Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۱
ویرایش
imported>Salvand جز (←قرض الحسنة در بانکداری: اصلاح تیتر) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''قَرْض''' اعطای بخشی از مال به دیگری است، به صورتی که قرضدهنده، آن مال یا مثل و یا قیمت را باز پس گیرد. واژه قرض به صورت «قرض حسن» در [[قرآن]] آمده و در روایات [[اهل بیت(ع)]] برای قرضدادن، فضیلت بسیاری ذکر شده و حتی بهتر از [[صدقه]] شمرده شده است. در [[فقه]] اسلامی احکام و شرایط قرض بیان شده است. از مسایل مرتبط با قرض، مسئله [[ربا]] است. | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
قرض | قرض اعطای بخشی از مال به دیگری است، به صورتی که قرضدهنده آن مال یا مثل و یا قیمت را باز پس گیرد. قرض از نظر لغوی به معنای بریدن و قطع کردن است و گویا قرضدهنده، آن مال را از بقیه اموالش بریده است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات قرآن، ۱۴۱۲ق، ماده قرض.</ref> | ||
قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است که برای آن نباید سود پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی میدانند.<ref> امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۱.</ref> | قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است که برای آن نباید سود پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی میدانند.<ref> امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۱.</ref> | ||
==در قرآن== | ==در قرآن== | ||
در قرآن، آیات زیادی وجود دارد که در آنها کلمه قرض به صورت «قرض حسن» (قرض الحسنة) به کار رفته است.<ref>بقره، آیه ۲۴۵؛ مزمل، آیه ۲۰؛ تغابن، آیه ۱۷؛ حدید، آیه ۱۱ و ۱۸.</ref> قرض حسن (نیکو)، قرضی است که از مال حلال باشد و آن را با منّت گذاردن و اذیت، ضایع نکنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۲. </ref> قرض الحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرض الحسنة فقهی (قرض بدون ربا) نیز میشود.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم نشر اسراء، ۱۳۸۵ش، ج۱۱، ص۵۸۳. </ref> | |||
برخی مفسران درباره این آیات معتقدند که منظور از قرض حسن همان قرض اصطلاحی است؛ زیرا قرض دادن به خداوند امکان ندارد، پس این آیات حمل بر قرض دادن به مومنان میشوند. اما به این برداشت اعتراض شده است براین اساس که قرض دادن به خدا در این آیات استعاره است برای اعمال صالح؛ زیرا اعمال صالحی که بنده مومن انجام میدهد، عوض آن در آخرت برای وی محفوظ است. بنابراین، این آیات دلالتی بر مشروعیت قرض به بندگان ندارند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۲۲۶</ref> آنان قائلند که مراد از قرض دادن به خداوند در این آیات، [[انفاق]] و [[صدقه]] در راه خداست.<ref>طوسی، التبیان،دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۸۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۳، طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> | |||
برخی | برخی از علمای [[شیعه]] مانند [[محقق اردبیلی]] آیات را به صورتی عام معنا کردهاند، تا شامل قرض هم بشود. آنان مراد از قرض دادن به خدا را هرگونه انجام عمل نیک برای خدا میدانند چه با فدا کردن جان در [[جهاد]] یا تلاش در تحصیل علوم و واجبات دینی یا سعی در برآوردن نیاز افراد نیازمند و چه به صورت قرض یا غیر آن.<ref>مقدس اردبیلی، زبده البیان، مکتبة المرتضویة، ص۴۵۱.</ref> | ||
اما یکی از مصادیق قرض در قرآن را واژه دینی که در طولانیترین آیه از قرآن بدان اشاره شده است میدانند: | |||
:::«یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدت داری به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید.»<ref>بقره، آیه۲۸۲.</ref> | |||
بنابر نظر برخی از فقها و مفسران این آیه هر دینِ مدت داری مانند قرض را شامل میشود. البته این آیه تنها بر جواز قرض دادن و قرض گرفتن دلالت دارد و نه بر استحباب آن.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۳؛ محقق اردبیلی، زبده البیان، مکتبة المرتضویة، ص۴۴۲؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۵.</ref> | |||
