Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عَقیقه'''، به سنت [[قربانی]] کردن در روز هفتم ولادت فرزند، برای حفظ او از بلاها گفته میشود، عقیقه، از [[مستحبات|مستحباتی]] است که در روایات به آن سفارش شده است هرچند برخی به [[وجوب]] آن نیز قائل | '''عَقیقه'''، به سنت [[قربانی]] کردن در روز هفتم ولادت فرزند، برای حفظ او از بلاها گفته میشود، عقیقه، از [[مستحبات|مستحباتی]] است که در روایات به آن سفارش شده است هرچند برخی به [[وجوب]] آن نیز قائل بودهاند. بنابر احادیث عقیقه از سنتها و سیره مورد تأکید [[معصومین]] بوده است چنان که[[پیامبر اکرم(ص)]] برای [[حسنین]](ع) و [[ابوطالب]] برای آن حضرت قربانی کردهاند. عقیقه احکام و آدابی در زمینه نحوه انتخاب حیوان، چگونگی ذبح و شرایط مصرف گوشت آن دارد. | ||
== مفهوم == | == مفهوم == | ||
عققیه از عقّ یعقُّ عقّاً به معنای قطع کرد یا موی آغازین سر نوزاد را تراشید<ref> طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۵</ref> عقیقه از ماده عقّ، به معنای شکافته شدن چیزی است. به سرزمین [[عقیق]] از اینرو عقیق گفته میشود که سیل، باعث شکاف و وسعت این محل گردیده است<ref> طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۶</ref> و به موی نوزاد نیز عقیقه گفته میشود؛ زیرا که پوست او را میشکافد.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۵۸</ref> | عققیه از ''عقّ یعقُّ عقّاً'' به معنای قطع کرد یا موی آغازین سر نوزاد را تراشید<ref> طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۵</ref> عقیقه از ماده عقّ، به معنای شکافته شدن چیزی است. به سرزمین [[عقیق]] از اینرو عقیق گفته میشود که سیل، باعث شکاف و وسعت این محل گردیده است<ref> طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۶</ref> و به موی نوزاد نیز عقیقه گفته میشود؛ زیرا که پوست او را میشکافد.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۵۸</ref> | ||
عقیقه در اصطلاح فقهی، به حیوانی گفته میشود که در روز هفتم تولد نوزاد، قربانی میشود<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۳؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۵</ref> چون در این روز، موی سر بچه تراشیده میشود، قربانی این روز را عقیقه مینامند. | عقیقه در اصطلاح فقهی، به حیوانی گفته میشود که در روز هفتم تولد نوزاد، قربانی میشود<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۳؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۲۱۵</ref> چون در این روز، موی سر بچه تراشیده میشود، قربانی این روز را عقیقه مینامند. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==عقیقه در سیره معصومان== | ==عقیقه در سیره معصومان== | ||
احادیث متعددی درباره عقیقه کردن برای [[حسنین]](ع) توسط پیامبر وارد شده است با این مضمون که پیامبر روز هفتم تولد حسنین موی سرشان را تراشید و هم وزن آن نقره [[صدقه]] داد و قوچی برای شان صدقه داد.<ref>بحارالانوار، ج | احادیث متعددی درباره عقیقه کردن برای [[حسنین]](ع) توسط پیامبر وارد شده است با این مضمون که پیامبر روز هفتم تولد حسنین موی سرشان را تراشید و هم وزن آن نقره [[صدقه]] داد و قوچی برای شان صدقه داد.<ref>بحارالانوار، ج ۴۳،ص ۲۵۷، ح۳۸</ref> | ||
در برخی روایت عقیقه و تراشیدن سر [[حسنین]](ع) به [[حضرت زهرا(س)]] نسبت داده شده است.<ref>بحارالانوار، ج | در برخی روایت عقیقه و تراشیدن سر [[حسنین]](ع) به [[حضرت زهرا(س)]] نسبت داده شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۱۱۲</ref> | ||
در برخی روایات آمده است که [[پیامبر(ص)]] هنگامی که به [[رسالت]] [[بعثت|مبعوث]] شد برای خودش عقیقه کرد.<ref>وسایل الشیعه، ج | در برخی روایات آمده است که [[پیامبر(ص)]] هنگامی که به [[رسالت]] [[بعثت|مبعوث]] شد برای خودش عقیقه کرد.<ref>وسایل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۵، ح۳</ref> | ||
[[محمد بن مسلم|محمدبن مسلم]] نقل کرده است که [[امام باقر(ع)]] برای دو فرزند پسر خود که همزمان متولد شده بودند برادر خود [[زید بن علی]] را مأمور کرد که دو رأس حیوان جهت عقیقه خریداری کند. | [[محمد بن مسلم|محمدبن مسلم]] نقل کرده است که [[امام باقر(ع)]] برای دو فرزند پسر خود که همزمان متولد شده بودند برادر خود [[زید بن علی]] را مأمور کرد که دو رأس حیوان جهت عقیقه خریداری کند. | ||
