کاربر ناشناس
سوره کهف: تفاوت میان نسخهها
منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع
imported>Hoseingolab |
imported>M.r.seifi (منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
درباره محتوا و غرض [[سوره]] کهف، گفته شده که این سوره با بیم و بشارت دادن، مردم را به سوی اعتقاد به حق و عمل نیکو دعوت میکند. در این [[سوره]] همچنین بر فرزند نداشتن [[خدا|خداوند]] تأکید شده است؛ چنانکه [[آیه|آیاتی]] از آن حاوی تهدید کسانی است که معتقد بودهاند خداوند فرزند دارد. مخاطب بخشی از این سوره، دوگانهپرستانی هستند که معتقدند [[فرشته|ملائکه]] و [[جن]] و افراد صالح، فرزند خدایند و همچنین [[مسیحیان]]، که معتقدند [[عیسی مسیح]] فرزند خداست. همچنین گفته شده بعید نیست این سوره برای بیان سه داستان عجیب [[اصحاب کهف]]، [[موسی و خضر|موسی و بندهای از بندگان خدا]] و حکایت [[ذوالقرنین]] نازل شده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، | درباره محتوا و غرض [[سوره]] کهف، گفته شده که این سوره با بیم و بشارت دادن، مردم را به سوی اعتقاد به حق و عمل نیکو دعوت میکند. در این [[سوره]] همچنین بر فرزند نداشتن [[خدا|خداوند]] تأکید شده است؛ چنانکه [[آیه|آیاتی]] از آن حاوی تهدید کسانی است که معتقد بودهاند خداوند فرزند دارد. مخاطب بخشی از این سوره، دوگانهپرستانی هستند که معتقدند [[فرشته|ملائکه]] و [[جن]] و افراد صالح، فرزند خدایند و همچنین [[مسیحیان]]، که معتقدند [[عیسی مسیح]] فرزند خداست. همچنین گفته شده بعید نیست این سوره برای بیان سه داستان عجیب [[اصحاب کهف]]، [[موسی و خضر|موسی و بندهای از بندگان خدا]] و حکایت [[ذوالقرنین]] نازل شده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۲۳۶.</ref> این سه داستان برخلاف بیشتر داستانهای دیگر قرآن که پراکنده در سورههای مختلفاند، یکجا آمدهاند.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۴۱-۱۲۴۰</ref> | ||
{{سوره کهف}} | {{سوره کهف}} | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] [[سوره]] کهف نقل شده است [[قریش]] سه نفر را به [[قبیله نجران]] فرستادند تا از [[یهودیان]] آن دیار مسائلی را بیاموزند و با آن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را بیازمایند. این سه نفر به سوی [[نجران]] رفتند و با علمای یهود دیدار کردند. یهودیان گفتند سه مسئله از او بپرسید، اگر آن طور که ما میدانیم پاسخ داد، در ادعایش راستگوست وگرنه دروغ میگوید و سپس از او یک مسئله دیگر بپرسید؛ اگر گفت میدانم بدانید که دروغگوست. سه مسئلهای که قرار شد از پیامبر(ص) بپرسند، احوال [[اصحاب کهف]]، داستان حضرت موسی با آن عالِم ([[حضرت خضر|خضر]]) و سرگذشت فردی ([[ذوالقرنین]]) بود که میان مشرق و مغرب را گشت و به سد [[یأجوج و مأجوج]] رسید. یهودیان سپس جواب این مسائل را به فرستادگان دادند. پرسش چهارم هم درباره زمان برپایی [[قیامت]] بود. | از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] [[سوره]] کهف نقل شده است [[قریش]] سه نفر را به [[قبیله نجران]] فرستادند تا از [[یهودیان]] آن دیار مسائلی را بیاموزند و با آن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را بیازمایند. این سه نفر به سوی [[نجران]] رفتند و با علمای یهود دیدار کردند. یهودیان گفتند سه مسئله از او بپرسید، اگر آن طور که ما میدانیم پاسخ داد، در ادعایش راستگوست وگرنه دروغ میگوید و سپس از او یک مسئله دیگر بپرسید؛ اگر گفت میدانم بدانید که دروغگوست. سه مسئلهای که قرار شد از پیامبر(ص) بپرسند، احوال [[اصحاب کهف]]، داستان حضرت موسی با آن عالِم ([[حضرت خضر|خضر]]) و سرگذشت فردی ([[ذوالقرنین]]) بود که میان مشرق و مغرب را گشت و به سد [[یأجوج و مأجوج]] رسید. یهودیان سپس جواب این مسائل را به فرستادگان دادند. پرسش چهارم هم درباره زمان برپایی [[قیامت]] بود. | ||
فرستادگان قریش به [[مکه]] برگشتند و نزد [[ابوطالب]] جمع شدند و از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] هرآنچه قرار بود پرسیدند و رسول خدا(ص) گفت فردا جوابهایش را میدهم و در این وعده ای که داد «ان شاء اللَّه» نگفت. به همین جهت چهل روز [[وحی]] از او قطع شد تا آنجا که رسول خدا(ص) غمگین شد و یارانش که به وی [[ایمان]] آورده بودند به شک افتادند، و قریش شادمان شده، شروع کردند به مسخرهکردن و آزار. ابوطالب سخت اندوهگین شد. پس از چهل شبانهروز [[سوره]] کهف بر پیامبر(ص) نازل شد. رسول خدا(ص) از [[جبرئیل]] سبب تاخیر را پرسید که او گفت ما قادر نیستیم از پیش خود نازل شویم جز به اذن [[خدا]]. امام صادق(ع) سپس به داستان اصحاب کهف پرداخت.<ref>طباطبایی، المیزان، | فرستادگان قریش به [[مکه]] برگشتند و نزد [[ابوطالب]] جمع شدند و از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] هرآنچه قرار بود پرسیدند و رسول خدا(ص) گفت فردا جوابهایش را میدهم و در این وعده ای که داد «ان شاء اللَّه» نگفت. به همین جهت چهل روز [[وحی]] از او قطع شد تا آنجا که رسول خدا(ص) غمگین شد و یارانش که به وی [[ایمان]] آورده بودند به شک افتادند، و قریش شادمان شده، شروع کردند به مسخرهکردن و آزار. ابوطالب سخت اندوهگین شد. پس از چهل شبانهروز [[سوره]] کهف بر پیامبر(ص) نازل شد. رسول خدا(ص) از [[جبرئیل]] سبب تاخیر را پرسید که او گفت ما قادر نیستیم از پیش خود نازل شویم جز به اذن [[خدا]]. امام صادق(ع) سپس به داستان اصحاب کهف پرداخت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۲۷۸.