بنابر نظر برخی از فقها و مفسران این آیه هر | |||
==اهمیت قرض در روایات== | ==اهمیت قرض در روایات== | ||
در روایات [[اهل بیت (ع)]] قرض دادن به برادر مسلمان فضیلت بسیاری دارد و یکی از مستحبات مؤکد است، به خصوص به کسانی که احتیاج دارند. | در روایات [[اهل بیت(ع)]] قرض دادن به برادر مسلمان فضیلت بسیاری دارد و یکی از مستحبات مؤکد است، به خصوص به کسانی که احتیاج دارند. | ||
[[پیامبر اکرم (ص)]] فرمود: | [[پیامبر اکرم(ص)]] فرمود: | ||
:::کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده، هموزن کوه احد، حسنات خواهد داشت.... و کسی که برادر مسلمانش از وضع خودش پیش او شکایت برد و به او قرض ندهد، خداوند در روزی که نیکوکاران را پاداش میدهد، او را از بهشت محروم خواهد ساخت.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | :::کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده، هموزن کوه احد، حسنات خواهد داشت.... و کسی که برادر مسلمانش از وضع خودش پیش او شکایت برد و به او قرض ندهد، خداوند در روزی که نیکوکاران را پاداش میدهد، او را از بهشت محروم خواهد ساخت.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | ||
خوشرفتاری در بازپس گرفتن قرض و مدارا با قرض گیرنده مورد سفارش [[امامان معصوم]] بوده است. در روایتی از [[امام صادق (ع)]] روایت شده است که: | خوشرفتاری در بازپس گرفتن قرض و مدارا با قرض گیرنده مورد سفارش [[امامان معصوم]] بوده است. در روایتی از [[امام صادق(ع)]] روایت شده است که: | ||
:::هر | :::هر کس به گرفتار و درماندهای قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتاری کند [گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع میکند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتی فراوان) در بهشت به او عطا کند.<ref>صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۲۶۷</ref> | ||
در برخی روایات قرض دادن حتی از صدقه نیز بهتر و بالاتر شمرده شده است؛ به عنوان نمونه پیامبر اسلام (ص) فرمود: | در برخی روایات قرض دادن حتی از صدقه نیز بهتر و بالاتر شمرده شده است؛ به عنوان نمونه پیامبر اسلام(ص) فرمود: | ||
:::صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [ | :::صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دینی]، بیست حسنه و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد.<ref>کیلنی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۰</ref> | ||
در روایات ائمه، قرض گرفتن برخلاف قرض دادن مورد نکوهش است. [[امام علی (ع)]] در چند حدیث در ذم قرض گرفتن بخصوص قرض گرفتن بسیار فرمود: | در روایات ائمه، قرض گرفتن برخلاف قرض دادن مورد نکوهش است. [[امام علی(ع)]] در چند حدیث در ذم قرض گرفتن بخصوص قرض گرفتن بسیار فرمود: | ||
::: | :::زیر بار بدهی نروید زیرا بدهکاری خواری روز و اندوه شب است و در دنیا و آخرت باز پرداختی دارد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۹۵، ح۱۱</ref> | ||
::: | :::بدهی بسیار، راستگو را دروغگو و خوش قول را بدقول میگرداند.<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۳، ح۸۲۱۴</ref> | ||
::: | :::بدهی (نوعی) بندگی است، پس زمام اختیار خود را به کسی که حق تو را نمیشناسد مسپار (کنایه از این است که از هر کس قرض نگیر).<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۴م، ج۲۰، ص۳۰۶، ح۵۰۳</ref> | ||
==احکام فقهی قرض== | ==احکام فقهی قرض== | ||
قرض در اصطلاح فقهی یعنی مالی را به ملک دیگری درآوردن، در مقابل اینکه او هم تعهد کند آن مال را یا مثل یا قیمت آن را برگرداند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۱.</ref> | قرض در اصطلاح فقهی یعنی مالی را به ملک دیگری درآوردن، در مقابل اینکه او هم تعهد کند آن مال را یا مثل یا قیمت آن را برگرداند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۱.</ref> | ||
===شرایط صحیح بودن قرض=== | ===شرایط صحیح بودن قرض=== | ||
*وجود شرایط عمومی صحیح بودن هر نوع معامله مانند بلوغ، عقل، قصد، اختیار و... | *وجود شرایط عمومی صحیح بودن هر نوع معامله مانند بلوغ، عقل، قصد، اختیار و... | ||
