پرش به محتوا

محمد بن عباس خوارزمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>A.atashinsadaf
imported>A.atashinsadaf
خط ۳۶: خط ۳۶:


ابوبکر خوارزمی اساساً به یاری صنایع ادبی و محفوظات بسیار، بر استواری اشعار خویش افزوده است و به همین جهت، شعر او بیشتر به ظرافت گوییهای متصنع و نکته پردازیهای پرتکلف آکنده است تا به الفاظ و تعابیر کهن و بیابانی. با اینهمه‌گاه در مراثی او احساس می‌شود که شاعر خواسته است حال و هوای پروقار و پرفخامت قصاید بزرگ سوگ را تجدید کند<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۸؛ رثای ابوسعید</ref>، اما ملاحظه می‌شود که مرثیۀ رکن الدولۀ دیلمی<ref>همان، ج۴، ص۲۲۶</ref> هم از معانی نو تهی است و هم وزن طرب انگیز شعر، از اندوهناکی مضامین می‌کاهد.
ابوبکر خوارزمی اساساً به یاری صنایع ادبی و محفوظات بسیار، بر استواری اشعار خویش افزوده است و به همین جهت، شعر او بیشتر به ظرافت گوییهای متصنع و نکته پردازیهای پرتکلف آکنده است تا به الفاظ و تعابیر کهن و بیابانی. با اینهمه‌گاه در مراثی او احساس می‌شود که شاعر خواسته است حال و هوای پروقار و پرفخامت قصاید بزرگ سوگ را تجدید کند<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۸؛ رثای ابوسعید</ref>، اما ملاحظه می‌شود که مرثیۀ رکن الدولۀ دیلمی<ref>همان، ج۴، ص۲۲۶</ref> هم از معانی نو تهی است و هم وزن طرب انگیز شعر، از اندوهناکی مضامین می‌کاهد.
ثعالبی البته فریب اینگونه اشعار را نخورده و با زیرکی تمام به برخی وصفهای نابجا یا معانی نامناسب که شعر ابوبکر را تباه کرده، اشاره نموده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۱-۲۲۲</ref>  
ثعالبی البته فریب اینگونه اشعار را نخورده و با زیرکی تمام به برخی وصفهای نابجا یا معانی نامناسب که شعر ابوبکر را تباه کرده، اشاره نموده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۱-۲۲۲</ref>


همۀ شیرینی شعر ابوبکر، در نکته‌های کوتاه اوست که ثعالبی، بخشی از آنها را یک جا گرد آورده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۰۹-۲۱۲</ref> این قطعات که خود نمودار شعر مردی شهزنشین و فرهیخته است، اگرچه ارجمندی و صداقت شعر واقعی را ندارد، باز نشان می‌دهد که ابوبکر در صناعات ادبی دستی تمام داشته و انبوهی شعر و مثل حفظ کرده بوده است. قدرت او در یافتن و به کار بردن تشبیهات ظریف موجب شده است که بسیاری از نویسندگان به ابیات و قطعات او استشهاد کنند.<ref>ثعالبی، التمثیله، ص۲۳۲؛ حصری، ص۳۹۹۱؛ جرجانی، ص۱۱۶؛ ابن خلکان، ج۴، ص۴۰۱؛ صفدی، همان، ج۳، ص۱۹۳</ref>
همۀ شیرینی شعر ابوبکر، در نکته‌های کوتاه اوست که ثعالبی، بخشی از آنها را یک جا گرد آورده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۰۹-۲۱۲</ref> این قطعات که خود نمودار شعر مردی شهزنشین و فرهیخته است، اگرچه ارجمندی و صداقت شعر واقعی را ندارد، باز نشان می‌دهد که ابوبکر در صناعات ادبی دستی تمام داشته و انبوهی شعر و مثل حفظ کرده بوده است. قدرت او در یافتن و به کار بردن تشبیهات ظریف موجب شده است که بسیاری از نویسندگان به ابیات و قطعات او استشهاد کنند.<ref>ثعالبی، التمثیله، ص۲۳۲؛ حصری، ص۳۹۹۱؛ جرجانی، ص۱۱۶؛ ابن خلکان، ج۴، ص۴۰۱؛ صفدی، همان، ج۳، ص۱۹۳</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:


