پرش به محتوا

اسراف: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مارس ۲۰۲۳
(افزودن منبع و اصلاح پانویس)
خط ۲۵: خط ۲۵:


===قِوام مقابل اسراف===
===قِوام مقابل اسراف===
در قرآن از واژه قوام (حد وسط و اعتدال) نیز یاد شده است،<ref>سوره فرقان، آیه۶۷.</ref> که مرز تعیین اسراف به شمار می‌رود و تشخیص آن برعهده عقل، [[شرع]] یا [[عرف]] است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۳۵۱؛ حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج‌۵، ص‌۱۱۰، «سرف».</ref> چون اسراف همواره با نوعی زیاده‌روی و گاه کوتاهی ملازم و در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمان‌های الهی نمایان است،<ref>مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۵، ص‌۳۰۷‌‌۳۰۸؛ الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۳۶۹.</ref> با فساد ارتباط مستقیم دارد،<ref>سوره شعراء، آیه۱۵۲-۱۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۵، ص‌۳۰۷‌‌۳۰۹.</ref> زیرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد در آن می‌شود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۶، ص‌۳۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۱۵، ص‌۱۶۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج‌۱۵، ص‌۳۰۶.</ref> بر همین اساس، اسراف را که نابود کننده امکانات و دارایی‌های گوناگون انسان است، با سُرفه(کرمی که درختان را می‌خورد و از درون می‌پوساند) هم‌ریشه دانسته‌اند.<ref>ابن منظور، لسان‌العرب، ۱۴۹۸ق، ج‌۶، ص‌۲۴۴‌‌۲۴۵؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب‌القرآن، ۱۴۱۲ق، ص‌۲۳۱، «سرف»؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۶، ص‌۳۵۱.</ref>
در قرآن از واژه قوام (حد وسط و اعتدال) نیز یاد شده است،<ref>سوره فرقان، آیه۶۷.</ref> که مرز تعیین اسراف به شمار می‌رود و تشخیص آن برعهده عقل، [[شرع]] یا [[عرف]] است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۳۵۱؛ حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج‌۵، ص‌۱۱۰، «سرف».</ref> چون اسراف همواره با نوعی زیاده‌روی و گاه کوتاهی ملازم و در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمان‌های الهی نمایان است،<ref>مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۵، ص‌۳۰۷‌‌۳۰۸؛سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۳۶۹.</ref> با فساد ارتباط مستقیم دارد،<ref>سوره شعراء، آیه۱۵۲-۱۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۵، ص‌۳۰۷‌‌۳۰۹.</ref> زیرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد در آن می‌شود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۶، ص‌۳۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۱۵، ص‌۱۶۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج‌۱۵، ص‌۳۰۶.</ref> بر همین اساس، اسراف را که نابود کننده امکانات و دارایی‌های گوناگون انسان است، با سُرفه(کرمی که درختان را می‌خورد و از درون می‌پوساند) هم‌ریشه دانسته‌اند.<ref>ابن منظور، لسان‌العرب، ۱۴۹۸ق، ج‌۶، ص‌۲۴۴‌‌۲۴۵؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب‌القرآن، ۱۴۱۲ق، ص‌۲۳۱، «سرف»؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۶، ص‌۳۵۱.</ref>


==عوامل و ريشه‌هاى اسراف==
==عوامل و ريشه‌هاى اسراف==
خط ۶۲: خط ۶۲:
===قضایی و کیفری===
===قضایی و کیفری===