*مالی که قرض داده | *مالی که قرض داده میشود عین باشد. | ||
*آن مال قابل تملک باشد نه مثل شراب و خوک. | *آن مال قابل تملک باشد نه مثل شراب و خوک. | ||
*مالی که قرض داده | *مالی که قرض داده میشود باید یک مال معین باشد نه یک شیء مبهم. | ||
*مقدار مال معلوم باشد. | *مقدار مال معلوم باشد. | ||
*تحویل دادن و تحویل گرفتن.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | *تحویل دادن و تحویل گرفتن.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | ||
===برخی از احکام قرض=== | ===برخی از احکام قرض=== | ||
قرارداد قرض را | قرارداد قرض را میتوان با صیغه لفظی انجام داد و نیز با عمل، به اینگونه که چیزی را به نیت قرض به کسی بدهد و او هم به همین نیت بگیرد، در هر دو صورت صحیح است.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۰، مسئله ۲۲۷۳.</ref> | ||
اگر در قراردادِ قرض | اگر در قراردادِ قرض برای پرداخت آن مدّتی قرار دهند طلبکار پیش از رسیدن آن مدّت نمیتواند طلب خود را بخواهد، ولی اگر مدّت نداشته باشد هر وقت بخواهد میتواند طلب خود را مطالبه کند.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۱، مسئله ۲۲۷۵.</ref> | ||
اگر | اگر طلبکار طلب خود را در موقعی که حقّ دارد مطالبه کند بدهکار باید فوراً آن را بپردازد و تأخیر آن گناه است.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۲، مسئله ۲۲۷۶.</ref> | ||
کسی که به طلبکار خود دسترسی ندارد، اگر امید نداشته باشد که او یا وارثش را پیدا کند، باید طلب او را به فقیر بدهد. اجازه گرفتن از حاکم شرع درباره پرداخت بدهی به فقیر مورد اختلاف است ولی اغلب فقها اجازه گرفتن را لازم میدانند.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۳، مسئله ۲۲۷۹.</ref> | |||
===ربا در قرض=== | ===ربا در قرض=== | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
ربای در قرض به این معناست که شرط شود قرض دهنده بیش از مقداری که قرض داده بازپس گیرد؛ خواه هنگام قرض دادن به آن تصریح گردد یا قرض بر آن بنا نهاده شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۵، ص۵-۷؛ مکارم، بررسی طرق فرار از ربا، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.</ref> | ربای در قرض به این معناست که شرط شود قرض دهنده بیش از مقداری که قرض داده بازپس گیرد؛ خواه هنگام قرض دادن به آن تصریح گردد یا قرض بر آن بنا نهاده شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۵، ص۵-۷؛ مکارم، بررسی طرق فرار از ربا، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.</ref> | ||
البته مبلغ اضافهای که قرض گیرنده به دلخواه خود، در زمان بازپس دادن بدهی به قرض دهنده | البته مبلغ اضافهای که قرض گیرنده به دلخواه خود، در زمان بازپس دادن بدهی به قرض دهنده میدهد، طبق نظر فقها [[شیعه]] و [[اهل سنت]] ربای مورد تحریم نیست.<ref>شفیعی مازندرانی، وام و ربا در نگرش اسلامی، ۱۳۷۹ش، ص۷۵.</ref> | ||
یکی دیگر از احکام ربای در قرض این است که ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است، ولی خود قرض صحیح است و کسی که قرض ربایی گرفته است، مالک میشود و میتواند در آن تصرف کند.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۵، مسئله ۲۲۸۴.</ref> | یکی دیگر از احکام ربای در قرض این است که ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است، ولی خود قرض صحیح است و کسی که قرض ربایی گرفته است، مالک میشود و میتواند در آن تصرف کند.<ref> اصولی، احسان و بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، رساله توضیح المسایل (مراجع)، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۳۹۵، مسئله ۲۲۸۴.</ref> | ||
==قرض الحسنه در بانکداری== | ==قرض الحسنه در بانکداری== | ||
