confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
جز (←تشیع معاویه) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
===کنارهگیری از خلافت=== | ===کنارهگیری از خلافت=== | ||
دوران خلافت معاویه بن | دوران خلافت معاویه بن یزید بسیار کوتاه بود و برخی از منابع آن را چهل روز دانستهاند. به اتفاق همه روایات تاریخی، او برعهده گرفتن خلافت را خوش نداشت و از آن بیزار بود. درباره علت این موضوع گزارشهای تاریخی اختلاف دارند. | ||
در برخی گزارشها، بیزاری از رویه پدرانش (معاویه و یزید) و سایر امویان علت اصلی کنارهگیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به [[اهل بیت]](ع) تصریح شده است. بنابر گزارش تاریخ [[یعقوبی]]، او خطبهای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با [[امام علی]](ع) و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و بخصوص به شهادت رساندن [[امام حسین]](ع) و خاندان [[پیامبر]](ص)را گناهانی بزرگ اعلام کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص ۲۵۴</ref> به او پیشنهاد کردند مانند عمر شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص ۷۳</ref> | در برخی گزارشها، بیزاری از رویه پدرانش ([[معاویه]] و [[یزید]]) و سایر امویان علت اصلی کنارهگیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به [[اهل بیت]](ع) تصریح شده است. بنابر گزارش تاریخ [[یعقوبی]]، او خطبهای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با [[امام علی]](ع) و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و بخصوص به شهادت رساندن [[امام حسین]](ع) و خاندان [[پیامبر]](ص)را گناهانی بزرگ اعلام کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص ۲۵۴</ref> به او پیشنهاد کردند مانند عمر شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص ۷۳</ref> | ||
گزارش دیگری حاکی از آن است که او در سخنانی گفت توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و اشاره کرد که در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایستهتراند و به امویان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عدهای از بنی امیه نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص ۱۷</ref> | گزارش دیگری حاکی از آن است که او در سخنانی گفت توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و اشاره کرد که در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایستهتراند و به امویان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عدهای از بنی امیه نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص ۱۷</ref> |