پرش به محتوا

ارتداد: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۹
جز
اصلاحات تایپی
imported>S.J.Mosavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
جز (اصلاحات تایپی)
خط ۳: خط ۳:
مرتد را به دو نوع [[مرتد ملی]] و [[مرتد فطری]] تقسیم کرده‌اند که هریک احکام شرعی مخصوص خود را دارد. بنابر دیدگاه مشهور میان [[فقیه|فقیهان]]، مجازات مرتد فطریِ مرد، مرگ است؛ ولی به مرتد ملیِ مرد، فرصت [[توبه]] و بازگشت به [[دین]] داده می‌شود و اگر توبه نکرد، کشته می‌شود. مرتد زن چه ملی و چه فطری، کشته نمی‌شود، اما تا زمانی که توبه نکند، زندانی می‌شود.
مرتد را به دو نوع [[مرتد ملی]] و [[مرتد فطری]] تقسیم کرده‌اند که هریک احکام شرعی مخصوص خود را دارد. بنابر دیدگاه مشهور میان [[فقیه|فقیهان]]، مجازات مرتد فطریِ مرد، مرگ است؛ ولی به مرتد ملیِ مرد، فرصت [[توبه]] و بازگشت به [[دین]] داده می‌شود و اگر توبه نکرد، کشته می‌شود. مرتد زن چه ملی و چه فطری، کشته نمی‌شود، اما تا زمانی که توبه نکند، زندانی می‌شود.


برخی از [[فقیه|فقیهان]] در برابر دیدگاه مشهور، براین باورند که مرتد فطریِ مرد نیز اگر توبه کند، کشته نمی‌شود.  
برخی از [[فقیه|فقیهان]] در برابر دیدگاه مشهور، بر این باورند که مرتد فطریِ مرد نیز اگر توبه کند، کشته نمی‌شود.  


[[نجس|نجس‌بودن]] مرتد و جایزنبودن [[ازدواج]] با او از دیگر [[احکام]] ارتداد است. به‌باور برخی، علت وجود چنین مجازت‌هایی برای ارتداد، جلوگیری از سهل‌انگاری مسلمانان در پذیرش دین و عدم تضعیف باورهای دینی توسط مخالفان اسلام است.
[[نجس|نجس‌بودن]] مرتد و جایزنبودن [[ازدواج]] با او از دیگر [[احکام]] ارتداد است. به باور برخی، علت وجود چنین مجازات‌هایی برای ارتداد، جلوگیری از سهل‌انگاری مسلمانان در پذیرش دین و عدم تضعیف باورهای دینی توسط مخالفان اسلام است.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
خط ۱۹: خط ۱۹:


==نمونه‌هایی از ارتداد در جهان اسلام==
==نمونه‌هایی از ارتداد در جهان اسلام==
در کتاب‌های [[تفسیر|تفسیری]] و تاریخی، نمونه‌هایی از ارتداد در زمان [[پیامبر اسلام(ص)]]، گزارش شده است.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۳.</ref> از آن میان  دو پسر ابوالحصین‌اند که از [[انصار]] بود. اینان به‌دعوت گروهی از [[مسیحیت|مسیحیان]]، از اسلام خارج شده، به دین مسیحیت در‌آمدند.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۳و۲۹۴.</ref> پیامبر آنها را نفرین کرد و نخستین افراد مرتد نامید.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> همچنین عُقبة اَبی‌مُعیط که از بزرگان [[قریش]] بود برای آنکه پیامبر(ص) از غذایش بخورد، [[شهادتین]] گفت؛ اما پس از چندی به‌خواست دوستش، به صورت پیامبر آب دهان انداخت و مرتد شد. پیامبر پس از دستگیری او در [[جنگ بدر]]، به قتلش دستور داد.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۵و۲۹۶.</ref>
در کتاب‌های [[تفسیر|تفسیری]] و تاریخی، نمونه‌هایی از ارتداد در زمان [[پیامبر اسلام(ص)]]، گزارش شده است.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۳.</ref> از آن میان  دو پسر ابوالحصین‌اند که از [[انصار]] بود. اینان به‌دعوت گروهی از [[مسیحیت|مسیحیان]]، از اسلام خارج شده، به دین مسیحیت در‌آمدند.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۳و۲۹۴.</ref> پیامبر آنها را نفرین کرد و نخستین افراد مرتد نامید.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> همچنین عُقبة اَبی‌مُعیط که از بزرگان [[قریش]] بود برای آنکه پیامبر(ص) از غذایش بخورد، [[شهادتین]] گفت؛ اما پس از چندی به خواست دوستش، به صورت پیامبر آب دهان انداخت و مرتد شد. پیامبر پس از دستگیری او در [[جنگ بدر]]، به قتلش دستور داد.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۵و۲۹۶.</ref>


