخنان اشاره به بحث جانشینی پیامبر و جریان [[سقیفه]] داشته است. لذا میگویند هارون ناراحت شد و برای حفظ جایگاه و حکومتش دستور داد امام را به زندان بیاندازند.<ref>مجلسی، زندگانی امام کاظم(ع)، ۱۳۹۶ق، ص۱۳۰.</ref> {{منبع بهتر}} | ||
===برکناری برمکیها=== | ===برکناری برمکیها=== | ||
سقوط [[برمکیان]] یکی دیگر از حوادث مهم دوران خلافت هارون الرشید است. یکی از شخصیتهای مهم این خاندان یحیی بن خالد بود. او در زمان خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] مربی هارون شد. و بعدها با روی کار آمدن هارون، در دربار هارون قدرت و نفوذ بالایی به دست آورد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.</ref> نقل میکنند، قدرت و ثروت گسترده آل برمک باعث شد اطرافیان هارون، او را نسبت به این خانواده بدگمان کنند و سرانجام دستور دهد، این خاندان و وابستگان آنها را دستگیر و به قتل رسانند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۴۳۰.</ref> [[مسعودی]] میگوید بعد از برمکیان، کارها مختل شد و بیتدبیری و سوء سیاست هارون مشخص شد.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ۱۳۵۷ق، ص۱۹۹.</ref> بعدها هارون نیز از براندازی این خاندان اظهار تأسف کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.</ref> | سقوط [[برمکیان]] یکی دیگر از حوادث مهم دوران خلافت هارون الرشید است. یکی از شخصیتهای مهم این خاندان یحیی بن خالد بود. او در زمان خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] مربی هارون شد. و بعدها با روی کار آمدن هارون، در دربار هارون قدرت و نفوذ بالایی به دست آورد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.</ref> نقل میکنند، قدرت و ثروت گسترده آل برمک باعث شد اطرافیان هارون، او را نسبت به این خانواده بدگمان کنند و سرانجام دستور دهد، این خاندان و وابستگان آنها را دستگیر و به قتل رسانند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۴۳۰.</ref> [[مسعودی]] میگوید بعد از برمکیان، کارها مختل شد و بیتدبیری و سوء سیاست هارون مشخص شد.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ۱۳۵۷ق، ص۱۹۹.</ref> بعدها هارون نیز از براندازی این خاندان اظهار تأسف کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.</ref> | ||
==شورشها== | ===شورشها=== | ||
قیامها و شورشهای متعددی در دوره هارون مانند شورش رافع بن لیث به کمک عیسی بن ماهان در [[خراسان]] رخ داد، که هارون سپاهی را به آن منطقه فرستاد و عیسی را زندانی و اموالش را مصادره کردند. او تا زمان مرگ هارون در زندان بود.<ref> یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۴۴۳.</ref> از دیگر ناآرامیها در مناطق [[آذربایجان]]، [[ارمنستان]] و درگیری بین دو قوم یمنیها و نزاریان بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲.ص۴۳۷؛ طبری، تاریخ، دارالکتب العلمیه، ج۸، ص۳۱۴.</ref>یکی از قیامهای مهم دوران هارون قیام یحیی بن عبدالله بوده است.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۳.</ref> | قیامها و شورشهای متعددی در دوره هارون مانند شورش رافع بن لیث به کمک عیسی بن ماهان در [[خراسان]] رخ داد، که هارون سپاهی را به آن منطقه فرستاد و عیسی را زندانی و اموالش را مصادره کردند. او تا زمان مرگ هارون در زندان بود.<ref> یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۴۴۳.</ref> از دیگر ناآرامیها در مناطق [[آذربایجان]]، [[ارمنستان]] و درگیری بین دو قوم یمنیها و نزاریان بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ق، ج۲.ص۴۳۷؛ طبری، تاریخ، دارالکتب العلمیه، ج۸، ص۳۱۴.</ref>یکی از قیامهای مهم دوران هارون قیام یحیی بن عبدالله بوده است.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۳.</ref> | ||
<big>'''قیام یحیی بن عبدالله'''</big> | <big>'''قیام یحیی بن عبدالله'''</big> | ||
یحیی بن عبدالله نواده [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن]] در [[قیام شهید فخ]] یکی از سرداران سپاه او بود؛ پس از شکست واقعه فخ، با گروهی به [[دیلم]] رفت و در آنجا علیه هارون فعالیت میکرد.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۳.</ref> هارون، فضل بن یحیی را با سپاهی به دیلم میفرستند و در نامهای به خط خود و با گواهی گروهی از علما و [[فقها]] به او امان میدهد تا به بغداد وارد شود.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۴.</ref> نقل میکنند در ابتدا هارون با او رفتار مثبتی داشت اما بعد از مدتی [[فتوا|فتوایی]] را علیه امان نامه خود از فقها میگیرد و مدتی بعد یحیی را به قتل میرساند.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۴-۴۴۶.</ref> | یحیی بن عبدالله نواده [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن]] در [[قیام شهید فخ]] یکی از سرداران سپاه او بود؛ پس از شکست واقعه فخ، با گروهی به [[دیلم]] رفت و در آنجا علیه هارون فعالیت میکرد.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۳.</ref> هارون، فضل بن یحیی را با سپاهی به دیلم میفرستند و در نامهای به خط خود و با گواهی گروهی از علما و [[فقها]] به او امان میدهد تا به بغداد وارد شود.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۴.</ref> نقل میکنند در ابتدا هارون با او رفتار مثبتی داشت اما بعد از مدتی [[فتوا|فتوایی]] را علیه امان نامه خود از فقها میگیرد و مدتی بعد یحیی را به قتل میرساند.<ref> پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۴-۴۴۶.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
بنا بر برخی منابع تاریخی، در پی آشوبهای [[خراسان]] به وسیله رافع بن لیث و آرام نشدن منطقه به وسیله نماینده هارون، خود خلیفه در سال ۱۹۲ق راهی خراسان شد تا منطقه را آرام کند؛ ولی در [[طوس]]<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۴۶۲.</ref> در روستایی به نام [[سناباد]] به علت بیماری در جمادی الاولی سال ۱۹۳ق در چهل و شش سالگی درگذشت و پسرش صالح، [[نماز میت]] را بر او خواند. | بنا بر برخی منابع تاریخی، در پی آشوبهای [[خراسان]] به وسیله رافع بن لیث و آرام نشدن منطقه به وسیله نماینده هارون، خود خلیفه در سال ۱۹۲ق راهی خراسان شد تا منطقه را آرام کند؛ ولی در [[طوس]]<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۴۶۲.</ref> در روستایی به نام [[سناباد]] به علت بیماری در جمادی الاولی سال ۱۹۳ق در چهل و شش سالگی درگذشت و پسرش صالح، [[نماز میت]] را بر او خواند. بعدها محل دفن هارون به [[بقعه هارونیه]] معروف شد.<ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۹۳.</ref> | ||
شب مرگ هارون در طوس، مردم با پسر او امین در بغداد بیعت کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، دارصادر، ج۶، ص۲۸۷.</ref>در سال ۲۰۳ به خواست مأمون، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در این مکان در کنار هارون دفن شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ ق، ص۴۶۴.</ref> | شب مرگ هارون در طوس، مردم با پسر او امین در بغداد بیعت کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، دارصادر، ج۶، ص۲۸۷.</ref>در سال ۲۰۳ به خواست مأمون، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در این مکان در کنار هارون دفن شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ ق، ص۴۶۴.</ref> | ||
{{تبارنامه بنیعباس}} | {{تبارنامه بنیعباس}} |
ویرایش