پرش به محتوا

محمود فرشچیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
}}
}}


'''محمود فرشچیان''' (<small>زاده ۴ بهمن ۱۳۰۸ ه.ش</small>) نقاش و مینیاتوریست ایرانی است که در عین توجه به مبانی سنتی نقاشی، سبکی نو دارد. خارج کردن نقاشی از هنری وابسته به شعر و ادبیات و استقلال بخشیدن به آن، سه‌بعدی کردن نقاشی با نگاه به هنر غرب، و همچنین نگاه ویژه به بازسازی مفاهیم دینی و شیعی، از جمله شاخص‌های هنر و آثار اوست. خلق آثاری چون «[[تابلو عصر عاشورا|عصر عاشورا]]» و «[[تابلو ضامن آهو|ضامن آهو]]» و نیز طراحی و نظارت بر ساخت [[ضریح]] [[حرم امام رضا(ع)|حرم حضرت امام رضا]] (ع) و ضریح [[حائر حسینی|حرم حضرت امام حسین]] (ع)، از برجسته‌ترین کارهای هنری فرشچیان است. وی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۳، ۱۵ اثر خود را به حرم امام رضا (ع) اهدا کرده است.
'''محمود فرشچیان''' (<small>زاده ۴ بهمن ۱۳۰۸ ه.ش</small>) نقاش و مینیاتوریست ایرانی است که در عین توجه به مبانی سنتی نقاشی، سبکی نو دارد. خارج‌کردن نقاشی از هنری وابسته به شعر و ادبیات و استقلال‌بخشیدن به آن، سه‌بعدی کردن نقاشی با نگاه به هنر غرب، و همچنین نگاه ویژه به بازسازی مفاهیم دینی و [[شیعی]]، از جمله شاخص‌های هنر و آثار اوست. خلق آثاری چون «[[تابلو عصر عاشورا|عصر عاشورا]]» و «[[تابلو ضامن آهو|ضامن آهو]]» و نیز طراحی و نظارت بر ساخت [[ضریح]] [[حرم امام رضا(ع)|حرم حضرت امام رضا]] (ع) و ضریح [[حائر حسینی|حرم حضرت امام حسین]] (ع)، از برجسته‌ترین کارهای هنری فرشچیان است. وی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۳، ۱۵ اثر خود را به حرم [[امام رضا(ع)]] اهدا کرده است.


==زندگی==
==زندگی==
محمود فرشچیان ۴ بهمن ۱۳۰۸ در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدر او غلامرضا فرشچیان، تاجر و تولیدکننده فرش بود و شیفتگی فرزندش به طراحی و نقاشی را دریافت و او را برای فراگرفتن نقاشی، به کارگاه دوست خود حاج میرزا آقا امامی اصفهانی (۱۲۶۰ - ۱۳۳۴ ه.ش) فرستاد. حاج میرزا آقا امامی احیاگر هنر سوخت معرق<ref>ذاکری، محسن، زندگی و آثار هنری حاج میرزا آقا امامی، ص ۵۰.</ref> و چهره‌ای نامدار در هنر نگارگری است. فرشچیان در کارگاه میرزا آقا امامی با طرح‌ها و نقش‌های دوره [[تیموریان|تیموری]] و [[صفویه|صفوی]] آشنا شد <ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲</ref>.
محمود فرشچیان ۴ بهمن ۱۳۰۸ در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدر او غلامرضا فرشچیان، تاجر و تولیدکننده فرش بود و شیفتگی فرزندش به طراحی و نقاشی را دریافت و او را برای فراگرفتن نقاشی، به کارگاه دوست خود حاج میرزا آقا امامی اصفهانی (۱۲۶۰ - ۱۳۳۴ ه.ش) فرستاد. حاج میرزا آقا امامی احیاگر هنر سوخت معرق<ref>ذاکری، محسن، زندگی و آثار هنری حاج میرزا آقا امامی، ص ۵۰.</ref> و چهره‌ای نامدار در هنر نگارگری است. فرشچیان در کارگاه میرزا آقا امامی با طرح‌ها و نقش‌های دوره [[تیموریان|تیموری]] و [[صفویه|صفوی]] آشنا شد.<ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲.</ref>