اُم‌ُّحَکَم دختر [[ابوسفیان]] و فاطمه خواهر [[ام‌سلمه|ام‌ُّسَلَمه همسر پیامبر]] نیز از جمله زنان مرتد در دوره پیامبر بودند. ام‌حکم هنگام [[فتح مکه]]، دوباره مسلمان شد.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۳۱۲.</ref>
اُم‌ُّحَکَم دختر [[ابوسفیان]] و فاطمه خواهر [[ام‌سلمه|ام‌ُّسَلَمه همسر پیامبر]] نیز از جمله زنان مرتد در دوره پیامبر بودند. ام‌حکم هنگام [[فتح مکه]]، دوباره مسلمان شد.<ref>صادقی فدکی، ارتداد، ۱۳۸۸ش، ص۳۱۲.</ref>
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، در کتاب فقهی‌اش، فقه الحدود و التعزیرات، نمونه‌هایی از ارتداد در زمان پیامبر و [[امامان(ع)]] را آورده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه‌الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۵-۲۹.</ref>
[[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، در کتاب فقهی‌اش، فقه الحدود و التعزیرات، نمونه‌هایی از ارتداد در زمان پیامبر و [[امامان(ع)]] را آورده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه‌الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۵-۲۹.</ref>


در سالیان اخیر کسانی به‌اتهام ارتداد کشته شده یا به ارتداد محکوم شده‌اند؛ ازجمله:
در سالیان اخیر کسانی به اتهام ارتداد کشته شده یا به ارتداد محکوم شده‌اند؛ ازجمله:


* [[احمد کسروی]] به‌علت اهانت‌هایی که در مجله «شیعه‌گری» به دین [[اسلام]] و [[تشیع]] کرده بود، در سال ۱۳۲۴ش به‌‌دست دو تن از [[فدائیان اسلام]] به‌اتهام ارتداد کشته شد.<ref>[http://www.mashreghnews.ir/fa/news/184081 «سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد + تصاویر»، وبگاه مشرق، تاریخ نشر: ۱۷ دی ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref>
* [[احمد کسروی]] به‌علت اهانت‌هایی که در مجله «شیعه‌گری» به دین [[اسلام]] و [[تشیع]] کرده بود، در سال ۱۳۲۴ش به‌‌دست دو تن از [[فدائیان اسلام]] به اتهام ارتداد کشته شد.<ref>[http://www.mashreghnews.ir/fa/news/184081 «سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد + تصاویر»، وبگاه مشرق، تاریخ نشر: ۱۷ دی ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref>