مجازات مجرم از منظر قرآن باید عادلانه و به اندازه جرم او باشد.<ref>حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج‌۵، ص‌۱۱۱، «سرف» ; دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج‌۱، ص‌۶۳.</ref> خداوند در آیه ۳۳ [[سوره اسراء]] از کشتن بى‌گناهان نهى کرده و در صورت ارتکاب قتل، براى ولىّ مقتول حقّ [[قصاص]] در نظر گرفته است؛ امّا اسراف در اجراى حکم را ممنوع مى‌شمارد: «فَلاَ یُسرِف فِى‌القَتِل إِنّهُ کانَ مَنصورًا» اسراف در اجراى حکمِ [[قصاص]]، شامل هریک از موارد زیر مى‌شود:
مجازات مجرم از منظر قرآن باید عادلانه و به اندازه جرم او باشد.<ref>حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج‌۵، ص‌۱۱۱، «سرف» ; دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج‌۱، ص‌۶۳.</ref> خداوند در آیه ۳۳ [[سوره اسراء]] از کشتن بى‌گناهان نهى کرده و در صورت ارتکاب قتل، براى ولىّ مقتول حقّ [[قصاص]] در نظر گرفته است؛ امّا اسراف در اجراى حکم را ممنوع مى‌شمارد: «فَلاَ یُسرِف فِى‌القَتِل إِنّهُ کانَ مَنصورًا» اسراف در اجراى حکمِ [[قصاص]]، شامل هریک از موارد زیر مى‌شود:
* کشتن‌شخصى غیر از قاتل،<ref>الکافى، ج۷، ص۳۷۱. ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج۳، ص۲۴۱.</ref>
* کشتن‌شخصى غیر از قاتل،<ref>کلینی، اصول کافى، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۷۱. ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج۳، ص۲۴۱.</ref>
* کشتن بیش از یک نفر در برابر هر قتل،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۲، ص‌۲۰۳. الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۸۲.</ref> مگر در صورت مشارکت چند نفر در آن،<ref>عیاشی، تفسیر عیاشى، ۱۳۸۰ق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.</ref>
* کشتن بیش از یک نفر در برابر هر قتل،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۲، ص‌۲۰۳. سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۵، ص‌۲۸۲.</ref> مگر در صورت مشارکت چند نفر در آن،<ref>عیاشی، تفسیر عیاشى، ۱۳۸۰ق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.</ref>
* مُثله کردن و قطعِ اعضاى بدن قاتل پس از قصاص،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۵، ص‌۱۰۵و۱۰۶ الکافى، ج‌۷، ص‌۳۷۱.</ref>
* مُثله کردن و قطعِ اعضاى بدن قاتل پس از قصاص،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۵، ص‌۱۰۵و۱۰۶ کلینی، اصول کافى، ۱۳۷۵ش، ج‌۷، ص‌۳۷۱.</ref>
* کشتن قاتل پیش از صدور حکم قاضى،<ref>الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۸۴.</ref>
* کشتن قاتل پیش از صدور حکم قاضى،<ref>سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۵، ص‌۲۸۴.</ref>
* کشتن قاتل به شیوه‌اى دردناک‌تر از کشتن مقتول،<ref>الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۲۸۳.</ref>
* کشتن قاتل به شیوه‌اى دردناک‌تر از کشتن مقتول،<ref>سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۵، ص‌۲۸۳.</ref>
* کشتن قاتل پس از عفو وى از جانب ولىّ مقتول و گرفتن [[دیه]] از او.<ref>ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج‌۳، ص‌۲۴۱.</ref>
* کشتن قاتل پس از عفو وى از جانب ولىّ مقتول و گرفتن [[دیه]] از او.<ref>ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج‌۳، ص‌۲۴۱.</ref>


خط ۸۰: خط ۸۰:
====اسراف در مصرف====
====اسراف در مصرف====
اسراف در مصرف، به يكى از گونه‌هاى ذيل است:
اسراف در مصرف، به يكى از گونه‌هاى ذيل است:
# تضییع و اتلاف هرگونه شىء قابل استفاده.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص۶۳۳‌و۶۳۵; الدرالمنثور، ج۳، ص‌۴۴۴.</ref>
# تضییع و اتلاف هرگونه شىء قابل استفاده.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص۶۳۳‌و۶۳۵;سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص‌۴۴۴.</ref>