قرض الحسنة در بانکداری اسلامی یکی از انواع دریافت نقدینگی است.<ref>صدر، بانک بدون ربا، ۱۳۸۹ش، ص۵۳.</ref> به این ترتیب که بانک با دو عقد معین [[قرض]] و [[وکالت]]، | قرض الحسنة در بانکداری اسلامی یکی از انواع دریافت نقدینگی است.<ref>صدر، بانک بدون ربا، ۱۳۸۹ش، ص۵۳.</ref> به این ترتیب که بانک با دو عقد معین [[قرض]] و [[وکالت]]، نقدینگی را از سرمایهگذاران جهت قراردادهایی مانند [[مشارکت]]، [[مضاربه]]، [[اجاره]] به شرط تملیک و غیره، به بانک سپرده میکند تا بانک به وکالت از سرمایهگذار در امور توافق شده به فعالیت اقتصادی بپردازد و براساس این نقدینگی به صاحبان سرمایه و یا دیگر مردم وام پرداخت کند.<ref>صدر، بانک بدون ربا، ۱۳۸۹ش، ص۵۳.</ref> البته غالب بانکها مبلغی را به عنوان کارمزد دریافت میکنند که از نظر فقهی برخی از مراجع تقلید معتقدند گرفتن کارمزد، اگر واقعاً مزدِ کار باشد نه مجرّد تغییر اسم، اشکال ندارد. اما برخی دیگر اخذ هر گونه زیادی در قرض را ولو در قالب کارمزد جایز نمیدانند، البته در این موضوع، راههایی را برای جلوگیری از ربا پیشنهاد میکنند، از جمله اینکه: متقاضی وام میتواند، کارمزد متصدیان بانک یا مؤسسه را در قالب جعاله به ایشان بپردازد. یعنی مبلغ مذکور را در مقابل کسب موافقت سرمایه گذاران جهت پرداخت قرض به وی، که توسط آن مؤسسه صورت میگیرد، قرار دهد.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa21419 اسلام کوئست، آیا گرفتن قرض با ۴ درصد کارمزد، اشکالی دارد؟]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۶: | ||
* امام خمینی، تحریرالوسیلة، النجف الأشرف، مطبعة الآداب، ۱۳۹۰ق. | * امام خمینی، تحریرالوسیلة، النجف الأشرف، مطبعة الآداب، ۱۳۹۰ق. | ||
* جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۵ش، چ اول. | * جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۵ش، چ اول. | ||
* راغب اصفهانی، مفردات قرآن، بیروت، دارالقلم، | * راغب اصفهانی، مفردات قرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ق، ماده قرض. | ||
*شفیعی مازندرانی، محمد، وام و ربا در نگرش اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، | *شفیعی مازندرانی، محمد، وام و ربا در نگرش اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۹ش. | ||
*شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۴ق. | *شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۴ق. | ||
*صدر، محمدباقر، بانک بدون ربا، ترجمه زنجانی، مرتضی، نشر فرهنگ سبز، | *صدر، محمدباقر، بانک بدون ربا، ترجمه زنجانی، مرتضی، نشر فرهنگ سبز، ۱۳۸۹ش. | ||
*صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه محمدرضا انصاری محلاتی، قم، نسیم کوثر، ۱۳۸۲ش. | *صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه محمدرضا انصاری محلاتی، قم، نسیم کوثر، ۱۳۸۲ش. | ||
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۷۵ش. | * طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۷۵ش. | ||
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق. | *طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق. | ||
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۵۰ش. | *طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۵۰ش. | ||
*طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، | *طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا. | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق. | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق. | ||
*مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، تهران، مکتبة المرتضویة، بیتا. | *مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، تهران، مکتبة المرتضویة، بیتا. | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش. | ||
* | *مکارم شیرازی، ناصر، ربا و بانکداری اسلامی، قم، نشر مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۸۰ش. | ||
*نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ش. | *نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ش. | ||
*هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، قم، مرکز دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش. | *هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، قم، مرکز دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش. |