پرش به محتوا

مسجد ضرار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۶
جز
ویرایش و تمیزکاری
جز (ویرایش و تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آذر]]|روز=[[۲۹]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Shamsoddin  }}
'''مسجد ضِرار'''، بنایی که [[منافقان]] در [[مدینه]] ساختند و به دستور [[پیامبر(ص)]] ویران شد.
'''مسجد ضِرار'''، بنایی که [[منافقان]] در [[مدینه]] ساختند و به دستور [[پیامبر(ص)]] ویران شد.


خط ۷: خط ۸:


==سازندگان==
==سازندگان==
سازندگان مسجد ضرار پانزده نفر<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۷،</ref> و بنا بر قولی دیگر دوازده تن بودند و امامت آنان را مُجَمِّع بن جاریه بر عهده داشت. <ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴؛ ابن سیدالناس، ج۲، ص۳۰۰؛ قس </ref>
سازندگان مسجد ضرار پانزده نفر<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۷،</ref> و بنا بر قولی دیگر دوازده تن بودند و امامت آنان را مُجَمِّع بن جاریه بر عهده داشت. <ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴؛ ابن سیدالناس، ج۲، ص۳۰۰.</ref>


گفته‌اند محرک اصلی ساخت مسجد ضرار شخصی به نام ابوعامر بود <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۶، ۱۰۴۹، ۱۰۷۳؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref> وی از اشراف [[اَوس]] و پدر [[حنظلة بن ابی عامر|حنظله]] بود. وی در [[ایام جاهلیت]] به [[رهبانیت]] گراییده و به [[ابوعامر راهب]] معروف شده بود. او پس از [[اسلام]]، برخلاف قبیله خود، [[کفر]] پیشه کرد و با [[پیامبر(ص)]] مجادله نمود و روانه [[مکه]] شد و [[مشرکان]] را در جنگ با [[مسلمانان]] یاری می‌کرد. از این رو، پیامبر او را [[فاسق]] خواند. پس [[فتح مکه]]، به [[طائف]] و سپس به [[شام]]، رفت و مسیحی شد و در سال دهم هجرت در آنجا درگذشت. <ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، ج۲، ص۴۴۱؛ ابن هشام، ج۲، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ بلاذری، ج۱، ص۳۳۰؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۱۴۰</ref>
به گزارش واقدی [[ابو لبابه انصاری|ابولُبابة بن عبدالمُنذر]] با تهیه چوب، منافقان را در ساختن مسجد ضرار یاری کرد. <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۷</ref>
== انگیزه و ماجرای ساخت==
[[قبیله بنی عمرو بن عوف|قبیله بنی عمرو بن عَوف]] – که در آغاز ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه، مسجد قبا را در این شهر بنا کردند – نزد پیامبر رفتند و از آن حضرت خواستند که در آن مسجد [[نماز]] بخواند. پیامبر نیز در آن مسجد نماز خواند. بعدها گروهی از [[منافقان]] [[مدینه]]، از [[قبیله بنی غنم بن عوف]]، که به آنان حسادت می‌ورزیدند، تصمیم گرفتند مسجدی بنا کنند تا در آن به امامت ابوعامر (که در آن هنگام در شام بود) نماز بخوانند و در [[نماز جماعت]] [[مسجد قبا]] حاضر نشوند. <ref>ابن شبه، ج۱، ص۵۱ـ۵۲؛ بلاذری، ج۱، ص۳۲۹ـ۳۳۰؛ طوسی و طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref> به روایت دیگر، <ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴؛ مسعودی، ص۲۷۲</ref> مسجد ضرار در محله [[بنی سالم بن عوف]] (از تیره‌های قبیله [[اوس]]) تأسیس شد.
[[قبیله بنی عمرو بن عوف|قبیله بنی عمرو بن عَوف]] – که در آغاز ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه، مسجد قبا را در این شهر بنا کردند – نزد پیامبر رفتند و از آن حضرت خواستند که در آن مسجد [[نماز]] بخواند. پیامبر نیز در آن مسجد نماز خواند. بعدها گروهی از [[منافقان]] [[مدینه]]، از [[قبیله بنی غنم بن عوف]]، که به آنان حسادت می‌ورزیدند، تصمیم گرفتند مسجدی بنا کنند تا در آن به امامت ابوعامر (که در آن هنگام در شام بود) نماز بخوانند و در [[نماز جماعت]] [[مسجد قبا]] حاضر نشوند. <ref>ابن شبه، ج۱، ص۵۱ـ۵۲؛ بلاذری، ج۱، ص۳۲۹ـ۳۳۰؛ طوسی و طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref> به روایت دیگر، <ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴؛ مسعودی، ص۲۷۲</ref> مسجد ضرار در محله [[بنی سالم بن عوف]] (از تیره‌های قبیله [[اوس]]) تأسیس شد.