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، ضمن بیان اختلاف در روایات درباره داستان اصحاب کهف، روایت مذکور را روشنترین روایت در این باب دانسته و آن را خالی از تشویش معرفی کرده؛ با این حال اشکالاتی هم به آن وارد کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، ضمن بیان اختلاف در روایات درباره داستان اصحاب کهف، روایت مذکور را روشنترین روایت در این باب دانسته و آن را خالی از تشویش معرفی کرده؛ با این حال اشکالاتی هم به آن وارد کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۲۸۰-۲۸۳.</ref> | ||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ترجمه: و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده کنید» پس [همه] به جز ابلیس سجده کردند، [او] از [گروه] [[جن]] بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید.... | ترجمه: و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده کنید» پس [همه] به جز ابلیس سجده کردند، [او] از [گروه] [[جن]] بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید.... | ||
بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این [[آیه]] درباره داستانی است که در [[سوره بقره]]<ref>سوره بقره، | بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این [[آیه]] درباره داستانی است که در [[سوره بقره]]<ref>سوره بقره، آیات ۳۰-۳۸.</ref> آمده<ref>ثقفی تهرانی، روان جاوید، نشر برهان، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و ماجرای خلقت [[آدم]] و [[سجده]] [[فرشته|فرشتگان]] بر او را بیان میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۸۱.</ref> از جمله نکاتی که مفسران در توضیح این آیه بیان کردهاند این است که [[ابلیس]] اگرچه از [[جن|جِنّیان]] بود، به سبب اطاعت و جایگاهش نزد خداوند، در صف فرشتگان درآمده بود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۴۶۲.</ref> و اینکه از سجده فرشتگان فهمیده میشود سجده بر غیر [[خدا]] در صورتی که برای احترام و تکریم و به اطاعت از خداوند باشد، ایرادی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۲۲.</ref> گفتنی است داستان سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس در چند جای قرآن از جمله در آیه ۷۳ [[سوره ص]]، آیه ۳۰ [[سوره حجر]] و آیه ۳۴ [[سوره بقره|بقره]] آمده است. | ||
* «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمْ یوحَیٰ إِلَی أَنَّمَا إِلَٰهُکمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ...» (آیه ۱۱۰) | * «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمْ یوحَیٰ إِلَی أَنَّمَا إِلَٰهُکمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ...» (آیه ۱۱۰) | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ترجمه: بگو من هم مِثل شما بشری هستم و[لی] به من [[وحی]] میشود که خدای شما خدایی یگانه است... | ترجمه: بگو من هم مِثل شما بشری هستم و[لی] به من [[وحی]] میشود که خدای شما خدایی یگانه است... | ||
در [[:رده:کتابهای تفسیری شیعه|کتابهای تفسیری]] آمده است که این [[آیه]] به سه اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]] و[[معاد]]اشاره دارد<ref>طباطبایی، المیزان، | در [[:رده:کتابهای تفسیری شیعه|کتابهای تفسیری]] آمده است که این [[آیه]] به سه اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]] و[[معاد]]اشاره دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۴۰۵.</ref> و پندارهای [[شرک|شرکآلود]] و ادعای الوهیت درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را نفی میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۷۶.</ref> از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] آمده است که هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار میشود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.</ref> | ||
==فضیلت و خواص== | ==فضیلت و خواص== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
* دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش. | * دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش. | ||
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، به تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، به تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات،چاپ دوم، ۱۹۷۴م. | ||
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق. | ||
* معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بیجا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش. | * معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بیجا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش. |