کاربر ناشناس
معجم رجال الحدیث (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mortezanazarzadeh بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
معجم رجال الحدیث با یک مقدمه تفصیلی شروع شده است. آیت الله خویی در مقدمه، شش مطلب را ذکر کرده است: | معجم رجال الحدیث با یک مقدمه تفصیلی شروع شده است. آیت الله خویی در مقدمه، شش مطلب را ذکر کرده است: | ||
#مولف در مقدمه اول، ضرورت فراگیری دانش رجال و آشنایی با قواعد آن را تبیین کرده است. وی به رد نظرات منکران نیاز به علم رجال میپردازد و سخن آنانی که کتب اربعه را قطعیالصدور میدانند، رد میکند. | #مولف در مقدمه اول، ضرورت فراگیری دانش رجال و آشنایی با قواعد آن را تبیین کرده است. وی به رد نظرات منکران نیاز به علم رجال میپردازد و سخن آنانی که کتب اربعه را قطعیالصدور میدانند، رد میکند. | ||
#مقدمه دوم شامل اطلاع از وثاقت و حسن حال راوی در ارزیابی روایات است و راههای دستیابی به این معیارها را با تعیین چارچوب و مرزبندی، یادآوری مینماید. | #مقدمه دوم شامل اطلاع از [[ثقه|وثاقت]] و حسن حال راوی در ارزیابی روایات است و راههای دستیابی به این معیارها را با تعیین چارچوب و مرزبندی، یادآوری مینماید. | ||
#آیت الله خویی در مقدمه سوم، توثیقات متأخرین مانند توثیقات [[ابن طاووس]]، [[علامه حلی]]، [[حسن بن داوود حلی|ابن داوود]] و بقیه رجالیون متأخر را ارزیابی کرده و معتقد است که توثیقات این افراد در مورد راویان اعتباری ندارد. | #آیت الله خویی در مقدمه سوم، توثیقات متأخرین مانند توثیقات [[ابن طاووس]]، [[علامه حلی]]، [[حسن بن داوود حلی|ابن داوود]] و بقیه رجالیون متأخر را ارزیابی کرده و معتقد است که توثیقات این افراد در مورد راویان اعتباری ندارد. | ||
#نویسنده در مقدمه چهارم، آشنایی با [[توثیقات عامه]] از قبیل [[مشایخ الثقات]]، [[اصحاب اجماع]]، [[مشایخ اجازه]]، کثرت روایت، وکالت از طرف امام معصوم(ع)، مصاحبت با معصوم(ع)، صاحب [[اصل]] و کتاب بودن و... مورد بررسی قرار داده و معتقد است این توثیقات، دلیلی بر توثیق نیست. | #نویسنده در مقدمه چهارم، آشنایی با [[توثیقات عامه]] از قبیل [[مشایخ الثقات]]، [[اصحاب اجماع]]، [[مشایخ اجازه]]، کثرت روایت، وکالت از طرف امام معصوم(ع)، مصاحبت با معصوم(ع)، صاحب [[اصل]] و کتاب بودن و... مورد بررسی قرار داده و معتقد است این توثیقات، دلیلی بر توثیق نیست. |