* [[سلمان رشدی]] به‌سبب نگارش کتاب «آیات شیطانی» در مهرماه ۱۳۶۷ش، با [[فتوا|فتوای]] رهبر وقت [[جمهوری اسلامی ایران]]، [[امام خمینی]] به مرگ محکوم شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/93112513240 «فتوای تاریخی امام خمینی مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی»، وبگاه ایسنا، تاریخ نشر: ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref> علت صدور این حکم را مرتدشدن سلمان رشدی دانسته‌اند.<ref>[https://www.isna.ir/news/93112513240 «فتوای تاریخی امام خمینی مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی»، وبگاه ایسنا، تاریخ نشر: ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref>
* [[سلمان رشدی]] به‌سبب نگارش کتاب «آیات شیطانی» در مهرماه ۱۳۶۷ش، با [[فتوا|فتوای]] رهبر وقت [[جمهوری اسلامی ایران]]، [[امام خمینی]]، به مرگ محکوم شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/93112513240 «فتوای تاریخی امام خمینی مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی»، وبگاه ایسنا، تاریخ نشر: ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref> علت صدور این حکم را مرتدشدن سلمان رشدی دانسته‌اند.<ref>[https://www.isna.ir/news/93112513240 «فتوای تاریخی امام خمینی مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی»، وبگاه ایسنا، تاریخ نشر: ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۴ اسفند ۱۳۹۷ش.]</ref>


==اقسام مرتد==
==اقسام مرتد==
خط ۳۶: خط ۳۶:


==راه‌های اثبات==
==راه‌های اثبات==
[[فتوا|به‌فتوای]] فقیهان ارتداد از دو راه اثبات می‌شود: یکی اِقرار خود مرتد به ارتدادش و دیگری [[بینه]]؛ یعنی دو مرد عادل بر ارتداد فردی، گواهی دهند.<ref>نگاه کنید به شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲؛ علامه حلی، تحریرالاحکام،  ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۹۷.</ref> به‌گفته [[شهید اول]]، اگر کسی که دو شاهد بر ارتدادش گواهی داده‌اند، بگوید که اشتباه کرده است، سخنش پذیرفته می‌شود. همچنین است اگر بگوید که به این کار مجبور شده است و قرینه‌ای بر سخنش وجود داشته باشد.<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref>
[[فتوا|به‌فتوای]] فقیهان ارتداد از دو راه اثبات می‌شود: یکی اِقرار خود مرتد به ارتدادش و دیگری [[بینه]]؛ یعنی دو مرد عادل بر ارتداد فردی، گواهی دهند.<ref>نگاه کنید به شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲؛ علامه حلی، تحریرالاحکام،  ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۹۷.</ref> به گفته [[شهید اول]]، اگر کسی که دو شاهد بر ارتدادش گواهی داده‌اند، بگوید که اشتباه کرده است، سخنش پذیرفته می‌شود. همچنین است اگر بگوید که به این کار مجبور شده است و قرینه‌ای بر سخنش وجود داشته باشد.<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref>


==احکام==
==احکام==
خط ۵۶: خط ۵۶:


==ارتداد در قانون ایران==
==ارتداد در قانون ایران==
در قانون مجازات اسلامی ایران، از ارتداد به‌عنوان جرم نامی نیامده و مجازتی هم برایش تعیین نشده است؛<ref>درودی، «ارتداد در نظام حقوقی ایران»، ص۶۶.</ref> اما برخی با استناد به اصل ۱۶۷ قانون اساسی، آن را جرم می‌دانند.<ref>درودی، «ارتداد در نظام حقوقی ایران»، ص۶۶.</ref> در این اصل آمده است: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مُدَوَّنه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه، از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»<ref>قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.</ref>
در قانون مجازات اسلامی ایران، از ارتداد به‌عنوان جرم نامی نیامده و مجازاتی هم برایش تعیین نشده است؛<ref>درودی، «ارتداد در نظام حقوقی ایران»، ص۶۶.</ref> اما برخی با استناد به اصل ۱۶۷ قانون اساسی، آن را جرم می‌دانند.<ref>درودی، «ارتداد در نظام حقوقی ایران»، ص۶۶.</ref> در این اصل آمده است: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مُدَوَّنه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه، از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»<ref>قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
confirmed، protected، templateeditor
۱۵۴

ویرایش