کاربر ناشناس
عالم ذر: تفاوت میان نسخهها
جز
←دیدگاههای مختلف در مورد عالم ذر
imported>Hrezaei |
imported>Hrezaei |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
بیشتر دانشمندان کلامی و تفسیری در مورد کیفیت این معرفت واقرار به ربوبیت خداوند، اختلاف نظر دارند. برخی موطن آن را در عالم ارواح میدانند و شماری دیگر، عالم ملکوت را موطن آن میشمارند. برخی نیز موطن آن را در دنیا میدانند و بعضی دیگر آیه را تمثیلی میانگارند. سرانجام، برخی نیز با توجه به دشواری تفسیر این آیه و عدم انطبقا ظاهر برخی روایات بر آن، از اظهار نظر در این باب خودداری و علمش را به خداوند و پیامبر واگذار کردهاند.<ref>تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر آیه میثاق، ص59</ref> | بیشتر دانشمندان کلامی و تفسیری در مورد کیفیت این معرفت واقرار به ربوبیت خداوند، اختلاف نظر دارند. برخی موطن آن را در عالم ارواح میدانند و شماری دیگر، عالم ملکوت را موطن آن میشمارند. برخی نیز موطن آن را در دنیا میدانند و بعضی دیگر آیه را تمثیلی میانگارند. سرانجام، برخی نیز با توجه به دشواری تفسیر این آیه و عدم انطبقا ظاهر برخی روایات بر آن، از اظهار نظر در این باب خودداری و علمش را به خداوند و پیامبر واگذار کردهاند.<ref>تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر آیه میثاق، ص59</ref> | ||
آراي گوناگوني دربارة تفسير آية ميثاق ارائه شده است كه به طوركلي اهم آنها را مي توان به چهار دسته تقسيم كرد: | |||
1. بيشتر دانشمنداني كه گرايش تفسير قرآن به روايات دارند، در تفسير آية ميثاق نيز به روايات ناظر به آن توجه كرده اند؛ رواياتي كه دلالت دارند بر اينكه همة انسان ها در عالم ذر از پشت آدم به صورت ذراتي بيرون آمدند و خداوند بر ربوبيت خود از ايشان پيمان گرفت (قمي، 1404ق، ج1، ص248؛ كوفي، 1410ق، ص145؛ بحراني، 1416، ج2، ص605-615). | |||
2. گروه ديگري از دانشمندان، زبان آيه را زباني نمادين و تمثيلي دانسته اند؛ به اين صورت كه خداوند با فرستادن انبيا و اعطاي نعمت عقل به انسان ها در همين دنيا، از ايشان بر ربوبيت خود پيمان گرفته است (مفيد، 1424ق، ص 221- 266؛ طبرسي، 1377، ج1، ص 482)؛ | |||
3. ديدگاه مرحوم علّامه نيز كه توضيحات بيشتر آن خواهد آمد، نشئة ميثاق را ملكوت انسان ها مي داند؛ | |||
4. برخي نيز به همساني موطن ميثاق با فطرت اذعان كرده اند (مطهري، 1369، ص246-261؛ جوادي آملي، 1392، ج31، ص 108-11)؛ برخي نيز در توضيح گفته اند كه خداوند هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران كه ذراتي بيش نيستند، فطرت توحيدي را با وجود آنان آميخته است و گفت وگوي خدا با انسان به زبان تكوين بوده است (مكارم شيرازي و ديگران، 1374، ج7، ص 6). | |||
آياتي[اعراف(۷) آيه ۱۷۲ - ۱۷۴.] وجود دارد كه مفادش آن است كه از فرزندان آدم پيمان بر ربوبيت خدا گرفته شده، اما اين پيمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضيحي نميدهد. از اين جهت مفسران درباره اين پيمان اختلاف كرده اند. | آياتي[اعراف(۷) آيه ۱۷۲ - ۱۷۴.] وجود دارد كه مفادش آن است كه از فرزندان آدم پيمان بر ربوبيت خدا گرفته شده، اما اين پيمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضيحي نميدهد. از اين جهت مفسران درباره اين پيمان اختلاف كرده اند. | ||
در ذيل به برخي از اين نظريه ها اشاره ميكنيم: | در ذيل به برخي از اين نظريه ها اشاره ميكنيم: | ||
===نظريه محدّثان اسلامي=== | |||
محدثان اسلامي براساس فهم برخي از روايات، بر اين باورند كه خداوند به هنگام آفرينش آدم، تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز درآورد و به آنان گفت: "ألست بربّكم" آنان گفتند "بلي" سپس همگي را به صلب و پشت آدم بازگردانيد. آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور كافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند. | محدثان اسلامي براساس فهم برخي از روايات، بر اين باورند كه خداوند به هنگام آفرينش آدم، تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز درآورد و به آنان گفت: "ألست بربّكم" آنان گفتند "بلي" سپس همگي را به صلب و پشت آدم بازگردانيد. آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور كافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند. | ||
اين پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد كه راههاي عذر در روز رستاخيز را روي آنان ببندد.[مجمعالبيان، ج۵، ص ۳۹۰، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ تفسير فخررازي، ج۱۵، ص ۴۷ - ۴۶، چ داراحياءالتراث، بيروت.] | اين پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد كه راههاي عذر در روز رستاخيز را روي آنان ببندد.[مجمعالبيان، ج۵، ص ۳۹۰، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ تفسير فخررازي، ج۱۵، ص ۴۷ - ۴۶، چ داراحياءالتراث، بيروت.] | ||
