ختنه: تفاوت میان نسخهها
←ختنه زنان
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بریدن بخشهایی از آلت تناسلی زنان که غالبا، به زعم باورمندان به [[وجوب]] یا [[استحباب]] این عمل، به منظور کاستن از شدت تمایلات جنسی زنان صورت میگیرد و موجب حفظ [[عفت]] آنان میشود،<ref>رجوع کنید به جاحظ، ج۷، ص۲۷-۲۹؛ بلعمی، ص۱۴۲-۱۴۳؛ ابن قیم جوزیه، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> سنّتی قومی و محلی بوده که به بستر سنّت دینی وارد شده است. هرچند علاوه بر برخی پیروان ادیان غیرتوحیدی در سراسر جهان، در میان برخی [[یهودیت|یهودیان]]، [[مسیحیت|مسیحیان]] و مسلمانان نیز رایج است، هیچ ذکری از آن در [[عهد قدیم]]، [[عهد جدید]] یا [[قرآن]] وجود ندارد. | بریدن بخشهایی از آلت تناسلی زنان که غالبا، به زعم باورمندان به [[وجوب]] یا [[استحباب]] این عمل، به منظور کاستن از شدت تمایلات جنسی زنان صورت میگیرد و موجب حفظ [[عفت]] آنان میشود،<ref>رجوع کنید به جاحظ، ج۷، ص۲۷-۲۹؛ بلعمی، ص۱۴۲-۱۴۳؛ ابن قیم جوزیه، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> سنّتی قومی و محلی بوده که به بستر سنّت دینی وارد شده است. هرچند علاوه بر برخی پیروان ادیان غیرتوحیدی در سراسر جهان، در میان برخی [[یهودیت|یهودیان]]، [[مسیحیت|مسیحیان]] و مسلمانان نیز رایج است، هیچ ذکری از آن در [[عهد قدیم]]، [[عهد جدید]] یا [[قرآن]] وجود ندارد. | ||
بیشتر مذاهب فقهی، ختنه زنان را [[واجب]] ندانسته و به [[استحباب]] آن قائلاند.<ref>رجوع کنید به طوسی، النهایة، ص۵۰۲؛ ابن قدامه، ج۱، ص۷۰؛ نجفی، ج۳۱، ص۲۶۱.</ref> از جمله مستندات این فقها، احادیث و به ویژه این حدیث مشهور است که ختنه برای مردان سنّت است و برای زنان فضیلت و شرافت (الخِتانُ سنّةٌ لِلرّجال و مَکْرُمَةٌ للنّساء)<ref>رجوع کنید به کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۷؛ بیهقی، ج۸، ص۳۲۵.</ref> {{یادداشت|[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] «مَکرُمَة» را به معنای زبیایی بخش و عزیز شدن زن نزد همسرش دانسته است...وی احتمال داده است که ختنه زنان از [[اوامر ارشادی]] باشد که تنها مصالح دنیوی داشته باشد. «مكرمة» أي موجبة لحُسنها وكرامتها عند زوجها ، والمعنى أنها ليست من السنن بل من التطوعات ، ويحتمل أن يكون من الآداب والأوامر الإرشادية للمصالح الدنيوية ، والأول أظهر موافقا لقول الأصحاب. مجلسی، مرآة العقول، الناشردار الكتب الإسلاميّة، ج۲۱، ص۶۶.}} | بیشتر مذاهب فقهی، ختنه زنان را [[واجب]] ندانسته و به [[استحباب]] آن قائلاند.<ref>رجوع کنید به طوسی، النهایة، ص۵۰۲؛ ابن قدامه، ج۱، ص۷۰؛ نجفی، ج۳۱، ص۲۶۱.</ref> از جمله مستندات این فقها، احادیث و به ویژه این حدیث مشهور است که ختنه برای مردان سنّت است و برای زنان فضیلت و شرافت (الخِتانُ سنّةٌ لِلرّجال و مَکْرُمَةٌ للنّساء)<ref>رجوع کنید به کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۷؛ بیهقی، ج۸، ص۳۲۵.</ref> {{یادداشت|[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] در شرح حدیث [[الکافی (کتاب)|کافی]]، «مَکرُمَة» را به معنای زبیایی بخش و عزیز شدن زن نزد همسرش دانسته است...وی احتمال داده است که ختنه زنان از [[اوامر ارشادی]] باشد که تنها مصالح دنیوی داشته باشد. «مكرمة» أي موجبة لحُسنها وكرامتها عند زوجها ، والمعنى أنها ليست من السنن بل من التطوعات ، ويحتمل أن يكون من الآداب والأوامر الإرشادية للمصالح الدنيوية ، والأول أظهر موافقا لقول الأصحاب. مجلسی، مرآة العقول، الناشردار الكتب الإسلاميّة، ج۲۱، ص۶۶.}} | ||
برخی فقها از این حدیث، وجوب ختنه بر مردان را هم استفاده کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن قُدامه؛ نجفی، همانجاها.</ref> در برابر، فقهای شافعی ختنه زنان را واجب شمرده و به احادیثی دیگر استناد کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به نووی، المجموع، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۱؛ خطیب شربینی، ج۴، ص۲۰۲.</ref> باتوجه به رواج ختنه دختران در [[مصر]] و واکنش شدید برخی مدافعان حقوق زنان، در این کشور قوانینی به تصویب رسید تا ختنه دختران را محدود سازد.<ref>سامى ذيب، مؤامرةالصمت ختان الذُّكُور و الإناث عنداليهود و المسيحيين و المسلمين الجدل الدينى و الطبى و الاجتماعى و القانونى،۲۰۰۳م. به نقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۶۹۲۵.</ref> | برخی فقها از این حدیث، وجوب ختنه بر مردان را هم استفاده کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن قُدامه؛ نجفی، همانجاها.</ref> در برابر، فقهای شافعی ختنه زنان را واجب شمرده و به احادیثی دیگر استناد کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به نووی، المجموع، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۱؛ خطیب شربینی، ج۴، ص۲۰۲.</ref> باتوجه به رواج ختنه دختران در [[مصر]] و واکنش شدید برخی مدافعان حقوق زنان، در این کشور قوانینی به تصویب رسید تا ختنه دختران را محدود سازد.<ref>سامى ذيب، مؤامرةالصمت ختان الذُّكُور و الإناث عنداليهود و المسيحيين و المسلمين الجدل الدينى و الطبى و الاجتماعى و القانونى،۲۰۰۳م. به نقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۶۹۲۵.</ref> | ||