ابوعامر برای هواداران خود در [[مدینه]] پیغام فرستاد که به زودی با لشکری از سوی [[هرقل]]، امپراتور روم، به مدینه خواهد آمد و پیامبر(ص) و یارانش را بیرون خواهد کرد. او از هوادارانش در مدینه  خواست، تا محلی را برای فعالیت‌های آیندۀ او آماده سازند و به جمع‌آوری سلاح و نیرو بپردازند.<ref>حلبی، ج۳، ص۲۰۳؛ حسنی، ص۶۳۸.</ref> در پی همین وعده‌ها بود که منافقان مسجد ضرار را ساختند.


==تبرک جویی به پیامبر==
==تبرک‌جویی به پیامبر و نزول آیه==
پس از اینکه ساخت آن به پایان رسید، بانیان آن نزد پیامبر رفتند و به بهانه اینکه بیماران و گرفتاران در شبهای بارانی و زمستانی و هوای سرد، به سبب دوری راه، امکان حضور در مسجد قبا را ندارند، از پیامبر خواستند برای افتتاح این مسجد در آنجا نماز بخواند تا از برکت دعای پیامبر برخوردار گردند. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۱۰</ref>
پس از اینکه ساخت آن به پایان رسید، بانیان آن نزد پیامبر رفتند و به بهانه اینکه بیماران و گرفتاران در شبهای بارانی و زمستانی و هوای سرد، به سبب دوری راه، امکان حضور در مسجد قبا را ندارند، از پیامبر خواستند برای افتتاح این مسجد در آنجا نماز بخواند تا از برکت دعای پیامبر برخوردار گردند. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۱۰</ref>


پیامبر، که عازم [[غزوه تبوک]] بود، عذر آورد و آن را به پس از بازگشت از سفر موکول کرد. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴</ref>
پیامبر، که عازم [[غزوه تبوک]] بود، عذر آورد و آن را به پس از بازگشت از سفر موکول کرد. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۷۴</ref>
==نزول آیه==
 
چون پیامبر از تبوک بازگشت و به جایی به نام ذی اَوان (یا آروان) نزدیک مدینه رسید، آیه ۱۰۷ [[سوره توبه]] در‌ شأن منافقان و این اقدام آنان نازل شد.
چون پیامبر از تبوک بازگشت و به جایی به نام ذی اَوان (یا آروان) نزدیک مدینه رسید، آیه ۱۰۷ [[سوره توبه]] در‌ شأن منافقان و این اقدام آنان نازل شد.
{{متن قرآن|{{آیه|۹|۱۰۷}}|ترجمه=و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلاً با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم. و[لی ] خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند.
{{متن قرآن|{{آیه|۹|۱۰۷}}|ترجمه=و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلاً با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم. و[لی ] خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند.
|سوره=۹|آیه=۱۰۷}}
|سوره=۹|آیه=۱۰۷}}