اشكالاتي بر اين نظر وارد شده است كه محققان به آن اشاره كرده اند. [تفسير تبيان، ج۵، ص ۲۸؛ مجمعالبيان، ج ۴، ص ۳۹۰.] | اشكالاتي بر اين نظر وارد شده است كه محققان به آن اشاره كرده اند. [تفسير تبيان، ج۵، ص ۲۸؛ مجمعالبيان، ج ۴، ص ۳۹۰.] | ||
===نظريه برخي مفسران=== | |||
گروهي از مفسران معتقدند بايد آيه را بر توحيد فطري حمل نمود. در توضيح نظريه خود گفته اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواستهاي طبيعي و فطري به جهان گام مي نهد. آدمي هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذرهاي بيش نيست، ولي در اين ذره استعدادهاي فراوان و لياقتهاي قابل توجهي است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسي. با تكامل اين ذره در بيرون رحم، تمام استعدادها شكفته شده و به مرحله كمال و فعليت ميرسد. | گروهي از مفسران معتقدند بايد آيه را بر توحيد فطري حمل نمود. در توضيح نظريه خود گفته اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواستهاي طبيعي و فطري به جهان گام مي نهد. آدمي هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذرهاي بيش نيست، ولي در اين ذره استعدادهاي فراوان و لياقتهاي قابل توجهي است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسي. با تكامل اين ذره در بيرون رحم، تمام استعدادها شكفته شده و به مرحله كمال و فعليت ميرسد. | ||
به عبارت ديگر: خدا انسانها را از پشت پدران و رحم مادران بيرون آورد و آفرينش آنها را با خصوصياتي تركيب داد كه پيوسته پروردگار خود را بشناسند و نياز خود را به او احساس كنند. | به عبارت ديگر: خدا انسانها را از پشت پدران و رحم مادران بيرون آورد و آفرينش آنها را با خصوصياتي تركيب داد كه پيوسته پروردگار خود را بشناسند و نياز خود را به او احساس كنند. | ||
هنگامي كه انسانها به نياز خود به خدا توجه پيدا كردند و خود را غرق در نياز ديدند، گويي به آنان گفته ميشود: | هنگامي كه انسانها به نياز خود به خدا توجه پيدا كردند و خود را غرق در نياز ديدند، گويي به آنان گفته ميشود: | ||
من خداي شما نيستم؟ آنان ميگويند: چرا گواهي ميدهيم كه خداي ما هستي.[مجمعالبيان، ج۴، ص ۳۹۱؛ تفسير ظلال القرآن، ج۹، ص ۵۹ - ۵۸؛ تفسير رازي، ج۱۵، ص ۵۳.] | من خداي شما نيستم؟ آنان ميگويند: چرا گواهي ميدهيم كه خداي ما هستي.[مجمعالبيان، ج۴، ص ۳۹۱؛ تفسير ظلال القرآن، ج۹، ص ۵۹ - ۵۸؛ تفسير رازي، ج۱۵، ص ۵۳.] | ||
===نظريه علامه طباطبايي=== | |||
علامه طباطبايي معتقدند اين آيه ناظر به وجود و حضور جمعي انسانها در حضور خدا است؛ حضوري كه غيبت در آن متصور نيست، گويي همه فرزندان آدم يك جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمدهاند و در برابر خدا حضور دارند. در اين حالت هر انساني خود را حضورا مييابد و يافتهاش گواهي روشن بر وجود خدا و خداوندگاري او است، ولي قرار گرفتن انسانها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمي را چنان مشغول و از خود بي خود ميكند كه از آن علم حضوري كه به آفريدگار خود داشت، غافل ميگردد.[تفسير الميزان،ج۸،ص ۴۵۵.] | علامه طباطبايي معتقدند اين آيه ناظر به وجود و حضور جمعي انسانها در حضور خدا است؛ حضوري كه غيبت در آن متصور نيست، گويي همه فرزندان آدم يك جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمدهاند و در برابر خدا حضور دارند. در اين حالت هر انساني خود را حضورا مييابد و يافتهاش گواهي روشن بر وجود خدا و خداوندگاري او است، ولي قرار گرفتن انسانها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمي را چنان مشغول و از خود بي خود ميكند كه از آن علم حضوري كه به آفريدگار خود داشت، غافل ميگردد.[تفسير الميزان،ج۸،ص ۴۵۵.] | ||
آن چه تا اين جا آورديم، ديدگاههاي برخي از محدثان، متكلمان و مفسران راجع به تفسير آيه ذر بود. | آن چه تا اين جا آورديم، ديدگاههاي برخي از محدثان، متكلمان و مفسران راجع به تفسير آيه ذر بود. | ||
خط ۷۶: | خط ۹۳: | ||
بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه يا صرفاً يك تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن ميگويد كه مربوط به بعد از تولد انسان ميباشد.[جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.] | بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه يا صرفاً يك تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن ميگويد كه مربوط به بعد از تولد انسان ميباشد.[جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.] | ||
براي آگاهي بيش تر ر.ك: فطرت در قرآن، تفسير موضوعي قرآن كريم، | براي آگاهي بيش تر ر.ك: فطرت در قرآن، تفسير موضوعي قرآن كريم، آيت الله جوادي آملي، نشر اسراء قم، فصل سوم. اين كتاب به اقوال مختلف درباره آيه ميثاق پرداخته و بعد از نقل اقوال مختلف، دو نظر فوق را پذيرفته است. | ||
[http://www.soalcity.ir/node/134 شهر سوال] | [http://www.soalcity.ir/node/134 شهر سوال] | ||