پرش به محتوا

خوف و رجاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۹۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵
imported>Aghaie
imported>Aghaie
خط ۳۶: خط ۳۶:


== در کتاب‌های اخلاق ==
== در کتاب‌های اخلاق ==
{{ویکی‌سازی}}
در کتاب‌های [[اخلاق]] [[اسلام|اسلامی]] نیز خوف و رجاء به عنوان یک اصل عملی عمده مورد توجه قرار گرفته و ابعاد آن کاویده شده است. تعریف [[غزالی]] از خوف و رجاء، بیشترین مقبولیت را در بر داشته و نویسندگان پس از او، سخنان وی را تخلیص و تکرار کرده‌اند.
در کتاب‌های اخلاق [[اسلام|اسلامی]] نیز خوف و رجاء به عنوان یک اصل عملی عمده مورد توجه قرار گرفته و ابعاد آن کاویده شده است. در میان علمای اخلاق، [[غزالی]] بهترین تحلیل را از خوف و رجاء عرضه کرده است و نویسندگان بعدی سخنان وی را تخلیص و تکرار کرده‌اند. وی در آغاز بحث خود<ref> ج۴، ص۱۹۴</ref> این دو حالت را در انسان به دو بال مانند کرده است که به کمک هم پرواز را ممکن می‌سازند. وی با توجه به معنای لغوی این دو واژه، خوف را ناراحتی و دردی در قلب آدمی دانسته که از نگرانی نسبت به امر ناپسندی حاصل می‌شود که در آینده به وی خواهد رسید و در مقابل، از راحتی و لذتی که از انتظار امر پسندیده‌ای که در آینده به قلب آدمی خواهد رسید به رجاء تعبیر کرده است.<ref> ج۴، ص۱۹۵</ref> غزالی سپس در توضیح مفهوم رجاء اضافه می‌کند زمانی امرِ مطلوب موردِ انتظار، رجاء خوانده می‌شود که اکثر اسباب آن فراهم باشد، در غیر این صورت، نام غرور (فریفتگی) و حماقت بر آن صادق‌تر است و اگر هم معلوم نباشد که اسباب آن وجود دارد یا نه، نام تمنا بر آن بیشتر صدق می‌کند تا رجاء.


غزالی<ref> ج۴، ص۲۱۲ - ۲۱۳</ref> خوف را ناشی از علم و معرفت می‌داند، علم و معرفت به عواملی که مایه رنجش آدمی‌اند و دل او را به درد می‌آورند. معرفتی که موجب خوف است‌ گاه معرفت به خدا و صفات اوست،‌ گاه این معرفت همان آگاهی بنده از اعمال نادرست و [[گناهان|گناهانی]] است که مرتکب شده، و‌ گاه معرفت به هر دو عامل یاد شده است. غزالی پس از توصیف حال بنده خائف گفته است خائف واقعی کسی است که دست از معاصی بشوید و تن به طاعات و عبادات دهد تا گذشته را تلافی کند و حالی پیدا کند که لذات در نظرش رنگ ببازند و معاصی مطلوبش در نظر او مکروه جلوه کنند، قلبش خاشع گردد و کبر و حِقد و حسد را کنار بگذارد و به مراقبه و محاسبه و مجاهده مشغول شود. بدین گونه، او به نکته اساسی در این باب اشاره می‌کند؛ این که بنده در کسب صفت خوف باید جانب اعتدال را رعایت کند و اصلاً خوف پسندیده خوف معتدل است. وانگهی، خوف باید منشأ اثر باشد و خوفی که در عمل تأثیری نبخشد وجود و عدم آن مساوی است. [[غزالی]]<ref> ج۴، ص۲۱۹</ref> در تحلیل نهایی خود از مفهوم خوف، آن را سرمنشأ سعادت آدمیان می‌داند، چرا که سعادت لقاءالله در آخرت جز به تحصیل انس و محبت به او در دنیا حاصل نمی‌شود و محبت وابسته به معرفت است و معرفت وابسته به دوام فکر و این همه، خود، به انقطاعِ حب دنیا از قلب آدمی بازبسته‌اند و حصول این انقطاع به ترک لذات دنیا و شهوات آن میسر می‌گردد و ترک لذات به قلع و قمع آنها، و هیچ چیز بهتر از خوف نمی‌تواند ریشه شهوات را برکند. غزالی<ref> ج۴، ص۲۲۹</ref> برای خوف دو مقام قائل است: مقام خوف از عذاب الاهی که برای عموم خلق و ناشی از ایمان به بهشت و دوزخ است. و دیگر مقام خوف از خداوند که خاص علمای اهل معرفت و ارباب قلوب است.
در نگاه غزالی،<ref>غزالی، ج۴، ص۱۹۴</ref> خوف و رجا همچون دوبالی هستند که باعث پرواز انسان می‌شوند. وی خوف را ناراحتی و دردی در قلب آدمی دانسته که از نگرانی نسبت به امر ناپسندی حاصل می‌شود که در آینده به وی خواهد رسید و در مقابل، از راحتی و لذتی که از انتظار امر پسندیده‌ای که در آینده به قلب آدمی خواهد رسید به رجاء تعبیر کرده است.<ref>غزالی، ج۴، ص۱۹۵</ref> البته همو در این بحث تمایزات میان غرور و تمنا با رجاء را هم مطرح می‌کند.