# بدون استفاده گذاردن هرگونه سرمایه.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵.</ref>
# بدون استفاده گذاردن هرگونه سرمایه.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵.</ref>
# مصرف اشیا به نحوى که فایده مادّى یا معنوى به بار نیاورد.
# مصرف اشیا به نحوى که فایده مادّى یا معنوى به بار نیاورد.
# مصرف بیش از میزان درآمد به نحوى که در شأن او نباشد; مانند خرید وسایل تزیینى براى کسى که توان تأمین معاش خود را ندارد،<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵; الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref> از همین رو [[امام صادق(ع)]] کسى را که براى مصرف بیش از درآمد خود، دست نیاز به سوى دیگران دراز کند مُسرِف خوانده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشى، ۱۳۸۰ق، ج‌۲، ص‌۱۳.</ref>
# مصرف بیش از میزان درآمد به نحوى که در شأن او نباشد; مانند خرید وسایل تزیینى براى کسى که توان تأمین معاش خود را ندارد،<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵; سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref> از همین رو [[امام صادق(ع)]] کسى را که براى مصرف بیش از درآمد خود، دست نیاز به سوى دیگران دراز کند مُسرِف خوانده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشى، ۱۳۸۰ق، ج‌۲، ص‌۱۳.</ref>
# مصرف بیش از حدّ و افزون بر نیاز; مانند خرید چند خانه یا‌پرخورى.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵; الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref>
# مصرف بیش از حدّ و افزون بر نیاز; مانند خرید چند خانه یا‌پرخورى.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۳‌و۶۳۵; سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref>
افزون بر این موارد، هرگونه مصرف سرمایه در راه [[گناه]]،<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۴، ص‌۶۳۸; الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴; رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۱۳۸.</ref> یا در نظر گرفتن ارضاى شهوات در رفع نیازهاى جسمانى،<ref> الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴; ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج‌۸، ص‌۱۲۴.</ref> نیز از دیدگاه دینى مصداق اسراف شمرده مى‌شود.
افزون بر این موارد، هرگونه مصرف سرمایه در راه [[گناه]]،<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۴، ص‌۶۳۸; سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۴۴۴; رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۱۳۸.</ref> یا در نظر گرفتن ارضاى شهوات در رفع نیازهاى جسمانى،<ref> سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۴۴۴; ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج‌۸، ص‌۱۲۴.</ref> نیز از دیدگاه دینى مصداق اسراف شمرده مى‌شود.
[[روایات|روایاتى]] که مصرف زیاد در امورى چون استعمال عطر، روشنایى، خوراک، [[وضو]]، [[حج]] و [[عمره]] را اسراف نشمرده ناظر به عدم تحقق اسراف در این امور نیست، بلکه به اهمیّت و مطلوبیّت بیش از حدّ آن‌ها اشاره دارد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۶‌ـ‌۶۳۷.</ref> اسراف، هرچند بسیار اندک باشد، اگر براى انسان زیانبار باشد، [[حرام]] است،<ref>احکام‌القرآن، ج‌۳، ص‌۵۲.</ref> و حکم «اِنَّهُ لاَ یُحِبُّ المُسرِفیِنَ» افرادى را نیز دربرمى‌گیرد که زمینه اسراف را براى دیگران مهیا مى‌کنند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۸‌ـ‌۹، ص‌۸۵.</ref>
[[روایات|روایاتى]] که مصرف زیاد در امورى چون استعمال عطر، روشنایى، خوراک، [[وضو]]، [[حج]] و [[عمره]] را اسراف نشمرده ناظر به عدم تحقق اسراف در این امور نیست، بلکه به اهمیّت و مطلوبیّت بیش از حدّ آن‌ها اشاره دارد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۳۶‌ـ‌۶۳۷.</ref> اسراف، هرچند بسیار اندک باشد، اگر براى انسان زیانبار باشد، [[حرام]] است،<ref>احکام‌القرآن، ج‌۳، ص‌۵۲.</ref> و حکم «اِنَّهُ لاَ یُحِبُّ المُسرِفیِنَ» افرادى را نیز دربرمى‌گیرد که زمینه اسراف را براى دیگران مهیا مى‌کنند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۸‌ـ‌۹، ص‌۸۵.</ref>


خط ۹۷: خط ۹۷:


====اسراف در انفاق====
====اسراف در انفاق====
خداوند در آیه ۶۷ [[سوره فرقان]] در وصف بندگان خود می‌فرماید: آنان هرگاه [[انفاق]] کنند نه اسراف دارند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی را پیش می‌گیرند. منظور از تقتیر در انفاق، بخل و نپرداختن حقوق [[واجب]] الهی به مستحقان است.<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۴۸; الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۲۷۵.</ref>
خداوند در آیه ۶۷ [[سوره فرقان]] در وصف بندگان خود می‌فرماید: آنان هرگاه [[انفاق]] کنند نه اسراف دارند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی را پیش می‌گیرند. منظور از تقتیر در انفاق، بخل و نپرداختن حقوق [[واجب]] الهی به مستحقان است.<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۴۸; ،سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۶، ص‌۲۷۵.</ref>
درباره مقصود از اسراف در انفاق، اقوال زیر ذکر شده است:
درباره مقصود از اسراف در انفاق، اقوال زیر ذکر شده است:
# انفاق در راه معصیت و [[گناه]]،<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج‌۲، ص‌۱۱۷; ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه، ج‌۴، ص‌۱۵۵; دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج‌۱، ص‌۶۳.</ref>
# انفاق در راه معصیت و [[گناه]]،<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج‌۲، ص‌۱۱۷; ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه، ج‌۴، ص‌۱۵۵; دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج‌۱، ص‌۶۳.</ref>
# انفاق از روی ریا و فخرفروشی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۲۴، ص‌۱۰۹; الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref>
# انفاق از روی ریا و فخرفروشی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۲۴، ص‌۱۰۹; سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج‌۳، ص‌۴۴۴.</ref>
# انفاق بیش از حدّ،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۹، ص‌۴۸; ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج‌۴، ص‌۱۵۶; طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۷، ص‌۲۸۰.</ref> به‌گونه‌ای که موجب ناتوانی انسان از انجام دادن دیگر کارهای واجب خود شود.