===همسر و فرزندان===
===همسر و فرزندان===
خط ۶۲: خط ۶۲:


===هنرستان هنرهای زیبا===
===هنرستان هنرهای زیبا===
فرشچیان در سال ۱۳۲۴ به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان رفت که در آن زمان استاد عیسی بهادری از شاگردان برجسته کمال الملک، مدیر آن بود. او در این هنرستان به مطالعه نقاشی و مینیاتور و طرح‌های برگرفته از کاشیکاری‌های ابنیه تاریخی اصفهان پرداخت و با رنگ‌ها و ابزار نقاشی آشنا شد.<ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲</ref>
فرشچیان در سال ۱۳۲۴ به هنرستان هنرهای زیبای [[اصفهان]] رفت که در آن زمان استاد عیسی بهادری از شاگردان برجسته کمال الملک، مدیر آن بود. او در این هنرستان به مطالعه نقاشی و مینیاتور و طرح‌های برگرفته از کاشیکاری‌های ابنیه تاریخی اصفهان پرداخت و با رنگ‌ها و ابزار نقاشی آشنا شد.<ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲</ref>


فرشچیان در این سال‌ها با قرار دادن موهای گربه سفید در انتهای پر کبوتر، قلم‌موهایی ظریف و انعطاف‌پذیر ساخت که همچنان در طراحی از آن قلم‌ها استفاده می‌کند. نخستین نمایش رسمی آثار او، در سال ۱۳۲۷، و در انجمن فرهنگی ایران و انگلیس بود که تابلو «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند» و چند تابلو دیگر که همگی در ۱۸ سالگی خلق شده بود، به نمایش گذاشته شد.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، ص ۸۶.</ref>
فرشچیان در این سال‌ها با قراردادن موهای گربه سفید در انتهای پر کبوتر، قلم‌موهایی ظریف و انعطاف‌پذیر ساخت که همچنان در طراحی از آن قلم‌ها استفاده می‌کند. نخستین نمایش رسمی آثار او، در سال ۱۳۲۷، و در انجمن فرهنگی ایران و انگلیس بود که تابلو «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند» و چند تابلو دیگر که همگی در ۱۸ سالگی خلق شده بود، به نمایش گذاشته شد.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، ص ۸۶.</ref>