غزالی این مطلب را نیز مطرح کرده است که این پرسش که خوف بهتر است یا رجاء، به طور کلی پرسش نادرستی است.<ref> ج۴، ص۲۲۴</ref> از دیدگاه وی، خوف و رجاء داروی قلوب‌اند و فضیلت آنها به قدر بیماری موجود است و به قدر بیماری در سو، جانب خوف یا رجاء باید غلبه کند.<ref> ج۴، ص۲۲۵</ref>


غزالی همچنین خوف و رجاء را با ارزش اخلاقی دیگری مرتبط می‌سازد که آن [[صبر]] است.<ref> ج۴، ص۲۲۸</ref> از نظر او خوف و رجاء مایه تقویت صبر در آدمی است. <ref> ج۴، ص۲۲۹</ref>
غزالی<ref>غزالی، ج۴، ص۲۱۲ - ۲۱۳</ref> خوف را ناشی از علم و معرفت می‌داند، علم و معرفت به عواملی که مایه رنجش آدمی‌اند و دل او را به درد می‌آورند. معرفتی که موجب خوف است‌ گاه معرفت به خدا و صفات اوست،‌ گاه این معرفت همان آگاهی بنده از اعمال نادرست و [[گناهان|گناهانی]] است که مرتکب شده، و‌ گاه معرفت به هر دو عامل یاد شده است. در نظر غزالی خائف واقعی کسی است که دست از معاصی بشوید و تن به طاعات و عبادات دهد تا گذشته را تلافی کند.
 
نکته اساسی در این باب این است که بنده در کسب صفت خوف باید جانب اعتدال را رعایت کند و اصلاً خوف پسندیده خوف معتدل است. وانگهی، خوف باید منشأ اثر باشد و خوفی که در عمل تأثیری نبخشد وجود و عدم آن مساوی است.
 
[[غزالی]]<ref>غزالی، ج۴، ص۲۱۹</ref> در تحلیل نهایی خود از مفهوم خوف معتقد است که هیچ چیز بهتر از خوف نمی‌تواند ریشه شهوات را برکند و این خوف، را سرمنشأ سعادت آدمیان است. او<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۹</ref> برای خوف دو مقام قائل است: مقام خوف از عذاب الاهی که برای عموم خلق و ناشی از ایمان به بهشت و دوزخ است. و دیگر مقام خوف از خداوند که خاص علمای اهل معرفت و ارباب قلوب است.
 
غزالی این مطلب را نیز مطرح کرده است که این پرسش که خوف بهتر است یا رجاء، به طور کلی پرسش نادرستی است.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۴</ref> از دیدگاه وی، خوف و رجاء داروی قلوب‌اند و فضیلت آنها به قدر بیماری موجود است و به قدر بیماری در سو، جانب خوف یا رجاء باید غلبه کند.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۵</ref>
 
غزالی همچنین خوف و رجاء را با ارزش اخلاقی دیگری مرتبط می‌سازد که آن [[صبر]] است.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۸</ref> از نظر او خوف و رجاء مایه تقویت صبر در آدمی است. <ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۹</ref>


== در تصوف و عرفان ==
== در تصوف و عرفان ==
کاربر ناشناس