# انفاق بیش از حدّ،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۹، ص‌۴۸; ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه،  ج‌۴، ص‌۱۵۶; طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۷، ص‌۲۸۰.</ref> به‌گونه‌ای که موجب ناتوانی انسان از انجام دادن دیگر کارهای واجب خود شود.
میان نهی از اسراف در امور خیر، و سفارش به انفاق و [[ایثار]]، هیچ‌گونه تعارضی نیست، زیرا مصداق اسراف در امور خیر، جایی است که انسان بر اثر زیاده‌روی در عمل خیر، از رسیدگی به امر مهم دیگری فرومانَد یا آن عمل خیر را به‌گونه‌ای برآوَرد که مطلوب خداوند واقع نشود، بر همین اساس، [[پیامبر(ص)]] می‌فرماید: هرکس نابجا انفاق‌کند، اسراف کرده و هرکس در جای خود از انفاق روی گرداند بخل ورزیده است.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۷، ص‌۲۸۰.</ref> بنابرین پیامبر(ص) افراط در انفاق را چون ممانعت از پرداخت حدّ واجب آن، ناپسند دانسته است.<ref>ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه، ج‌۲، ص‌۱۷۸.</ref>
میان نهی از اسراف در امور خیر، و سفارش به انفاق و [[ایثار]]، هیچ‌گونه تعارضی نیست، زیرا مصداق اسراف در امور خیر، جایی است که انسان بر اثر زیاده‌روی در عمل خیر، از رسیدگی به امر مهم دیگری فرومانَد یا آن عمل خیر را به‌گونه‌ای برآوَرد که مطلوب خداوند واقع نشود، بر همین اساس، [[پیامبر(ص)]] می‌فرماید: هرکس نابجا انفاق‌کند، اسراف کرده و هرکس در جای خود از انفاق روی گرداند بخل ورزیده است.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۶۰ش، ج‌۷، ص‌۲۸۰.</ref> بنابرین پیامبر(ص) افراط در انفاق را چون ممانعت از پرداخت حدّ واجب آن، ناپسند دانسته است.<ref>ماوردی، تفسیر ماوردی، دارالکتب العلمیه، ج‌۲، ص‌۱۷۸.</ref>
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
اسراف در همه اقسام آن، با سنت‌هاى الهى در جهان مخالف است، زیرا با برهم زدن حالت اعتدال، موجب بروز فساد‌ در زمینه‌هاى گوناگون حیات مى‌شود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۳۸۴.</ref>
اسراف در همه اقسام آن، با سنت‌هاى الهى در جهان مخالف است، زیرا با برهم زدن حالت اعتدال، موجب بروز فساد‌ در زمینه‌هاى گوناگون حیات مى‌شود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۳۸۴.</ref>
برخی از آثار زیان بار اسراف چنین است:
برخی از آثار زیان بار اسراف چنین است:
* بنابر فرموده [[امام‌ صادق (ع‌)]] [[دعا|دعاى]] اسرافکاران در درگاه خداوند پذیرفته نیست.<ref>الکافى، ج‌۴، ص‌۵۶.</ref>
* بنابر فرموده [[امام‌ صادق (ع‌)]] [[دعا|دعاى]] اسرافکاران در درگاه خداوند پذیرفته نیست.<ref>کلینی، اصول کافى، ۱۳۷۵ش، ج‌۴، ص‌۵۶.</ref>
* موجب سلب محبت‌ خداوند از انسان،<ref>سوره اعراف، ۳۱. سوره انعام، آیه۱۴۱.</ref> و موجب ضعف انسان و مانع از کسب موفقیت در عرصه‌هاى گوناگون زندگى است.<ref>هاشمی رفسنجانی، تفیسر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج‌۳، ص‌۱۰۴; ج‌۷، ص‌۳۹۱.</ref>
