Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
imported>Rezataran (←محتوا) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==کلیات== | ==کلیات== | ||
السقیفه کتابی ۱۷۶ صفحهای است که جریان رحلت [[پیامبر اسلام]] (ص) و اختلافات بعد از رحلت را بررسی می کند [[محمدرضا مظفر]] که از طرفداران [[تقریب]] بین شیعه و سنی است در این کتاب با استفاده از متون [[شیعه]] و [[سنی]] به بازخوانی این مقطع از تاریخ اسلام میپردازد. این کتاب در سال ۱۳۵۳ق و به زبان عربی تالیف شده است و توسط موسسه الاعلمی للمطبوعات لبنان منتشر شده است. | السقیفه کتابی ۱۷۶ صفحهای است که جریان رحلت [[پیامبر اسلام]] (ص) و اختلافات بعد از رحلت را بررسی می کند [[محمدرضا مظفر]] که از طرفداران [[تقریب]] بین شیعه و سنی است در این کتاب با استفاده از متون [[شیعه]] و [[سنی]] به بازخوانی این مقطع از تاریخ اسلام میپردازد. این کتاب در سال ۱۳۵۳ق و به زبان عربی تالیف شده است و توسط موسسه الاعلمی للمطبوعات لبنان منتشر شده است. | ||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
[[محمدرضا مظفر]] در سال ۱۳۲۲ق در [[نجف]] متولد شد. علوم دینی را در [[حوزه علمیه نجف]] تحصیل کرد<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۴.</ref>. در راستای گسترش فرهنگ و علوماسلامی جمعیت منتدی النشر، مدارس منتدی و دانشکده فقه در نجف را تاسیس کرد.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۵.</ref> او کتابهای متعددی نوشت اصول فقه مظفر، المنطق از کتابهای درسی حوزه های علمیه است.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۶.</ref> محمدرضا مظفر در سال ۱۳۸۳ق در نجف درگذشت. | [[محمدرضا مظفر]] در سال ۱۳۲۲ق در [[نجف]] متولد شد. علوم دینی را در [[حوزه علمیه نجف]] تحصیل کرد<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۴.</ref>. در راستای گسترش فرهنگ و علوماسلامی جمعیت منتدی النشر، مدارس منتدی و دانشکده فقه در نجف را تاسیس کرد.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۵.</ref> او کتابهای متعددی نوشت اصول فقه مظفر، المنطق از کتابهای درسی حوزه های علمیه است.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۶.</ref> محمدرضا مظفر در سال ۱۳۸۳ق در نجف درگذشت. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مظفر معتقد است مورخ باید در نوشته خود با زدودن غبار تعصبات قومی، قبیلهای، دینی، وطنی و... از فكر و اندیشه خود، به بررسی و بیان تاریخ بپردازد تا به روشن شدن حقیقت کمک کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۱.</ref> او می گوید که خودش باهمین روش به بررسی ماجرای سقیفه در این کتاب میپردازد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۵.</ref> | مظفر معتقد است مورخ باید در نوشته خود با زدودن غبار تعصبات قومی، قبیلهای، دینی، وطنی و... از فكر و اندیشه خود، به بررسی و بیان تاریخ بپردازد تا به روشن شدن حقیقت کمک کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۱.</ref> او می گوید که خودش باهمین روش به بررسی ماجرای سقیفه در این کتاب میپردازد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۵.</ref> | ||
[[پرونده:اسرار سقیفه.jpg|150px|بندانگشتی|ترجمه کتاب السقیفه که در سال ۱۳۷۳ش در قم منتشر شد.]] | |||
[[پرونده:ماجرای سقیفه.jpg|150px|بندانگشتی|ترجمه دیگری از کتاب السقیفه که در سال ۱۳۹۵ در قم منتشر شده است.]] | |||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
کتاب السقیفة در چهار فصل تدوین شده است: | کتاب السقیفة در چهار فصل تدوین شده است: | ||
'''فصل اول''': نویسنده در فصل اول سوالاتی مطرح می کند و با استناد به روایات سعی میکند پاسخ سوالات را بدهد او میپرسد آیا پیامبر از اتفاقات بعد از رحلت خود آگاهی و اطلاعی داشتند یا خیر؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۲۶.</ref> و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا راهحلی برای جلوگیری از وقوع این حادثه اتخاذ کردند؟ آیا این احتمال كه [[اهل سنت]] ادعا میكنند كه رسول خدا در این موضوع هیچ موضعی نداشته و آن را به عهده امت واگذار نموده است صحت دارد؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۳۰.</ref> و آنگاه نویسنده روایاتی را از آن پیامبر درباره [[امیرالمؤمنین]](ع) و نیز [[ابوبكر]] بیان میکند تا صلاحیت هر یك را از دیدگاه رسول خدا برای خلافت بررسی کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۵۵.</ref> <ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۴۷.</ref> | '''فصل اول''': نویسنده در فصل اول سوالاتی مطرح می کند و با استناد به روایات سعی میکند پاسخ سوالات را بدهد او میپرسد آیا پیامبر از اتفاقات بعد از رحلت خود آگاهی و اطلاعی داشتند یا خیر؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۲۶.</ref> و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا راهحلی برای جلوگیری از وقوع این حادثه اتخاذ کردند؟ آیا این احتمال كه [[اهل سنت]] ادعا میكنند كه رسول خدا در این موضوع هیچ موضعی نداشته و آن را به عهده امت واگذار نموده است صحت دارد؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۳۰.</ref> و آنگاه نویسنده روایاتی را از آن پیامبر درباره [[امیرالمؤمنین]](ع) و نیز [[ابوبكر]] بیان میکند تا صلاحیت هر یك را از دیدگاه رسول خدا برای خلافت بررسی کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۵۵.</ref> <ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۴۷.</ref> | ||