ابوبکر از سرودن شعرهای «سخیف» شرم انگیز هم روی گردان نبود.<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۲</ref> این بی‌پردگی موجب می‌شد که به آسانی بتواند هر که را با او جفایی روا می‌داشت، با سخنان زهرآلود هجو کند.
ابوبکر از سرودن شعرهای «سخیف» شرم انگیز هم روی گردان نبود.<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۲</ref> این بی‌پردگی موجب می‌شد که به آسانی بتواند هر که را با او جفایی روا می‌داشت، با سخنان زهرآلود هجو کند.
اما همۀ شهرت ابوبکر، نه به شعر که به رسائل اوست. وی اگرچه در مقابل نثر دیگر بزرگان، شیوۀ خویش را ترسل می‌خواند (نک : ص۱۳۱) و مدعی است که به اختصار می‌گراید (ص ۲۶)، اما درواقع نثرش متکلف (دنبالۀ شیوۀ ابن عمید از سدۀ ۳ق) است و تکرار و اطناب از خصوصیات آن است. برخی کوشیده‌اند این اطناب و تکرار را توجیه کرده، علت آن را جنبۀ تعلیماتی آن رسائل بدانند. با اینهمه سجع کوتاه و آهنگین، کلامش را به نظمی موزون شبیه‌تر می‌سازد.
اما همۀ شهرت ابوبکر، نه به شعر که به رسائل اوست. وی اگرچه در مقابل نثر دیگر بزرگان، شیوۀ خویش را ترسل می‌خواند<ref>نک : ص۱۳۱</ref> و مدعی است که به اختصار می‌گراید<ref>ص ۲۶</ref>، اما درواقع نثرش متکلف (دنبالۀ شیوۀ ابن عمید از سدۀ ۳ق) است و تکرار و اطناب از خصوصیات آن است. برخی کوشیده‌اند این اطناب و تکرار را توجیه کرده، علت آن را جنبۀ تعلیماتی آن رسائل بدانند. با اینهمه سجع کوتاه و آهنگین، کلامش را به نظمی موزون شبیه‌تر می‌سازد.
رسائل او، به صورت «اخوانیات»، در همان موضوعات معروف شعر یعنی مدح، هجا، رثا، تسلیت، تهنیت و شکر و گله... و غالباً خطاب به امیر، وزیر، قاضی، شاگرد، فقیه و... نگارش یافته است که در مجموع از بارزترین نمونه‌های نثر ادبی سدۀ ۴ق محسوب می‌شود. استفاده از صنایع بدیعی چون جناس، طباق، استعاره و به کارگیری تشبیهات دل نشین، تضمین آیات قرآنی و ادعیه (ص ۱۲، ۲۶، جم ( و نیز اشعار قدما (ص ۱۳، ۱۴، جم (، چندان وسیع است که او خود مکتوباتش را ترکیبی از آثار گذشتگان می‌نامد (ص ۴۹). وی پیوسته الفاظ فصیح و استوار عربی را حتی در طنز و فکاهه (ص ۳۰، ۱۱۱) به کار برده است و گویی می‌کوشیده از واژگان غریب و نامأنوس پرهیز کند (نک : ضیف، ۲۳۳-۲۳۸؛ طه، ۳۷۸-۳۸۱؛ شکعه، ۱۰۰).
رسائل او، به صورت «اخوانیات»، در همان موضوعات معروف شعر یعنی مدح، هجا، رثا، تسلیت، تهنیت و شکر و گله... و غالباً خطاب به امیر، وزیر، قاضی، شاگرد، فقیه و... نگارش یافته است که در مجموع از بارزترین نمونه‌های نثر ادبی سدۀ ۴ق محسوب می‌شود. استفاده از صنایع بدیعی چون جناس، طباق، استعاره و به کارگیری تشبیهات دل نشین، تضمین آیات قرآنی و ادعیه<ref>ص ۱۲، ۲۶، جاهای مختلف</ref> و نیز اشعار قدما<ref>ص ۱۳، ۱۴، جاهای مختلف</ref>، چندان وسیع است که او خود مکتوباتش را ترکیبی از آثار گذشتگان می‌نامد.<ref>ص ۴۹</ref> وی پیوسته الفاظ فصیح و استوار عربی را حتی در طنز و فکاهه<ref>ص ۳۰، ۱۱۱</ref> به کار برده است و گویی می‌کوشیده از واژگان غریب و نامأنوس پرهیز کند.<ref>نک : ضیف، ص۲۳۳-۲۳۸؛ طه، ص۳۷۸-۳۸۱؛ شکعه، ص۱۰۰</ref>
آثار ابوبکر خوارزمی علاوه بر اعتبار ادبی، از آنجا که وی سفرهای بسیار کرده و در بارگاه بسیاری از شاهان، امیران و وزیران خرد و کلان ایران زیسته، می‌تواند از جنبه‌های تاریخی و اجتماعی نیز سودمند باشد: نامۀ مشهور او به شیعیان نیشابور (نک : صفدی، تمام المتون، ۲۱۲-۲۱۳؛ تهرانی، ۳۴۰-۳۴۹؛ ضیف، ۲۳۳؛ مبارک، ۳۳۶-۳۳۷)، مدح مؤیدالدولۀ دیلمی (نک : جرفادقانی، ۶۴، ۶۸-۶۹، ۸۷، جم (، تعریضی به ضعف خلفا (ثعالبی، یتیمه، ۴/۲۳۰؛ نسوی، ۱۸۲؛ متز، ۱/۱۶۶)، وصف ظلم ظالم و ستمهایی که بر مردم شده (ابوبکر، ۱۳۸) و نیز ذکر آداب و رسوم و اخلاقیات مردم زمان، چون ناپسند دانستن ازدواج بیوه زنان (همو، ۲۱۳-۲۱۴)، اظهار کراهت از فرزند دختر (همو، ۳۰-۳۱، ۷۸-۷۹)، اشاره به جشنهای باستانی ایران چون مهرگان و نوروز (همو، ۲۷، ۹۳، جم (.
 
