پرش به محتوا

خوف و رجاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


در احادیث [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه]] [[اهل بیت علیهم‌السلام]] نیز به خوف و رجاء پرداخته شد است. در پاره‌ای از احادیث، رجاء مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله این که به مؤمنان توصیه شده است که به خداوند حسن ظن داشته باشند<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۳۴؛ مسلم بن حجاج، ج۸، ص۱۶۵؛ کلینی، ج۲، ص۷۱ - ۷۲</ref> و آمده است که خداوند آن چنان که بنده مؤمن او به او گمان دارد عمل می‌کند، <ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹۱، ج۴، ص۱۰۶</ref> اما چون امیدواری بی‌جا ممکن است اشخاص را به عصیان وادارد، خوف نیز مورد توجه قرار گرفته است، مثلاً در وصیت پیامبر اکرم به [[حضرت علی]]، خوف از خدا به او توصیه شده<ref>کلینی، ج۸، ص۷۹</ref> و در حدیثی دیگر از ایشان آمده است که مؤمن میان دو خوف دست به عمل می‌زند: اجلی که سپری شده است و اجلی که معلوم نیست چه زمانی فرا می‌رسد.<ref>همان، ج۱، ص۷۰ - ۷۱</ref> در سخنان حضرت علی علیه‌السلام هم بر خوف تأکید شده است.<ref>برای نمونه: نهج البلاغه، خطبه ۸۳ و ۸۷</ref> بر اساس حدیثی از [[امام صادق علیه‌السلام]]، انسان چنان باید از خداوند بترسد که گویی او را می‌بیند و بر اساس حدیثی دیگر از ایشان، آن کس که از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او خواهد ترساند و آن کس که از خدا نترسد، خدا او را از همه چیز خواهد ترساند.<ref>کلینی، ج۲، ص۶۸</ref> در عین حال، در بسیاری از احادیث بر تعادل بین خوف و رجاء تأکید شده است. از جمله این که خوف و رجاء با هم عامل متذکر بودن روح دانسته شده است<ref>قتال نیشابوری، ج۲، ص۳۸۹</ref> همچنین امام صادق از وصیت [[لقمان]] نقل کرده است که چنان باید از خدا بترسی که گویی اگر اعمال نیک ثقلین (جن و انس) را هم بیاوری او تو را عقوبت خواهد کرد، و چنان باید به او امید ببندی که گویی اگر گناهان ثقلین را هم مرتکب شده باشی او تو را از رحمت خویش برخوردار خواهد کرد.<ref>کلینی، ج۲، ص۶۷</ref>
در احادیث [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه]] [[اهل بیت علیهم‌السلام]] نیز به خوف و رجاء پرداخته شد است. در پاره‌ای از احادیث، رجاء مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله این که به مؤمنان توصیه شده است که به خداوند حسن ظن داشته باشند<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۳۴؛ مسلم بن حجاج، ج۸، ص۱۶۵؛ کلینی، ج۲، ص۷۱ - ۷۲</ref> و آمده است که خداوند آن چنان که بنده مؤمن او به او گمان دارد عمل می‌کند، <ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹۱، ج۴، ص۱۰۶</ref> اما چون امیدواری بی‌جا ممکن است اشخاص را به عصیان وادارد، خوف نیز مورد توجه قرار گرفته است، مثلاً در وصیت پیامبر اکرم به [[حضرت علی]]، خوف از خدا به او توصیه شده<ref>کلینی، ج۸، ص۷۹</ref> و در حدیثی دیگر از ایشان آمده است که مؤمن میان دو خوف دست به عمل می‌زند: اجلی که سپری شده است و اجلی که معلوم نیست چه زمانی فرا می‌رسد.<ref>همان، ج۱، ص۷۰ - ۷۱</ref> در سخنان حضرت علی علیه‌السلام هم بر خوف تأکید شده است.<ref>برای نمونه: نهج البلاغه، خطبه ۸۳ و ۸۷</ref> بر اساس حدیثی از [[امام صادق علیه‌السلام]]، انسان چنان باید از خداوند بترسد که گویی او را می‌بیند و بر اساس حدیثی دیگر از ایشان، آن کس که از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او خواهد ترساند و آن کس که از خدا نترسد، خدا او را از همه چیز خواهد ترساند.<ref>کلینی، ج۲، ص۶۸</ref> در عین حال، در بسیاری از احادیث بر تعادل بین خوف و رجاء تأکید شده است. از جمله این که خوف و رجاء با هم عامل متذکر بودن روح دانسته شده است<ref>قتال نیشابوری، ج۲، ص۳۸۹</ref> همچنین امام صادق از وصیت [[لقمان]] نقل کرده است که چنان باید از خدا بترسی که گویی اگر اعمال نیک ثقلین (جن و انس) را هم بیاوری او تو را عقوبت خواهد کرد، و چنان باید به او امید ببندی که گویی اگر گناهان ثقلین را هم مرتکب شده باشی او تو را از رحمت خویش برخوردار خواهد کرد.<ref>کلینی، ج۲، ص۶۷</ref>
== در کتاب‌های اخلاق ==
در کتاب‌های اخلاق [[اسلام|اسلامی]] نیز خوف و رجاء به عنوان یک اصل عملی عمده مورد توجه قرار گرفته و ابعاد آن کاویده شده است. در میان علمای اخلاق، [[غزالی]] بهترین تحلیل را از خوف و رجاء عرضه کرده است و نویسندگان بعدی سخنان وی را تخلیص و تکرار کرده‌اند. وی در آغاز بحث خود<ref> ج۴، ص۱۹۴</ref> این دو حالت را در انسان به دو بال مانند کرده است که به کمک هم پرواز را ممکن می‌سازند. وی با توجه به معنای لغوی این دو واژه، خوف را ناراحتی و دردی در قلب آدمی دانسته که از نگرانی نسبت به امر ناپسندی حاصل می‌شود که در آینده به وی خواهد رسید و در مقابل، از راحتی و لذتی که از انتظار امر پسندیده‌ای که در آینده به قلب آدمی خواهد رسید به رجاء تعبیر کرده است.<ref> ج۴، ص۱۹۵</ref> غزالی سپس در توضیح مفهوم رجاء اضافه می‌کند زمانی امرِ مطلوب موردِ انتظار، رجاء خوانده می‌شود که اکثر اسباب آن فراهم باشد، در غیر این صورت، نام غرور (فریفتگی) و حماقت بر آن صادق‌تر است و اگر هم معلوم نباشد که اسباب آن وجود دارد یا نه، نام تمنا بر آن بیشتر صدق می‌کند تا رجاء.