* موجب سلب محبت‌ خداوند از انسان،<ref>سوره اعراف، ۳۱. سوره انعام، آیه۱۴۱.</ref> و موجب ضعف انسان و مانع از کسب موفقیت در عرصه‌هاى گوناگون زندگى است.<ref>هاشمی رفسنجانی، تفیسر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج‌۳، ص‌۱۰۴; ج‌۷، ص‌۳۹۱.</ref>
* استمرار اسرافکارى موجب رسوخ ملکه ناسپاسى و [[کفران نعمت]] در انسان می‌شود.<ref>سوره اسراء، ۲۷</ref>
* استمرار اسرافکارى موجب رسوخ ملکه ناسپاسى و [[کفران نعمت]] در انسان می‌شود.<ref>سوره اسراء، ۲۷</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
* موجب حلول عذاب الهى شده و در [[آخرت]] نیز انسان را به عذاب [[جهنم]] گرفتار مى‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج‌۱۵، ص‌۳۰۶‌ـ‌۳۰۷; مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۲، ص‌۹۶.</ref> <ref>سوره انبیاء، ۳‌ـ‌۹؛ سوره غافر، ۴۱‌ـ‌۴۵؛ سوره یس، ۱۳‌ـ‌۱۹؛ سوره ذاریات، ۳۲‌ـ‌۳۴</ref>
* موجب حلول عذاب الهى شده و در [[آخرت]] نیز انسان را به عذاب [[جهنم]] گرفتار مى‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج‌۱۵، ص‌۳۰۶‌ـ‌۳۰۷; مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۸۷ش، ج‌۱۲، ص‌۹۶.</ref> <ref>سوره انبیاء، ۳‌ـ‌۹؛ سوره غافر، ۴۱‌ـ‌۴۵؛ سوره یس، ۱۳‌ـ‌۱۹؛ سوره ذاریات، ۳۲‌ـ‌۳۴</ref>
* اسراف موجب اتلاف منابع ثروت و نوعى تجاوز به حقوق دیگران و نقض رفاه عمومى جامعه است.<ref>ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۵، ص‌۷۹.</ref>
* اسراف موجب اتلاف منابع ثروت و نوعى تجاوز به حقوق دیگران و نقض رفاه عمومى جامعه است.<ref>ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۵، ص‌۷۹.</ref>
* امام‌صادق (ع) اسراف را موجب کاهش [[برکت]]،<ref>الکافى، ج‌۴، ص‌۵۷.</ref> و فقر را نتیجه اسرافکارى، و تموّل را نتیجه رعایت اقتصاد مى‌شمرد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۱۸; الکافى، ج‌۴، ص‌۵۳.</ref>
* امام‌صادق (ع) اسراف را موجب کاهش [[برکت]]،<ref>کلینی، اصول کافى، ۱۳۷۵ش، ج‌۴، ص‌۵۷.</ref> و فقر را نتیجه اسرافکارى، و تموّل را نتیجه رعایت اقتصاد مى‌شمرد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص‌۶۱۸; کلینی، اصول کافى، ۱۳۷۵ش، ج‌۴، ص‌۵۳.</ref>
* افزون بر همه این موارد، اسراف، به ویژه در بعد اقتصادى آن، سلامت جسم و روان انسان‌ها را به خطر مى‌افکند.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۳۸۴;صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۸‌ـ‌۹، ص‌۸۴.</ref>
* افزون بر همه این موارد، اسراف، به ویژه در بعد اقتصادى آن، سلامت جسم و روان انسان‌ها را به خطر مى‌افکند.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص‌۳۸۴;صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۳ش، ج‌۸‌ـ‌۹، ص‌۸۴.</ref>


confirmed، protected، templateeditor
۱۲٬۸۶۴

ویرایش