==دستور پیامبر اسلام==
==تخریب مسجد==
در پی آن، پیامبر به [[مالک بن دخشم|مالک بن دُخْشُم]] و [[معن بن عدی|مَعْن بن عَدی]] (یا به برادر او [[عاصم بن عدی]] و به قولی دیگر، به گروهی از جمله [[وحشی]]، قاتل [[حمزه]]) امر فرمود تا این مسجد را – که طبق آیه کریمه، به ضرار معروف شد – ویران کنند و آتش بزنند و آنان نیز این بنا را با خاک یکسان کردند. <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۶؛ ابن هشام، ج۴، ص۱۷۳ـ۱۷۴؛ طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۲ـ۲۰۳</ref> مکان آن نیز، به دستور پیامبر، محل ریختن زباله و مردار شد.<ref>طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref>
پس از نزول آیه، پیامبر به [[مالک بن دخشم|مالک بن دُخْشُم]] و [[معن بن عدی|مَعْن بن عَدی]] (یا به برادر او [[عاصم بن عدی]] و به قولی دیگر، به گروهی از جمله [[وحشی]]، قاتل [[حمزه]]) امر فرمود تا این مسجد را ویران کنند و آتش بزنند و آنان نیز این بنا را با خاک یکسان کردند.<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۶؛ ابن هشام، ج۴، ص۱۷۳ـ۱۷۴؛ طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۲ـ۲۰۳</ref> مکان آن نیز، به دستور پیامبر، محل ریختن زباله و مردار شد.<ref>طبرسی، ذیل توبه: ۱۰۷؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref>


[[ابو لبابه انصاری|ابولُبابة بن عبدالمُنذر]] که با تهیه چوب، منافقان را در ساختن مسجد ضرار یاری کرده بود، پس از تخریب مسجد، در کنار آن، با آن چوبها خانه‌ای ساخت. گفته شده است که در آن خانه نه کسی به دنیا آمد، نه کبوتری نشست و نه مرغی آشیان کرد. <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۷</ref>
به گزارش واقدی [[ابو لبابه انصاری|ابولُبابة بن عبدالمُنذر]]، با چوب‌های بر جای مانده از مسجد ضرار در کنار آن، خانه‌ای ساخت. گفته شده است که در آن خانه نه کسی به دنیا آمد، نه کبوتری نشست و نه مرغی آشیان کرد. <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۷</ref>
 
==ابوعامر و ساخت مسجد==
 
===نسب و پیشینه===
گفته‌اند محرک اصلی ساخت مسجد ضرار شخصی به نام ابوعامر بود <ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۶، ۱۰۴۹، ۱۰۷۳؛ حلبی، ج۳، ص۲۰۳</ref> وی از اشراف [[اَوس]] و پدر [[حنظلة بن ابی عامر|حنظله]] غسیل الملائکه (که در جنگ احد به شهادت رسید) بود. وی در [[ایام جاهلیت]] به [[رهبانیت]] گراییده و به [[ابوعامر راهب]] معروف شده بود. او پس از [[اسلام]]، برخلاف قبیله خود، [[کفر]] پیشه کرد و با [[پیامبر(ص)]] مجادله نمود و روانه [[مکه]] شد و [[مشرکان]] را در جنگ با [[مسلمانان]] یاری کرد. ازاین رو، پیامبر او را [[فاسق]] خواند. پس از آنکه پیامبر مکه را فتح کرد، وی به [[طائف]] و سپس به [[شام]]، که جزو امپراتوری [[روم]] بود، رفت و مسیحی شد و در سال دهم هجرت در آنجا درگذشت. <ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، ج۲، ص۴۴۱؛ ابن هشام، ج۲، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ بلاذری، ج۱، ص۳۳۰؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۱۴۰</ref>
 
===ایفای نقش ابو عامر===
ابوعامر برای هواداران خود در [[مدینه]] پیغام فرستاد که به زودی با لشکری از سوی [[هرقل]]، امپراتور روم، به مدینه خواهد آمد و پیامبر(ص) و یارانش را بیرون خواهد کرد و باید یارانش در مدینه، محلی برای فعالیتهای آیندۀ او آماده سازند و به جمع آوری سلاح و نیرو بپردازند. <ref>حلبی، ج۳، ص۲۰۳؛ حسنی، ص۶۳۸</ref> در پی همین وعده‌ها بود که منافقان مسجد ضرار را ساختند.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
*[[مدینه]]
*[[مدینه]]
*[[مسجد قبا]]
*[[مسجد قبا]]
*[[پیامبر(ص)]]
*[[منافقان]]
*[[منافقان]]