به علت کمبود و گرانی در آن دوره زید یک رأس خریداری کرد و خرید حیوان دوم برای او مشکل شد. به همین جهت از امام باقر(ع) پرسید آیا | به علت کمبود و گرانی در آن دوره زید یک رأس خریداری کرد و خرید حیوان دوم برای او مشکل شد. به همین جهت از امام باقر(ع) پرسید آیا میتوان قیمت آن را [[صدقه]] داد؟ حضرت پاسخ داد:«در جست و جوی خرید باش؛ زیرا [[خداوند]] عزو جل ریخته شدن خون (سر بریدن حیوان) و بخشش طعام را دوست دارد.<ref>الکافی، ج۶، ص ۲۵، ح ۸</ref> | ||
[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] نقل کرده است که [[امام حسن عسکری]] گوسفند زبح | [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] نقل کرده است که [[امام حسن عسکری]] گوسفند زبح شدهای را برای کسی فرستاد و فرمود این عقیقه فرزندم (م ح م د) است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۷۲، ح۳</ref> | ||
== آدب عقیقه == | == آدب عقیقه == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
*اگر عقیقه تا هنگام بلوغ، داده نشود، [[مستحب]] است انسان خود پس از [[بلوغ]]، عقیقه دهد.<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۴</ref> | *اگر عقیقه تا هنگام بلوغ، داده نشود، [[مستحب]] است انسان خود پس از [[بلوغ]]، عقیقه دهد.<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۴</ref> | ||
*عقیده مشهور فقهای شیعه [[استحباب]] عقیقه است.<ref> شیخ طوسی، خلاف، ج۶، ص۶۷؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۷</ref> اما [[سید مرتضی]] و به گفته [[صاحب جواهر]] [[ابن جنید اسکافی]] عقیقه را [[واجب]] میدانستهاند.<ref> سید مرتضی، الانتصار، ص۴۰۶؛ محقق داماد، إثنا عشر رسالة، ص۱۲۱؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۶</ref> احادیثی نیز در [[وجوب]] آن وارد شده است<ref> نک:کلینی، کافی، ج۶، ص۲۴-۳۶؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۵-۲۶۶</ref> که از نظر دیگر فقها بر [[استحباب]] مؤکد حمل میشوند. | *عقیده مشهور فقهای شیعه [[استحباب]] عقیقه است.<ref> شیخ طوسی، خلاف، ج۶، ص۶۷؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۷</ref> اما [[سید مرتضی]] و به گفته [[صاحب جواهر]] [[ابن جنید اسکافی]] عقیقه را [[واجب]] میدانستهاند.<ref> سید مرتضی، الانتصار، ص۴۰۶؛ محقق داماد، إثنا عشر رسالة، ص۱۲۱؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۶</ref> احادیثی نیز در [[وجوب]] آن وارد شده است<ref> نک:کلینی، کافی، ج۶، ص۲۴-۳۶؛ نجفی، جواهر، ج۳۱، ص۲۶۵-۲۶۶</ref> که از نظر دیگر فقها بر [[استحباب]] مؤکد حمل میشوند. | ||
*دربعضی احادیث آمده است که قربانی به جای عقیقه کفایت | *دربعضی احادیث آمده است که قربانی به جای عقیقه کفایت میکند. مقصود از این روایات را قربانی حج دانستهاند.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۷۲، ح ۱و ۲و۳</ref> | ||
== احکام و شرایط عقیقه == | == احکام و شرایط عقیقه == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
دعای دیگری نیز در این زمینه وارد شده است: | دعای دیگری نیز در این زمینه وارد شده است: | ||
:«یا قوم انی برئ مما تشرکون انی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفا مسلما و ما انا من المشرکین ان صلوتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العالمین لا شریک له وبذلک امرت وانا من المسلمین اللهم منک ولک بسم الله والله اکبر»<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۴؛ کلینی، کافی، ج۶، ۳۱-۳۰</ref> | :«یا قوم انی برئ مما تشرکون انی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفا مسلما و ما انا من المشرکین ان صلوتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العالمین لا شریک له وبذلک امرت وانا من المسلمین اللهم منک ولک بسم الله والله اکبر»<ref> شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳۰۴؛ کلینی، کافی، ج۶، ۳۱-۳۰</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس2}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* شیخ بهائی، جامع عباسی، ناشر: مؤسسة انتشارات فراهانی، طهران. (چاپ سنگی). | * شیخ بهائی، جامع عباسی، ناشر: مؤسسة انتشارات فراهانی، طهران. (چاپ سنگی). |