طراحی قالی و سرامیک‌سازی نیز دیگر هنرهایی بود که فرشچیان در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان فراگرفت و چنان مهارتی یافت که در سال ۱۳۲۸ یکی از گلدان‌های ساخته او را عیسی بهادری به آرتور پوپ، پژوهشگر شهیر فرهنگ و معماری ایرانی اهدا کرد.<ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲</ref> او سرانجام در سال ۱۳۲۹، از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان دیپلم عالی گرفت.<ref>[http://farshchian.honar.ac.ir/index.aspx?siteid=10&pageid=548 فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، زندگینامه محمود فرشچیان.]</ref>
طراحی قالی و سرامیک‌سازی نیز دیگر هنرهایی بود که فرشچیان در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان فراگرفت و چنان مهارتی یافت که در سال ۱۳۲۸ یکی از گلدان‌های ساخته او را عیسی بهادری به آرتور پوپ، پژوهشگر شهیر فرهنگ و معماری ایرانی اهدا کرد.<ref>کری ولش، استوارت، محمود فرشچیان برگزیده آثار یونسکو، ص ۱۷۲</ref> او سرانجام در سال ۱۳۲۹، از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان دیپلم عالی گرفت.<ref>[http://farshchian.honar.ac.ir/index.aspx?siteid=10&pageid=548 فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، زندگینامه محمود فرشچیان.]</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
===مادرم عاشق امام حسین (ع) بود===
===مادرم عاشق امام حسین (ع) بود===
# از کودکی آدمی درخودفرورفته و درونگرا بودم. از همسالان خود کمتر رغبت به بازی داشتم و سعی داشتم خود را به کاری مشغول کنم. گچبری‌های سرستون‌ها و بخاری‌ها و دیوارهای منزل ما و نقوش بعضی از تابلوها، ذهن مرا به خود مشغول می‌داشتند. پدرم بازرگان فرش‌های اصیل ایرانی بود و طراحان و نقاشان قالی، کارهای خود را به ایشان ارائه می‌دادند. گاهی همراه پدرم به کارگاه آن هنرمندان می‌رفتم و از همان خردسالی از آن نقوش و رنگ‌ها، غرق در حیرت می‌شدم و خطوط موازی و مدوری که با دست‌های پرقدرت آنان بر صفحه کاغذ نقش می‌بستند، مرا به اعجاب و شگفتی وامی‌داشتند. روحیه عشق به هنر در همان زمان در من تقویت شد.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، شاهد یاران، خرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۹، ص ۸۶.</ref>
# از کودکی آدمی درخودفرورفته و درونگرا بودم. از همسالان خود کمتر رغبت به بازی داشتم و سعی داشتم خود را به کاری مشغول کنم. گچبری‌های سرستون‌ها و بخاری‌ها و دیوارهای منزل ما و نقوش بعضی از تابلوها، ذهن مرا به خود مشغول می‌داشتند. پدرم بازرگان فرش‌های اصیل ایرانی بود و طراحان و نقاشان قالی، کارهای خود را به ایشان ارائه می‌دادند. گاهی همراه پدرم به کارگاه آن هنرمندان می‌رفتم و از همان خردسالی از آن نقوش و رنگ‌ها، غرق در حیرت می‌شدم و خطوط موازی و مدوری که با دست‌های پرقدرت آنان بر صفحه کاغذ نقش می‌بستند، مرا به اعجاب و شگفتی وامی‌داشتند. روحیه عشق به هنر در همان زمان در من تقویت شد.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، شاهد یاران، خرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۹، ص ۸۶.</ref>
# پدر و مادر من افرادی به شدت مذهبی بودند. مادرم از عاشقان حضرت امام حسین (ع) بودند. کافی بود که فقط نام امام حسین (ع) را بشنود تا سیل اشک از گونه‌هایش روان شود. در تولد آن حضرت، گریه شوق و در شهادت آن بزرگوار گریه غم، و من در این فضا بزرگ شدم و شروع کار من که در ۵ سالگی بود، تحت تاثیر همین محتویات و شرایط مذهبی خانواده بود. من اعتقاد دارم ماندگارترین آثار هم آثاری هستند که با مذهب رابطه دارند.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، شاهد یاران، خرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۹، ص ۸۶.</ref>
# پدر و مادر من افرادی به شدت [[مذهب]]ی بودند. مادرم از عاشقان حضرت [[امام حسین(ع)]] بودند. کافی بود که فقط نام امام حسین(ع) را بشنود تا سیل اشک از گونه‌هایش روان شود. در تولد آن حضرت، گریه شوق و در شهادت آن بزرگوار گریه غم، و من در این فضا بزرگ شدم و شروع کار من که در ۵ سالگی بود، تحت تاثیر همین محتویات و شرایط مذهبی خانواده بود. من اعتقاد دارم ماندگارترین آثار هم آثاری هستند که با مذهب رابطه دارند.<ref>با شاهدان ایثار: در جوانی دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند: استاد محمود فرشچیان، نگارگر حماسه‌های سترگ، شاهد یاران، خرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۹، ص ۸۶.</ref>


===مقایسه با نقاشان عصر صفوی===
===مقایسه با نقاشان عصر صفوی===
کاربر ناشناس