آثار ابوبکر خوارزمی علاوه بر اعتبار ادبی، از آنجا که وی سفرهای بسیار کرده و در بارگاه بسیاری از شاهان، امیران و وزیران خرد و کلان ایران زیسته، می‌تواند از جنبه‌های تاریخی و اجتماعی نیز سودمند باشد: نامۀ مشهور او به شیعیان نیشابور<ref>نک : صفدی، تمام المتون، ص۲۱۲-۲۱۳؛ تهرانی، ص۳۴۰-۳۴۹؛ ضیف، ص۲۳۳؛ مبارک، ص۳۳۶-۳۳۷</ref>، مدح مؤیدالدولۀ دیلمی<ref>نک : جرفادقانی، ص۶۴، ۶۸-۶۹، ۸۷، جاهای مختلف</ref>، تعریضی به ضعف خلفا<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۰؛ نسوی، ص۱۸۲؛ متز، ج۱، ص۱۶۶</ref>، وصف ظلم ظالم و ستمهایی که بر مردم شده<ref>ابوبکر، ص۱۳۸</ref> و نیز ذکر آداب و رسوم و اخلاقیات مردم زمان، چون ناپسند دانستن ازدواج بیوه زنان<ref>ابوبکر، ص۲۱۳-۲۱۴</ref>، اظهار کراهت از فرزند دختر<ref>ابوبکر، ص۳۰-۳۱، ص۷۸-۷۹</ref>، اشاره به جشنهای باستانی ایران چون مهرگان و نوروز.<ref>ابوبکر، ص۲۷، ۹۳، جاهای مختلف</ref>


==آثار==
==آثار==
کاربر ناشناس