پرش به محتوا

معاویة بن یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ویکی سازی)
imported>Shadpoor
خط ۶: خط ۶:


===کناره‌گیری از خلافت===
===کناره‌گیری از خلافت===
دوران خلافت معاویه بن یزید بسیار کوتاه بود و برخی از منابع آن را چهل روز دانسته‌اند. به اتفاق همه روایات تاریخی، او برعهده گرفتن خلافت را خوش نداشت و از آن بی‌زار بود. درباره علت این موضوع گزارش‌های تاریخی اختلاف دارند.
دوران خلافت معاویه بن یزید بسیار کوتاه بود و برخی از منابع آن را چهل روز دانسته‌اند. به اتفاق همه روایات تاریخی، او برعهده گرفتن [[خلافت]] را خوش نداشت و از آن بی‌زار بود. درباره علت این موضوع گزارش‌های تاریخی اختلاف دارند.


در برخی گزارش‌ها، بی‌زاری از رویه پدرانش ([[معاویه]] و [[یزید]]) و سایر [[امویان]] علت اصلی کناره‌گیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به [[اهل بیت(ع)]] تصریح شده است. بنابر گزارشِ [[تاریخ یعقوبی]]، او خطبه‌ای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با [[امام علی(ع)]] و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و به خصوص به شهادت رساندن [[امام حسین(ع)]] و خاندان [[پیامبر(ص)]] را [[گناه]]انی بزرگ اعلام کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴</ref> به او پیشنهاد کردند مانند [[عمر بن خطاب]] شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد؛ اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۳</ref>
در برخی گزارش‌ها، بی‌زاری از رویه پدرانش ([[معاویه]] و [[یزید]]) و سایر [[امویان]] علت اصلی کناره‌گیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به [[اهل بیت(ع)]] تصریح شده است. بنابر گزارشِ [[تاریخ یعقوبی]]، او خطبه‌ای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با [[امام علی(ع)]] و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و به خصوص به شهادت رساندن [[امام حسین(ع)]] و خاندان [[پیامبر(ص)]] را [[گناه]]انی بزرگ اعلام کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴</ref> به او پیشنهاد کردند مانند [[عمر بن خطاب]] شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد؛ اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۳</ref>


گزارش دیگری حاکی از آن است که او در سخنانی گفت توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و اشاره کرد که در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایسته‌تراند و به امویان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عده‌ای از بنی امیه نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۱۷</ref>
گزارش دیگری حاکی از آن است که او در سخنانی گفت توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و اشاره کرد که در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایسته‌تراند و به امویان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عده‌ای از [[بنی امیه]] نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۱۷</ref>


برخی از گزارش‌ها نیز بدون اشاره به ماجرای اعتراض او به پدرانش، او را فردی بیمار دانسته‌اند و علت ناتوانی را او در عهده گرفتن امر خلافت، همین موضوع می‌دانند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص۳۵۶</ref> به گزارش مسعودی، کنیه معاویه، در ابتدا ابو یزید بود؛ اما بعد از به خلافت رسیدن او را ابو لیلی نام نهادند که کنیه‌ای مخصوص مردم ضعیف عرب بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۳</ref>
برخی از گزارش‌ها نیز بدون اشاره به ماجرای اعتراض او به پدرانش، او را فردی بیمار دانسته‌اند و علت ناتوانی را او در عهده گرفتن امر خلافت، همین موضوع می‌دانند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص۳۵۶</ref> به گزارش مسعودی، کنیه معاویه، در ابتدا ابو یزید بود؛ اما بعد از به خلافت رسیدن او را ابو لیلی نام نهادند که کنیه‌ای مخصوص مردم ضعیف عرب بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۳</ref>
کاربر ناشناس