سوره طه: تفاوت میان نسخهها
جز
←آیه ۱۲۴
جز (←آیه ۱۱۴) |
جز (←آیه ۱۲۴) |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
تنگی زندگی در این آیه را بیشتر به سبب کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی و وابستگی بیش از حد به جهان ماده و ترس از نابودی دانستهاند و کسی که [[ایمان]] به خدا دارد و دل به ذات او بسته از همه این نگرانیها در امان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۳۲۷.</ref> | تنگی زندگی در این آیه را بیشتر به سبب کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی و وابستگی بیش از حد به جهان ماده و ترس از نابودی دانستهاند و کسی که [[ایمان]] به خدا دارد و دل به ذات او بسته از همه این نگرانیها در امان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۳۲۷.</ref> | ||
برخی [[مفسران]] تنگدستی را ناشی از قوانین زمین میدانند نه آسمان یعنی بر اثر اعمال مردمی است که حق و [[عدالت]] را نابود میکنند و اگر آنان از آیین خدا پیروی میکردند یقینا هیچ نیازمندی بر روی زمین یافت نمیشد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۲۵۲.</ref> | برخی [[مفسران]] تنگدستی را ناشی از قوانین زمین میدانند نه آسمان یعنی بر اثر اعمال مردمی است که حق و [[عدالت]] را نابود میکنند و اگر آنان از آیین خدا پیروی میکردند یقینا هیچ نیازمندی بر روی زمین یافت نمیشد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۲۵۲.</ref> | ||
فراز پایانی آیه قبل درباره آثار پیروی از هدایت الهی است (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ترجمه:هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!) وطبیعی است که در این آیه باید نقطه مقابل آیه قبل مطرح شود با این تعبیر ( ومَن لم یَتّبع الهُدی هر کس از هدایت الهی پیروی نکند) اما تعبیر عوض شده و مسأله اعراض از ذکر الهی مطرح شده تا علت پیدا شدن معیشت ضنک( زندگی سخت و تنگ) و کور محشور شدن در قیامت روشن شود که همان اعراض و رویگردانی از یاد خداست. منظور از (ذکری) یا اعراض وفراموش کردن یاد خداست و یا قرآن و یا تمام کتب آسمانی و یا همان دعوت حقِ پیامبران؛ ومنظور از «معیشت ضنک» حتما ناداری و فقر نیست بلکه دلبستگی به دنیا و قانع نبودن به مقداری که از آن دارد و حرص برای اندوختن بیشتر و نگرانی نسبت به از دست دادن آن چه دارد و برایش زحمت کشیده است. زیرا فراموش کردن خداوند نتیجهاش تعلق به دنیا و دلبستن به آن و راضی نبودن به معیشتِ دنیاست خواه کم و خواه زیاد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، جج۱۴۷ ص۲۲۴و۲۲۵.</ref> | |||
==آیات الاحکام== | ==آیات الاحکام== |