غزالی<ref> ج۴، ص۲۱۲ - ۲۱۳</ref> خوف را ناشی از علم و معرفت می‌داند، علم و معرفت به عواملی که مایه رنجش آدمی‌اند و دل او را به درد می‌آورند. معرفتی که موجب خوف است‌ گاه معرفت به خدا و صفات اوست،‌ گاه این معرفت همان آگاهی بنده از اعمال نادرست و [[گناهان|گناهانی]] است که مرتکب شده، و‌ گاه معرفت به هر دو عامل یاد شده است. غزالی پس از توصیف حال بنده خائف گفته است خائف واقعی کسی است که دست از معاصی بشوید و تن به طاعات و عبادات دهد تا گذشته را تلافی کند و حالی پیدا کند که لذات در نظرش رنگ ببازند و معاصی مطلوبش در نظر او مکروه جلوه کنند، قلبش خاشع گردد و کبر و حِقد و حسد را کنار بگذارد و به مراقبه و محاسبه و مجاهده مشغول شود. بدین گونه، او به نکته اساسی در این باب اشاره می‌کند؛ این که بنده در کسب صفت خوف باید جانب اعتدال را رعایت کند و اصلاً خوف پسندیده خوف معتدل است. وانگهی، خوف باید منشأ اثر باشد و خوفی که در عمل تأثیری نبخشد وجود و عدم آن مساوی است. [[غزالی]]<ref> ج۴، ص۲۱۹</ref> در تحلیل نهایی خود از مفهوم خوف، آن را سرمنشأ سعادت آدمیان می‌داند، چرا که سعادت لقاءالله در آخرت جز به تحصیل انس و محبت به او در دنیا حاصل نمی‌شود و محبت وابسته به معرفت است و معرفت وابسته به دوام فکر و این همه، خود، به انقطاعِ حب دنیا از قلب آدمی بازبسته‌اند و حصول این انقطاع به ترک لذات دنیا و شهوات آن میسر می‌گردد و ترک لذات به قلع و قمع آنها، و هیچ چیز بهتر از خوف نمی‌تواند ریشه شهوات را برکند. غزالی<ref> ج۴، ص۲۲۹</ref> برای خوف دو مقام قائل است: مقام خوف از عذاب الاهی که برای عموم خلق و ناشی از ایمان به بهشت و دوزخ است. و دیگر مقام خوف از خداوند که خاص علمای اهل معرفت و ارباب قلوب است.
غزالی این مطلب را نیز مطرح کرده است که این پرسش که خوف بهتر است یا رجاء، به طور کلی پرسش نادرستی است.<ref> ج۴، ص۲۲۴</ref> از دیدگاه وی، خوف و رجاء داروی قلوب‌اند و فضیلت آنها به قدر بیماری موجود است و به قدر بیماری در سو، جانب خوف یا رجاء باید غلبه کند.<ref> ج۴، ص۲۲۵</ref>
غزالی همچنین خوف و رجاء را با ارزش اخلاقی دیگری مرتبط می‌سازد که آن [[صبر]] است.<ref> ج۴، ص۲۲۸</ref> از نظر او خوف و رجاء مایه تقویت صبر در آدمی است. <ref> ج۴، ص۲۲۹</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۶: خط ۵۶:
* محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱
* محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱
* محمد بن حسن قتال نیشابوری، روضة الواعظین، نجف ۱۳۸۶ / ۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش
* محمد بن حسن قتال نیشابوری، روضة الواعظین، نجف ۱۳۸۶ / ۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش
* محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، چاپ محمد محمد تامر، قاهره ۲۰۰۴
کاربر ناشناس